دکتر جوان در جنوب

1391/04/25

سلام.این خاطره مال حدود15 سال پیشه.من اون موقع تازه دوره پزشکی روتموم کرده بودم وبرای خدمت افتاده بودم
یکی ازشهرهای جنوب.بعدازظهرهاوقتم ازادبودویه مطب راه انداخته بودم. تااون سن باجنس مخالف فقط درحدصحبت تلفنی ارتباط داشتم .صاحب مطب یه دختروبرای منشی به من معرفی کردکه یه دخترزشت باصورت پرازجوش بود.منم که کس دیگه ای
رونمی شناختم قبولش کردم.یه چندماهی ازافتتاح مطب می گذشت .این دختره هیچ حسی روتومن بیدارنمی کرد.البته سعی می کردخودشوبه من نزدیک کنه ولی من تحویلش نمی گرفتم.تا اینکه…

عصر یه روز بهاری جلو مطب از مینی بوس پیاده شدم.هواکم کم داشت گرم می شد. با یکی
دو رهگذر سلام وعلیک کردم و واردکوچه ای شدم که مطب در انتهای اون
قرارداشت.واردحیات شدم.برادرصاحب ملک که خونش کنارمطب بودداشت گل های
حیاطواب می داد.سلام کردم وواردمطب شدم.یه دخترنسبتاخوشگل وسبزه به جای
منشی ایکبیری من نشسته بود.جاخوردم.گفتم خانم علی پورکجاست؟گفت منشیم کاری
براش پیش اومده وازاون که همسایشونه واسمش زهراخواسته امروزبیادجاش.همون
لحظه یه مریض اومدومن رفتم تواتاق معاینه نشستم تامریضوبفرسته داخل.یه
چندتایی مریض پشت سرهم اومدن وویزیت شدن.زهراتزریق بلدنبودومن خودم امپول
مریضاروزدم وحین زدن امپول به زهراهم سعی می کردم امپول
زدنویادبدم.زهراقدبلندی نداشت ولی اندامش قشنگ بودوکون نسبتابزرگی هم
داشت.سبزه وبانمک بودوحسابی ازش خوشم اومده بود.بیست سال داشت ودوسال بودکه
دیپلمشوگرفته بود.یه بارم کنکورداده بودولی قبول نشده بود.کم حرف بود.ولی
درکل دخترنازی بود.اون روزسعی کردم بااحتیاط بهش حالی کنم که ازش خوشم
اومده.اونجایه شهرکوچیک بودومن نمی خواستم بدنام بشم.اون روزصداش کردم
اومدتواتاق وکمی باهاش حرف زدم.البته بااحتیاط کامل.گفت که فرداهم
میاد.تمام اون شب به این فکرمی کردم که چطورباهاش ارتباط دوستی
برقرارکنم.فرداعصرباشوروشوق خاصی به طرف مطب حرکت کردم.وقتی واردمطب شدم
دیدم زهرابادوسه نفرمریض نشستن.یه نگاه سریع بهش کردم.ارایش دخترانه ای
کرده بودوزیباتربه نظرمی رسید.سریع مریضارودیدم وصداش کردم داخل.بهش گفتم
امروزچقدرخوشگل شدی.باشرم سرشوانداخت پایین وتشکرکرد.یه نیم ساعتی باهم حرف
زدیم وبعدمریض اومد.نمی دونستم چیکاربایدبکنم.اگه بهش پیشنهاددوستی می
دادم وردمی کردمی تونست ابروموببره وحتی شایدمجبورمی شدم ازاونجابرم.اخروقت
دلوبه دریازدم وصداش کردم.اومدونشست.گفتم زهرافرداخانم علیپورخودش
میاد؟گفت اره.گفتم ولی من به توعادت کردم.چیزی نگفت.گفتم زهراتودخترقابل
اعتمادی هستی؟گفت اره.گفتم یه چیزی به تومی گم.اگه قبول نکردی حساب کن این
حرفومن نزدم.ازحالتش فهمیدم که متوجه منظورم شده.گفتم اگه ازت بخوام ارتباط
بین ماصمیمانه بشه قبول می کنی؟جواب نداد.ولی معلوم بودکه بدش
نیومده.باکمی اصرارونازدخترانه بله گفت .دستشوگرفتم ویه بوس ارلپش
گرفتم.سرخ شدولی ممانعت نکرد.گستاخ ترشدم وغرق بوسه اش کردم.اولین باربودکه
دختری رامی بوسیدم.حس خاصی داشتم.لذتی گنگ وشیرین وجودم رادرمی نوردیدوبی
تابم می کرد.تجربه جدیدی بود.گمان نمی کردم که دختران حوااینگونه انسان
رادیوانه ومست وازخودبیخودکنند.ازبوییدن وبوسیدنش سیرنمی شدم ونمی شوم
ونخواهم شدکه پسران ادم را از دختران حوا سیری نخواهدبود تا ابد.
ادامه شایدوقتی دیگر

نوشته:‌ حکیم علی


👍 1
👎 0
124044 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

325674
2012-07-15 19:10:43 +0430 +0430

کس ملنگ از اول تا آخرش حس کردم عین این آدمای خصیصی هستی که میخوان اس ام اس بنویسن اما از ترس اینکه چهار تا حرف زیاد بیاد و یه اس ام اس بشه دوتا اس ام اس بین حروف فاصله نمیذارن.
لذتی گنگ و شیرین وجودت را در مینوردید؟؟ :-D
بابا جوک نگین نصف شبی…تورو خدا کل متن یه طرف این یه تیکه هم یه طرف…خدای ادبیات نکن این کارا رو.
سکسش کو؟؟؟ :(
الان نثر و نگارشت قوی بود سکس رو ننوشتی یا سکسش رو کردی تو کونت؟
ای فرزند ناخلف آدم
بخواب رو زمین و پاهاتو بده بالا ببینم سکس رو کجای کونت گذاشتی.
نترس نمیخوام ترقه بمبی بچپونم تو کونت حاجی.
کیر حکیم ابوالقاسم فردوسی تو کونت حداقل 24 هزارتا آدم داستانت رو میخونن.
کیر ابن سینا و بقیه ی دانشمندا تو کونت.
پزشکی دیگه…همون چوب بستنی ها تو کونت.
نچ نچ
بچه بودیم میرفتیم دکتر با خودمون میگفتیم این پدر سگ چطور این همه بستنی خورده
تازه این کثافت چرا اینارو میخواد بکنه تو دهن ما :(
حکیم تا حالا چاقوی جراحی دیدی؟
خیلی تیزه…باید با همون از سوراخ کونت رو ببرن تا سر کیرت.
کوس خل.

0 ❤️

325675
2012-07-15 19:28:25 +0430 +0430
NA

Hahahahahaha
yani mordam un tikeye akharo k khunda‏ تجربه جدیدی بود.گماننمی کردم که دختران حوااینگونه انسان
رادیوانه ومست وازخودبیخودکنند.ازبوییدن وبوسیدنش سیرنمی شدم ونمی شوم
ونخواهم شدکه پسران ادم را از دختران حوا سیری نخواهدبود تا ابد.
ادامه شایدوقتی دیگر
بابا ادبیات بابا جمله بابا خواجه عبدا… میگفتن مردی که!
عجب نثری چه قلم توانایی
شاید وقتی دیگر؟
یه دختر بچه رو گرفتی ماچش کردی
ادامه شاید وقتی دیگر؟
دکتری دیگه؟
بکشید بیرون تورو خدا!
جان من بگو چه حسی داشتی وقتی نوشتی شاید وقتی دیگر؟
جون من بگو!

0 ❤️

325676
2012-07-15 19:47:19 +0430 +0430
NA

کیرم تودهنت just

0 ❤️

325677
2012-07-15 20:04:09 +0430 +0430

لوسكي-بوسكي
اي فرزندان آدم تو ما تحتت يه بوس اينهمه ذوقو شوق داره كه اومدي اينجا خودتو پاره كردي؟؟؟
استعداد ادبيت بد نيست ولي خب اندكي آرايه هاي تخمكي توش هست
حالا تا قبول كرد باهات رابطش صميمانه بشه پريدي بوسش کردی؟
تو2 روز؟
عجب يابويي تشريف داريا
الان اين سکسی بود؟كير ميرزا كوچك خان جنگلي تو نايژكت
خودتو بذار جاي من
خداييش الان نبايد كونت بذارم؟
بعد برو بگو بچه های شهواني فحش ميدن
آها يادم نبود
كير بچه هاي شهواني تو تك تك سلولات
ببين نصفه شبي دارم چه كس شعرايي ميخونم
اصن كير تو كون خودم كه تا حالا بيدارم!
اي بابا همينجوري پيش بره به هيشكي رحم نميكنمو همه رو فحش بارون ميكنم
اصن من چي ميگم؟؟؟

0 ❤️

325678
2012-07-15 20:08:59 +0430 +0430
NA

آی ی ی ی ی دلم.
وای ی ی ی ی دلم.
مردم ازخنده.
این مردم چرااینقدکسخلن؟کیردکترفرانکشتین تودهنت.
ولی دمت گرم سرصبحی خوب خندوندیمون.
راستی کیرخرتودهنت…البته شایدوقتی دیگر.
کیرپسران آدم توکونت که اول شدی

0 ❤️

325679
2012-07-15 20:12:27 +0430 +0430
NA

حکیم غلی خدا شفات بدهد در وقتی دیگر

0 ❤️

325680
2012-07-15 20:18:05 +0430 +0430
NA

دکتر مملکت که تو باشی وای بحال ما
بابا العان بچه 4 ساله تا دختر همسایه رو نکنه ول کن نیست اون وقت تو با یه بوس رفتی فضا
توهم زدی؟ادامش چیه؟حتما احوال پرسی هم کردید و بعد پذیرایی و شیرینی و اگر سمج باشه ناهار و تموم شد عید دیدنی
وای خدا با این آدمین داستان مثبت در منفی من آپ نمیشه اون وقت این داستان آپ میشه ای خدا

0 ❤️

325681
2012-07-15 23:38:59 +0430 +0430

آقایون و خانما من دکترم
ولی بر خلاف بقیه (که نمیدونم این چند روزه چرا اینقدر تو کون جنوب کردن) طرح پزشکیم رو تو سیبری طی میکردم
اونجا خیلی سرده اینقدر سرده که کیر بزها، کفتارها، پنگوئنها و خرسای قطبی به سختی راست میشه ولی خوب از اونجا که من دکترم و تنها خلاف عمرم این بوده که توی دوره انترنی (در مورد من عنتری) از قمبل یک پیرزن حشری که بهش آمپول میزدم نیشگون گرفتم کیرم به شدت حساسه و با کوچکترین نسیم از سوی شمال و حتی جنوب وزیدن و گاهاً شقیدن میگیره.
القصه یه روز که منشی اسکیمو زشت من نیومده بود یک ماده پنگوئن سفید وارد مطب شد که دچار نازایی بود. من در همون نگاه اول عاشقش شدم یه لب جانانه و …
بقیشو نمیگم
شاید وقتی دیگر
خانه دوست کجاست؟
بایسیکل ران و …

0 ❤️

325682
2012-07-16 00:20:22 +0430 +0430
NA

دکی سلام
داستانت مثل مدرکت کیری بود
اگر وقت کردی و سربازیت تموم شده یه سر به مطب دکتر کیر کلسفکی بزن تا از عقب معاینه شوی شاید همورئیدت (بواسیر) زده بیرون چون چاخانات کونتو جر داده
شیاف حتما مصرف کن چون حیفه کیره که بره تو کونت

0 ❤️

325683
2012-07-16 00:23:01 +0430 +0430
NA

سلام اي حكيم ابوعلي سينا شايد وقتي ديگر فحش كشت نمايم چون اول صبحي نميخام
آلودگي صوتي ايجاد نمايم
اين يكي ديگه آبرو رو برده
همون كه كيم بستني ها رو خورده
ميگه حكيمي بوده ام در جنوب
فكرنكنم پزشكيتم باشه خوب
مگه يه بوس داستان سكسي ميشه؟
هرچند كه بوس بوده تو سكس هميشه
ترا به جون بچه هاي آدم
بيا رو خط ،نگو كه من گشادم!
بده جواب ملتو،دكي جون
وگرنه بچه ها ميگانت از كون
چرندياتت كه آخه سكسي نيس
حيفه يه مدته ديگه مكسي نيس!
ديگه نيا اينجا حكيم كوني!
دفعه بعد ميگم سرش بموني!
آدمين جونم چند وقتيه كه خوابه
نمي بينه اين قصه ها خرابه
شايد يه وقت ديگه بيدار بشه
ملتو اسپم كنه بيكار بشه!

0 ❤️

325684
2012-07-16 00:40:12 +0430 +0430
NA

منم دكترم مدركم هم گرفتم تا براي شما كسخلها دارو تجويز كنم يه دارو براد مينويسم روزي 3بار بعد از كون دادند بخور شايد بهتر بشي/حليله با مليله پشم كس جميله گوي گنجشك بيوه شاش مورچه كم ريده نم ميكني دم ميكني سه وجبونيم كم ميكني ميخوري اگر بهتر شدي دكتر بسيرم اگر بدتر شدي به پشم كيرم /ويزيت ديگر تا وقتي ديگر /ريدم تو اين داستاند

0 ❤️

325685
2012-07-16 01:11:59 +0430 +0430
NA

دکترو ولش کن. کفتارو بچسب که امروز هرجا ميرم بوى کفتار مياد… منظورم بوى خوش کفتاره… هرجا ميرم کفتار اوله… دادا سعيد دمت گرم با اين شعر قشنگت زدى خواهر مادر دکتر ارنستو بهم پيوند دادى ايول

0 ❤️

325686
2012-07-16 01:19:23 +0430 +0430

و خداوند ادم و حوا را خلق نمود و بهشت برین را برایشان مزین و چهار فرزند به انها عطا نمود به نامهای هابیل، قابیل، اردبیل و دسته بیل…
ای دسته بیل توی کونت، چیستان طرح میکنی؟ ببینم بیست سال درس خوندی و دکترا گرفتی اونوقت با هیچ دختری حرف نزده بودی؟ اجالتا توی کدوم دانشگاه درس خوندی که هیچ دختری دور و برت نبود؟ نکنه دکترا تو توی دانشگاه پیام نور گرفتی؟ مردک مشنگ کس ندیده اسم خودت رو میذاری دکتر اونوقت میخوای مخ منشی رو بزنی استخاره میکنی؟ معلومه که دکتر نیستی چون دکترا کس رو روی هوا میزنن چه برسه به منشیشون.
الدنگ دیگه ننویس. اگر هم میخوای بنویسی ادامه شو ننویس که دفعه بعد اینطور ملایم جوابت رو نمیدم

0 ❤️

325687
2012-07-16 01:42:08 +0430 +0430

خوب کیر چارلی)همون سگ داستان هاپویی(تو کونت این داستان سکسی بود .منم نمیدونم چرا هرکی داستان مینویسه یا دکتر یا مهندس یا رییس یه شرکت وارداتی بزرگه یا پولدار ترین فرد تو آسیا هست.خوب عزیز دل برادر چرا روت نمیشه بگی دربون یکی از بیمارستان های جنوب هستی شاخت میزنن که دروغ میگی.به احتمال صد در صد تو یکی از اتاق های بیمارستان بهت تجاوز شده اونم توسط یه دکتر خر کیر که حالا عقده ای بار اومدی و ادعا میکنی دکتری

0 ❤️

325689
2012-07-16 02:31:25 +0430 +0430
NA

akhe chaghal en kos sher haro vase yeki bego ke nadone.hamon to dstanat bayad doctor beshi.dege nanevis

0 ❤️

325690
2012-07-16 05:04:15 +0430 +0430
NA

داستانتو نخوندم.اما به یقین دکتر نیستی،آخه یه دکتر اینجا چه غلطی میکنه!!!بعد اومدی خاطرات آبجیتو اینجا نوشتی چون اون منشی دکتر بوده این بلا سرش اومده حالا چون لجت گرفته که دکتره خارتو گاییده اومدی اینجور نوشتی.من میخوام بدونم آخه مجبوری فقط خواهشاً ادامه نده از این داستانا ماهم بلدیم اما چون از عواقبش خوف داریم.پس ترجیح میدیم خواننده باشیم تا نویسنده…باور کن داستان سکس دارم دست قلمم بد نیست اما… خب بازم از من به تو نصیحت ریدم تویه شقیقت

0 ❤️

325691
2012-07-16 05:54:30 +0430 +0430
NA

مگه اینجا عـــطاریه ؟
حکیم!

0 ❤️

325692
2012-07-16 06:18:57 +0430 +0430
NA

اون آقاي ح ح كه نود و نه و نه دهم درصد اصفهاني ان؛ اينم خوب تيكه عتيقه اي بود، حال كردم يكي بلد بود!
نمي دونم شايد واقعا پزشك باشيد اما چيزي كه براي من عجيبه اينه كه دانشجوهاي پزشكي كه توي كلاس مختلط، دستگاه جنيتال رو تشريح مي كنن، قاعدتا نبايد انقدر تو كف باشن! البته مشكل اصلي داستان ناقص بودنش بود كه در ذهن مخاطب هيچ چيزي رو روشن نميكرد؛ دكتري كه يه دخترو بوسيد! همين! در واقع داستان شما ماجرايي نداشت و در ابتدا رها شده. تا حدودي جمله بندي و پردازش ها ضعيف بود. جمله آخر معناي قشنگي داشت اما به نظر من جمله بندي و نحوه كاربردش اشتباه بود. موفق باشيد؛ دكتر!
نكته- نمي دونم چرا بازار پزشكان در شهواني انقد داغ شده!

0 ❤️

325693
2012-07-16 07:09:39 +0430 +0430
NA

کفتار خدا خفت نکنه مردم از خنده با این کامنتت خیلی حال کردم
داستان خیلی خنده دار بود حداقل مینوشتی ادامه دارد که بدونیم سکس گذاشتی قسمت بعد بگی اخه این کجاش داستان سکسی بود این ادمین کتک میخواد واقعا با این داستان هاش
سیلور این دکتره بمیره برات که ادمین باهات چپ شده داستانت آپ نمیشه
نویسنده برو همون مریض هارو آمپول بزن نیا اینجا مزخرف بگو
دیگه ننویس…
داداسعید مرسی به خاطر شعر زیبای شما

0 ❤️

325694
2012-07-16 09:04:19 +0430 +0430
NA

این کس شعرا چی بود نوشته بودی؟؟؟
اسمش داستان سکسی بود :D
بچه ها از فردا بیایید داستان بوسیدن ماماناتونو به عنوان داستان سکسی بنویسید :love: :D

0 ❤️

325695
2012-07-16 09:42:01 +0430 +0430

یکی بود یکی نبود
دکتری بود کسخل بود
دکتر کسخل ما در آرزوی کس بود!
مدرک این دکیه پی اچ دی کسکشی بود!
تو جنوب هم گویا کونده یک بندری بود.
اونجا یک مطب واکرد منشی اون بیر ایکی بود (ایکبیری) :*
این منشی ایکبیری واسه دکی چون زلی بود(زلیخا)
کسخل قصه ما عشق یوزارسیف بازی بود!!!
یه روز که زلی پا شد فهمید که بیمار بود،
اس ام اس دادبه دکی خوب شوم می آیم زود
ازقضا اون ور خیابون دختری بود زیبابود
اسم این دخترک هم فاطمه یا زهرا بود!!(برقراری وزن)
دکی جون شیدا وشیفته زهرا جان شد،
دکی زهرا را خواند بیا به آن اتاق زود!
در دل زهرا جون غلغله ای بر پا بود!!!
دکی که زهرا در این حالت دید
گفت دوستت دارم،زهرا گفت اتفاقا احساس من هم این بود.
البته این جواب زهرا خیلی جلفانه بود
دکی خواست بوسش کندآبش آمد خیلی زود
بقیه را خواهم گفت
گرنگفتم حتما تو کونم کیرها بود!!!

0 ❤️

325696
2012-07-16 10:12:10 +0430 +0430
NA

كير بروبچ ايران تو كونت در وقتي ديگر

0 ❤️

325697
2012-07-16 10:32:06 +0430 +0430
NA

كس ننت خار كسده خر خودتي و جدو ابادت

0 ❤️

325698
2012-07-16 10:45:45 +0430 +0430

تخماتیک بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
خوبه که دکتری، اگه دکتر نبودی چطوری میخواستی بنویسی؟ کیر تو ادبیاتت. کیر تو مدرک دکترات؟ کیر تو مطبت دیگه ننویس. آخه یک منشی که نمیاد بدون هماهنگی یک جنده رو بفرسته که به جای اون کار کنه؟ از همون اولش بلد بود که چطوری منشیگری مطب رو انجام بده؟ کله کیری این هم شد خاطره و داستان؟ شاشیدم تو خاطراتت. از بچه‌گیات بنویس ببینم بالاخره تونستی گلهای قالی رو بشماری؟ به قول معروف… دیگه گوزیدی. ننویس.
دادا سعید قشنگ شعر میگی، در برابرت کم آوردم.

دادای ما سعیده
هیشکی اونو ندیده (هیشکی=هیچکی=هیچ کسی)

شعر قشنگ سروده
دلش مثال روده

نقد میکنه فراوون
همه بگید که آخ جون

0 ❤️

325699
2012-07-16 11:00:46 +0430 +0430

جناب عشق وطن ایران اونوقت تو از کجا میدونی که ما مورد اطمینانیم که اومدی اینجا تو بوق میکنی؟؟!! اگه یک درصد هم فکر کنیم که همچین چیزی واقعیت داشته باشه و بخوایم امتحان کنیم و درست از آب در نیاد شاید فقط2000 تومن ضرر کنیم ولی اگه حساب کنیم که یک آن چند صد نفر و شاید هزار نفر همچین کاری کنن، صاحب اون ایمیل میلیونر میشه…
یه روز یه نفر توی اینترنت اعلام میکنه که یک دلار بدین تا راز میلیونر شدن رو بهتون بگم. پس از مدتی یک میلیون نفر هرکدوم یک دلار به حسابش میریزن. طرف هم در کمال پررویی میگه اینهم راز میلیونر شدن. حالا حکایت ماست…

0 ❤️

325700
2012-07-16 12:22:52 +0430 +0430
NA

کس ننه اونی که به تو مدرک دکترا داده .همین وبس دیگه داستان ننویس سنگین تری

0 ❤️

325701
2012-07-16 13:47:10 +0430 +0430
NA

اگه متن و نظر تو رو بعد اين داستانک نميخوندم, معلوم نبود با اعصاب خاک شيرشده که نتيجه خوندن اين داستانک بود چکار ميکردم!
دمت گرم با نظري که دادي, روحو شاد کرد…
از دوستان ميخواهشم در مورد اين متن جالب دوستمون نظر بدن تا داستانک که نه, خاطره بچه بودم,نفهم بودم… اون دوست عزيز!!

0 ❤️

325702
2012-07-16 14:17:03 +0430 +0430
NA

هرچی زاپاس ماشینه تو کونت بره آچار چرخاشم شاید وقتی دگر

0 ❤️

325703
2012-07-16 15:36:07 +0430 +0430
NA

کاناپه بزرگه خونمون از پهنا توی مردمک چشم چپت!مرتیکه باید داستانت سکسی باشه نه خاطره عوض شدن منشیت!

0 ❤️

325704
2012-07-16 15:44:29 +0430 +0430
NA

داستان بیخودش به خوندن کاکنتهای باحالش می ارزید… دست بچه ها درد نکنه که جور بی مزه گی بعضی هارو خوب میکشن.
علاوه بر نثر تخماتیک ادبی نویسنده ی نسبتاً محترم یه موضوع دیگه هم هست و اونم اینکه ترسیدی دختره جواب منفی بده و آبروت در خطر بیافته؟!!! اصن مگه شهر هرته که دختر مردمو غرق بوسه کنی؟! همون دستشم گرفتی کفایت میکنه که یکی از همون کوتوله های سبزه رو ببندن به ریشت…
راسته که میگن دکتر محرمه یا زر زیادیه؟!!!

0 ❤️

325705
2012-07-16 16:57:32 +0430 +0430
NA

شعري براي تكاور ترا به خدا نكن منو شرمنده/
چاكر و مخلصت مي مونم بنده / حالا حالاها مونده تكاور بشم /
مثل شما شير دلاور بشم/

اينجا همه بچه ها دوستت دارن/
كامنتاي خوشگل برات ميذارن/
تكاوري تو ارتش شهواني/
سرهنگ تمامي يا جناب سرواني؟/
مهربون و خوش صحبت و گلي تو/
شعراي زيبا ميگي بلبلي تو/
در يه كلام محبوب دلها هستي/
فك نكني كه اينجا تنها هستي/
مخلص همه عزيزان كه خجالتم دادند بخصوص :
ساغر خانم گرامي،بامرام عزيز و شير جوان گل

0 ❤️

325706
2012-07-17 11:20:17 +0430 +0430
NA

داستانو نخوندم چون از كامنتا معلوم بود چه كس شعري نوشتي ، الانم فقط ميخوام بگم اون درخت هايي كه باهاشون چوب هاي معاينه (همون چوب بستني خودمون) ميسازن تو كونت با اين داستانت .

0 ❤️

325708
2012-07-17 13:32:29 +0430 +0430
NA

olagh!!!

0 ❤️

325709
2012-07-21 16:54:39 +0430 +0430
NA

اول ازدوستان خوبی که شعرمینویسن(تکاور و داداسعیددلاور)عذرمیخام اماخاستم تجربه ی جدیدداشته باشم
کیردکترباهرچیزدچارنوسان خواهد شد/آبش باچندبوس فوران خواهدشد/چوب بستنی کاش درکون کشادت برود/گفتندشهوانیان ویک روزهمان خواهدشد/گرحکیمی توو درمان میدانی/عاقبت روزی زودانزالی تودرمان خواهدشد/گرنویسی کس شعربازدروقت دگر/درکونت کیرکل جهان خواهدشد/گر نباشی دکتر و زر بیخودزده ای/در کس ننه ات کوه سبلان خواهد شد/اگراین کونی باشدازپسران آدم/محسن دورازآدمیان خواهدشد

0 ❤️

325710
2012-07-21 16:56:00 +0430 +0430
NA

اول ازدوستان خوبی که شعرمینویسن(تکاور و داداسعیددلاور)عذرمیخام اماخاستم تجربه ی جدیدداشته باشم
کیردکترباهرچیزدچارنوسان خواهد شد/آبش باچندبوس فوران خواهدشد/چوب بستنی کاش درکون کشادت برود/گفتندشهوانیان ویک روزهمان خواهدشد/گرحکیمی توو درمان میدانی/عاقبت روزی زودانزالی تودرمان خواهدشد/گرنویسی کس شعربازدروقت دگر/درکونت کیرکل جهان خواهدشد/گر نباشی دکتر و زر بیخودزده ای/در کس ننه ات کوه سبلان خواهد شد/اگراین کونی باشدازپسران آدم/محسن دورازآدمیان خواهدشد

0 ❤️

325711
2012-08-01 02:35:51 +0430 +0430
NA

دکتر مملکت ماروباش اگه تو دکتری منم جراحم داستانم باشه وقتی دیگر تو خماری تمام داستان نوشتی این دفعه قبل از خماری یه دوش بگیر تا یادت بیاد شغلت چیه و همین الان باید بری جوب جارو کنی

0 ❤️

325712
2012-10-02 14:14:44 +0330 +0330
NA

من میخوام بدونم اون اقا دکتر مودبه که خیلی با کلاسو نویسندس خودتی؟ خیلی بوسیدیش؟بوسیدنو دوست داری؟کیرم تو مخ مریضت.

0 ❤️

527988
2016-01-09 22:06:19 +0330 +0330

کل کیرهای افراد سالم و مریض دنیا تو کونت.

0 ❤️

530555
2016-02-10 17:03:23 +0330 +0330
NA

دکتر یه سوال دارم .
یعنی شما رفته بودی خدمت وبعد بهتون مجوز داده بودن که مطب زدی ؟؟؟؟؟
اگه بهش پیشنهاددوستی می
دادم وردمی کردمی تونست ابروموببره وحتی شایدمجبورمی شدم ازاونجابرم.ا
از کجا بری ؟؟؟؟؟؟؟ مگه دست خودته که بری ؟ تو سربازی باید وایسی خدمت کنی دکتر جون > 🍺

0 ❤️

641537
2017-07-24 07:01:36 +0430 +0430
NA

چی شد تاریخی شد ادم و حوا…

0 ❤️