رابطه ی غیرمنتظره ی من با یک خانم همشهری

1396/12/03

سلام. من مدرس یک دانشگاه هستم و اون موقع تازه فارغ التحصیل دکترا در یک رشته ی فنی مهندسی از دانشگاه بودم. تقریبا ۳۰ سال سنم بود و جریان مال یک سال پیشه. قد تقریبا ۱۸۰ و هیکل معمولی ولی نه زیاد جذاب و دختر کش و ورزشکاری. کاملا معمولی. از طرفی چون چندین سال هم درگیر درس خوندن بودم زیاد وضع مالی متناسب هم نداشتم. زیاد اهل دختر بازی و یا رابطه نبودم، که البته فکر میکنم بیشتر بخاطر این بود که شرایطش رو هم نداشتم. ولی خوب به واسطه ی نیاز جنسی بعضا مورد هایی هم بودند که نیازمون رو برطرف کنیم. با یکی از همکارام خیلی صمیمی بودم.
از لیسانس تا دکترا تقریبا ۱۱ سال با همدیگه همدانشگاهی بودیم. یه روز داشتیم در مورد ساختن گروه تو تلگرام صحبت میکردیم که بسازیم برای امتحان البته با اسم غیر واقعی و بدون عکس. و ببینیم بازتاب ها چیه که دوستم گفت نمی شه و کار ما نیست. من ولی از روی کنجکاوی ساختم. و اول من و دوستم فقط بودیم. تو یکی از گروه های شلوغ شهرمون رفتم و چند نفری رو یواشکی دعوت کردم که متاسفانه همه لفت میدادند. ولی یک نفر موند به اسم میترا (البته بعدا فهمیدم اسمش مجازیه اسم اصلیش چیز دیگه ای بوده). با خنده گفت جریان چیه. چرا خلوته و منم جریان رو واقعا براش تعریف کردم. و گفتم پشیمون شدم چون فهمیدیم واقعا کار ما نیست. گفت پشیمون نشین و من دوست و رفیق زیاد دارم و میارم اینجا و گروه رو شلوغ میکنم و همین کارم کرد. تا این که بواسطه ی همین کارش با من صمیمی ترشد. یروز گفت می خوام ببینمت. و قرار گذاشتیم لب ساحل (شمال) و دیدم یه خانم تقریبا ۴۰ ساله که کاملا معلوم بود از استایلش که جا افتاده و ادم بروزیه. بعد از سلام و علیک‌یکم حرف زدیم. اول از خودش گفت که اصالتا شمالی و تهران زندگی می کنه و شاغل هست تو تهران و شمال ویلا داره. گفت که چند سال پیش طلاق گرفته از شوهرش و وضع مالش هم بد نیست. یه خونه تو تهرا هم داره که مال خودش و حقوقش هم کفاف زندگیش رو میده. (البته چون هم شهریم بود اصالتا بعد ها فهمیدم که از یک خانواده ی بزرگ و معروف و البته خیلی محترم هست و حتی بعدا فهمیدم برادرش هم یک‌معلم زبان خیلی معروفه که خودمم دورا دور اسمش رو شنیده بودم) و بعد گفت جدی تو چیکاره ای. بهت نمی خوره گروه بزنی و تیپت و قیافتم که نمی خوره. نمی دونم چرا اطمینان کردم و گفتم شغلمو و ایکنه از رو شیطونی بوده.
بعد از اون روز صمیمیتمون بیشتر و بیشتر شد تا اینکه یه شب منو دعوت کرد ویلاش. رفتم ویلاش و البته دیگه بهش اعتمادمم بیشتر شده بود. مشروب اورد و چند پیکی مشروب خوردیم و از کارا و تحقیقاتم سوال میکرد و با ولع گوش میداد. یهو ازم پرسید چی شد که دیدی من تو این سن و سالم به رابطه با من ادامه دادی. منم گفتم خوب منم همچین تیپ و قیافه ای ندارم و معمولی هستم (البته واقعیت رو با لحن شوخی گفتم) و کمی هم بخاطر موقعیتم دست به عصا هستم و به نظرم آدم قابل اعتمادی امدی. البته خدایی هیکل و صورت زیبایی هم داشت.
این حرفا کم کم با حرارت بیشتر زده می شد و حس کردم دیگه مشروب هر دومون رو گرم کرده و البته یخمون رو هم اب کرد هرچند زیاد هم نخورده بودیم. ولی به کم کم فاصلمو بهش نزدیکتر کردم و جلو تلویزیوم رو مبل نشسته بودیم و دستم رو گذاشتم دور کمرش و شروع کردم به خوردن لباش. دیدم همراهی میکنه. ادامه دادم و دستم رو گذاشتم رو سینش که البته لباس تنش بود هنوز. حس کردم دیگه خودش ولعش بیشتر شده و بغلم کرده و بیشتر ترغیبم میکرد که ادامه بدم. یه سارافون نسبتن کوتاه تنش بود البته یکم بالای زانو. اروم از تنش در اوردم. فقط با شورت و سوتین بود که بلندش کردم و بغلش کردم
بردمش تو اتاق و گذاشتمش رو تخت. شروع به خوردنش کردم. گردنش رو می خوردم و سینه هاشو میمالیدم که اونم شروع کرد به در اوردن لباسام. خودم لباسامو در اوردم و لخت امدم کنارش رو تخت دراز کشیدم. سینش رو از بالای سوتینش دراورد و من همزمان که می خوردم اروم کسش رو از رو شورت میمالوندم. دستمو بردم تو شرتش. کاملا خیس شده بود و از اه و اوهی که میکرد می شد فهمید که کاملا اماده شده. شورتش رو در اوردم و امدم روش. پاهاش رو کمی باز کردم و با دستم کیرم رو به چوچولش مالوندم و بعد کردم تو. شروع کردم به تلمبه زدن و بعد از چند تا تلمبه حس کردم دار از شدت هوس کمرمو چنگ میگیره. ازش خواستم که حالت رو عوض کنیم. ولی قبول نکرد و گفت ادامه بده. و صدای اه کشیدناش بلند شده بود میگفت تندتر و من تندتر تلمبه می زدم. حس کردم دارم خودم هم ارضا می شم. ولی چون کاندوم نداشتم (چون اصلا فکرشم نمیکردم اونشب کار به اینجا بکشه) سریع کشیدم بیرون و روی شکمش ابم رو خالی کردم و افتادم روش. اونشب حس میکردم شاید اون زیاد لذت نبرده باشه ولی چون اولین بار بود باهاش سکس کردم روم هم نشد ازش بپرسم. البته ازم تشکر کرد و بعد رفتیم خودمون رو تو حمام شستیم و بساط شام رو که دیگه دیر وقت هم بود اماده کردیم.

این داستان ادامه دارد…
اولین بار می نویسم اینجا. زیاد هم بلد نبودم اب و تابش بدم. ولی امیدوارم قابل تحمل بوده باشه نگارشم.

نوشته: دکتر


👍 9
👎 6
24370 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

674723
2018-02-22 22:08:43 +0330 +0330

الان 31 سالته.از لیسانس تا دکترا 11 ساله که با رفیقت هم کلاسی بودی…یعنی 20 سالگی لیسانس گرفتی؟؟!! چرا به شعور آدم توهین میکنید… گمشو

1 ❤️

674743
2018-02-22 23:26:24 +0330 +0330

دختراز چابهار هست؟

0 ❤️

674753
2018-02-23 00:34:45 +0330 +0330

خخخخخخ؟؟؟

0 ❤️

674773
2018-02-23 08:53:15 +0330 +0330

دکتر ایول افتخار میکنیم بهت : |

0 ❤️

674774
2018-02-23 08:58:16 +0330 +0330

مثل اینکه جدیدا به گلنار ماده اضافه کردن.دکتر چی بوده؟

0 ❤️

674787
2018-02-23 12:11:22 +0330 +0330
NA

اگر فرض کنیم که نویسنده در سن 18 سالگی لیسانس گرفته و در سن 22 سالگی هم فارغ التحصیل شده باشه و در همون سن 22 سالگی ارشد قبول شده باشه و در 24 یا 25 سالگی ارشد رو تموم کرده باشه و در سن 25 سالگی دکترا خونده باشه و 4 سال هم دکترا طول بکشه در سن 29 سالگی تموم کرده و دکترا گرفته و 2 سال هم سربازی میشه 31 ساله و این 31 ساله بودن درسته محاسبات درسته اما این فقط یک داستانه نه واقعیت یعنی این فقط یه فانتزی و یک ایده ذهنی هست نه واقعیت و چیزی که مشترک بین همه داستانها هست اینه که همه زنها بار اول پا دادن و همه کیرشون بین 18 تا 20 سانت هست و همه چی خیلی خوب بدون مشکل پیش رفته از همه منتقدین این سایت میخوام فحش ندید چون اینها واقعی نیستن و فقط یک داستان خیالی و ذهنی هست و غلط املایی هم بخشی از داستانه از همه شما بابت کامنت طولانی خودم معذرت خواهی میکنم

0 ❤️

674816
2018-02-23 19:05:43 +0330 +0330

تنها داستان واقعی که خوندم.
درضمن 4 سال لیسانس 2 سال ارشد 4 سال دکترا جمعا میشه 10 سال و 2 سال سربازی میشه 12 سال یا 18 سال جمع کنید میشه 30 سال.کجاش ایراد داره
در ضمن داستانش کاملا صادقانه نوشته
نه کیرش خیلی کلفت بود مثل خیلی متوهمین نامحترم
نه بدنش ورزشکار
نه قدش 185
نه وزنش 90
نه تو یک ساعت 5 بار ارضا شد
درود دکتر داستان قشنگی بود

0 ❤️

674829
2018-02-23 21:05:01 +0330 +0330
NA

من تو کف دختر از چابهارم هنوز

0 ❤️

675022
2018-02-24 23:07:37 +0330 +0330

دوستان من به واقعیت داستان کاری ندارم ولی اونایی که گیر دادن به 11 سال همکلاسی بودن بایه نفر فازتون چیه؟؟؟؟؟
خب 4 سال لیسانس همکلاسش بوده دو یا دو و نیم سال ارشد همکلاسش بوده و چهار سالم دکترا جمعا میشه 10 الی 11 سال
فقط الکی میخواین سوتی بگیرین در صورتی که بنده خدا دقیقا داره درست میگه.
بعدشم انچنان اب و تابی نداد فقط خیلی معمولی از یه رابطه گفت چرا همش دنبال فحشین شما؟؟؟

0 ❤️