قسمت قبل

سلام
داستان نفیسه زنداداش باجناقم براتون گفتم
این داستان راحله خواهر نفیسه ست
بعد از اونروزی که از خونه راحله اومدم و با نفیسه سکس داشتم ارتباطم با نفیسه بیشتر شد و تو تلگرام به راحله هم وصل شدم
من فکر کردم راحله شوهر داره اما نگو که شوهرش بخاطر بدهکاری میره زندان و اینم طلاقشو میگیره
خلاصه دلم میخواست یه بار این دوتا خواهر با هم بکنم ولی نمیشود هر سری به مشکلی پیش میومد
راحله خیلی دلش میخواست بکنمش برای همین بام قرار گذاشت که ۵شنبه عصر برم پیشش و شب هم اونجا بمونم.بچم داده بود به نفیسه که ما راحت باشیم
خانمم و پیچوندم و گفتم۵شنبه و جمعه با رفیقام میخوام برم بیرون و نیستم.با کلی غر غر راضی شد زنم.صبح ۵شنبه رفتم حموم و تر و تمیز کردم خودمو.
نزدیک ظهر بود که راحله گفت اگه مشروب خوب هم داری بیار.منم از خدا خواسته رفتم جور کردم و ساعت ۷شب رسیدم دم خونشون
در و زدم آیفون و باز کرد و رفتم تو
یه لباس مجلسی خوشگل پوشیده بود با کفش پاشنه بلند
از راه که رسیدم پیچیدم بهش و شروع کردم به مالیدنش.عجب گوشتایی بودن این دوتا خواهر
اینقدر این بدنش نرم بود که نمیتونستم ازش جدا بشم
گفت چقدر هولی تا فردا اینجا کنارتم
بزار یه چایی بخوری از راه رسیدی
رفت چایی آورد اومد کنارم نشست
منم فقط دستم تو سینه هاش بود
چای خوردم گفتم بیا که دارم میمیرم
بردمش تو اتاق خوابش و رو تخت خوابوندمش و افتادم روش
گفتم راحله اینقدر شهوتیم که فقط میخوام بکنمت.یه راند بکنمت و تا صبح باهاتلاس میزنم
لختش کردم خشک و خشک کردم تو کسش
یه ناله ای میکرد که نگو
به ۲دقیقه نرسید که آبم میخواست بیاد گفت بریز تو کسم قرص خوردم
آبم اومد اونم همزمان ارضا شد
انگار یه چیزی ازم کم شد
اینقدر خسته شدم که از هوش رفتم
همینطوری که تو بغلم بود اونم از حال رفت
یه نیم ساعت بعد که سر حال شد رفت برام میوه آورد با هم خوردیم.گفت پاشو یه فکری برا شام بکنیم
رفتم پیتزا سفارش دادم خوردیم و بعدش قرار شد با هم بریم حمام.بردمش حمام.انگار این بدنشو مجسمه ساز با دست درست کرده باشه.خیلی رو اصلوب و میزون بود.گفت منوبشورم.منم شروع کردم به شستنش.از سر تا کف پاش.لای کونشو که میشستم گفتم راحله جونم میخوام کونت بزارم.گفت واااای نه درد داره.گفتم میخوام همینجا کونت بزارم
با کلی ناز قبول کرد که یواش و اگه دردم اومد باید درش بیاری.قبول کردم
دوش آب گرمو باز کردم و بردمش زیر آب
شروع کردم به مالیدن سینه هاش و خوردن لبش
اونم با کیرم بازی میکرد
اومدم همینطور که زیر آب بود ممه هاشو خوردم و یه دستمم لای کسش بود
دستمو با صابون لیز کردم و شروع کردم سوراخ کونشو مالیدن.شهوتی شده بود حسابیانگشتمو شستم و یه ژل مو تو حمام بود یه کم مالیدم به کونش و شروع کردم با انگشت تو کونش کردن
داشت حال میکرد‌کسشم خیس خیس شده بود
گفتم پشتتو بکن بهم و لای کونتو باز کن
دوباره ژل زدم بهش
سرشو بر گردوند عقب زل زد تو چشام من لبشو گرفتم و سر کیرمو گذاشتم تو کونش
دردش اومد.منم یواش یواش کردم توش.هم دردش اومده بود هم با عشوه لبشو گاز میگرفت
زیر آب گرم خیلی حس خوبی بود
تا ته کردم تو کونش.هی ناله میکرد اما بیشتر داشت ناز میکرد.دیگه یواش یولش تلنبه زدن و شروع کردم
سینشو گرفته بودم و میکردم توش
راحله هم داشت حال میکرد.هی کونشو میداد عقب منم محکم میدادم تو کونش
از تو کونش کیرمو در آوردم
یه کم روبروم ایستاد لباشو خوردم
دوباره پستشو کرد بهم یه پاشو گزاشت رو شیر حمام و کونشو داد عقب
یواش کردم تو کونش
یه جوووونی گفت که دلم از حال رفت
گفت کونمو پاره کردی.کس و کونم با هم یکی کردی با این کیر کلفتت
گفتم اون سری آمپول راحله را زدم این سری آمپول تو را.گفت ما دوتا خواهر مریض توایم آقای دکتر
گفتم کاش همیشه مریض خودم باشی
دیگه جفتمون تو ابرا بودیم
زیر دوش آب گرم باشی و کیرت تو یه کون داغ باشه یه لذتی داره که قابل وصف نیست
آبم داشت میومد
دولاش کردمو محکم تلنبه میزدم
اونم سرو صداش حمام و پر کرده بود
خم شدم روش ممه هاشو گرفتم و گفتم آماده ای آبت بدم
گفت جوووون بریز آبتو تو کونم.جرم بده.کونمو پره آب کن
با فشار آبمو ریختم توش بلند گفت آخیییییش.از نا و رمق افتادم
با یه حالی از حمام با هم اومدیم بیرون
من ی کم دراز کشیدم و دیدم راحله یه لباس لختی پوشیده و با یه آرایش خفن
گفت تا صبح کارت دارم
نفیسه زنگم زد و گزارش گرفت.گفتم بار دومه که خواهرتو گاییدم
گفت جا من خالی
یه بار باید جفتی بکنیمون
گفتم چشششششم
اونشب تا صبح دو بار دیگه راحله را کردم
و با بی رمقی از خونش زدم بیرون
قرار شده یه بارم جفتشونو باهم بکنم
اگه اوکی شد داستان اونم براتون میگم.

نوشته: مرتضی