پا روی پا میندازم و به تهران زیر پام خیره میشم،به خونه هایی که توی هر کدوم یه مشکلی هست،یه درد،یه دردی که دوا نداره!
پک اخرو به سیگارم میزنم و روی قسمت محافظ تراس جابه جا میشم،یه سر خوردن کوچیک لازمه تا دنیارو برای همیشه از دست بدم!
میاد و دستاش دورم حلقه میشه
-دختر خوب بیا پایین،میوفتی.
بدون حرف به دود سیگارم خیره میشم و دنبالش میکنم تا جایی که ناپدید میشه،تا جایی که از بین میره،مثل احساسات من،احساساتی که داره همون یه ذرش رو هم ازم میگیره،محکم منو پایین میکشه دستای همیشه گرم و داغش هواییم میکنن اما جلوی خودمو میگیرم_نکن
+خانوم دکتر کوچولوی بداخلاق
_زنت بهت گیر نده آقا معلم
به جای جواب حرفم لباش روی لبام قرار میگیره اولش سعی در همراهی ندارم اما نمیدونم چه اتفاقی می افته و چی میشه ک لخت تو بدن مردی ام که با تمام وجود عاشقش بودم حتی باوجود زنش با وجود ۲۰ سال تفاوت سنی…
روی تنم میخزه نمیفهمم کی تحریک شدم که دارم آه و ناله میکنم فقط میدونم سکس بعد دعوا هم شیرینه هنوز واردم نشده
من همون ادم محتاجیم که زیر دستش جون میده
واردم میشه و من پر میشم از عطش تنش
با هر ضربه به لذت سکسمون فکر میکنم
نبضای وسط پام عمیقن و از سر لذت
آه های کش دارِ من و جون های عمیق اون لذتو چند برابر میکنه
قهر فراموشم میشه فقط به فکر اینم تا زودتر ارضا شم
اینقدر لذت بخش و طولانی ارضا میشم که نمیفهمم کی از روم بلند میشه و اصلا کی ارضا شده؟ اما میدونم که بعدش قراره بره مثله همیشه تا وقتی اهالی خونه برگردن اوضا همینه و من تنهام
با صدای در چشمای خستمو باز میکنم و لخت دنبال پاکت سیگارم میگردم و پس از کلی کلنجار و پیدا کردنش تصمیم به حموم رفتن میکنم
زیر دوش که می ایستم و تنم و نگاه میکنم مثل قدیم از اثراته هنریش لبخند نمیزنم چون میدونم همه این اتفاقات پایان ِراهِ بی پایانِ منن…
نوشته: نیکس
کوتاه بود ولی تاثیرگذار هرچند با نفس داستان موافق نیستم اما نگارش رو دوست داشتم
گل نرگس؟؟؟ نماد یکی از شهرهای خوزستان و خیابون گی بازها… خدا قوت. گی، گی هست . چه فرقی داره که حالا تم عاشقانه هم بهش بدی.
ممنون از همه دوستانی که نظر دادن لطف دارن
در رابطه با تابو شکنی خب دختری که تو ذهن من بود تابو شکنی بزرگی کرده که الان میخواد تاوانشُ پس بده شاید خیلی از افراد قبول نداشته باشن اما خیلی رابطه دخترای نوجوون با مردای زن دار و مُسِن زیاد شده دختر آشنای ذهن من هم این تابو شکنیُ کرده و قبول کردنش خیلی سخته
و خب کوتاهی داستان چون سبک داستان تابو شکنیه هرکسی نمی پسندید و ترجیح دادم کوتاه بنویسم اگه مورد قبول باشه شاید پارت های طولانی تر ازش بزارم
بازم ممنون بابت نظراتتون
قشنگ بود به خصوص شکل جمله ها که به جای اشاره مستقیم به حالات سکس غیر مستقیم و با کنایه بودن.
دوست داشتم نوشته رو موفق باشی
خارج از موضوع داستانت
توانایی و هنرت را در نگارش داستان تحسین میکنم ،
قدرت نوشتن خوب مثل یه رود خونه خواننده را سوار بر موجهایش تا مقصد وهدف (نویسنده) میرسونه.
کوتاه بود