رضا و مهسا
سلام من رضام 29 سالمه این اتفاق زودترین سکس من با ی دختره من تلگرام وصل کرده بودم پیام رفت برا صاحب ملک من گفت شما معرفی کردم خودمو بعد حال احوال گفتم بیا بریم قلیون بکشیم مهسا اومد رفتیم بیرون من بهش گفتم من پسر شیطونیم با من باشی باید سکس داشته باشیم اونم قهر کرد رفت فرداش دیدم اس داد مغازه بیام پبشت گفتم اره اومد پیشم مهسا 148 قدشه کوتاه قد 43کیلوم وزنش 27 سالشه مربی ژیمناسیکه من نمیدونستم اومد دیدم داره بهونه میاره من تاحالا ازین کارا نکردم ازین جور چیزا منم گفتم بیا بریم بیرون حرف میزنیم سوار ماشین کردمش یراست بردمش خونه مجردیم هرکار میکردم نمیومد تو آخرش خرش کردم فقط میخوام کنارت بخوابم اینجور حرفا اومد داخل بردمش رو تختو خودم لخت شدم فقط شرت پام موند اونم خابید چند دیقه لب بازی کردم لباسشو دراوردم وای چی میدیدم سینها گرد اناری اونای ک دیدن میدونن چی میگم افتادم تو جونشون دیدم داره پرتم میکنه اونور اینقدر داغ شده بود اروم ساپورتشو کشیدم پایین چی میدیدم ی کس کون تمیز رفتم رو کسش ای میخوردم خیلی خوب بود داغ داغ شده بود شرتمو کشیدم پایین گفتم بخور گفت بدم میاد پاهاشو انداختم رو دوشم اومدم بکنم تو کسش گفت جلو نکنی یوقت گفتم اوپن نیستی قسم خورد اولین سکسمه یوریش کردم هی مالوندمش دیدم داره دیونه میشه سرشو گذاشتم رو کونش مگه میرفت اروم حل دادم سرش رفت دیدم داره در میره ارومش کردم یکم سینشو خوردم خیلی حساس بود روش دیدم شل شد منم اروم تلنبه میزدم تا دیدم تا دسته تو کونشه خودتون میدونید بدترین حال سکس برا دختر 4دست پا دادن گفتم اینجوری خیلی دوست دارم گفت بیا عشقم میگم ورزشکار بود بخاطر این میگم خم شد وای چی میدیدم کلا کون افتاد بیرون مونده بودم چیکار کنم میدونستم بره توش کونم پارست ازیت میکنه سرشو گذاستم روش دو طرفشو گرفتم حول دادم رفت تو دیدم خودشو میخواد پرت کنه جلو کلی قربون صدقش رفتم تا راضی شد گریه میکرد میگفت پارم کردی درش بیار میگفتم اخرشه دیگه تموم شد تازه نصفشو کرده بودم تو حل دادم رفت تا ته توس ی تکون خورد از حال رفت دیدم شل شده وای چقدر راجت تلنبه میزدم کیرمو دراوردم وای سوراخش باز باز بود چند دیقه قشنگ کردمش ابم داشت میومد همشو ریختم تو کونش چقدر خوب بود کنارش دراز کشیده بوده بهوش اومد گفت بس دیگه تحمل ندارم درش بیار گفتم ارضا شدم تمومه دیگه یکم مالیدمش بهش گفتم از حال رفته بودی ی لب توپ گرفتیم رفتیم فرداش باز بردمش خونه 4ست کردمش العان 10ماه هفته یبار میاد جر میخوره خیلیم راضیم ازش نوش جونم دوستون دارم
نوشته: رضا
اولشو خوندم دیگه معلوم بود اخرش چیه ادامه ندادم!موفق باشی سعی کن داستانای خوب بنویسی نه این داستانای آبکی
داستانت که کسشعری بیش نبود و بچه ها هم از خجالتت در اومدن.ولی جاکش لااقل یه نقطه ای،ویرگولی،دوتا علامت سوالی،یه چیزی میذاشتی تا بفهمیم کجا جمله‌ت تموم میشه.فقط اومدی جر دادی طرفو رفتی؟ازین به بعد دقت کن
یا حضرت فیل!!! واقعاً چی شده بچه‌ها… همه داستانها شدن یه تصور خیلی خیلی خیلی بچگانه از سکس که معمولاً نوجوونهای تازه آب دار با این تفکرات خودارضایی میکنند!! خیلی اوضاع خرابه!! یعنی چطوری همچین چیزی ممکنه؟؟؟!!! من خوابم یا بیدار؟؟؟!!! یعنی وجداناً جور کردن زن پولی هم بیشتر طول میکشه!!! البته معلومه که جفنگیات بافته ولی گل پسر خوب!!! جان مادرت، حداقل یه بار بده یا اگه نمیکننت خودت یه خیار کن تو پشتت تا بفهمی که جریان از پشت دادن و کردن چیه!!! مگه این سایت برای بالای هیجده به بالا نیست؟؟؟!!! پس چطوری مشتی بچه ابتدایی اومدن قرقش کردن!!؟؟!!؟؟؟
اب بیشتر میبستی به این داستان کیریت ریدی این چه داستان کسشریه
حیف نت، حیف وقت، حیف اعصاب، حیف حتی فحش (dash) (dash)
واقعا نمیدونم چی حوالت کنم فقط از طرفه من به اون دوس دختره کسخولت که میاد به تو میده بگو قدوقواره ات مثه کدو تنبله هرچند که میدونم فقط گو خوردی
داداچ انگار هنوزم روش بودیو این داستانو نوشتی
چقد کیری نگارش کردی
کیر دفاع چپ کلمبیا تو کیونت
باز یه داستان که نویسنده در حالِ داشتنِ ادرارِ شدید داستان رو به رشته ی تحریر در آورده !
( بعید میدونم بدونی به رشته ی تحریر در آوردن یعنی چی ! )
جتی از یک نقطه هم در طول داستان استفاده نکرده برای جداسازیِ جملات !
چه برسه که برای موقعیت های مختلف از نقطه سر خط استفاده کنه !
یک ساعته دارم فکر میکنم این جمله یعنی چی :
" یوریش کردم هی مالوندمش ! "
حمله کردی هی مالوندیش ؟!
هجوم بردی هی مالوندیش ؟!
وسطِ جنگ جهانی دوم بودی ، به همین خاطر یورِش بردی و هی مالوندیش ؟!
آهان !
آلعان فهمیدم ! ( یادِ آلمان میفتم خخخخ )
یه وَریش کردی و مالوندیش !
من نمیفهمم اینهمه که هر سال ورودیِ کنکور داریم .
از دانشگاههای دولتی گرفته تا . . . آزاد و پیام نور و علمی کاربردی و . . . . !
پس چرا داستان نویس های سایت هیچکدوم جزو این ورودی های دانشگاهها نیستن تا لااقل املای صحیح کلمات رو رعایت کنن !
عاقا یه خاطره سکس زیر سه دقیقه دارم تعریف کنم دور هم باشیم :
چن سال پیش داشتم و.ا.ی.ب.ر نصب میکردم دیدم دختر همسایه‌مون پیام داد من خونه تنهام بپر بیا پیشم . سریع پاشدم شلوار و شورتو دراوردم نرم‌کننده زدم به کیرم ، کرنومترو زدم و با کیر برافراشته تو دستم پریدم تو کوچه . در خونه رو باز گذاشته بود سریع داخل شدم اونم از قبل حاضر و آماده کس و کونو انداخته بود بیرون و داگی نشسته بود منتظر من . همونجوری با کیر تا دسته رفتم تو کونش و آبمو خالی کردم و با کیر خوابیده پریدم توکوچه رفتم خونه . کرنومترو استاپ کردم دقیقا دو دقیقه و چهل و پنج ثانیه و شصت و هفت صدم ثانیه شده بود !
یه درخواست دادم تو گینس ثبتش کنن درحال بررسیه …
بچه کونی رو ببین
من از اون پسرای شیطونم که روزی ۳۰ بار کون میدم
دسته گل هم برا خودت سفارش بده
ریده ای خیلی سر خودت معطلی انگار
نظرات جدید داستانها
- اگر واقعا این داستان زندگی مشترک خودت هست که متاسفم ودر عین ...
- خوب ننویس این چیه نوشتی تازه منتظر قسمت دوم هم باشیم...
- فقط میگم ای گوز
- بدون این که کامنتا رو بخونم. اومدم یه نظر بدم برم. داستان جا...
- عذاب وجدان!!!!!!
- عالیه بعدیاش کجاس
- نتیجه میگیرم که نیاز های همسرتون و اگر نتونید بر طرف کنید کس...
- سلام تهران ماسور کسی خواست من هستم جا ندارم ...
- سیاوش مامانت میگه بعد چتت دستمال کاغذی برامون بیار جقی کونی...
- تا قسمتی ریمل زدی و خط چشم کشیدی یهو از جذابیت افتاد...
- زهرای قصه ما حالش اومد سر جا تا هفته های بسیار کوسش نخارید ...
- عصری بیدار شد و گفت کیرم بخور مفت مفت شق که بشد دوباره دید ...
- تپوند تا دسته توش جا کیر کلفت و سیاه چند باری رفت و اومد ابش...
- اتفاقا سن خودت شما واسه ما دهه شصتی ها یعنی بچه کونی داستان ...
- تا ``سکوت فضای میخانه را فرا گرفته بود`` همین جا خوندم تنها ...
- خوب بودی جیگر
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
العان ۱۰ ماهه هفته ای یبار میاد جر میخوره خیلیم راضیم برا خانواده خودمونم از همینا بردم خدارو شکر راضی بودن …
کسکش مگه داری جنس تبلیغ میکنی