با سلام و خسته نباشید یه کصتان دیگه از بندس که غلط املایی و اینارو تا حد امکان کم کردم و فحش هم کمتر استفاده کردم (خیلی سخت بود:)))) ) امیدوارم بدتون نیاد؛)
…
اسم من محمود ه یه رفیق دارم بنام رحمان.ما دوتا خیلی تو تلگرام و شبکه های مجازی میچرخیم و کلا اونجا پلاسیم و تا حالا کس از نزدیک ندیده بودیم.روز ها همین طور میگذشت و زیر چشم ما سیاه تر از دیروز میشد.تا اینکه این رفیق ما یه پیام داد که اقا باورت نمیشه.منم گفتم چیرو .گفت داداش یه کص پیدا کردم که هفته بعد قراره برم بکنمش که منم دیدم بگائی اینم داره میکنه فقط من موندم پس شروع کردم خایه مالیش که داداش دمت گرم اون که میخواد بده و ازین کصشرا بزار منم بکنم دیگه .این خایه مالیه ما حدودا 2روز طول کشید تا جواب داد و گفت باشه توهم بیا و اماده شدیم که بریم یه حالی به این کیرمون بدیم.خب یکم ازین جنده خانوم بگم (کاشکی جنده میبود:) ) که اسمش زهرا بود و از تو یه گروه به این رفیق ما پیام داد که ازت خوشم اومد تو گروه کص زیاد میگی میخندم و این رفیق ماهم کص ندیده خودشو باخت .یه مدت چت میکردن تا اینکه یهو دختره برگشت گفت تاحالا سکس داشتی(اینارو واسم فوروارد کرد) که اینم کم نیاره گفت اره یه 4 5 باری کردیم(جانه کر ) که دید دختره گفت تازه کاری که .این رفیق ماهم کصخل اومد یه تیری تو تاریکی انداخت(کاشکی کیر میرفت تو کیونش و اینکارو نمیکرد) گفت خب شما بیا و تجربمونو زیاد کن که در کمال نا باوری دختره قبول کرد و گفت دو هفته بعد میام شهرتون و ماهم تو کونمون عروسی بود.اقا گذشت و گذشت که روز موعود فرا رسید و ما شب قبلش رفتیم نظافت کاری هم کردیم و خوابیدیم .صبح اون روز کیری باهم رفتیم قبلش یکم تو شهر کص چرخ بزنیم تا عصر بشه و بریم و اولین سکس خودمونو رقم بزنیم.اقا عصر شد و رفتیم به ادرس طرف که واقعا جایه با کلاس شهر بود پس استرسمون خوابید و رفتیم به خونه مورد نظر رسیدیم و زنگ زدیم که بدون جواب دادن در رو باز کرد رفتیم بالا و دیدیم در خونه هم بازه ولی صدا نمیاد و حتما رفته اتاق خواب بس که با فهمه که سرمونو انداختیم رفتیم تو که یهو در بسته شد و من به شخصه خایه هام رفت زیر گلوم رفیقمو نمیدونم که یهو 1 نفر از پشت در بیرون اومد و جثش بیشتر شبیه گاو بود تا ادم. اقا ما که تازه دستمون اومد چخبره و کونمونو به باد دادیم یکم دو دوتا چهارتا کردیم دیدیم میتونیم اینو یکاریش کنیم (زورمون دوتایی بهش میرسید) که تو همین فکرا بودیم که اقا چشتون روز بد نبینه 2تا دیگه هم از اتاق اومدن و امیدامون واسه نجات کونمون به گا رفت.خلاصه این 3نفر مارو گرفتن و دهنمونو چسب زدن و به 20 روش بوداپستی و در مدت 2ساعت (کیرم تو ناموسشون قرصم خورده بودن اماده بودن ) مارو مورد گایش هاردکور قرار دادن و ازمون فیلم گرفتن که نتونیم به کسی چیزی بگیم و ماهم نوجوون بودیم نمیخواستیم ابرومون پیش اشناها بره .خلاصه بعد انجام کارشون ولمون کردن و گشاد گشاد خودمونو به خونه رسوندیم و بعد از اون هر دختری میاد راجب این مسائل تو پی وی ما حرف میزنه درجا بلاک میکنیم ولی خب دیگه کونمونو بکر داده بودیم و مثه اول نمیشد.
پایان
پ.ن:دوستان داستان ماله یکی از اشناهامه و به این دلیل گفتم که حواستون به خودتون باشه مخصوصا افرادی مثه خودم که تجربه سکس ندارن و حرف سکس میاد منطقشونو ندید میگیرن و میرن و خدایه ناکرده خودشونو به کر میدن:)
نوشته: Boob_lover
نفست گرم نصفه شبی سنگین خندوندی عوض کامنت گزاشتن خودت بیشنر دست به قلم شو ?
دهنتووووو گااااائیدم. عنوان رو خوندم شاشیدم از خنده. داستان رو نخوتدم اما لایک کردم به خاطره عنوانت 🙄
🙄داداش…من منتظر یه داستان دیگه بودم ولی اینم خوب بود…خندیدم…عنوانش ? …دمت گرم بوبلاور خان ;) ?
لایک۹
یاد یه جوک افتادم، دوستم اومد گفت دیشب کس کردم پرسیدم تو که پول نداشتی چطوری جور کردی گفت جاش کون دادم، 🙄
آخییییی،ازین پسرای شوتم داریم که کونشون بزارن؟!!
بامزه بود …داری کثتان نویس خوبی میشی…
عالی بود داستانت بابی کلی خندیدم 🙄 🙄 بازم بنویس ?
بابی جون دمت گرم عالی بود… طنز رو ادامه بده بنظرم تو میتونی…
تازه من بعد از خوندن نظرات به نتیجه رسیدم که این زهره هم قصد داره کونتو به 63 روش ممکن و ناممکن و 12 روش سرخپوستی و البته 8 روش ابداعی به کر بده 🙄 در حاشیه من نفهمیدم این کر چیه اصن (hypnotized)
جالب بود یادمه در عنفوان جوانی که بودم یه بچه محل داشتیم که گرگ بارون دیده بود و خبره تو این کار همیشه نصیحتمون میکرد میگفت هیچوقت خونه دختر یا زن جماعت نرید که بدجوری بگایی داره و جنس ضعیف زیاد بهش اطمینان نیست نامرده مخصوصا اینکه جیندا باشه …به دوستت بگو زیاد تو فکرش نباشه تجاوز زوری کردن جز دادن حساب نمیشه ;)
کاری ندارم که سرگذشت کیه،
کلی خندیدم مخصوصا اونجا که شیو هم کرده بودید.
با اجازت انتقاد هم میکنم؛ اگه با اسمی که رو داستانت گذاشتی و اشاراتی که اولای اون کرده بودی آخر داستان را لو نمیدادی نوشتت خیلی جالبتر میشد.
بهرحال سپاس
لایک ۲۳…
از عنوان تا پایان خنده دار بود. ادامه بده، استعداد طنزت خوبه… 🙄
پیام لایک ، مسیحا هم اون قسمت بگی نگو لایک
خیلی جالب بود دوستان.
از اين مزخرفتر و جرت تر نميشد داستان نوشت
خودش زير تمام داستانا فحش خوار مادر ميزاره ، حالا متنشو ببين ، مي زاييدي بهتر بود
تو كه سواد نوشتنت اينقدره، غلط مي كني فحش مي نويسي
خسته نباشی دلاور…دهنت هم سرویس???