رهایم نکن

1392/10/28

دوباره نزدیک غروب بهش سر زدم… با یه دسته گل… ساکت تر از همیشه بود. چند وقتیه تا میام پیشش یاد قدیما میفتم!
هوا سرده و نم داره.
چشمامو میبندم و غرق خاطره ها میشم…
آهنگ صدای پرتحکم و عصبانیش هنوز تو گوشمه: سکس به چه قیمتی نگین؟! جدایی؟!؟!
از یک ساعت پیشش که اومد بود خونه مون داشتم تحریکش میکردم… کملا عمدی بود! آخرش گفت تووخدا این اداها رو نریز نمیتونم خودمو کنترل کنم اذیت میشم…
گفت چرا باید خودتو کنترل کنی؟! اصن من سکس میخوام!
گفت من نمیخوام!
گفتم پس مقاومت کن و دوباره از رو شلوارش کیرشو تو دستم گرفتم…
گفت اگه امشب انقد کرم بریزی که باهات سکس کنم دیگه صدامو نمیشنوی!
چیزی نگفتم و به کارم ادامه دادم…
تا اینکه سرم داد زد و اون جمله رو گفت:سکس به چه قیمتی نگین…
سرمو بردم در گوشش و بریده گفتم: من سکس میخوام! همین الآن! به هر قیمتی! مواظبیم… طوری نمیشه… خواهش میکنم!
اعتراف میکنم ترسیده بودم… از اولین تجربه رابطه جنسی قریب الوقوع! از عصبانیت و ارتعاش صدای علی… از راهی که تصمیم گرفته بودم برم… از تکرار واج تلخ: به قیمت جدایی!
درهای خونه قفل بود و کلیدشو قایم کرده بودم که یه وقت به سرش نزنه بره…
شهوت تو چشمای گرگی مست مشکیش موج میزد و با نگاهش التماس میکرد که بس کنم… کم کم شراب شیرازم کار خودشو کرد و مقاومتش درهم شکست!
من موفق شده بودم…
یه سکس عاشقانه و پرعطش و پرضربان… بعد دوش آب گرم و سیگار و چایی و بغلش خوابیدن و بوسیدنش…
بعد چند ساعت بیدار شد روبروم نشست. مثل شکست خورده ها نگام میکرد… باورش نمیشد بکارت نگینشو ازش گرفته.
موهاشو تو دستم گرفتم و از رو لباش بوسه زدم.
دستامو کنار زد و آروم و ناامید پرسید: نگین ما چیکار کردیم…
خواستم بغلش کنم ولی بهم اجازه شو نداد. لباساشو با عجله پوشید و طوری که انگار داشت گریه ش میگرفت با عصبانیت گفت کلیداو بده! نمیخواستم بره ولی دفعه دوم که داد زد کلیدا رو بده! عین مسخ شده ها سریع بلند شدم و کلیدا رو گذاشتم تو دستش…
بدون خداحافظی رفت و درو پشت سرش کوبید!
ساعت 5 و 11 دقیقه صبح بود و انقد گریه کردم که تار میدیدم…
جرات نکردم تا خودش زنگ نزده بهش زنگ بزنم!
بعد سه روز اس دادم: من الآن زن توام! میفمی؟ میخوای ولم کنی؟ انقد راحته؟
زنگ زد برای نهار دعوتم کرد… خیلی گرفته و پریشون بود…
مثل همیشه با یه گل سرخ رفتم پیشش. فست فود شبدیز!
بهش گفتم هیچی عوض نشده… من عاشق توام و قرار نیس واسه مرد دیگه ای باشم. باهام خوب باش… خاطره اون شب عزیزو خرابش نکن!
گفت اگه نخوام باهات بمونم چی؟!
گفتم اگه انقد نامردی برو اشکالی نداره! و بوسیدمش…
گفت: نامردتر از اینم! تو چرا انقد عوض شدی؟! چرا ادای فداکارا و مهربونا رو درمیاری؟!
گفتم: مگه تو عوض نشدی؟! تو قبلا کی سر من داد زده بودی علی؟! قبل این دو هفته کی تهدید کرده بودی به رفتن؟!
گفت: حالا همینم که میبینی! فک نکن با یه پرده زدن راه رفتنمو بستی!
ظرف غذاشو پس زد و پاشد. چشمام پر شده بود… دلش برام سوخت که گفت میتونم تا یه جایی برسونمت!
میدونستم ته دلش مهربونترین و اخلاق مدار ترین مرد دنیاس! همش بازی بود… میخواست ازش زده شم و تنهاش بذارم! دو هفته بود داشت فیلم بازی میکرد… نمیدونستم چرا!
آخرش جواب سوالمو زیر فرش اتاقش پیدا کردم. جواب آزمایش مرد زندگیم مثبت بود! بی اف من، عزیزترین کسم، بزرگترین تکیه گاه زندگی ای که توش روی مادر و محبت پدر ندیده بودم، MSداشت…
حالا 6 سال ازون روزا گذشته… بارون تندی داره میباره و هوا تاریک شده. علی نتونست ترکم کنه! چون دینش “انسانیت” بود!
هنوزم سر حزف اونروزم هستم هیچی عوض نشده. غیر از اینکه ساکت تر از قدیماست و من جای گل رز با گلایل میام دیدنش و جای خونه ش میام بهشت زهرا…
*
داستان سکسی نبود و با هدف ارضای جنسی شما نوشته نشده بود، ولی سکس نقطه عطف داستان این زندگی بود!

نوشته:‌ آفرویدت


👍 0
👎 0
22515 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

410561
2014-01-19 01:12:39 +0330 +0330

1- اسمه خودتم نميتوني درست بنويسي ؟ (آفروديت )

2- واسه ي چس ناله به اتاقهاي ديگر مراجعه كنيد .

3- پيشنهاد ميشود به جاي ديدن فيلم هندي ؛ كمي هم كتاب بخوانيد.

0 ❤️

410562
2014-01-19 02:06:32 +0330 +0330
NA

مردک خبر مرگت کامنت منو بذار سر جاش . به من ربطی نداره سایت چه مرگش شده.

0 ❤️

410563
2014-01-19 04:06:29 +0330 +0330
NA

با فريد٤٤ عزيز كاملأ موافقم… :D
شاه بلوط خودتو كنترل كن، چند تا نفس عميق بكش :D

0 ❤️

410564
2014-01-19 05:21:19 +0330 +0330
NA

Shameless
الان دیگه برین…م هم فایده نداره .دیگه هیچی برنمی گرده سر جاش. هر چی دیروز فحش دادم پریده . اه. :D

0 ❤️

410565
2014-01-19 13:00:28 +0330 +0330
NA

شاه بلوط کباصط

0 ❤️

410566
2014-01-19 15:09:05 +0330 +0330
NA

:W ~X( #:S :S >:P :’’( X( 8| :?

0 ❤️

410567
2014-01-25 16:40:33 +0330 +0330
NA

اول داستان خيلي گنگ بود ولي بعدش بهتر شد. در کل معمولي بود داستانت.

0 ❤️