ریحانه و کیر پسر خواهر

1390/11/28

اسم من ریحانست و 20 سالمه . من هیچ وقت تجربه سکسی نداشتم و توی دوستامم بچه مثبته بودم ولی کم کم با دیدن فیلمای سوپر ه توی گوشیدوستام بود خیلی دوست داشتم سکس داشته باشم
همیشه تو خونه خودمو تحریک می کردم و همیشه دوست داشتم یکی ی هویی ظاهر میشد و با من سکس می کرد
بعضی وقتا اونقدر حشری می شدم که حتی منتظر بودم بابام یا داداشم بیانو منو بکنن
وقتی مهمون میومد خونمون به جلوی مرداشون نگاه می کردم . نمیدونستم چطوری باید ی مردو به طرف خودم جذب کنم تا اون بتونه با من سکس کنه . خب بدن قشنگی داشتم ولی یکم جثم کوچیک بود . ی کون کوچیک ولی زیبایی داشتم که هر وقت توی اینه می دیدمش تحریک میشدم .
ی چند باری با خیار یا هویج توی کونم کرده بودم ولی اینا هیچ وقت نمی تونست جای ی کیر کلفت و سفید که تو فیلما دیده بودمو بگیره .

ولی ی روز فکر نمی کردم که ی پسر خودش بیاد سراغمو با من حال کنه و اون کسی نبود جز پسر خواهرم رامین که ی چند سالی از من بزرگ تر بود و من میشدم خاله کوچیکش . خانه ما دو طبقه بود و طبقه بالا یکی از اتاقاش پر بود که اون اتاق خواهرم بود اون روز خواهرم اینا همشون اومده بودن خونه ما که رامین هم اومده بود . من طبفه بالا بودم که رامین سر و کلش پیدا شد . اون روز من ی شلوار مشکی تنگ پارچه ای پوشیده بودم با ی بلوز صورتی که تا بالای باسنم بود .
رامین وقتی به سمت اتاق میومد چشمش به این کون خوشکل من افتاده بود و کلی تحریک شده بود آخه من زیاد لباس تنگ جلوی اون نپوشیده بودم ولی اون روز چرا !
رامین اومد کنارم ایستاد و دستشو گذاشت در کمرم وای ی لحظه بدنم سرد شد و ی حس خوبی بهم دست داد . من داشتم صورتمو آرایش می کردم رامین منو از توی آینه میدید که داشتم رژ لب میزدم .
پیش خودم دل دل می کردم که رامین با من سکس کنه دوست داشتم اون شروع کنه چون من بلد نبودم و روم نمی شد .
اون دستشو حلقه کرد دور کمرم میدونستم ی فکرایی واسم کرده ولی اونم منتظر بود من ی اشاره ای بکنم . گفتم خیلی حال میده وقتی دستت دور کمرمه . رامین گفت جدا میگی یعنی تحریک میشی؟ گفتم اره خیلی حال میده . گفت دیگه ماساژ کجای بدنت تحریکت میکنه؟ گفتم باسنمو رونام بعد با یکم مکث گفتم با سینه هام .
رامین گفت میخوای ماساژشون بدم بعد شروع کرد به خندیدن . منم خندیدمو گفتم خب اره چرا دوست نداشته باشم !
رامین اومد پشتم قرار گرفت گفت بدم؟ گفت خب بده ! اونم بدون معطلی دو تا دستاشو آووردو سینه هامو گرفت . وای ان لحظه بدنم سرد سرد شد دیگه میدونستم به آرزوم رسیدم .
هیچی نگفتم فقط می خندیدم رامینم داشت سینه های منو می مالید خیلی حال میداد سینه هام قشنگ توی دستاش جا شده بود و اون داشت میم الیدشون . بهتر از این نمیشد .
کیر شق کردشو روی کونم احساس می کردم که میخواست شلوارشو پاره کنه و بیاد بیرون . رامین سینه هامو ول کردو منو به طرف خودش بر گردوند من از روی خجالت سرم پایین بود با دستش چونموگرفتو سرمو آوورد بالا . توی چشمام نگاه کرد ولی من چشمامو انداختم پایین . ی سکوتی حکم فرما بود نه من حرف میزدم نه اون . نمیدونستم میخواد چیکار کنه ولی دوست داشتم ی کاری بکنه . انگشت شصتشو کشید روی لبام . بعد لباشو نزدیک کرد به لبام و ی بوسه کوچیک به لبام زد . من داشتم از درون می ترکیدم و دست و پاهام می لرزید . بوسه دوم و زد و بوسه سوم بلافاصله .

بوسه چهارم یکم ابدار بود بوسه پنجمو منم ی بوسه بهش دادم که همون باعث شد لبامو بگیره تو لباشو شروع کنه به خوردنشون منم کم کم لباشو خوردم .
واقعا بهترین لحظه زندگی من بود وقتی لبامو می مکید چشمامو بسته بودمو توی رویای خودم بودم اونقدر لبامو خورد که هرچی ماتیک زده بودم پاک شده بود . صدای ملچ ملوچ لب دادنام توی اتاق پیچیده بود .
همین طور که ازم لب می گرفت شلوارشو در آوورد لباشو از لبام جدا کرد سرمو انداختم پایین تا چشمم به کیر کلفت و سفیدش افتاد همون کیری که مدت ها دنبالش بودم و انتظارشو می کشیدم .
بهم گفت میخوریش؟ منم سرمو به طرف پایین تکون دادم که اره می خورم . گفت پس بشین . دو زانو نشستمو کیرشو با دستم گرفتم عالی بود . سر کیرشو کردم توی دهنمو شروع کردم مثل توی فیلما خوردن . واقعا کیر خوردن لذت خاصی داشت . چشمامو بسته بودمو با کمال میل سر کیر رامینو می خوردم . برای من واقعا خوشمزه بود ی مزه خاصی داشت . سرمو یکم فشار داد که بیشترشو بکنم تو دهنم منم اینکارو کردم ولی سرش ی حال دیگه داشت.
هیچ وقت فکر نمی کردم واسه پسر خواهرم ساک بزنم . اونم داشت قربون صدقه من می رفت صدای آه آه گفتنش بلند شد همون موقع بود که بلندم کرد . دوباره منو برگردوند و خمم کرد روی میز آرایش . دستشو گذاشت روی کونمو یکم مالیدش بهتر از این نمیشد
میدونستم که میخواد منو بکنه . ی چند باری از روی ترسم میخواستم نذارم که کاری بکنه ولی اون دیگه شلوارمو کشید پایین اون لحظه واقعا ترسیده بودم و همه جام می لرزید .
ولی اون کیرشو گذاشت لای پام و پاهامو چسبوند بهم نمیدونستم میخواد چیکار کنه . شروع کرد به عقب و جلو کردن کیرش که بعد ها فهمیدم که لا پایی منو کرده. ولی لا پایی هم خیلی حال میداد چون کیرش روی کسم کشیده می شد و شکمش میخورد به کونم . کونم میلرزید . با دستاش بالای باسنمو گرفته بودو کیرشو عقبو جلو میکرد . داشتم ارضا می شدم .

صدای آه آه گفتنم بلند شده بود همین موقع بود که ارضا شدم بدنم ی تکون شدیدی خورد و کسم خیس خیس شده بود تمام بدنم خشک شده بود . همون موقع رامین داشت هنوز عقبو جلو میکرد که کیرشو کشید بیرون . اونم ارضا شد از صدای آه کشیدنش فهمیدم . باسنم داغ شد . اون آبشو روی باسنم ریخته بود .
من برگشتمو رامینو دیدم که داره کیرشو میماله و چند قطره ای از کیرش چکید روی فرش . اومد جلو و ی چند لبی ازم گرفت . بهم گفت چطور بود؟ با صدای لرزون گفتم خوب بود . دیگه اون حال خوب و بد از ارضا شدنم نداشتم ی حس پشیمونی از کاری که انجام داده بودم داشتم . رامین بوسم کردو گفت ریحانه دوستت دارم تو بهترین خاله دنیا هستی . بازم میام پیشت . اینو گفتو شلوارشو پوشید. بهم گفت راضی هستی؟ سرمو تکون دادم یعنی اره گفت خوبه و رفت طبقه پایین .

من برگشتمو باسنمو از توی آینه دیدم میخواستم آب رامینو ببینم . ی آب سفتو سفید روی قمبولام ریخته بود با دستمال پاکشون کردم و شلوارمو پوشیدم . رفتم پایین . وقتی رامین با من سکس میکرده داداشم همه چیزو دیده بود ولی دادشو در نیاوورده بود و کامل اون صحنه هارو تماشا کرده بود . بله اونم تو فکر سکس با من بود که این میتونست بهونه خوبی واسش باشه . که تو داستان بعدی مفصل توضیح میدم .
(ریحانه)


👍 0
👎 0
211771 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

311952
2012-02-18 01:28:36 +0330 +0330
NA

تا وسطش خوندم!!!

اگه تخیلاتت رو مینویسی …اشکال نداره ولی حداقل درست و حسابی تخیل کن

1- حداقل چک میکردی کسی خونه نباشه
2- اخ کدوم احمقی دفعه اول با یه پسر اونم از نوع محارم …خودش میگه دستت رو بزار روی سینه ام یا کونم!!
3-

زیاده

کلا جق بزن
ولی برای ما داستان ننویس

0 ❤️

311953
2012-02-18 02:19:25 +0330 +0330
NA

دمت گرم ولي مرفت خوب چيزيه توكه زني اين چيزا حاليت نيست اون بچه خواهرت لاشي تشيف داره خوش باشي از نظر من يه دوست پيدا كن باهاش خودت پاره كن.

0 ❤️

311954
2012-02-18 03:02:37 +0330 +0330
NA

تخیلات خیلی خوبه ولی زمانی که به واقعیتم نزدیک باشه عزیز
سکس با هحارمم فقط طرز فکرتو خراب میکنه
سعی کن اینجوری ننویسی بعد خودت ضربشو میخوری

0 ❤️

311958
2012-02-18 03:54:34 +0330 +0330
NA

نگفتي اولش بچه خواهرت با چه بهانه و رويي اومد دستش را روي كمرت گذاشت ؟ و خودش را به تو چسباند؟

0 ❤️

311959
2012-02-18 04:10:59 +0330 +0330
NA

داستان تکراری.

0 ❤️

311960
2012-02-18 05:18:38 +0330 +0330
NA

تکراری.تکراری .تکراری .حداقل داستان کپی میکنید بنام خودتون تمومش نکنید

0 ❤️

311961
2012-02-18 05:55:11 +0330 +0330
NA

:P واقعا چرت بود

0 ❤️

311962
2012-02-18 06:12:55 +0330 +0330
NA

خوب مینویسی به جز اون قسمت محارمش بقیه داستانش خوب بود
انقدر هم داستانای این ریحانه مرحوم رو نزارید

0 ❤️

311963
2012-02-18 06:39:26 +0330 +0330
NA

تخیلی بود تو هنوز تو کفی و تو فکرت خواهر زاده ات باهات سکس کرده احتمالا این داستان رو وقتی خیلی هوسی بودی از تخیلت نوشتی فکر کنم تو چشمت دنبال کیر خواهر زاده اته و اومدی یه داستان از هوست نوشتی

0 ❤️

311965
2012-02-18 09:07:14 +0330 +0330
NA

بچه ها چرا ساینا جون دیگه نظر نمیده؟ من که خودم طرفدار نظراش بودم.

0 ❤️

311966
2012-02-18 11:12:15 +0330 +0330
NA

اورین اورین عربیت هم قویه <<مثبته>> =))
تا اونجا که به اصطلاح خواهر زادت گفت کجات تحریکت میکنه خوندم فهمیدم تراوشات یه بچه جقیه کله کیریه ایر ریدم بهت خسته نمیشید انقد کس شعر تلاوت میکنید تازه گویا کپی هم شده آخه این داستان تخمی تر از نویسندش چی داره که تازه بخوای کپیش کنی برای بار دوم <<ای کله کیری>>دقت کنید که رو این واژه تاکید شده :d

0 ❤️

311967
2012-02-18 11:49:21 +0330 +0330

چند خط اول رو فقط خوندم. قشتگ معلوم بود داستان تخیلیه و نویسندش پسره

0 ❤️

311968
2012-02-18 12:50:45 +0330 +0330
NA

عزیزم نمی دونی چه جوری واسه خودت کیر پیدا کنی؟!!! کاری نداره لباس بپوش برو تو خیابون تا بلندت کنن لیاقت امثال تو همینه

0 ❤️

311969
2012-02-18 14:21:34 +0330 +0330
NA

khasti ye hali behet bedam in id maneh ali.yazdani39

0 ❤️

311970
2012-02-18 15:17:42 +0330 +0330
NA

ریدی جججججججججججججقی جان
جان

0 ❤️

311971
2012-02-18 15:36:41 +0330 +0330
NA

دوستان همه گفتني هاروگفتن؛
فقط آخرداستان بگفتي كه ازسايت
شهوتناك كپي كردي.

0 ❤️

311973
2012-02-18 18:40:14 +0330 +0330
NA

واقعا این داستان های سکس با محارم چرا اینقدر زیاد شده ؟ یعنی همه دارن با محارم خودشون سکس میکنن. به چیزی بنام گناه اعتقاد ندارم ولی تو و منی که به این سایت اومدیم ، می خواییم یه کم آزاد باشیم ، بیایید به اخلاقیات پایبند باشیم . بیایید اولین قانون آمریکا که نگفتن دروغ می باشد رو توی زندگیمون اجراش بکنیم . فرق بین ما و یکی که با دروغ میره رییس جمهور یه کشور میشه و هر روز هم به دروغ هاش ادامه میده چیه ؟

0 ❤️

311974
2012-02-18 20:31:05 +0330 +0330
NA

اگه اون جغده کارتون چوبین اینجا بود الان میگفت:یه داستان بد… آخه عنتر تو این داستان حس دخترانه یی نمیبینم. ظاهرا داستان یه پسره که بار اولشه کون میده ولی تو شخصیت ها رو تغییر دادی .بقیه شم که دیگه کلی کس گویی که ارزش بحث کردن نداره. بیشتر شبیه اینه که دو تا آدم آهنی دارن همدیگه رو می مالونن.من به این مدل میگم “سکس خشک” که اصلا ارزش نوشتن نداره.راسی تو این غم نامه دادشتم نقش جارو برقی داشت و آوردن اسمش فقط و فقط ریدمان کارت رو بالا برد. امشب تصمیم گرفتم تا صبح نخوابم و برم برای شفات دعا کنم.

0 ❤️

311975
2012-02-19 03:54:50 +0330 +0330
NA

خیلی تابلویی ولی اگر اینجوری حال میکنی ادامه بده

0 ❤️

311976
2012-02-19 04:55:59 +0330 +0330
NA

این چه داستانی بود
من نمیدونم چرا هر کسی میخواد کون بده اول از فامیل شروع میکنه ,خاله ,عمه,زن داداش,مامان,زن دایی وعمو ودخترهاشون جنده شدن
همه مردای فامیل هم دنبال کس کون اینا هستن
بابا ادم اگر دختر باش 10دقیقه نشده براش کیر پیدا میشه تو خیابون اصلا نمی خواد کون بزای سر کیر بابات

0 ❤️

311977
2012-02-19 04:58:15 +0330 +0330
NA

این چه داستانی بود
من نمیدونم چرا هر کسی میخواد کون بده اول از فامیل شروع میکنه ,خاله ,عمه,زن داداش,مامان,زن دایی وعمو ودخترهاشون جنده شدن
همه مردای فامیل هم دنبال کس کون اینا هستن
بابا ادم اگر دختر باش 10دقیقه نشده براش کیر پیدا میشه تو خیابون اصلا نمی خواد کون بزای سر کیر بابات

0 ❤️

311978
2012-02-19 12:47:45 +0330 +0330
NA

بچه ها اصلا نمیخوام در مورد این داستان نقدی بکنم چون کلا از سکس با محارم مخالفم همه یه گفتنی ها رو مکس ماهونی گفت فقط اینو خواست بگم امروز تو مدرسه با کمک بچه ها واسه این داستان نویسایه جقی سایت شهوانی دو تا لقب جدید پیدا کردیم اگه خواستین تو کامنتایه بعدیتون ازش استفاده کنین : “جاقل” بر وزن فاعل و دیگری “جقول” بر وزن مفعول…®

0 ❤️

311979
2012-02-19 13:43:25 +0330 +0330
NA

خوهر زادت تو رو دید …رید

0 ❤️

311980
2012-02-19 14:45:40 +0330 +0330
NA

راست یا دروغ من که حال کردم

0 ❤️

311981
2012-02-20 02:13:36 +0330 +0330
NA

این از داستانای همون ریحانه نیس که به عالم و ادم میداد؟ ی جورایی اشنا بود داستانه /غلط نکنم همونه :))

0 ❤️

311985
2012-02-22 23:57:23 +0330 +0330
NA

آخه بچه کونی جقی…
تخیلات پسرونت رو واسه چی به اسم داستان سکسی به خورد ملت میدی؟؟؟
کونی… این حس و حالایی که نوشتی مال زمان کون دادن خودته اما اونقدر شعور نداری که بفهمی یه دختر اگر هم بخواد بده این شکل و راهش نیست
خواستی در حد شاشیدن تو دهنت اضرم خوشبختت کنم کون گلابی

0 ❤️

311986
2012-02-24 02:59:07 +0330 +0330

تخمی تخیلی بود. معلومه که پسری و آرزوی کردن خاله جونت رو داری. بهتره بری کون بدی کوس کش. سکس با محارم خوب نیست حتی در حد تخیل و توهم.

0 ❤️

311990
2012-03-22 22:53:15 +0430 +0430
NA

ریحانه کس ابدارتو میبوسم ومیبویم و… البته از راه دور
شوهر خوب خدا نصیبت کنه

0 ❤️

311991
2012-04-05 18:37:14 +0430 +0430
NA

yani ridid ba in dastanatoon

dastanam dastanaye ghadim shero ver neminveshtan vaghan age sex kardid biayn benvisin dg akhe miayn khali mibandin ke chi

hichkasam ke be hal nemiyarin

mordeshoore dstanetoono bebram

0 ❤️

311992
2012-10-18 05:58:27 +0330 +0330
NA

خواهرت اومد خونه رفتی طبقه بالا ارایش کنی
کونی کس مغز تخیلی ندیده ونشناخته دست کردت تو کمرت کونی بی مادر هالو یابو

0 ❤️

311995
2012-10-18 06:19:01 +0330 +0330
NA

این مطلب نویسندش تخیلات ضعیف بود هرچه تخیلاتت قوی باشه خوننده درک میکنه من از تخیل قوی برخوردار هستم ولی داستان نویس نیستم ولی در کل خوب بود

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها