زبون بسته

1397/12/02

این ماجرا برای چند سال پیش زمانی که کلاس هشتم بودم
یکی از بدترین روز زندگیم بود وای الان هم فکرشو می کنم باورم نمیشه چطوری از بالا پشت بوم آمدم پایین
کلاس هشتم بودم به هم کلاسی ام که هم میزی هم بودیم رابطه داشتم …
بماند که چجوری شروع شد و … شاید داستانش بزارم.
دقیق یادم نیست دوشنبه بود یا سه شنبه اما یادمه وسط هفته بود داخل مدرسه زنگ تفریح خورده بود نشسته بودم روی سکو دیدم میلاد آمد بغلم نشست بهم گفت چی شده ؟ تنها نشستی و…
شروع کردیم حرف زدن
بهم گفت بعد ظهر می تونی بیابی خونمون
گفتم برای چی
خندید گفت مسخره بازی در نیار
بهش گفتم خونتون مگه خالیه گفت مثل دفع قبل میریم بالا پشت بوم داخل خرپشته کارمونو می کنیم
اولش قبول نکردم کاش اصلا قبول نمی کردم
(به خاطر این بود مادرش گیر بود معلوم بود دوست نداشت میلاد با کسی بگرده هر که هم با میلاد دوست بود اینو راجب مادرش می گفت)
اما به اصرار میلاد که مثل دفعه قبل میریم پشت بوم قبول کردم
قرار ما این شد که بعد از ظهر داخل پارک نزدیک خونشون منتظر من باشه
بعد از ظهر بود دو دل شدم برم یا نه
اما آخر خارش کون باعث شد برم
وقتی رفتم داخل پارک دیدم میلاد نشسته منو که دید خندید گفت : فکر کردم نمیایی
رفتیم سمت خونه میلاد
رسیدیم در باز کرد گفت یواش بر بالا خونشون دوطبقه بود آپارتمانی و حیاط نداشت
از پله یواش رفتیم بالا رسیدم بالا پشت بوم دیدم خر پشته خونشون پره خرت و پرت اصلا جاه نیست
میلاد رفت از بغل کولر زیر انداز کرم و دستمال کاغذی آورد انداخت بغل خر پشته گفت بشین دیگه منم نشستم گفتم اینجا
میلاد رو زانو وایساد کیرشو در آورد
گفتم میلاد میان می بینند گفت نترس
دورچین دیوار نمی زاره
گفتم از پایین میان بالا می بینند دیدم دستم گرفت گزاشت روی کیرش
گفت کسی بالا نمیاد ،
ساک میزنی ، منم سرمو بردم نزدیک شروع کردم لیس زدن نوک کیرش.
یخورده که گذشت دیدم گفت بسه
شلوارشو تا سر زانو کشید پایین بعد نشست روی زمین تکیه شو داد به دیوار خر پشته گفت بکن داخل دهنت فقط لیس نزن منم این کار کردم
دیدم سر منو گرفت فشار داد تا آخر
شروع کردم هق زدن
گفتم نکن حالم بد میشه
دیدم گفت پس دراز بکش سرتو بزار رو شکمم
منم همین کار کردم نوک کیرشو کرد دهنم خودشو بالا پایین می کرد داخل دهنم تلمبه میزد اما زیر انداز جمع می شد
میلاد کیرشو درآورد شلوارشو کشید بالا زیر انداز درست کرد رفت در خرپشته پایین نگاه کرد آمد دوباره رو زانو وایساد کیرشو در آورد گفت بخور
گفتم مگه نمی کنی گفت دس دوم
کردم دهنم دیدم گفت بازم آب می خوری گفتم نه دفع قبل حالم بد شد
گفت خوب آمد بهت می گم داشتم ساک میزدم دیدم میلاد سر منو گرفت چند بار تلمبه زد داخل دهنم بعد کیرشو در آورد شروع کرد مالیدن به لبام
آبش که آمد گرمی شو رو لب هام احساس کردم
یخورده از آبش هم ریخت روی زیر انداز که دیدیم میلاد دستمال کاغذی برداشت لب منو پاک کرد بعد زیر انداز تمیز کرد
شلوارش کشید بالا بهش گفتم می کنی یا نه دیدم گفت نمی دونم بزار حالم جا بیاد
رفت کنار در خر پشته وایساد چند دقیقه گذشت
گفت شلوارتو بکش پایین
آمد باز مثل دفعه های قبل دراز کشید گفت اول خودت بکن داخل تا جا باز کنه منم شروع کردم با کیرش بازی کردن بعد که راست شد یخورده کرم مالیدم بهش یخورده هم به سوراخ کونم بعد کیرشو گزاشتم دم سوراخ کونم چون شلوار تا رو زانو کشیده بودم پایین مانع کار می شد
نوکش که رفت داخل یخورده درد احساس کردم اما خیلی نبود دیدم میلاد دستشو گزاشت دو طرف کمرم منو فشار داد گفت آه چقدر داغه کیرش کامل داخل کونم احساس میکردم بعد چند بار بالا پایین شدم دیدم
میلاد گفت لهم کردی دیگه پاشو از روش پا شدم
میلاد گفت چهار دسته پا وایسا منم همون حالت شدم دیدم آمد کیرش مالید به سوراخم بعد با یه فشار تا آخر کرد داخل
یه آه کشیدم میلاد گفت جون شروع کرد تلمبه زدن عادت داشت بین کردن کیرشو در می آورد گشادی سوراخ منو نگاه می کرد دوباره کیرشو میکرد داخل
موقع کردن بهش گفتم زود باش می ترسم کسی بیاد بالا که دیدم یواش یواش سرعت تلمبه هاشو برد بالا
ساکت شدم چشم هامو بستم فقط کیر داخل کونم حس می کردم یا صدا چلپ هایی که بعضی موقع تلمبه زدن می آمد
داخل همین حال دیدم صدا پا میاد نمی دونم چجوری خودمو جمع کردم شلوارم کشیدم بالا
قلبم داشت تند تند می زد
دیدم مادر میلاد با یه تشت پر لباس شسته شده از خر پشته آمد بیرون
وقتی چشم مادر میلاد به کرم و دستمال کاغذی خورد فهمید قضیه رو گفت چه غلطی می کردید
من نگاه میلاد کردم دیدم رنگش مثل گچ سفید شده . زبونش بند رفته
مادرش باز گفت : گفتم چه غلطی می کرید ها .
بعد روبه من گفت گمشو بیرون موقع که از جلوش رد شدم محکم کوبید به پهلوم گفت :
گندتو بکن
داشتم از پله میومدم پایین صدای غر زدن هاش سر میلاد باز میومد
در باز کرد سریع از اونجا دور شدم
شانس آوردم اون ساعت کسی داخل کوچه نبود
وقتی رسیدم خونه باز قلبم تند داشت میزد رفتم حموم یه دوش گرفتم
داخل این فکر بودم میلاد چکار کرد
صبح زود قتی داشتم می رفتم مدرسه جای همیشگی منتظر بودم تا میلاد بیاد اما نیومد
داشت دیرم می شد رفتم مدرسه
وسطای زنگ اول بود دیدم صدا در کلاس آمد میلاد آمد داخل اجازه گرفت آمد پیشم نشست
داشتم نوشته روی تابلو می نوشتم که میلاد گفت شانس بیاریم نیاد مدرسه .
اون روز کلن دلهره داشتیم که نیاد مدرسه حرفی بزنه
هر وقت در کلاس می خورد سکته می کردیم
اما اتفاقی نیفتاد .
البته بعد اونم رابطه داشتیم اما خونشون وقتی کسی نبود رفتم
هر کاری کنی نمیشه اتفاقی که برای آدم افتاده با نوشتن توصیف کنی فقط کسی درک میکنه که تو موقعیت مشابه قرار گرفته باشه
اگه استقبال خوب باشه ماجرای های دیگه هم می زارم

نوشته: میثم


👍 0
👎 9
16352 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

749729
2019-02-21 21:11:14 +0330 +0330

این الان مثلا کجاش تجاوز بود یکی من رو روشن کنه (dash)

2 ❤️

749734
2019-02-21 21:26:42 +0330 +0330
NA

تو معني كلمه تجاوز رو ميفهمي!!!

خودت اخرش فهميدي داستان چقد خُنوك و لوسه ،،ميگي كسي ك باشه ميفهمه دلهره رو!!!

دوس نداشتيم

ننويس

0 ❤️

749744
2019-02-21 21:49:48 +0330 +0330

اقا پس چرا از پشت بوم فرار نکرد ای بابا من گفتم الان صحنه اکشن میشه !!!

0 ❤️

749839
2019-02-22 05:41:40 +0330 +0330

این داستانای مزخرف و کامنتا به کنار
من فقط عاشق این جناب کاندومی هستم
که پشت کار عجیبی در آگاه سازی داره
دمت گرم داداش البته اینکه گفتم عاشقشم
منظورم از اون عشقا نبودا

0 ❤️

749891
2019-02-22 10:48:59 +0330 +0330

بیچاره

0 ❤️

749951
2019-02-22 20:32:44 +0330 +0330

درکت میکنم واسه منم پیش اومد موقع کردن طرف لو رفتم خخخ ولی اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره اگه دوست داشتی بیا به منم بده

0 ❤️

750129
2019-02-23 16:43:59 +0330 +0330

یه خاطره آبکی با اسم نامناسب!!!دیس لایک

0 ❤️

750155
2019-02-23 20:32:08 +0330 +0330

الان این کجاش تجاوز بود…کس خل

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها