زن جنده شاشید تو حلقم

1399/08/08

سلام من پوریا هستم ۳۰ ساله از تهران داستانی که میخوام براتون تعریف کنم واقعا برام اتفاق افتاده من یه مغازه تعمیر لوازم صوتی تصویری دارم آن روز هیچ حوصله كار كردن نداشتم و تو مغازه نشسته بودم و تو كامپیوترم مشغول بازی پوكر سكسی بودم . تو این بازی عكس یك زن خوشگل كه طرف بازی بود یك گوشه صفحه بود و بعد از هر بار بردن یكی از لباس هاشو در می آورد. بردن تو این بازی و لخت كردن اون زن ها راحت نبود و حسابی منو مشغول كرد . مشغول بازی بودم كه یك مشتری وارد مغازه شد. نگاهش كردم یك ضبط سی دی دار دستش بود . آمد جلو و گفت :‌ ببخشید می خواستم یك نگاه به این ضبط بكنید . سی دیش كار نمی كنه. از پشت كامپیوتر بلند شدم و رفتم پشت میزم و ضبط رو از دستش گرفتم و رو میز گذاشتم و مشغول تست اون شدم چشم سی دی خراب بود و معلوم بود حسابی دست كاریش كرده بودن نگاهی به زنه كه جلوم ایستاده بود كردم و گفتم : چشمش خرابه ، باید عوض بشه ، ببینم خودتون دست كاریش كردید ؟ زنه لبخندی زد و گفت : فقط كمی تمیزش كردم سری تكان دادم و گفتم : بهر حال باید عوض بشه زن نگاهی به من انداخت و گفت : خرجش چقدر می شه ؟ لبخندی زدم و گفتم : قابل نداره ، اگه یك كار خوب بخواهید حدود دویست هزار تومان خرج بر می داره لبخندی زد و گفت : شما چقدر زیاد می گیرید ، كمتر حساب كنید گفتم : خوب می تونید جای دیگه سؤال كنید تا قیمت دست تون بیاد با همون لبخند گفت : حالا نمی شه یك خورده با من راه بیای لحن گفتنش یك جوری بود من نگاه خریداری بهش كردم . بد چیزی نبود سر شوخی رو باز كردم و گفتم : چرا می شه ، تا كجا باهاتون راه بیام اخمی كرد و كمی چادرش رو از هم باز كرد كه مثلا دوباره روش بگیره پیراهن سبز گل دار و یقه بازی تنش بود و كمی از سینه هاش دیده می شد دوباره چادرش رو مرتب كرد و منو از دیدن اون منظره محروم كرد لبخندی زد و گفت : منظورم اینه كه بهم تخفیف بدید آقا لبخندی زدم و گفتم : نه ، نمی شه . شما كه به ضرر من راضی نیستید اخمی كرد و گفت : یعنی هیچ راهی نداره نمی دونم كس بود یا نه ولی جرات نداشتم خیلی تند برم . كمی این دست و اون دست كردم و دلم رو زدم به دریا و گفتم : آخه اگه یك تخفیف كلی بدم ، چی گیرم می یاد ؟ فقط ضرر ؟ لبخندی زد و گفت : در عوض ثواب می كنید لبخندی زدم و گفتم : فقط ثواب ، نه صرف نمی كنه اخمی كرد و گفت : پس انتظار داشتی بجاش چی گیرت بیاد ؟ كمی سرخ شدم . كمی این پا و اون پا كردم و گفتم :‌ خوب نمی دونم خودتون باید بهتر بدونید اخمی كرد و گفت : خجالت بكشید آقا من شوهر دارم ، كثافت دله الان می رم به شوهرم می گم بیاد سر وقتت عجب گیری كرده بودم . آهسته گفتم : شوخی كردم بابا سر صدا راه ننداز باشه شب بیایید ضبط رو ببرید یك تخفیف كلی هم بهتون می دم زنیكه آپارتی اخمی كرد و گفت : بردار الان درستش كن و گرنه داد می زنم و همه رو می كشم این جا آبروتو می برم ، مرتیكه آشغال دست پاچه شدم حسابی بهم ریختم این دیگه از كدوم جهنمی پیداش شد چه غلطی كردم . ولی خوب از تهدیدش حسابی ترسیدم . كیرم كه داشت تا چند لحظه پیش قد می كشید و رشد می كرد یهو مثل گیاهی كه یك مدت آب نخورده بود شل ول و آویزون شده بود با ناراحتی ضبط رو كشیدم جلو و مشغول باز كردنش شدم اخمی كرد و گفت : خسته شدم ، می تونم بیام پشت كامپیوترت بشینم پاهام درد گرفت تو دلم حسابی حرص می خوردم دلم می خواست داد بزنم بیا بشین رو كیرم كس كش عوضی . تعارفش كردم و گفتم :‌ هر طور راحتی بگیر بشین آمد و پشت كامپیوترم روی صندلی نشست و نگاهی به عكس نیمه لخت زنی كه تو تصویر بازی من بود كرد و با خنده گفت :‌ بس كه این ها رو نگاه می كنی ، هرزه شدی اخمی كردم و جوابشو ندادم و به كارم ادامه دادم لبخندی زد و گفت : ترسیدی بدبخت ؟ اخمی كردم و گفتم : نه چرا باید بترسم ؟ نگاهش كردم داشت لبخند می زد و منو نگاه می كرد پرسید : پس چرا دست و پات می لرزه ، مریضی ؟ اخمی كردم و گفتم : مگه تو دكتر هم هستی ؟ دوباره لبخند زد و گفت : زنت خونه است ؟ اخمی كردم و جواب دادم : به تو چه ، به زنم چكار داری ؟ اخمی كرد و گفت : درست حرف بزن گفتم : آره ، خونه است خندید و گفت : جا خالی هم كه نداری ، پس چطوری می خواستی منو تور بزنی حمال ؟ به تندی نگاهی بهش كردم و گفت : مودب باش ، حرف دهن تو بفهم از رو صندلی بلند شد و گفت : خودت خواستی ، من می رم و با شوهرم بر می گردم با عجله گفتم : خیلی خوب بابا ، معذرت می خوام لبخندی زد و گفت : پاشو بریم خونه من ، بدبخت ترسو اخمی كردم و گفتم : ممنون ، به اندازه كافی حالم رو گرفتی لبخندی زد و گفت : پاشو بیا حالتو جا می یارم نگاهش كردم . چشمكی زد و گفت : بجم دیگه پرسیدم : سر كاریه یا می خوای منو تحویل شوهرت بدی ؟ خندید . وقتی می خندید خوشگل تر می شد (اون لحظه نفهمیدم که برام چه برنامه ای داره) جواب داد : نترس پاشو بیا من جلو تر می رم . بیا كوچه نسترن پلاك 17 در رو باز كن و بیا تو . خیلی طبیعی باشی . بلدی كه كجاست دو كوچه پایین تره ! گفتم : پس ضبط رو چكار كنم خندید و گفت : دیر نمی شه اول بیا مزدت رو بگیر هالو جان بعد از مغازه رفت بیرون . نمی دونستم چكار كنم از طرز حرف زدنش و رفتارش معلوم بود كه كسه ولی جرات نداشتم برم خونه اش. یك خورده فكر كردم و دلم رو به دریا زدم یك كاپوت برداشتم و گذاشتم تو جیبم و در مغازه قفل كردم و به راه افتادم خدا خدا می كردم كوچه شلوغ نباشه وارد كوچه نسترن شدم . چند تا از توله بچه ها از سر كول هم بالا می رفتن . كمی كه جلو رفتم جلو در قرمز رنگی كه بالاش پلاك 17 به چشم می خورد ایستادم . در باز بود فقط چفت شده بود نگاهی به دور و برم كردم و رفتم تو خونه و در رو بستم نفس راحتی كشیدم و نگاهی به حیاط كردم یك حیاط كوچولو بود و كمی جلو تر در ساختمان نیمه باز به چشم می خورد . رفتم تو خونه و وارد حال شدم . زنه رو یك مبل رنگ و رو رفته لم داده بود با دیدن من سیگار شو تو جاسیگاری گذاشت و بلند شد و گفت : بیا بگیر بشین آقای مهندس تا برات چایی بیارم بعد به طرف آشپزخونه رفت جلو رفتم و نشستم رو مبل . آشپزخونه اوپن بود و من اونو موقع چایی ریختن می دید م ، دو تا چایی ریخت و گذاشت تو سینی و آمد طرفم سینی رو روی میز جلوم گذاشت و با خنده گفت : اگه شلوار تو خیس كردی پاشو درش بیار لبخندی زدم و گفتم : تا حالا كسی اینقدر منو نترسونده بود كنارم نشست و دامنشو كمی بالا زد و با خنده گفت : خیلی وقت بود هوس كرده بودم بكشمت اینجا ، بچه خوشگل لبخندی زدم و گفتم : این رو نمی تونستی مثل آدم بگی ؟ دوباره خندید و جواب داد : این جوری حالش بیشتره نگاهی به دور و بر انداختم و گفتم : تنها زندگی می كنی ؟ خندید و گفت : به تو چه، مگه فضولی ؟ چایی تو بخور سرد می شه چایی رو نگاهی انداختم . دلم بر نمی داشت دست بهش بزنم ، لبخندی زدم و گفتم : ممنون ، میل ندارم خندید . از اون خنده های تخمی كه آدم حالش بد می شه ، مخصوص جنده ها ، و گفت : چیه ؟ می ترسی نمك گیر شی ؟ لبخندی زدم و گفتم :‌ آره خودشو كنارم كشید و دست شو گذاشت رو كیرم كه از زیر شلوار قلمبه شده بود و با خنده گفت : بیچاره لا خورده سپس زیپ شلوارم رو كشید پایین و دست شو برد تو شورتم و كیرمو كشید بیرون . كیر بیچاره كه بقول او لا خورده بود جستی زد و عمود شد گرفت تو مشتش و كمی مالوندش و با خنده گفت : چقدر حاضری بدی ؟ خندیدم و گفتم : همش مال تو زد رو پام و با خنده گفت : مرده شور ، مزدم رو می گم لبخندی زدم و گفتم : معمولا چقدر می گیری ؟ لبخندی زد و گفت : بستگی داره ، یكی دویست چوب می ده یكی صدو پنجاه تا ولی از صد چوب كمتر نمی گیرم خندیدم و گفتم : تو كه منو مهمون كردی نباید از من پول بگیری اخمی كرد و گفت : چرا نگیرم ؟ رقصت خوشگله یا فكر كردی كسخل گیر آوردی لبام رو روی لباش گذاشتم و سرشو گرفتم تو دستام و یك بوسه طولانی و با حال ازش گرفتم و گفتم : خوب حال می دم ، نمی ارزه خندید و گفت : هنوز كه معلوم نیست چكاره ای ، ولی اگه خوب حال بدی جا رو مهمون منی گفتم : مگه تو پول جا هم می گیری ؟ لبخندی زد و گفت : خودتو زدی به خریت ، یا تو باغ نیستی صد چوب فقط واسه جا می گیرم الاغ جون گفتم :‌ جهنم ، ضبط تو مجانی تعمییر می كنم ، كالا با كالا معامله می كنیم قبوله ؟ لبخندی زد و گفت : حالا یك تكونی به خودت بده ببینم ، چه غلطی می كنی( منظورشو اون لحظه نفهمیدم) من بلند شدم و لخت شدم و فقط شورتم رو گذاشتم تنم باشه به او كه لم داده بود رو مبل و پاهاشو گذاشته بود روی میز و سیگاری آتش می كرد و گفتم : اینجا خاطر جمعه ، یهو كسی نیاد پاشو بلند كرد و با انگشت پاش كمی به كیرم ور رفت و گفت : نترس خره اگه امن نبود تو اینجا چه غلطی می كردی ؟ لبخندی زدم و گفتم : پاشو با هم بریم حموم اخمی كرد و گفت : كثافت خودتی ، بی شعور من تازه حمام بودم . هنوز تنم بو حموم می ده عجب زبون كیری داشت ، كاملا لات و الواتی صحبت می كرد گفتم : چرا بهت بر می خوره ، من دوست دارم بشورمت حال می كنم بدن زن ها رو لیف كنم خندید و گفت : ولش كن وقت رو تلف نكن دستشو گرفتم و با خنده گفتم : زود می شورمت ، پاشو دیگه خوشگل ضد حال نزن بلند شد و به سمت حمام رفت و من هم دنبالش رفتم . تو حمام مشغول لخت شدن شد و من هم كمكش كردم بدنش مو دار بود ولی خوب نه زیاد . موهای كسش رو تازه تیغ انداخته بود سینه هاش كمی آویزون بود ولی در كل بدن با حالی داشت ، فقط صورتش خیلی با حال نبود . اون هم جهنم كس و كونش مهم بود كه خدایش بد نبود و این رو از كیر خوشگل پسندم كه شق شده بود ، می شد فهمید بردمش زیر دوش . وقتی داشت آب گرم و سرد رو میزون می كرد شورتم رو در آوردم و رفتم طرفش و دستم رو بردم لای پاش و كسش رو گرفتم تو مشتم و كمی فشارش دادم و انگشتم رو كردم تو كسش منو كنار زد و با خنده گفت : هول نزن بابا ، مگه نمی خواستی منو بشوری(رفتارش یکم غیر عادی بود) انگار داشت یه چیزی رو تحمل میکرد ولی بروز نمیداد بعد رفت زیر دوش و شروع كرد به شونه كردن موهاش . لیف رو برنداشتم ترجیح دادم با دست بشورمش صابون رو برداشتم و و به دستام مالیدم و سپس مشغول كفی كردن بدنش شدم . موقع كفی كردن سینه هاش كمی اونها رو مالش دادم . كیر مو گرفت تو مشتش و مشتش رو مرتب رو كیرم بالا پایین می داد و برام جلق می زد منو گرفت تو بغلش و گفت : پاهام بی حس شد ، بكن تو كسم لبخندی زدم و گفتم : هول نزن بد بخت یك خورده صبر كن بعد از شستن بدنش دو بار كسش و سوراخ كونش رو شستم و بعد زیر دوش كمی دیگه مالوندمش و از حمام آمدیم بیرون گفتم : كجا دراز بكشیم ، اتاق خواب كجاست به طرف كمد دیواری رفت و یك دوشك پهن كرد كف اتاق و دو تا متكی پرت كرد روش و با خنده دراز كشید رو دوشك دراز كشیدم روش و لبامو گزاشتم رو لباش و یك دستم رو گذاشتم رو سینه هاش و مشغول مالیدن و نوازش اونها شدم و دست دیگرم رو گذاشتم رو كس داغش و كمی كه كسش رو مالیدم دو تا انگشتم رو كردم تو كسش و در همون حال لبامو رو گوش هاش و صورتش و بعد گردنش حركت دادم و می بوسیدم . سینه هاشو به نوبت تو دهانم كردم و با زبونم سر سینه هاشو تحریك می كردم آه و ناله های باحالی می كرد . دستاشو روی سرم گذاشته بود و موهامو می مالید و به خودش فشار می داد و گاهی هم به پشتم دست می كشید و چنگ می زد خودم رو كشیدم پایین و یك بوس به نافش زدم و زبونم رو كردم تو نافش یك خورده كه زبونم رو چرخوندم ، قلقلكش آمد و با خنده گفت : برو رو كسم نافم زبون نزن خنده ام می گیره اهمیتی به حرفاش ندادم و همچنان با زبونم نافش رو انگولك می كردم خنده اش بالا گرفت و دستاشو گرفت رو سرم و به طرف كسش كشید و در همون حال گفت : كونده نشو زبون نفهم ، گفتم كسمو بخور انگشتم رو از كوسش در آوردم و بردم سمت دهنش ، دهانشو باز كرد و انگشتامو مك زد و تو دهنش با زبون اونها رو تمیز كرد با دو انگشتم لب كسشو باز كردم و زبونم رو كردم تو ، آهی كشید و سرمو به كسش فشار داد و گفت : مك بزن ، داره آبم می یاد و بعد به تندی منو غلطی داد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم حسابی شهوتی شده بود كسش رو رو دهنم چرخ می داد و من هم دستامو بردم سمت سینه هاش و اونها رو مالیدم داشت نفسم می گرفت چند دقیقه بعد از آه و ناله های تندش فهمیدم داره آبش می یاد خودش رو عقب كشید و بلند شد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم و با دستاش كسشو از هم باز كرد و كسشو به دهنم فشار داد .چند حركت تند به خودش داد و كسشو تو دهنم چرخوند دستامو به كونش گرفتم و كمی او نو بالا كشیدم تا نفس تازه كنم . كس كش داد زد نكن الان می یاد ، تو رو خدا یك خورده صبر كن آه … داره می یاد …آی …من …آخ . آه . آومد …بخورش خیلی آبش آمده بود بخوبی حركت آبش و تو دهنم حس می كردم افتاد رو سینه ام و این باعث شد سوراخ كسش كه مایعی سفید رنگ ازش می آمد بیرون ببینم . ناله ای كرد و گفت : مكش بزن بزار همه آبم بیاد تو دهنت كمی كسش رو مك زدم . بی حال شده بود . سرشو گذاشت رو شكمم، چند دیقه تو همون حالت مونده بود ،دهن من لزج و چسبناک شده بود از آب کسش ، خواستم بلند شم که گفت بلند نشو هنوز باهات کار دارم گفت دهنتو کامل کامل باز باز کن و زبونتم دربیار فکر کردم هنوز آب کسش کامل نیومده و میخواد خودشو کامل کامل تو دهن من ارضا کنه به خاطر همین هرکاری گفت انجام دادم، دیدم از روم بلند شد ، یکم خودشو جلوتر کشید ، جوری که چوچوله اشو کامل از رو دهنم برداشت و سوراخ کسشو یهویی گذاشت تو دهنم نفهمیدم چی شد ،حس کردم کل وزنشو انداخت روی دهن و حلقم جوری که سوراخ کسش دقیقا وسط دهن من قرار گرفت و از این طرف هم من دهنم زیر کسش باز باز بود و زبونمم درآورده بودم و به عبارتی راه حلقم براش باز باز بود یهو حس کردم ته حلقم داغ شد اولش فکر کردم دوباره آب کسش اومده و مقاومتی نکردم ولی به سه چهار ثانیه نکشید که حس کردم حلق و دهنم پر پر شده اونجا بود که فهمیدم بعععله ، جنده خانم شاشیده تو حلقم تا فهمیدم خواستم از زیر کسش فرار کنم که یهو دستام با قدرت گرفت و شدت شاشیدنشو تو حلقم چندبرابر کرد لامصب نمیدونم چجوری میتونست با چنین فشار و قدرتی بشاشی داشتم زیر کسش خفه میشدم از بس شاشیده بود ولی ول کن نبود که نبود یهو داد زد شاشمووووو قورتش بده بخوووورررش قورت ندی میکشمت با کس و شاشم واقعا شاشش زیاد بود و من فکر نمیکرد یه زن اینهمه بتونه بشاشه آخت شنیده بودم مثانه زنا نمیتونه زیاد شاش توش نگه داره ولی این جندهه نمیدونم چرا شاشش تموم نمیشد که نمیشد مجبور شدم شاششو قورت بدم واییی که چقدر شاشش حال بهم زن و بد مزه بود همینجوری داشت حدود پانزده ثانیه با فشار و قدرت تمام میشاشید که حس کردم دیگه نمیتونم قورت بدم و شاشش شروع شد به جمع شدن تو دهنم چند ثانیه همینجوری شاشید تا اینکه شاشش پرید تو گلوم و اومدم سرفه کنم ولی اون منو سفت گرفته بودو ولکن نبود که نبود ، یهو شاشش از دماغم زد بیرون تا اینو دید سریع دماغمو گرفت و کل به خودش فشار آورد و با همهی قدرتش فشار شاشیدنشو تو معده ام چند برابر کرد واقعا زیر کسش داشتم میمردم شاشش مثل آتشفشان داشت از کسش روانه معده من میشد حس کردم نفسم بالا نمیاد و شروع کردم با همه توان زیر کسش دستو پا زدن سه چهار ثانیه هم همینجوری شاشید ، یهو از رو دهنم بلند شد تا نفسم جا بیاد ولی حین بلند شدنم همچنان داشت میشاشید تا اومدم نفس بگیرم ، دومین نفس عمیقی که کشیدم یهو دیدم دوبار حین شاشیدنش نشست رو حلقم دیگه نایی برام نمونده بود که بخوام مقاومت کنم جنده خانم سه چهار ثانیه هم همینجوری شاشید تا اینکه فشار شاشش کم شد و گفت آخیش راحت شدم اونجا بود که فهمیدم برای حلق من نقشه داشته بعد از تموم شدن شاشش حدود ده ثانیه هم همونجوری نشست رو حلقم تا مطمئن شه کل شاششو قورت دادم بعد از بلند شدنش از رو حلقم ، حس کردم حالم داده بهم میخوره ، یهو شاششو بالا آوردم و ریختت شد کف زمین وای داشتم میمردم بعد از دت دیقه که یکم حالم جا اومد دیدم کف اتاق کامل زرد زرد شده و بوب شاشش کل اتاقو برداشته بود جا خورده بودم و پرسیدم این چی بود به خورد من دادی چند وقت بود نشاشیده بودی؟ گفت از صبح روی حلقت برنامه داشتم میخواستم حلقتو پر کنم از شاشم که کردم شب هم میام ضبط رو میبرم بعد خندید و گفت تا تو باشی نخوای جنده بکنی برای منم واقعا دیگه نایی نمونده بود و با دهن شاشی و حال زد فقط پاشدم رفتم مغازه و سریع هم سر وقت ضبطش رفتم تو درستش کنم تا نخواد بیاد دوباره آب کس و شاششو به خوردم بده

نوشته: پوریا شاش خور جنده


👍 8
👎 14
52401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

774795
2020-10-29 17:26:39 +0330 +0330

خیلی قدیمی است حداقل دوبار همینجا گذاشتنش.

پی نوشت: دزدهای محترم شما که زحمت میکشید کپی پیست میکنید حداقل از یه سایت دیگه بدزدید بزارید اینجا داستان همینجا رو تو خود سایت کپی نکنید…

5 ❤️

774830
2020-10-29 22:12:49 +0330 +0330

کسخلین یا خودتونو میزنین به کسخلی شاشخور بگو دوس داشتم

2 ❤️

774850
2020-10-30 02:10:32 +0330 +0330

این شاش خوری چیه که جدیدا داره داستاناش زیاد میشه؟ حال ادمو به هم میزنین . شاش خور عزیز لطفا داستان شاش خورهای دیگه رو کپی پیست نکن

3 ❤️

774863
2020-10-30 03:11:34 +0330 +0330

دمتگرم

1 ❤️

774877
2020-10-30 06:06:04 +0330 +0330

میدونی فقط اخرش که خودتو معرفی کردی خوب بود
پوریا شاش خوره جنده
حقت بود که اون جنده همه شاششو به خوردت بده

2 ❤️

774881
2020-10-30 06:41:01 +0330 +0330

منمدآرزوی اینو دارم

1 ❤️

774882
2020-10-30 10:18:18 +0330 +0330

چقدر تو لبخند میزدی و اونم اخم میکرد

0 ❤️

774923
2020-10-30 18:54:00 +0330 +0330

تکرار

1 ❤️

784999
2021-01-06 01:43:13 +0330 +0330

اخمی کردم و ننتو با اخمی گاییدم ننتم اخمی کرد و منم اخمی کردم

1 ❤️

827128
2021-08-20 01:40:11 +0430 +0430

با قدرت تمام شاشیدم به مغزت

0 ❤️