زن داییه صیغه ایم

1397/01/11

سلام.میخوام یک داستانی بگم و توو دلم مونده.من اسمم آرمین الان 28سالمه این اتفاق توی سال 90برام افتاد.دایی من چنسال پیش از همسر اولش جدا شد و با ی خانم 40ساله ازدواج موقت کرد.اسمش شیما بود و من فقط تعریفش از داییم شنیدم،اون سال دایی حالش بد شد و رسوندمش بیمارستان و گفتن باید عمل قلب باز بشه من هم ز زدم به خانومش گفتم اینجوری شده و پاشو بیا تهران ساعت 7رسید ترمینال آرژانتین منم رفتم دنبالش ی زن کوتاه قامت با ی تیپ ساده شهرستانی بود ک از من حدود 20سالی بزرگتر بود.
خلاصه رفتیم بیمارستان اینم یکم گریه کرد و خودش لوس کرد برا داییم ک من میخام بمونم اینجا و…حلاصه کلید خونه داییم گرفت منم رسوندمش در خونه و خدافظ خدافظ.
هی چنروز باین منوال گذشت و هرروز میرفتیم بیمارستان و از هرجایی با شیما حرف میزدیم قرار شد صبح زود روز جمعه داییم عمل بشه،شبش تا اخرای وقت بیمارستان بود بعد ک رسوندمش خونه گفت میشه دگ نری ک صبح زود ازینجا بریم بیمارستان منم رفتم باش بالا و خوابیدم.توو حال خودم بودم ک دیدم داره گریه میکنه ک من محمد خیلی دوس دارم و بم قول داده ک تا اخر عمر مال هم باشیم و منم هی سرشو ناز میکردم میگفتم نگران نباش یهو خودشو توو بغلم ولو کرد و بازوهامو فشار میداد منم نوازشش میکردم و میبوسیدمش تا اروم شد،فرداش رفتیم بیمارستان خدارو شکر عمل خوب بود و یکی دو روز من پیش داییم مو
ندم…
دوشنبش من دگ خسته شده بودم رفتم خونه شبش شیما ز زد ک بمیرم انقد خسته شدی بیا اینجا ماساژت بدم (با خنده)ولی لحنش خیلی فرق کرده بود.
منم شب رفتم اونجا و شام خوردیم و باز همون بحثای چرند قبل منم خسته از بیمارستان گفتم شیما من بخوابم سرم گیج میره رفتم رو تخت از سردرد خوابم نمیبرد چشامو بستم دیدم اومد توو و جلوی میز توالت شروع کرد ب ارایش فهمیده بودم چخبره ولی بروم نمیوردم چن حس کردم هوچیه و ممکن چیزی بگه ب داییم اومد نشست لب تخت و شروع کرد با موهای سینم بازی کردن،میدونست بیدارم هی بوسم میکرد کم کم راست کردم شروع کرد ب مالیدنش ولی خیلی اروم رفت پایین از رو شلوارک زبون میکشید رو کیرم منم زیر چشی نگاش میکردم خیلی خوب بلد بود عشقبازی کنه ،منم یواش دستم بردم توو یقه لباسش و شروع کردم ب مال
یدن سینش تند تند نقس میکشید…
شلوارکمو تا نصفه کشید پایین کیرمو شروع کرد به بوسیدم و دندون زدن گفتم شیما لخت شیم.لخت ک شد تازه فهمیدم داییم چرا انقد خرج زن صیغه ای میکنه ی کوس بی موی پف کرده و ی باسن گرد تپلی،خودش اومد 69 روم خوابید منکه زیاد خوشم نمیاد از کوس لیسدن با تموم وجود زبونمو توی سوراخ کوسش حرکت میدادم اونم تند تند کیرمو میکرد دهنش یکم اذیت میشدم با دندوناش.
همونجوری هودش کشید پایین و قمبل کرد منم سر کیرمو هولش دادم تو و کپلای چاقش گرفتم خودشم دستشو اورد زیر خایم ک هم کوسش بماله هم تخمای منو محکم میزدم اونم شروع کرد به اه و ناله برش گردوندم بصورت تاق باز پاهاش گذاشت رو شونم اون پاشم میکرد دهنم میکردم توو کوس قلمش ولی نمیدونم فکرم درست نبود یا عذاب وجدان ابم نمیومد >
شیما لرژید گفت مرسی عشقمممممممم،منم فقط عقب جلو میکردم هیم کیرم میخابید باز صاف و صوفش میکردم گفت میخای اروم بزاری پشتم منم هیچی نمیگفتم هی میخاسم تمرکز کنم ک زوتر بیاد ابم،پاشد روغن بچه رو اورد یکم مالید ب کیرم بعد خودش کمرشو اورد بالا و کیرمو اروم گذاشت توو کونش حیلی تنگ نبود ولی از کوسش بهتر بود یکم زدم و کل ابمو خالی کردم توو کونش…

نوشته: آرمین


👍 5
👎 12
78628 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

679865
2018-03-31 20:53:36 +0430 +0430

خیلی راحت بدون دخالت دست (dash)

0 ❤️

679876
2018-03-31 21:30:44 +0430 +0430

عجب احیانا چیزی مصرف میکنی خخخخخخ

0 ❤️

679880
2018-03-31 21:55:12 +0430 +0430

حالم از هرچی زندایی بهم میخوره مفسد جامعه ان

1 ❤️

679944
2018-04-01 15:00:23 +0430 +0430

چ جالب زندایی ب همین راحتی داد
کسکش عمومی
برو جقتو بزن حیوون

0 ❤️

679945
2018-04-01 15:16:35 +0430 +0430

عزیزم درست بنویس. کسشعر و یا راست و دروغش رو کاری ندارم ولی میشه
(زن صیغه ای داییم نه زن دایی صیغه ایم)

0 ❤️

679997
2018-04-02 04:31:43 +0430 +0430

یکی نیست به ما هم به این راحتی بده
خدایی یکسال طول کشید تا من بتونم مخ دخترخاله جندمو بزنم، حالا اون طلاق گرفته بودش ولی شما راحت همه رو میکنید.
دیگه مجبور شدم اعتراف کنم ماها جلقی هستیم و شما و امسال شما کوس کن تیر

0 ❤️

680041
2018-04-02 14:39:04 +0430 +0430
NA

خیلی عالی

0 ❤️

840838
2021-11-05 00:26:07 +0330 +0330

متوهم

0 ❤️