سلام , من ساسانم و بیست و شش , هفت سالم هست . از خیر کمک بابا یک آپارتمان دارم و کار و شغلی هم دارم . آدم عاشق پیشه ایی نیستم و نبودم ولی دوست دختر داشتم گهگاهی هم با جنده ها رابطه داشتم . دوست دختر هام هیچوقت کون خیلی بزرگی نداشتند و به همین خاطر همیشه دنبال جنده های کون گنده بودم اما جنده ها فقط به فکر پول هستند و یا کون نمی دهند یا نرخشان بالاست و یا هنوز از کون سیر نشده باید تمامش کنی . خلاصه تصمیم گرفتم یکبار یک زن صیغه ایی را امتحان کنم به یک مرکز صیغه یابی که یک دوست آدرسش را داده بود رفتم و از کمک متصدی برای یافتن زن مورد علاقه کمک گرفتم . یک لیست بزرگ از زن ها ی آزاد یا در شرف آزاد شدن داشتند با مشخصات و در لب تاب هم یک مقدار عکس , انتخاب مشکل بود دل به دریا زدم و به حاجی گفتم درد دلم چیست و بدنبال چه هستم بلافاصله زنی را برایم انتخاب کرد و گفت این همان است که تو می خواهی غیر از این هم باز هستند و در کل متقاضیان خیلی ها بدنبال چنین زن هایی هستند اما این زن که اینجاست بهترین است و شانس آوردی که از پس فردا قابل صیغه شده هست . به مشخصاتش نگاه کردم پنجاه شش سال ,سنش بالا بود اما عکس حاجی علاقه مندم کرد . خلاصه دو روز بعد در دفتربرای یک ماه مراسم صیغه انجام شد ارزان نبود چند ماه حقوق من بود . اما بوی عطر و سر و روی زیبا و دوست داشتنی اش و پائین تنه ی بزرگش که از صندلی بیرون زده بود مرا مجذوب خودش کرده بود . ظاهرا می دانست من بدنبال چه هستم چون در جابجا شدنش روی صندلی برای امضا و اماده کردن اسناد و یا هنگام صحبت با پیچ و تاب هایش بزرگی و برجستگی باسنش را نمایان می کرد . اسمش اکرم بود از مرکز که با هم بیرون آمدیم سر صحبت را باز کرد گفت اسمت ساسانه ؟ نه ؟ قبل از اینکه جوابی بدم گفت : اووف , اسم منم اکی , قبل از رفتن روی تخت بریم یک چیزی بخوریم . با هم رفتیم رستوران یک غذای مفصل خوردیم در موقع غذا خوردن می گفت با این نوع غذا ها باسنم باز هم بزرگتر از این خواهد شد و با دست به پهلوی کونش اشاره کرد . ازش پرسیدم حاجی چیزی هم از میل و علاقه ام بتو گفت , گفت نه من پیش پای تو رسیده بودم اما میل و علاقه تو کوووونه , میل و علاقه ی همه ی مردها کوونه و انتخاب منم بخاطر کونم است دوستایی دارم که ماه ها تو لیست می مونن جوونند خوشگلند و … اما هیچکس حق نداره دست به کونشون بزنه , کسی هم که تو این اوضاع میاد اینهمه پول خرج می کنه انتظار داره , حاجی هم همه را می شناسه نمی خواد درد سر و دعوا داشته باشه از همان اول به مشتری میگه چی به چیه . غذایمان تمام شد و به خانه رسیدیم . چادرش را باز کرد وای این همان بود که من رویایش را داشتم . دامن تنش بود اما این کون سایز غول آسا و برجسته اش را به دامن دیکته کرده بود . روی مبل نشست خونسرد و لوند بود کمی زیپ پشت دامنش را باز کرد و گفت زیاد خوردم نفخ کردم . گفتم راحت باش قرار اینجا حداقل چند هفته زندگی کنی . گفت یعنی چی ؟ یعنی پیش تو بگوزم ؟ خنده ام گرفت گفتم اگر اینکار را بکنی بدم نمی آید . گفت یعنی گوزیدنم را هم دوست داری ؟ گفتم بقیه چطورند ؟ گفت همه نوعش هستند اکثرا دوست دارند و باعث تحریکشان می شود اما بعضی ها بیشتر دنبال این جور چیز ها هستند و مخصوصا کسانی که دچار ضعف جنسی هستند و نمی توانند که خوب اهن اهن کنند . گفتم نمی خوای لباسات را در بیاری ؟ من مشتاقم این حوری بهشتی را ببینم . گفت بیا کمک کن در بیارم . رفتم نزدیکش روی کاناپه نشسته بود پائین پایش نشستم یک دامن زرشکی تنش بود و جوراب های مشکی پایش بود پاهایش را تو دستم گرفتم و شروع به ماساژ کردم پیرهم حریرش را در حال در آوردن بود سوتینش مشکی بود سینه هایش سفید و بزرگ بود با نمایان شدن سینه های بسیار بزرگ و سفیدش چهره اش با لب های برجسته و رژ دار و خط تیره ی دورش و چشم های خمارش و موهای های لایتش یک ست کامل شهوت بر انگیز بودند . گفت مواظب باش نگوزم . دست هایم را زیر دامنش بالا بردم بالا تر ساق هایش داغ و نرم بود داشتم دیوانه می شدم با صدای لرزان گفتم بگوز و هنوز نگفته بلافاصله آرام گوزید . بوی عطر گرمش تنها بویی بود که حس می کردم دستم لای رونش بود و در حال در آوردن جوراب هایش بودم اینهمه لطافت پوست پایش با آنهمه گرمی باور نکردنی بود جوراب هایش را که در آوردم بلند شد ایستاد زیپ دامنش را تا آخرش باز کرد اما دامن همچنان کیپ آن باسن غو ل آسا سر جایش بود . سعی کردن پائین بکشم اما اصلا پائین نمی آمد خندید و بعد آنرا بالا کشید و از سرش در آورد . یک شورت سیاه توری با کناره هایی که شبیه گلبرگ بود تنش بود وای عجب کون بزرگی , هر کپلش به بزرگی یک کون بزرگ بود . کسش بدون مو بود و بالای کسش سفید و چاق بود . شرتش را کمی پائین دادم و بالا
ی کسش را بوسیدم چه بوی خوبی کسش داشت . اما از همان جلوی کسش یک بوی غلیظ و کشدار شهوت انگیز از کونش را می شد حس کرد . گفتم چقدر کست چاق و تپل است گفت جون میده برای لز بازی . گفتم لز هم هستی ؟ گفت بعضی ها زن هم دارند حالا یا حامله است یا دختر بچه بی دست پاست و یا لز و کُسی و بعد لز بازی هم پیش میاد . گفتم دوست داری گفت بستگی داره گاهی آره و گاهی دوست دارم رو صورت یکی انزال داشته باشم بستگی داره . برگشت و باسنش بطرف من شد من همچنان روی زمین نشسته بودم و او ایستاده بود . باسنش بی دامن باز تر شده بود و برق می زد ظاهرا چرب بود . لمس کردم آره کاملن با یک کرم چرب و مرطوب بود . با سنش شدیدا بو می داد بوی سوراخ کون بود و بوی بدی نبود . گفتم بریم رو تخت می خواهم بکنمت , گفت اول کسم را بکن یک ماه پیش کسی بودم که جز یک انگشت چیزی دیگر برای کردن نداشت . پرسیدم دوست نداشتی ؟ گفت یک استراحت بود سوراخ کونم بسته شده و کونش را جلوی صورتم و در تماس با آن باز کرد . در دو پهلویش دو بند شورتش گره زده شده بود باز کردم شورتش افتاد در میان کون غول آسای سفیدش به بزرگی یک گردو دایره ایی تیره و کمی مرطوب با شیار های متعدد بود و در میانش سوراخ کونش که کمی به اندازه یک نخد باز بود . یک زن کونی واقعی بود . کونش همچنان باز بود و با بازی با سوراخ کونش و عضله ی مقعدش سوراخ کونش در حال باز شدن بود . وای بوی غلیظ کونش در تداخل با بوی عطرش وسوسه لیسیدن سوراخ کونش را بیشتر می کرد . برای تمام این کار ها وقت بسیار بود پس عجله نداشتم . دستش را گرفتم و بسوی اتاق خواب رفتیم در راه کونش را می مالندم . گفتم خیلی بزرگه , گفت ثروت منه , خندیدم گفت هستند کسانی که پول میدند فقط برای لیسیدن و خوردن , گفتم خوردن ؟ خوردن چی ؟ گفت گاهی هیچ فقط لیسیدن و بویش و شاید کمی تمیز کردنش و گاهی واقعا خوردن گهم . گفتم یعنی هستند کسانی که می خورند ؟ گفت آره یک جنونه من مواظبم آدم را می شناسم خبلی ها هوس دارند اما نمی تونند بخورند برای آنها بویدن و دیدن ان کافیه اما گاهی هم یکنفر پیدا میشه که دوست دارد واقعا بخورد . تو هم گوزیدنم را دوست داری , گفتم نه واقعا بیشتر کنجکادی بود اما بدم هم نمیاد , گفت نه دوست داری بیشتر از آنکه خودت بدونی من هم تو را دوست دارم . گفتم من ؟ آره تو را دوستت دارم دوست دارم بکنیم . پهلوی تخت ایستاده بودیم رفت وسط تخت پاهایش را کمی باز و جمع کرد سوتینش را قبل از رفتن روی تخت در آورده بود کسش باز بود , کس تنگی نبود . با عجله لباس هایم را در آوردم با دیدن کیرم گفت همانطور است که فکر می کردم کیرم را لای کسش گذاشتم پاهایش را دورم حلقه کرد و مرا بسوی خودش کشید کسش خیس بود و کیرم تا ته رفت تویش . شروع کردم به بوسیدنش و مکیدن زبانش و بوسیدن سینه هایش ,بوی عطرش کمک می کرد کیرم در سایز ایکس لارژ بماند . گفتم کیر خیلی دیدی نه ؟ گفت آره , گفتم لابد کیرم برات کوچیکه ؟ گفت نه , گفتم لابد کیر بزرگ دوست داری ؟ گفت بعضی وقت ها ا ما کیر تو اندازه ی , حس می کنم , کسم را پر کرده و اینکه تو را دوست دارم یعنی دوست دارم بکنیم , اینجوری آبم میاد و وقتی آبم بیاد آروم میشم و دوست دارم سکس ادمه داشته باشه خسته نمی شم و باز دوباره آبم میاد تا وقتی که تو آبت را بریزی . در حال کردن بودم و حرف زدن را قطع کردم . حسابی شهوتی شده بود می گفت کسم را بکن بعد برو سر وقت کونم , آبت را بریز تو کونم . و ناگهان کسش به انزال رسید آنچنان لیز شد که دیگر چیز زیادی حس نمی کردم دیوانه بار لذت برده بود و شوق و خوشحالی در صورت زیبایش موج می زد انگار ده سال جوان شده بود . گفت کسم را بمالون , آروم , و زیر لب با چشم های بسته گفت آآآخ چه خوب کردی . گفتم یک کیر کافیه برات , گفت معمولن آره کافیه اما هستند کسایی که صیغه می کنند و با دوستاشون می کنند گفتم دوست داری گفت بستگی داره اما کسایی که زن جوان دارند و منرا روی تخت زنشان می برند خیلی عالیند , گفتم چرا گفت من دوست دارم کردن دخترای جون را دوست دارم گفتم خوب چرا وقتی زن جوان دارند تو را صیغه می کنند و چرا زن ها تو این دوره تحمل می کنند ؟ گفت معمولن دختر بچه بی دست و پایند گاهی هم از شهرستان اما دختر در سن پانزده و شانزده و هفتده درست است که میل جنسی دارد و سکس را هم دوست دارد اما اگر احتیاج داشته باشد و احساس مصاعدی داشته باشد من هم پانرده ساله بودم که شوهرم دادند , شوهرم هر شب می کرد آنقدر برایم ناگوار بود که بعد ها ترجیح می دادم از کون بکند تا هم نبینم و هم حالت سکس نداشته باشد گرچه بعد ها که به کون کردن عادت کرد کمبود سکس باعث شد با کون دادن ارضاع بشم و بعد کونی شدم . دختر ها گاهی از سکس اجباری هر شب آنقدر زده می شوند که دوست دارند کسی دیگری در مقابلشان به شوهرشان بدهد و گاهی هم در میانه کار تحریک می شوند و سکس سه نفره می شود یا می شوند کون و کس لیس یک زن دیگر . گفتم تو چرا اینقدر اینو دوست داری تو که خودت زن هستی یعنی واقعا لز هستی ؟ گفت من یک کم لز هستم نه کاملا , من کیر و مرد را دوست دارم اما تو رختخواب پهلوی یک زن جوان خوابیدن و بعد صبح روز بعد که شوهر دیگر نیست او را ناز و نوازش کردن و تحریک کردن هم کیف دارد و بعد وقتی به اوج می رسد در یک حالت مناسب روی صورت و دهنش نشستن و انزال روی صورت یک دختر کوچولو که کسش را انگشت کردی , گاهی هم کتک و زور را دوست دارند و گاهی هم سکس زورکی دو طرفه با خودت و شوهرش . گفتم پشتت را بکن کونی , بلافاصله برگشت و کون بزرگش را را باز کرد و شکمش را از تخت جدا کرد . کیرم از صحیت هایش حسابی بزرگ شده بود کونش محشر بود پهنایش حتما یک متر بود و باز بودنش و قوس کمرش یک مدل فیلم سکسی بود . گفتم کونت تمیزه ؟ گفت زبونت بکن تو کونم ببین تمیزه و خندید گفتم جدی گفتم , گفت وسط روز همیشه تمیزه صیح ها نه . بوی کونش دیوانه کننده بود . با دست کونش را باز کردم تیرگی و رطوبت دایره ی خاکستری قهوه ایی دور سوراخ کونش که میان آن کون بی نهایت سفید نمایان بود نشان از کون دادن به هر خر کیری می داد سرم را جلو بردم تا با تفم خیسش کنم یک لحطه سر زبونم را روی سوراخ کونش کشیدم با دستم کونش را بیشتر باز کردم سوراخش باز شد کونش تمیز بود و فقط بوی کون می داد کمی که سوراخ کونش باز ماند بیکباره هوا را داخل خودش کشید و بازتر شد و باز ماند توی کونش تمیز تمیز بود روی سوراخش تف انداختم کمی داخلش شد و بقیه در اطراف ماند کیرم را روش گذاشتم داغ بود , فشار دادم کیرم سخت و استخوانی شده بود بیشتر که فشار دادم بیکباره سرش مقاومت عضله ی دور سوراخ کونش را شکست و وارد شد . فشار دادم یک زن کونی واقعی بود که آخ گفتنش از سر لذت بود و نه درد تا ته فشار دادم جا برای همه ی کیر من داشت . در حال کردنش یکبار گوزید خوشبختانه بویش در میان بوی عطرش گم شد هر بار که به کون بزرگش نگاه می کردم کیرم بزرگ تر می شد . کیرم را در آوردم قنبل کرد تازه حالا سایز کونش معلوم می شد . نمیدانم چه شد که ازش خواستم بگوزد گفت الان نمیاد اما اگر تلمبه ی دوچرخه داری بیار کونم را باد کن تا در حال کردن برات مدام بگوزم , گفتم حالا باشد برای بعد , و با ولع تا ته کردم تو کونش دردش گرفت اما خوشش هم آمد و کونش را بیشتر باز کرد حالا وقتی تا ته می کردم ته کونش کمی درد داشت و از همین درد کون دادن در حال لذت بود . می گفت آبت بریز تو کونم توی ته کونم روی انم بریز , سوراخ انم را بکن , جرم بده ,کیرم را در آوردم تمام آن دایره ی خاکستری قهوه ایی دور سوراخ کونش تبدیل به سوراخ کون شده بود گشاد و باز توی کونش دیده می شد با دیدن این صحنه کیرم در حد نهایی بزرگ و خمیده شده بود با زبان دور کونش را خیس کردم و تویش تف کردم حالا بوی کون تنها نبود بوی کون و بوی توی کون بود کیرم را تا دسته جا کردم از خمیدگی و شاید بزرگی اش دردش آمد و گفت آخ خخخ جرم بده , کونم را اجاره کردی بکن . گفتم کیر شوهرت بزرگ بود چکار شد شوهرت ؟ گفت اول ها بزرگ بود بعد دیگه نمی تونست بکنه از کونم می خورد و بعدشم مرد . سینه هایش را از پهلو گرفتم و فشار داردم و محکم کردم و آبم را ته کونش خالی کردم با کونش کیرم را موقع آبیاری می مکید و بدرون می کشید .

نوشته: ها ها