زن عمو رکسانا

1388/08/16

یك روز من و خانواده عمویم برای تفریح و دوعروسی ای كه دعوت داشتیم رفتیم شمال. اولش كه رسیدیم‬

‫شمال یك ویلای شیك اجاره كردیم و رفتیم تا خودمان را برای عروسی فردا آماده كنیم. ویلای ما كنار دریا بود‬

‫و من از وقتی كه رسیدیم شمال تا شب را توی دریا آب بازی می كردم. وقتی رفتم داخل ویلا دیدم خیلی ساكته‬

‫و این موضوع توجه من را جلب كرد. دیدم پسر عموم از فرط خستگی افتاده روی مبل و خوابش برده اما از‬

عمو و زن عموی خوشگلم هیچ خبری نبود. آروم رفتم طرف اتاقشان و یه صداهایی شنیدم. این صداها خیلی‬

‫من را كنجكاو كرد كه بفهمم داخل اتاق چه خبر است برای همین از لای در نگاه كردم و دیدم كه زن عموم كه‬

‫اسمش هم ركسانا بود خوابیده روی تخت و عموم مثل آدمای گرسنه داره پستون هاش رو می خوره. انقدر‬

‫حشری شده بودم كه آبم همون پشت در آمد و فوری رفتم تو اتاقم و تا فردا صبح دو بار دیگه جق زدم.


فردا صبح كه داشتم برای عروسی بعد از ظهر آماده می شدم دیدم ركسانا پیرهن و كرستش رو در آورده و پستون‬

‫هاش رو می خوره و اون یكی دستش هم تو شلوارشه و داره با كسش بازی می كنه. خیلی كنجكاو شدم تا ببینم‬

‫كه چی باعث شده اون این همه حشری بشه. اون اص ً متوجه من نبود و من هم از این موقعیت استفاده كردم و‬

‫جلوتر رفتم و دیدم از قرار معلوم عموم و ركسانا از سكس دیشبشون فیلم گرفتند و ركسانا داره اون فیلم رو‬

‫دوباره نگاه می كنه. من هم كه دوباره داشتم از خود بی خود می شدم رفتم یه گوشه ای قایم شدم تا ببینم كه‬

‫ركسانا فیلم رو كجا قایم می كنه. وقتی كه فیلم تمام شد ركسانا فیلم را در آورد و زیر مبلی كه روی آن نشسته‬

‫بود قایم كرد، من هم تا یك موقعیت مناسب پیدا كردم رفتم و فیلم رو تماشا كردم. این قضایا دست به دست هم‬

‫می داد و باعث می شد كه حس من برای كردن زن عموم بیشتر بشه. تو این چند روزه زن عموم هر وقت می‬

‫خواست بره حموم من از قبل یك دوربین مدار بسته كه برام كادو آورده بودند تو حموم كار می گذاشتم و فیلم‬

‫حموم رفتنش رو ضبط می كردم و بعدً مفصل تماشا می كردم. تا این كه دو روز مونده بود به برگشتنمون.


من‬ ‫تا اون موقع از زن عموم هشت تا فیلم گرفته بودم هر روز این فیلم ها رو چندین بار تماشا می كردم. ظهر آن‬

‫روز برای این كه اون فیلم ها یك بار دیگه تماشا كنم رفتم تو اتاقم و دیدم كه زن عموم نشسته و داره فیلم هایی‬

‫رو كه من از حموم رفتنش گرفتم تماشا می كنه. یه خورده جا خوردم و انتظار داشتم كه سرم داد بزنه و همه‬

‫فیلم ها رو بسوزونه اما بر خلاف باور من او گفت: دوربین رو خوب جایی كار گذاشتی فقط یك خورده صفحه‬

‫تاره كه اون هم به خاطر بخاره و اشكالی نداره. منم كه ترسم ریخته بود رفتم و كنار اون نشستم اما به خاطر‬

این كه زن عموم اونجا نشسته بود حتی جرات نمی كردم كه دستم رو تو شلوارم كنم و جق بزنم ولی اون‬

‫خودش آروم آروم دستش رو گذاشت رو پاهام و بالاخره به كیرم رسید، من كه تا حالا هیچ كس برام این كار‬

‫را نكرده بود یه لحظه فكر كردم آبم داره در میاد ولی خودم رو كنترل كردم و هیچ عكس العملی از خودم‬

‫نشون ندادم. بعد اون آروم دستش رو كرد زیر شلوارم و از همون زیر كیرم را می مالوند و این كار اون‬

‫داشت من رو دیوونه می كرد. من هم كه حسابی پررو شده بودم دلم رو زدم به دریا و دستم رو آروم گذاشتم‬

‫روی اون پستون های قشنگش، اون هم هیچ مخالفتی نكرد برای همین من شروع كردم به مالوندن پستون‬

‫هاش. انقدر كیف می داد كه دوست داشتم این كار را تا فردا صبح ادامه بدم كه یه دفعه زن عموم دست من را‬

‫كنار كشید و گفت كه ممكن عموت سر برسه و آبروی جفتمون بره. قرارمون امشب ساعت دوازده توی اتاق‬

‫خالیه طبقه دوم. من هم كه دیگه نمی دونستم چی بگم فورً قبول كردم. می خواستم تا شب ده بار دیگه جق بزنم‬

‫اما پیش خودم گفتم بگذار آبم رو برای زن عموم نگه دارم.


بالاخره شب شد و من هم نیم ساعت قبل از‬ ‫قرارمون رفتم اونجا تا اتاق رو برای یه سكس رویایی آماده كنم

ولی دیدم زن عموم قبل از من آمده و اتاق رو‬ ‫مرتب كرده. در همون بدو ورود تنها چیزی كه توجه من رو

بیش از حد به خودش جلب كرد لباس های ركسانا‬ ‫بود. اون یه سوتین و شرت بنفش كه خیلی هم بهش میامد

تنش كرده بود، من هم كه چون همه خواب بودند‬ ‫لباس هایم را از قبل در آورده بودم و فقط یه مایو داشتم تا

بعد از سكس مستقیم برم تو دریا. من هم تا همه چیز‬ ‫را فراهم دیدم مایو را در آوردم خودم رو انداختم بغل

زن عموم. اون هم بدون مقدمه شروع كرد به لب گرفتن‬ ‫از من. من هم پستون هاش رو می مالیدم.

چون وقتمان محدود نبود نیم ساعت را این جوری گذراندیم و بعد من‬ ‫شروع كردم به خوردن پستون هاش،

اون هم داشت كمر و دستای من رو لیس می زد. بعد از چند دقیقه رفتم‬ ‫سراغ كسش. یه خورده از رو

مالوندمش ولی زود طاقتم تمام شد و شرتش رو پایین كشیدم و شروع كردم به‬ ‫خوردن كسش. اون هم برای

این كه صداش در نیاد سرش رو گذاشته بود روی متكا. بعد كیرم رو می مالیدم‬ ‫روی چاك كسش. این كار

بهش خیلی حال می داد بعد ازم خواست سوراخ كونش رو لیس بزنم من هم با كمال‬ ‫میل این كار رو براش كردم.

اون هم فوری كیرم را گرفت و استادانه برام ساك زد. من هم پستون هاش رو‬ می مالیدم. بعدش كه دیدم آبم داره

در میاد كیرم را بیرون كشیدم و گذاشتم جلوی كسش و با یك فشار آروم‬ ‫فرستادمش تو. بعدش براش تلمبه زدم

اونم خیلی حال می كرد. بعد از یه خورده ادامه دادن هردو افتادیم روی‬ ‫تخت و هم دیگه رو تمیز كردیم.

بعد از نیم ساعت استراحت من رفتم تا خودم را تو دریا بشورم و ركسانا هم‬ ‫رفت تا بخوابه و فردا صبح بره حموم‬ .


👍 0
👎 3
235364 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

262343
2010-10-16 18:44:46 +0330 +0330
NA

lخوب

4 ❤️

262344
2011-02-27 05:47:04 +0330 +0330
NA

بدک نبود.چرا اخرشو اینجوری تموم کردی/تعریفات سکسی رو بیشتر کن /زن عموت چطوری فیلماتو پیدا کرد/طوری بنویس که خواننده تجسم کنه و سئوالی براش پیش نیاد/ قابل توجه دوستان .لطفا" سنتون را کنار داستانتون درج کنید.مثل برنامه کودک که نقاشی ها رو نشون میدن.

0 ❤️

262345
2011-06-24 10:50:32 +0430 +0430
NA

بدک نبود میتونستی آب و تابشو بیشتر کنی

0 ❤️

262346
2011-07-16 10:03:05 +0430 +0430
NA

khob bod
man khodam bache shomalam
nemidonam akhe ki saate 1 shab mire to darya

in ja yekam boo dare

0 ❤️

262347
2011-08-01 11:04:45 +0430 +0430
NA

:)) nemidonam ki to mosaferat dorbin meder baste mibare dar zemn zanamot jende bode ke be in rahati padade ya to kheyli tikei

0 ❤️

262348
2011-12-07 16:42:29 +0330 +0330
NA

کوس نگو ضعیفه x-( x-( x-( x-(

0 ❤️

262349
2012-03-14 17:11:59 +0330 +0330
NA

Takhayolat khubi dari, behet pishnahad mikonam yebar dastanet ro bekhuni,kheli soal to zehn khanande be vojud miad…

0 ❤️

262350
2012-08-09 10:14:52 +0430 +0430
NA

ساعت 1 شب رفتی دریا تا خودتو بشوری کس نگو

0 ❤️

262351
2013-05-03 02:05:33 +0430 +0430
NA

برو بابا کوسکش تو فقط بیا شهوانی جق بزن تو رو جه به داستان نویسی

0 ❤️

262352
2013-08-22 03:02:07 +0430 +0430
NA

دروغگو عوضی

0 ❤️

262353
2014-06-21 06:33:17 +0430 +0430
NA

dash1 کاری به خوب و بد داستان ندارم فقط انتقاد من اینه که کسمشنگ الدوله توی مسافرت برای دعوت عروسی دوربین مداربسته از کجا آوردی?من دیگه حرفی ندارم

0 ❤️

262354
2014-08-10 17:27:41 +0430 +0430
NA

بیخیال.یه شیرازی زنگ بزنه برم بکنمش 9178206970

0 ❤️