داستانی که دارم تعریف میکنم مال سال 89 من تو بندر عباس زندگی میکنم من سال 80 عروسی کردم و چند سالی بچه دار نمیشدیم در صمن من اصالتا تبریزی هستیم و هیچ فاملیلی تو بندر نداریم و بخاطر شرایط کارم ی پروژه بود که رفتم مشغول کار شدم تو بندر عباس دکتر خوبی نبود و برای درمان تهران و یزد میرفتیم تا بالاخره سال 89 ما بچه دار شدیم و خانمم باید تهران تحت نظر پزشک بود خوب منم مجبور بودم برم سر کار خانمم پیش خواهرش بود تو تهران من ی زن عمو دارم سفید تپل خدایی خیلی باحاله سنش هم حدودا 50 سالش عموم بازنشسته کشتیرانی بود مادرم ی روز به من از تبریز زنگ زد که زن عمو شهره داره میاد بندر دنبال کارهای بیمه عموم چون عموم دیسک عمل کرده بود دنبال کارهای بیمه ایی بود که بتونه پول بگیره گویا سابقه ش کامل رد نکرده بودن
خلاصه زن عموم ظهر روز 3 شنبه بود رسید من رفتم دنبالش بردمش رستوران از اون ور رفتیم خونه یکم باهم صحبت کردیم ازش کادهای که باید انجام بده پرسیدم زن عموم چون یکم چاق بود زانو درد هم داشت من بهش گفتم زن عمو روعن زیتون بمالم به زانوهات قبول کرد منم شروع کردم زانوهش ماساژ دادن ی 20 دقیقه گذشت به زن عموم گفتم بخوابه که راحتر ماساژ بدم منم وقتی دست میزدم به پاهاش حالم بد میشد کیرم بلند شده بود خیلی لذت بخش بود کم کم من رفتم بالاتر همینطور ماساژ میدادم دستم که رونش خورد یکم خودشو جم کرد منم ترسیدم ولی دوباره برد بالا تر زن عموم هیچی نمیگفت سکوت مطلقی بین من و اون بود نمیدونم چه فکری میکرد خلاصه من گفتم زن عمو کمرتم بمالم گفت باشه کمر زن عموم ماساژ دادم خودمم رفتم رو رونش نشستم همینطوری ماساژدادم رفتم بالاتر دستم خورد به سوتینش اروم بازش کردم بغل کمرشو مالیدم دستم میخورد به کنار سینه هاش هیچی نمیگفت من میترسیدم ی وقت برنگرده بزن تو گوشم باورکنید خیلی ترسناک بود از اونجایی هم که ادم کیرش بلند میشه عقلش ازدست میده حالیم نبود بازم ادامه دادم کم کم دست به سینه هاش زدم دستمم روغنی بود فقط خدا میدونه چه حالی داشت وقتی هیچی نگفت فهمیدم که طلبس منم اروم با ی دستم دامنشو بالا زدم دقیقا یادم میاد شورتش نادنجی بود که زدم کنار اون کون بزرگش جاش نمیشد شورتشو وسط کونش کردم وای ی کس پشمالو اون زیر پیدا شد پشماش صورتی بود دستمو بردم طرف کسش اروم دست زدم یکم خودشو جم کرد بعد با دستای روغنی یکم دستمالی کردم کس زیاشو کیرمو در آوردم گذاشتم لای پاش خوابیدم روش دنیا برام ی جور دیگه شد خیلی حال خوبی بود ولی از شانس بدم زود ابم اومد اخه من 40 50 دقیقه داشتم باحاش ور میرفتم خلاصه زن عموم تا جمعه که بره ی 20 باری حال داد به ما دیگه اون موقعیت جور نمیشه خیلی حالم گرفتس
نوشته: محمد
“شورتش نادنجی”
ویرایش نکردی
“پشماش صورتی بود”
تخیلی مینیویسی؟
حالا میگفتی موهاش بلوند بود یه چیزی ولی چیزی که ماساژ دادی فکر کنم پلنگ صورتی بوده.
خخخخخخخخ
پلنگ صورتی کردی ؟حتما تو همون یارو سیاه سفیده هستی ؟دهنتو گاییدم کیر پت و مت تو باسن مبارکت
ای خدااااااااااااااا من خودمو میکشم از دس این کوسمشنگا،پشم صو تی shok آخه گوساله شرتش که نارنجی بوده،پشم کسشم که صورتی بود لابد پشم کونشم هم بنفش بوده و نوک سینه هاشم آبی ،رنگ موهاش طوسی، رنگ تنشم آلبالویی متالیک.هیچی دیگه زن عموش از تو کسش رنگین کمان زده بیرون.چی میزنی تو نفله؟؟؟ داغونیا
پشماش صورتی بود؟؟؟؟؟جقی این چیه نوشتی؟
اه حالم بهم خورد
چی بگیم به ادمهای جقی. ای خاک بر سرت. به زن عموی پنجاه ساله رحم نکردی. ای کیر بلال حبشی توکونت. ای کیر رستم دستان. توکونت. برو جقتو بزن. ببین اقا چه فازی گرفته خاک بر سر. اه اه حالم بد شد
اگه دخترعموت اومده بود چیکار میکردی؟!
حالا اینو ولش کن
بچه ها چطوری بفهیم کیا لایکمون کردن؟ scratch_one-s_head
چند تاکیر خر با هم تو کونت…زن جوونت به اندازه پیر زن مردم نیست…الاغ انحراف جنسی داری…این شعر رو در یاد اون کس پلاسیدش بخوون…پشمک صورتی دل منو بردی…همون کشتی رانی با کشتی هاش تو کونت…
آدم وقتی از سرما بره تو گرما مخش میگوزه و کس شر میگه.داستانتو لااقل یه بار خودت بخون بعد بزار رو سایت.با این همه غلط املایی… mail1
اتفاقا بر عکس همه من فکر میکنم داستانش راست بود . شاد باشی
پشماش صورتی بود؟!!! fool ننویس دیگه برو داشتی با روغن زیتون جلق میزدی
حالت خوب نیستا.از کی موی کس صورتی در میاد ما خبر نداریم.مال من که تا حالا صورتی نبوده شاید سفید و برعکس دیدی صورتی
احسان هات بعد از مدتها فرمود:
کامنتا فوق العاده بود. دمتون گرم کلی خندیدم.
تا صورتی خوندم فقط
دو دوتا چهارتا کردم دیدم زن عموت آنشرلی بوده
کفک . جقول رحم داشته باش بخودت کور شدی . کف دست راستت عدد ۱۸ پاک شده .
فردا میری جایی استخدامی اثر انگشت نداری
بی هویت سکس با ۵۰ ساله
خسته نباشی عزیز…بعضی از این کامنتا حرف ندارن,کلی خندیدم,این سایت بچه های با نمکی داره,دم همگی گرررررم lol
خودت که باحال تری عزیزم الان اومدی سکسی ترش کنی گفتی پشم صورتی؟؟؟؟
کسخل جون مطمئنم یه جقی بیش نیستی به ناموستم فحش نمیدم کونی
اونا پشم کوس نبودن پشمک بودن.شايدم تو عروسک خرسي رو گاييدي که پشماي کوسش صورتي بود
میگم ایشون از چه مارکی برای رنگ کردن پشماش استفاده کرده؟
اخه پشم صورتی دیگه چه صیغه ایه دیوث!!!
پشم صورتی؟ زن عموت موهای کسشو رنگ میزنه؟ مگه رنگ موی صورتی هم داریم؟
کمرشو میمالیدی سوتینشو باز کردی؟ مگه سوتین رو کمره؟ هجببببب
بچه ها اين يه چيزي شنيده ناراحت نشين فكر كرده موهاي كس صورتيه اخه كس خول عوضي برو جلقتو بزن ديگه چيزي به نظرم نمياد تا برات بنويسم برو جلقتو بزن كس شعرم نگو
یاشاسین آذربایجان !!!
پشمش صورتی بود؟! مگه داریم؟!!! حتما رنگ کرده بود lol
کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیر کره اسب مرحوم خواجه نصیر الدین قهوه ای تو ذهنیت پدرت ک تصمیم گرفت بریزه توش اخه پیر زن 50ساله کســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکش؟؟؟؟؟؟!!!
چی بگم والا موفق باشی…