زندایی مجبور شد بده

1397/03/27

سلام نمیخوام چرت بنویسم و این کاملا واقعیه و تجربه ی خودمه
اسمم میلاده و ۱۷سالمه . پنج تا زندایی دارم که یکی از یکی بهتر. همیشه اونا رو دید میزدم مخصوصا اخری که از همه جوون تره .ولی این داستان درباره اون نیست و مربوط به زندایی بزرگمه که اسمش رویاست و هیکلش خیلی درشته و تقریبا از همه زنهایی،که دیدم قد بلند تره شاید ۱۹۰!!
راستش زیاد از این جور زنا خوشم نمیاد و بیشتر قد کوتاه و ریزه میزه دوست دارم ولی این بار دیدم که در دسترسه و میشه جورش کرد .
بریم سر اصل داستان :
راستش با رویا رفت و امد زیادی نداشتیم ولی هر بار که میرفتم خونه اقا جونم اونم اونجا بود و فقط اونجا میدیدمش . بزارین توضیح بدم که چی شد که رفتم تو فکرش .
دوم دبیرستان بودم و امتحانات دی و داشتم درس میخونم و فضای خونه خیلی ساکت بود. که یهو یه صدا شنیدم .بابام بود که داشت با موبایل حرف میزد .اول بیخیال شدم ولی دیدم لحنش متفاوته !یواشکی رفتم پشت پنجره و دیدم اره داره با یکی بد جور حرف میزنه و قربون صدقش میره .دیگه نتونستم درس بخونم رفتم تو فکر که یعنی کی میتونه باشه . منتظر شدم بابام بره و گوشیشو بردارم ببینم کی بوده .تا رفت دستشویی رفتم شمارهرو برداشتم .ناشناس بود ولی رفتم تلگرامشو چک کردم و فهمیدم رویاست.
چند وقت فکرم درگیر بود که بابام داره به مامانم خیانت میکنه .ولی چون اون شخص رویا بود نمیدونستم باید چیکار کنم به کی موضوع رو بگم .سه چهار ماه گذشت و عید نوروز رسید .تا اینکه رفتتیم خونه دایم برا دید و بازدید . بهترین فرصت بود تا یه جوری یه راهی پیدا کنم . رفتم گوشی رویا رو برداشتم و سیم کارتشو گزاشتم تو گوشی خودم و رفتم تو تلگرامش. از تموم چت هاش با پدرم اسکرین گرفتم و به عنوان مدرک نگه داشتم تا یه روزی ازش استفاده کنم .
اون روز هم گزشت و ما رفتیم دنبال درس و زندگی .هنوزم میترسیدم و نمیدونستم کاری که میخوام بکنم درسته یا نه . چند ماه فقط این فکر تو سرم بود که اگه بهش بگم ممکنه زندگیه ما و خودش از هم بپاشه .ولی دیگه دلو زدم به دریا ،رفتم دم خونشون و منتظر شدم که پسر داییم بره مدرسه و داییم بره سر کار .وقتی رفت چند دقه بعد رفتم زنگ زدم .رویا اولش تعجب کرد اخه من اولین بار بود تنها میرفتم خونشون و انتظار نداشت منو اونجا ببینه . پرسید چیکار داری ؟
گفتم :با دایی کار دارم.
گفت :پیش پات رفت سر کار چن دقه دیر اومدی.
گفتم :اخه کار مهم باهاش داشتم . فردا هستش بیام؟
گفت :بیا تو حالا این همه راه اومدی تا به دایی زنگ بزنم.
منم رفتم تو ولی نزاشتم بهش زنگ بزنه و گفتم صبر میکنم تا بیاد .
گفت همین حالا رفت تا چند،ساعت دیگ نمیاد .
گفتم حالا ما وقتو یه جوری پر میکنیم .
گفت یعنی چی ؟؟
گفتم اصن حالا که دایی نیس به خودت میگم .
گفت:خب بگو.
گفتم برا چی به بابام پیام میدی و باهاش چت میکنی عوضی ؟
چشاش گرد شد و صداش میلرزید و گفت این چیزا دیگ چیه داری میگی.حرف دهنتو بفهم
کی بهت اینا رو گفته ؟؟
گفتم :خودم با چشای خودم دیدم .مدرکم دارم .
که گفت نشون بده مدرکتو. تموم اسکرین شاتهارو نشونش دادم دیگه چیزی نتونست بگع و یهو زد زیر گریه .رفتم کنارشو دستمو گذاشتم رو شونش اصلا واکنشی نشون نداد انگار اصن تو این دنیا نیس . شروع کرد توضیح دادن که با داییم مشکل داره و اصن از زندگیش راضی نیست و اینکه داییم دست بزن داره .
منم فقط گوش دادم و بعدش گفتم چرا بابای من خب ؟ این همه آدم دیگه ؟ زندگیه تو خرابه باید از مارو هم خراب کنی ؟
دیگه چیزی نگفت.
بش گفتم :وایمیسم تا دایی بیاد همه چیزو بهش بگم .
که یهو رنگ از رخش پرید .داییم اگه میفهمید میکشتش .شروع کرد به التماس که تورو خدا نه و از این حرفا .گفت هر کاری بگی میکنم تا به داییت چیزی نگی ؟
گفتم هر کاری ؟
گفت :اره هر چی تو بگی .
گفتم :دیگه با بابام کاری نداشته باش و هر چی خواستی به من بگو .
اونم که دید چاره ی دیگع ای نداره قبول کرد.
من دیدم ناراحته گفتم با یه حرکت خوشحالش کنم
رفتم پیشش اشکاشو پاک کردم و یه لب حسابی ازش گرفتم خیلی حس خوبی داشت برا اولین بار!
چند ثانیه همین جور گذشت و من از خودم بیخود شدم . اونم دیگه خیالش راحت شده بود که من رازشو نگه میدارم .دستمو از پشت بردم تو شلوارش .وای اون کونه نرمو بزرگو تو دستام لمس میکردم .هی اون کون خوش فرمشو بالا و پایین کردم و دیدم اونم داره با کیرم ور میره که شلوارو داشت جر میداد .اومد زیپمو باز کنه که نذاشتم .گفتم اول من ، رفتیم رو تخت خوابوندمش و شروع کردم شلوارشو در بیارم واااای نمیتونم توصیف کنم اون لحظه رو
هیچ چیز مثل سکس اول نیس مخصوصا اگه با یکی از اقوام باشه .
با اون شرت مشکی که پوشیده بود سفیدیه پاهاش بیشتر شده بود .شروع کردم به بوس کردن رونش و تا ساقش اومدم پایین واقعاا سفید و نرم بود .بعد برش گردوندم و رو به شکم خوابوندمش .هر کاری میخواستم می کردم و اونم فقط حال میکرد .شرتشو اروم کشیدم پایین و برا اولین بار اون کون بزرگو بدون شلوار دیدم .خوش به حال داییم! دقیقا همون جوری که قبلا تو ذهنم ساخته بودم . داشتم دیوونه میشدم .چند دقیقه فقط کونشو میمالیدم

بعد از اینکه کارم تموم شد رفتم سراغ ممه هاش .از گردنش شروع کردم لیسیدن تا اون ممه هایی که زیر سوتین توری خود نمایی میکرد .من یه بار ممه هاشو وقتی داشت به پسر داییم شیر میداد دیده بودم .اما اینبار خودم میتونستم اونارو بخورم !!
سوتینشو در اوردم و با صورت رفتم وسطشون .اونم با،دستاش هی ممه هاشو فشار میداد تو صورتم .بعد از حدودا سه دقه یه لب ازش گرفتم که دیدم گفت حالا نوبته منه !!

اینبار من دراز کشیدم و اون صاحب من شد .اول شلوارمو با ناز و عشوه در اورد و بعد با زبونش از رو شورت کیرمو میلیسید .با دهنش شرتمو کشید پایین و کیر سیخم زد بیرون .
تا اونو دید گفت :حلال زاده به داییش،میره!!
گفتم :یعنی از دایی انقد بزرگه ؟؟ که اونم خندید و شروع کرد،ساک زدن .
بعد،دوباره کیرمو گرفت و گزاشت لای ممه هاش . وااای چه لذتی داشت .خوب با تف خیسشون کرد و هی دور کیرم بالا پایین میبرد .داشت ابم میومد که گفتم بسه دیگه اصلش مونده !!
خندید و دراز کشید و پاهاشو باز کرد . انگار دنیارا بهم داده بودن .یه کس ناز البته پشمالو که معلوم بود خیس خیس شده .
مثه وحشیا بهش حمله کردم و با یه حرکت کیرمو جا کردم که دادش،بالا رفت . یه لحظه ترسیدم ولی،گفت چیزی نیس کارتو بکن .دو دقه ای ابم اومد و ابمو پاشیدم رو شکمش و دیگه از حال رفتم و افتادم تو بغلش .یه ربعی همینجور گذشت که پاشدیم و رفتیم حموم . و حسابی همو شستیم .راستی پشمای کسشم براش زدم عین اینه شد،لباس پوشیدیم اومدیم بیرون .خدافظی کردم و خواستم برم که گفت :بازم به ماسر بزن از این به بعد !
که دلم قرص شد که از این به بعد اون رویا مال خودمه …

نوشته: استاد بزرگ


👍 6
👎 47
188149 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

695238
2018-06-17 20:34:34 +0430 +0430

میشه به منم یاد بدی چجوری میشه با سیم کارت یکی دیگه تو تلگرامش رفت؟


695251
2018-06-17 20:42:49 +0430 +0430

نوشته : کونده ی بزرگ

1 ❤️

695261
2018-06-17 20:49:58 +0430 +0430

ناموسا چتونه شما؟ چرا اینقد موضوع ها تکراریه؟
به بابام میداد ب منم داد
دست زدم ب گونش حشری شد ب منم داد
اول منو زد بعد اومد عذر خواهی و ب من داد
تو ی اتاق میخوابیدیم ب من داد
ناموسا یکم تنوع بدین

5 ❤️

695274
2018-06-17 21:00:37 +0430 +0430

تا سنت خوندم…خو تو 17سالته اینجا چ غلطی میکنی؟لابد ت ا حالا نصف جمعیت کشورم با خواهش تمنای خودشون کردی…جمع کن برو مشقتو بنویس…اه

2 ❤️

695281
2018-06-17 21:04:12 +0430 +0430

اسمش میلاده، هر شب به یکی میداده

0 ❤️

695299
2018-06-17 21:16:41 +0430 +0430

جناب استاد بزرگ
تو اون استادیتت زررررت
که آخرش گفت به ما سر بزن!
مردک جلاق آبجق نبات

1 ❤️

695305
2018-06-17 21:22:48 +0430 +0430

خیلی باحال بود. این فکر میکنه سیم کارت مثل مموری کارته اطلاعات رو تو خودش ذخیره میکنه. دمت گرم کلی شاد شدیم

2 ❤️

695309
2018-06-17 21:33:20 +0430 +0430

اخه کس مغز دروغ هم‌حدی داره من ۱۰ سال تو‌کار نرم افزارم همه راه رو رفتم تاحالا ندیدم از سیم کارت اطلاعات تلگرام غیره رو در اورد جلقو مفنگی تازه به سن قانونی نرسیدی گمشو از اینجا بیرون

0 ❤️

695317
2018-06-17 21:51:03 +0430 +0430

اینم شده کیلیشه ی جدیدبرای جقی های دستان نویس که ازتلگرام طرف اسکرین میگیرن میرن بهش نشون میدن طرف هم گریه میکنه میگه نه نه نه به کسی نگو بیامنوبکن

0 ❤️

695318
2018-06-17 21:52:39 +0430 +0430

تکراری

0 ❤️

695322
2018-06-17 22:02:53 +0430 +0430

کسشر یه کونده‌ی جقی

0 ❤️

695328
2018-06-17 22:08:15 +0430 +0430

طرف به زور کرده بعد اخر کار زنداییه بهش میگه دوباره سر بزن???

0 ❤️

695344
2018-06-17 22:59:12 +0430 +0430

اخه17سالته و اون 190قدشه مطمعنی اون تو رو نکرده بعدشم جقی حتما فیلم سوپر دیدی متوهم مریض با مغز فاسد و کرم خوردت جقی کونی

1 ❤️

695345
2018-06-17 23:01:33 +0430 +0430

دیگه داستانا مثل قبل نیست،همش تکراری،همش چرت و پرت

0 ❤️

695351
2018-06-17 23:17:19 +0430 +0430

كيرم تو كون بچگيات

0 ❤️

695352
2018-06-17 23:17:50 +0430 +0430

واقعا حرفی ندارم بزنم دیگه خدایااااا

0 ❤️

695362
2018-06-18 00:35:27 +0430 +0430

کیونی بزرگ بیشتر بهت میادا

1 ❤️

695363
2018-06-18 00:36:18 +0430 +0430

کی شهوانیو بهت معرفی کرد؟ همونو گاییدم

2 ❤️

695383
2018-06-18 03:12:49 +0430 +0430

بازم یه ۱۶ ساله؟
دوم دبیرستان ۱۶ سالشه دیگه

0 ❤️

695398
2018-06-18 04:40:21 +0430 +0430
NA

فقط تا جایی خوندم که گوشی زندایی رو برداشتی و سیمکارتشو گذاشتی روی گوشیت و با سیمکارت رفتی توی تلگرام.
خب آخه دیوث، میخوای گُه خوری کنی، یه جوری بخور که دَک و پوزِت گهی نشه.

1 ❤️

695427
2018-06-18 07:35:15 +0430 +0430

بچه‌ها برید کنار کیری نشید چون جناب کیر اومدن ولی یه سوال داشتم داداچ، رو سر در سایت نوشته +18
با چه اجازه و با چه جرأتی اومدی اینجا کوس میگی؟
آقا، ما هرچقدر جلقی باشیم، توی عمرمون ده نفر رو گاییدم و دخترای گروه هم 2 بار رو دیگه دادم ولی هیچکدوم اینقدر ریلکس نبودن. راز موفقیت رو بهم میگی؟ اول اینکه چطور سیمکارت رو از گوشی زنداییت کف رفتی؟ چطور اون به بابات نگفت؟ چطور با اینکه کیر دایی جانت بزرگ بود، به بابای کیر کوچیکت کوس میداد؟
اینها رو جواب بده تا ببینم دستم چقدر بازه تو فحش دادن

0 ❤️

695441
2018-06-18 09:53:27 +0430 +0430

یعنی کس دست دوم باباتو کردی .
ولی مواضب داییتم باش کونتو پاره نکنه

0 ❤️

695460
2018-06-18 11:24:32 +0430 +0430

چقد کسشر میگین بابا

0 ❤️

695464
2018-06-18 11:55:37 +0430 +0430
NA

کل داستان اشتباهه درست ولی کاربرای محترم میشه به وسیله سیم کاکا تلگرام طرفو رو گوشی خودت نصب کرد صرفا جهت برادران برنامه نویس (dash)

1 ❤️

695467
2018-06-18 12:11:21 +0430 +0430

اینجا یه جوری داستان مینویسن انگار تموم زنا از قبل میدونن قراره بدن تمیز تمیزن بابا بخدا زنا و مردا مخصوصا تو این هوای گرم کوس و کونشون و کیرشون بوی لش میده چجوری با تو اولین برخورد میخورید میلیسید و میکنید بابا جون لامصبا کم توهم بزنید

0 ❤️

695507
2018-06-18 16:12:45 +0430 +0430
NA

Zarrrrrrrt

0 ❤️

695518
2018-06-18 19:02:26 +0430 +0430

به به، استاد دانشگاه جقی شاسکول

0 ❤️

695522
2018-06-18 19:31:13 +0430 +0430

من کاری به داستان تخیلی این بنده خدا ندارم ولی دوستان فاضل اینجا بدونید اگه شما به سیم کارت کسی و یا گوشی شخصی دسترسی داشته باشید به راحتی می تونید به محتویات تلگرام اون شخص دسترسی پیدا کنید.

0 ❤️

695536
2018-06-18 20:29:15 +0430 +0430

هفته پیش مشابهه این داستان بود.نگو واقعیت.

0 ❤️

695562
2018-06-18 21:01:05 +0430 +0430

من جداً از همه شما ها مأيوس شدم
آخه اگر نظر سارينا را بخوانيد متوجه منظور اين ميلاد هلو را متوجه خواهيد شد به سئم كارت و اينها اصلاً گير ندين من كه فكر ميكنم دوران ابتدائى را هم نگذرانده باشد.
جناب استاد بزرگ ممكنه بفرمائيد در چه گرايشى شما استاد هستيد رشته را ميدانيم حضرتعالى را چون مادرت سر توالت داشت زور ميزد ناگهان ديد يك چيز از او خارج شد و وقتى نگاه كرد ديد بعله شاخ پسرش را به جاى اينكه در رحم حامله بشود در هموروئيد حامله گرديده اند.
ديگر تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

0 ❤️

695584
2018-06-18 21:48:34 +0430 +0430

کیر همون استاد بزرگ که یحتمل بکنت خودت و مامانته از پهنا تو کص عروسک بدست تا عصا بدست خاندانتون.
من دیگه حرفی ندارم

0 ❤️

695605
2018-06-18 22:51:59 +0430 +0430

مام جقی هستیم اما کس مغز نه

0 ❤️

695625
2018-06-19 00:29:53 +0430 +0430

همون اول نوشته داستان کاملا واقعیه دیگه نخوندم.

0 ❤️

695633
2018-06-19 01:17:32 +0430 +0430

بهت گفته حلال زاده به داییش میره کس خل جان یعنی توام یه کیونی و جلقی مثل داییت هستی ، داییت اگه خوب بود و کیرش گنده بود زندایی جان که به دیگری کس نمیداد :D

0 ❤️

695702
2018-06-19 12:28:14 +0430 +0430

چرا همه میگن هرکاری بگی میکنم:/ اصن همه چی از اینجا شرو میشه

0 ❤️

695726
2018-06-19 17:09:33 +0430 +0430

سیمکارتو خوب اومدی???

0 ❤️

706268
2018-07-28 23:45:45 +0430 +0430

کسشعر تا بی نهایت

0 ❤️

712248
2018-08-21 14:06:57 +0430 +0430

توله کفتار،من همسن تو بودم جق میزدم بجای اب،شاش میومد ازم…روح و روانتو ساییدم

0 ❤️

716241
2018-09-09 16:26:52 +0430 +0430
NA

ای ننه جنننده ی دروغگو، سیم کارت هم بزاری تلگرام وقتی نصب شد دیگه سیم کارتم عوض بشه تغییر نمی کنه، سگ تووله، شاشیدم در لذتی که از دروغ بافی میبری

0 ❤️

716257
2018-09-09 18:00:46 +0430 +0430
NA

برای اون دوستانی که گفتن تلگرام نصب میشه باید لگم اگه نصب هم بشه احتیاج به زمان داره و ضمنا اطلاعات قبلی توی گوشی جدید نمیاد ، اخه طرف که نرفته اتاق عمل که تو گوشی رو گرفتی و تلگرام نصب کردی و اسکرین شات گرفتی دوباره رفتی گزاشتیش سر جاش، خو ننه جنننده همون تو تلگرام خودش اسکذین شات میگرفتی برای خودت سند میکردی، حداقل اینجوری امکانش برای باور بیشتر بود ،اخمق، پفهوووووز، دییییلاغ، هوخشتره

0 ❤️

792947
2021-02-20 20:33:45 +0330 +0330

هر جور فک میکنم
زائده ذهن خودت بود

حالا بازم خوب نوشتی

0 ❤️