زنده کردن خاطرات نوجوانی و دانشجویی

1396/03/14

سلام. امیدوارم با خوندن خاطرات من بی احترامی نکنید.الان 42 ساله شدم… از حدود 13 سالگی به سکس با پسرها علاقمند شدم… اونزمان تهران بودیم و الان کرجیم. با چند نفر از بچه محل ها چند باری ور میرفتیم باهم اما جرات دخول نداشتیم. شایدم دردش نمیزاشت… یادمه سوزش کیررو روو سوراخم که حس میکردم خودمو حرکت میدادم که فرو.نره… گذشت تا برای اولین بار تونستم کاملا عمیق کون نوه ی خاله ی خودمو بگام… یادم.نمیره… به بهانه ی درس دادن بهش رفتم خونشون. تنها بود… چند باری باهاش وررفته بودم . اونروز در حین درس دادن و سوالاتی که باید حل میکرد با.کونش ور رفتم و در نهایت شلوارشو.کشیدم پایین و.خوابیدم روو.کونش. با مدتی زمان گذاشتن شورتشم دراوردم . پماد داشت خونشون و چون اولین بارم بود خیلی بد سکس کردم. هول و.عجول و … ولی خب فرو رفت… بگذریم… دانشگاه قبول شدم و با یه هم.اتاقی که از زنجان بود در همون ترم.اول اکی شدم. بچه ی خوبی بود. نمیدونم چند بار… شاید پنجاه بار در اون چند سال کردمش و.کرد منو… عالی بود اون روزها… اما اصل ماجرا اینه که وادارم کرد بنویسم… بعد از دانشگاه کاملا جدا شدم از این فضا…کار و ازدواج و پول و… تا یکسال پیش که به دلایلی که شايد مهمترینش خستگی از سکس با زن.جماعت بوده دوباره به گی علاقمند شدم… نمیدونم باید از این قسمت زود گذر کنم یا توضیح بدم… اما خلاصه میگم… بیش از بیست زنو کردم به جز همسرم… زن و دختر و زنهای شوهر دار و… و اونچه که عجیب شد اواخرش این بود که در حالی که با زنی سکس میکردم لذت میبردم از اینکه در حین سکس با کونم بازی کنن… این بیداریه یه حس فراموش شده بود…دوباره به گی برگشتم اما به شدت تمایل به مفعولی… قدم 172 و وزنم 83… کونم نرم و.گوشتیه و.انصافا خوشفرم… دیلدو گرفتم و.چندین بار در خودم فرو.کردم… و.تصمیمم جدی برای مفعول شدن… در چت رووم شهوانی با مردی آشنا شدم… و با رعایت همه ی جوانب رفتم خونشون… جا خورد که من با این شرایطم تمایل دارم بدم … بسيار بد انجام داد… هول و.خشن… کاملا اذیت شدم. میتوتستم نپذیرم اما تصمیمم جدی بود که کون بدم… کات کردم باهاش… و بالاخره کسی که میخواستم را در چت روم پیداش کردم… حدود ده ماه پیش … پسری هست 22 ساله و اهل کرج… به دلیلی که مهمم نیست علاقمند به مرد سن بالا هست…اولین بار دیدمش هیجانزده بودم که این میخواد منو بکنه اما اون خیلی استقبال کرد… رفتیم خونشون… حدود ساعت 9 شب بود… قصد دارم اینو دقبق و جزیی بگم… در منزلشون یه تخت داشت در اتاقش… اولش کمی پذیرایی کرد و من گفتم وقت زیادی ندارم و باید برم… گفت بریم در اتاق اگر مایلی…بسیار بچه ی مودبیه… هنوزم همون.حرمتها را نگه میداره. مثلا اصلا وارد سوالات مرتبط با زنم و بچه م نمیشه. رفتیم در اتاق و من شروع کردم به لخت شدن و دراز کشیدم روو.تخت… گفت لطفا شورتتو در نیار… کاندوم و ژل لوبریکانت داشت… به طرز حیرت انگیزی با حوصله بود و.یه کون کن کاملا حرفه ای… یادم رفت بگم به محض ورود رفتم توالت و.خودمو.تمیز کردم… خیلی مسلط ماساژ داد… و به ارومی شورتمو در اورد… و شروع کرد به ژل زدن و.انگشت کردن… قد و وزنش حدودا 180/70 بود… من کیرشو ندیده بودم… با ورود دو.انگشتش حس خوبی داشتم… گفت اجازه میدی وارد بشم? حتی نگفت بکنمت… گفتم لطفا بخواب برات بخورم…گفت ممنون و خو ابید… دیدم کیرشو… خوشگل بود . سفید نسبتا بلند . شاید حدود 17 و البته نه خیلی کلفت… هرگز من ساک نزده بودم.در تمام عمرم.اما اون تمیزی مجابم کرد بخورم براش… خوردم… با لذت خوردم…واقعا خوب بود. مزه ی پیش آبشم گاهی حس میکردم…بسيار کیر سفت و محکمی داشت… ازش خواستم شروع کنه…و خودم به شکم.خوابیدم… دوباره ژل زیادی زد و کاندوم گذاشت و به ارومی فرو.کرد… درد داشتم اما نه زیاد. حس حرکت یه کیر محکم لای کونم عالی بود و خوابید رووم… وزنش و کمری که میزد عالی بود… کاملا حسش میکردم… تایم متوسطی کرد و ارضا شد داخل کونم و.در کاندومش… درش آورد و سوال کرد چطور بود ? گفتم عالی و پرسیدم بازهم مایلی تکرار بشه? گفت حتما… لطفا حتما… در این مدت دقیقا 14 بار منو.کرده … الان سربازی رفته… ممنون از وقتی که گذاشتید.

نوشته: مرد کرجی


👍 0
👎 11
3507 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

611576
2017-06-04 21:04:34 +0430 +0430

چرت و پرت نوشتی، دیسلایک

1 ❤️

611706
2017-06-04 21:33:14 +0430 +0430

بریم در اتاق اگر مایلی… 🙄 🙄 ?

وای خدا مردم از خنده…
خدا شفا بده…گرچه بعید میدونم

1 ❤️

612046
2017-06-05 05:35:51 +0430 +0430

تا اونجا خوندم که نوشتی زن جماعت … dislike

0 ❤️

612226
2017-06-05 11:03:10 +0430 +0430

نظر شما چیه؟ایشون ی اوبیه گشاد هستن؛هه!پیرمرد کونی

0 ❤️