زندگی خصوصی من (۳)

1396/02/08

قسمت قبل

اون شب رفتم خونه کیانا و ماشین را تو یک پارکینگ عمومی پارک کردم تا لو نرم و کسی ماشینم را تو شهر نبینه.
موبایل کیانا را گرفتم تا در را باز کنه که خبر داد مهدی نامزدش پیله کرده تا شب بره پیشش. او هم بهانه اورده بود که آلاله پیشش هست و طفلی را با شق درد راهی خونشون کرده بود. قول داده بود شب بعدش براش تلافی کنه.
داخل خونه که شدم بیش از صدتا شمع تو راهرو و سالن روشن کرده بود و خبری از جفتشون نبود. داخل اتاق خواب که شدم کیانا و آلاله را دیدم که لخت تو بغل هم خوابیده و در حالی که پاهایشان را لای پای هم فشار میدادند در حال خوردن لبهای هم بودند. اولین بار بود که آلاله را لخت میدیدم. برای همین روی کاناپه لم دادم و به تماشای لز دوتاییشون نشستم. ده دقیقه ای بود که سکس دوتا دختر 25 و 30 ساله را تماشا میکردم.
آلاله بدن ظریفی داشت و هنوز دختر بود.اگر کسی ما را تو خیابون با هم میدید حتما فکر میکرد پدر و دختریم چون چهره اش جوری بود که به هجده ساله بیشتر میخورد. در عوض سینه های درشت و سایز هشتاد داشت که شق و رق بود و نوک صورتیش هر مردی را از پا در میاورد.
نگاهی به من کرد و گفت:
-کیانا میگه 46 سال داری اما بهت نمیاد.
-تو هر سنی دوست داری حساب کن چون امشب برات کلی نقشه دارم.
-نقشتو سر کیانا پیاده کن چون من دخترم و ورود ممنوعه، به جز آدم مجاز!
-مجوزش را از کی باید بگیرم؟
-از مامان و بابام.
-نمیشه زیر میزی بدم و جوازشو خودت صادر کنی؟
نگاهی به من کرد و خوابید روی کیانا و در حالی که کس و کونش رو به من بود و قمبل کرده بود مشغول خوردن سینه های کیانا شد.
کیانا نگاهی به من کرد و اشاره کرد مشغول بشم. سریع لخت شدم و سرم را بردم لای کونش و شروع کردم به خوردن کس آلاله.عکس العملی نشون نداد و در عوض با کونش به صورتم فشار آورد که یعنی بیشتر بخور.
تمام موهاشو زده بود و با خوردن من ناله هاش شروع شد. کیانا هم از بالا مشغول خوردنش شد. زبانم را که تو کسش فرو میکردم پردش را حس میکردم. چند دقیقه بعد که برگشت تا کیانا کسش را بخوره و او برام ساک بزنه با دیدن کیرم آه بلندی کشید.
-وای خیلی بزرگه!
-نه عزیزم بزرگ نیست . اتفاقا نرماله.
دستش را آورد جلو و کیرم را گرفت و با دستش وجب کرد.
-وجب من 20 سانته و مال تو کامل اندازه دستمه.اما خیلی کلفته.
راست میگفت. با هیکل ظریفی که داشت و کون کوچکش اگر از کون میکردمش غش میکرد. کیانا خوردن کس آلاله را شدید تر کرد تا شهوتش را ببره بالاتر. با دستهای ظریفش کیرم را گرفت و سرش را کرد تو دهنش. معلوم بود ساک زدن هم بلد نیست و واسه من تعجب آور بود که یک دختر 26 ساله ساک زدن بلد نباشه.
کیانا هم بهش پیوست و دوتایی شروع به خوردن کردند.بیشتر داشت بهش یاد میداد که چکار بکنه و او هم همان کار را تکرار میکرد. کیانا که تخمهام را شروع کرد به مکیدن و وکیوم کردن آلاله خوشش اومده بود. تکرار کرد اما چنان خوشش اومده بود و حریص شده بود که داشت از دردش کیرم را میخوابوند.
وقتی کیانا پشت کرد و دولا شد و کیرم را کردم تو کسش آلاله فقط با حسرت نگاه میکرد و از حرکات کمر باریک و آه و ناله های کیانا با خودش بازی میکرد. چند دقیقه ای که گذشت حالت را عوض کرده و دراز کشیدم و کیانا شروع به سوارکاری کرد. آلاله همچنان با کس خیس و قشنگش بازی میکرد که با اشاره من و راهنمایی کیانا نشست روی صورتم. تمام کسش تو دهنم بود و با بینی خودم سوراخ کونش را میمالیدم. با کیانا لب تو لب بودن و وحشیانه زبون همدیگر را میخوردن.
تو همون حالت انگشتم را کم کم تو کونش فرو کردم که اصلا حالیش نشد. خودش را داده بود جلوتر که بهتر انگشتش کنم. ده دقیقه ای بود که تو اون حالت بودیم و من تونسته بودم دوتا انگشتم را تو کون آلاله بچرخونم و داشت جا باز میکرد. میدونستم کلفتی کیرم اذیتش میکنه و دوست نداشتم از کون دادن پشیمون بشه.
با اشاره من کیانا ژل لوبریکانت را آورد و هم به کیر من مالید و هم به کون آلاله. اولش ترسیده بود و میگفت:
-تو را به خدا اگر درد داره نکن من میترسم.
-نترس عزیز دلم.کیانا هم بار اول میترسید اما الان اگه هربار از کون نکنمش سکسش کامل نمیشه!
کیانا خنده ای کرد و گفت:
-گفتم بذار پردتو بزنه خیالت راحت بشه قبول نمیکنی.
-اخه بعدا چکار کنم؟-تو الان همچین کیری را بیخیال میشی که بعدا یک دودول نصیبت بشه؟
با خنده همگی کیانا دراز کشید و کس آلاله را گذاشت تو دهنش و در حالی که کون آلاله رو به من قمبل بود و چشمای شیطون کیانا را زیر کیرم میدیدم سر کیرم را آروم گذاشتم تو کون آلاله.
دستگیره های عشقش را گرفته و با حرکات آرام کمرم شروع به فرستادن تو کردم. یک چهارم کیرم تو رفته بود که ناله های آلاله تغییر کرد و از نه یواش به جانم عقب جلو کن رسید!
ده دقیقه ای بود که نصف کیرم رفته بود تو و کونش جا باز کرده بود. کیانا هم اومده بود کنار آلاله و پاهاشو باز کرده و آلاله کس لیسی اون را میکرد. خیلی تنگ بود و مشخص بود بار اولشه چون هنوز دور سوراخ کونش صورتی بود و بلد نبود خودش کیر را با حرکات کمرش جا کنه.
فقط چند سانت کیرم بیرون بود و هر بار با بیرون کشیدن و فرو کردنش بوی کونش در میومد و التماس میکرد بیرون نکش.دیگه لب تخت ایستاده بودم و از پشت بغلش کرده و سینه هاش تو دستام بود. کیانا هم باز داشت کسش را میلیسید که ارضا شدن آلاله را کاملا حس کردم . آرام تو همون حالت روی تخت خوابوندمش و گذاشتم کیرم تو کونش بمونه. چند دقیقه که گذشت آروم کشیدم بیرون و رفتم دستشویی تا بشورمش. حسابی بوی گه گرفته بود.
وقتی برگشتم کیانا داشت باهاش ور میرفت و کونش را ماساژ میداد. آلاله نگاهی بهم کرد و گفت:
-دیگه امکان نداره بذارم کسی از کون منو بکنه!
-چرا ؟تو که لذت بردی.
-آره فقط میام به خودت میدم!
خنده ای کرد و رفت تو بغل کیانا.
-فقط یادت باشه قبل کون دادن غذا نخوری که روده ات خالی باشه به گه نشینیم! حالا که ارضا شدی بشین و کس کردن را تماشا کن که این هم برات خاطره انگیز باشه!
کیانا اومد جلو و شروع کردیم. ساعت نزدیک دو شب بود و داشتیم جلوی چشم آلاله سکس میکردیم .چنان مشتاق نگاه میکرد که تو حالت سجده که کیانا گرفت اومد و کیرم را گرفت و شروع به خوردن کرد. حسابی که خیسش کردم هدایتش کرد در کون کیانا و گفت بکن من ببینم.
کیانا هم که دوبار ارضا شده بود دیگه نا نداشت و من هم خیس عرق بودم. تمام صورتم بوی کس میداد و تو حسرت کس آلاله مونده بودم.
نگاهی به آلاله کردم و گفتم:
هیچی کون تو نمیشه. کیانا زیاد بهم داده ولی کون تو بچگونست!
انگار دنیا را بهش داده بودم. کیانا نگاهی بهم کرد و با خنده موذیانه چشمک زد.
کیرم را که رو سوراخ کون کیانا گذاشتم با یک فشار نصفش تو رفت و چشمهای آلاله گرد شده بود. کیانا که فهمیده بود تو همون حال گفت:
-آبت داره میاد یا نه؟
-آره یک کم دیگه بکنم اومده.
-آلاله اومد بذار تو دهنت و همش را بخور.
دیگه داشت آبم میومد که آلاله اومد طرف کیرم و دهنش را باز کرد. از تو کون کیانا کشیدم بیرون و همه آبم را خالی کردم تو دهن آلاله. اون هم تمامش را قورت داد و یکی دو بار اوق و اوق کرد و شروع کرد به لیسیدن کیرم.
-پس چرا کون کیانا بو نمیده و تمیزه؟
-این را باید خودت ازش بپرسی و راهش را پیداکنی!
با خنده و بوسه های گرم چراغ را خاموش کرده و وسط این دو حوری خوابیدم.
ادامه دارد…

نوشته: شهرام


👍 4
👎 3
2700 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

592324
2017-04-28 20:37:45 +0430 +0430

همه فک و فامیل و آشنا و شمال کشور و آلمان دست به دست هم دادن شرایط رو آماده کردن شما بیای کص بکنی دجال خان ؟

0 ❤️

592338
2017-04-28 21:02:45 +0430 +0430

ینی بابای توهمتو گاییدی… 🤮

0 ❤️

592398
2017-04-29 04:54:00 +0430 +0430

کیرم تو زندگی خصوصیت بچه کون

0 ❤️

592704
2017-04-30 13:05:12 +0430 +0430
NA

خیلی آدم کثیفی هستی حیف به تو گفت آدم

0 ❤️