سادگی و حرف شنو بودن من

1392/02/16

هر چند نمیتونم متن ادبی قوی براتون ارایه کنم ولی دلم میخواد هر چند ضعیف این خاطره واقعی خودمو براتون بنویسم15سالم بود با مادرم رفتیم خونه یکی از هم ولایتیهامون. وارد خونه که شدیم دیدیم زن خانه تنها تو خونه داره به کارهاش میرس بعد از خوشو بش واحترام با مادرم نشستن سر صحبتو درد دل را باز کردندبعد از دقایقی من حوصلم سر رفت گفتم مادر بریم زن خونه برای اینکه صحبتش با مادرم نا تمام نمونه به من گفت برو اون یکی اطاق پیش جمشید شما هم با هم مشغول بشید من خیلی خوشحال شدم حول حولکی رفتم پیش جمشید دیدم داره مشروب میخوره مقداری هم پسته ومیوه جلوش هست بهم گفت بیا خوب موقع اومدی بیا باهم بخوریم من امتناع کردم چون تا اون موقع مشروب ندیده بودم جمشدم اصرار نکرد گفت تو هم از مزه ها بخور منم مشغول شدم هی به من تعارف میکردو دست به سرو صورتم میکشیدبی حدو اندازه برام محبت میکردتا اینکه بساط مشروبو گذاشت کنار بطوری که کاملا مست بود با من شروع کرد به صحبت کردن از همه چیز با من صحبت میکرد منم داشتم خجالت میکشیدم قلقلکم میداد پاهامو میمالید یواش یواش به باسنام دست میکشیو میمالیدمنم اول خیلی خجالتی بودم بعد چند دقیقه راحت شدم یعنی بدم نمی اومد تا اینه شوخی شوخی خودشو انداخت روم چسبید به من یکی دوتا غلط روم زد بطوری که من زیاد متوجه نبودم منو به اغوشش میکشیدحواسم کاملا پرت بودیه هو متوجه شدم کیرش کاملا شق به باسنم چسبونده ترسیدم زود بلند شدم پیش مادرم رفتم وچیزی بهش نگفتم و اونجا را ترک کردیم
حدودا 10 12 روز نگذشته بود جمشید منو تو خط واحد دیدبلیطمو داد گفت کجا میری کاری که نداری گفتم نه
بهم پیشنهاد داد بریم خونه ما فیلم نگاه کنیم منم راضی نبودم خیلی فشار به خودم دادم نتونستم ردش کنم ونهایتا باهم رفتیم در خونه را باز کرد دیدم کسی تو خونه نیست خوشحال شدم چون از پدر مادرش خجالت میکشیدم فل فور یه فیلم نیمه برام گذاشت وخودش رفت الکی خودشو اینجاواونجا معطل میکردو منو به محک میزد منم خدا خدا میکردم جمشید نیاد همه فیلمو راحت نگاه کنم چون پیش هم راحت نبودیم
وسط فیلم بود که جمشید اومد تو نشست پیش من
با صحبتهاش جو خونه را برام راحتو عادی کرد
گفت پاشو کاپشنو شلوارتو در بیار کسی نیست راحت باش اصرار کرد در عین حال که راضی نبودم جفتمون لباسامونو در اوردیم کنار هم نشستیم فیلمم به جایی رسیده بود که داشت تلمبه میزدمغزم داغ کرده بود حواسم کاملا به فیلم بود در ضمن دست زدنهای جمشید را هم احساس میکردم ولی زیاد محل نمی دادم تا اینکهجمشید احساس کرد که من نا راحت نیستمو بدم نمیاد دستشو گذاشت رو کیرم باش بازی کرد بازم هیچ عکس العملی نشان ندادم اروم دست منو گرفت گذاشت رو کیر خودش دیدم حسابی شق کرده است خیلی ملایم بدستم گرفتم بطوری که کل بدنم سیخ شده بود قلبم به تپش افتاده بود گفت راحت باش بمال منم چند باد کیر جمشیدو مالیدمو اروم گرفتم وراحت شدم ودیگر خجالت نمی کشیدمداشتم با کیر 15 16 سانتی متریش بازی میکردم
و دیگر خوشم می ا ومد و فیلم را فراموش کرده بودم
جمشید بلند شد روبروم وایستاد و گفت بخور یه کم اکراه داشتم کرد تو دهنم شروع کردم خیلی ناشیانه به ساک زدن 3 4 دقیقه به کیرش ساک زدم عین عسل برام خوش مزه بود اصلا سیر نمیشدم که گفت پاشو من بلند شدم شورتمو از تنم دراوردو گفت برگر د میخام بکنمت
منم سگی وایستادم کونمو در اختیارش گذاشتم
یه تف زد به سوراخ کونم یه تفم به کیرش سر کیرشو گذاشت سوراخ کونم یه کم فشار داد من رفتم جلو بعد یکی دو بار این کارو تکرار کردم گفتصب کن یه جور دیگه بکنمت یه متکا اورد گذاشت زیر شکمم کونمو اورد بالا اروم اروم به سر کیرش تو کونم جا باز کردهر بار که نفس میکشیدم احساس میکردم مقداری از کیرش میره تو کونم تا نصفه که کرد بهم تلمبه زد منم با وجود درد زیاد خوشم میاومد جمشید میدونست اولین بار که کون میدم سعی میکرد سریع تمام کنه با سرعت تمام بهم تلمبه ز دو با یه اه بلند ابشو خالی کرد تو کونموکیرشو از کونم در اورد ویه بوس ازم گرفت لباسامو سریع پوشیدمو رفتم

نوشته: مجید


👍 0
👎 0
57634 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

379451
2013-05-06 03:24:22 +0430 +0430
NA

گی بود ما که متوجه نشدیم

0 ❤️

379453
2013-05-06 04:36:03 +0430 +0430
NA

چندش آوره

0 ❤️

379454
2013-05-06 05:02:14 +0430 +0430
NA

والا من که نفهمیدم چی نوشتی…
ولی بهت بگم چقدر راحت کون رو به باد دادی کمی با عشوه بود شاید بهتر بود…
درکل گی شدنت مبارک :D :D
جلالدین طوسی محمدبن حبشی بلخ؟!میشناسی؟؟؟اگه گفتی چه تو چه بقیه گی ها پیش من جایزه دارین و میدونم واقعا گی هستین

0 ❤️

379455
2013-05-06 05:25:28 +0430 +0430
NA

ملت خل شدن
کونی کونی کونی
الان خوشحالی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

379456
2013-05-06 05:30:11 +0430 +0430
NA

اقا اجازه؟ من بیام؟

0 ❤️

379457
2013-05-06 05:53:28 +0430 +0430
NA

الان دیگه شکم به یقین تبدیل شد ک نصف پسرای ایران گی شدن

0 ❤️

379458
2013-05-06 07:18:09 +0430 +0430
NA

خودت را میتونی بگی چکار هستی؟ لزی-یا گی–نباید به خاطر بعضی ها همه را به یک نام صدا زد نه من قبول ندارم

0 ❤️

379459
2013-05-06 07:22:04 +0430 +0430
NA

سلام…سکس میخوام حضوری

0 ❤️

379461
2013-05-06 07:27:00 +0430 +0430
NA

غلط کردی کس ده

0 ❤️

379465
2013-05-06 08:55:47 +0430 +0430

چی بگم؟ موفق باشی

0 ❤️

379466
2013-05-06 09:41:13 +0430 +0430
NA

هنوزم مرد هست یکم توجه کن

0 ❤️

379467
2013-05-06 10:54:23 +0430 +0430
NA

گی ننویسین گی نخوانیین گی باز نکنید بابا سکس آنال خیلی مضر البته این بگم گی بازی تو ایران به طور رسمی در ایران وجود داشته التبه لز سابقه ی زیادی تو ایران داره اگه اشتبه نکنم به لزها تو فارسی اصیل طبق زن میگن

0 ❤️

379469
2013-05-06 14:04:12 +0430 +0430
NA

salam chand salete kojaye tehrani?

0 ❤️

379470
2013-05-06 16:07:07 +0430 +0430
NA

چ حالب
منم متوجه نشده بودم گی إ
دنبالت میردن؟
فک کنم گفتن اگه ظرف 5مین کون دادی ک هیچ اگه نه…
ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

379472
2013-05-06 17:33:25 +0430 +0430
NA

تف بر شرف مردان کون ده،نصف پسرا کونی شدن پس فردا زن بگیرن باید بدن اون نصف مردای حقیقی زناشون رو ارضا کنن

0 ❤️

379473
2013-05-06 17:47:52 +0430 +0430
NA

ﻭاﻱ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺘﻲ

ﻛﻮﻥ ﺩاﺩﻱ?

ﻭاﻗﻌﺎ?

ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺭاﺣﺘﻲ?

ﺑﺨﻨﺪ

ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺨﻨﺪ

ﺁﻓﺮﻳﻦ.ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﻳﻚ ﻛﻮﻧﻲ ﺧﻨﺪاﻥ ﻫﺴﺘﻲ

0 ❤️

379474
2013-05-06 22:55:26 +0430 +0430
NA

خاریدن کونتو نذار به حساب سادگیت. کیرشو خوردی میگی مثل عسل بود بعد میگی ساده ام؟ راه راهت پس کجاست؟

0 ❤️

379475
2013-05-06 23:06:21 +0430 +0430
NA

کاش يکي هم به ما کون ميداد.آي مردم از شق درد

0 ❤️

379476
2013-05-07 00:39:49 +0430 +0430
NA

کامل نخوندم…
ولی کس نگو جقول
بچه کونی رفته کون داده بعد میگه حواسم نبود
جاکش کونی کیرم تو خودت و داستان تخمیت

0 ❤️

379477
2013-05-07 07:20:22 +0430 +0430
NA

خانم اگه نصف پسراي ايراني گي هستن در عوض کل دختراي ايراني جنده هستن و راحت پردشونو به گا مي دن خواستي مي تونم پردتو بزنم خبرم كن

0 ❤️

891760
2022-08-23 07:35:36 +0430 +0430

منظورت از این همه نوشتن این بود بگی خوشت میومده کون بدی خوب عزیز خیلی ها توی این سایت این علاقه رو دارن دیگه وقت بقیه رو با این‌کس شعر ها نمیگیرند

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها