ساسان و عمه

1392/09/18

سلام این داستان واقعی برای خودم اتفاق افتاده عمم اینا از شهرستان اومده بودن خونه ما یک هفته ای قرار بود بمونن شب اول که فرا رسید از اون جایی که خونه ما یک اتاق 16 متری داره همه تو این اتاق خوابیدیم من دقیقا زیر پای عمم خوابیده بودم که یک لحظه عمم تکون خورد وپاش خورد به من از خواب بیدار شدم دیدم همه جا تاریکه وپای عمم جلو سرم دیدم که یک لحظه تمام شهوت تمام وجودم روگرفت یه شلوار پاچه گشاد پاش بود آروم دستم روازکنار شلوار دادم رفت تو یه خورده با ساق پاش ور رفتم دیدم خوابه به خودم جرات دادم وآروم دستم رو بردم جلوتر ورسیدم به رونش یه ده دقیقه ای رونش رو مالش دادم تا این که بیدار شد ولی خودش زد به خواب چون یک لحظه با تعجب یه هوم گفت ودیگه چیزی نگفت من هم جرات پیدا کردم و دست رو از روی شورت گذاشتم رو کسش شروع کردم به مالیدن بعد حدود 5 دقیقه دستم رو ازتو پاچش در آوردم وآروم خودم رسوندم پشتش رفتم زیر لهافش وازپشت کونش رومیمالیدم وقسمتی از شلوارش روکشیدم پایین تا نصف کونش دیدم یه شورت صورتی پاش بود به خودم جرات دادم وبا تمام قدرت شلوار با شورت تاروی زانوش کشیدم پایین وکیر خودم رواز کنار شلوار در آوردم خیلی اروم بعد کلی تف کاری هل دادم رفت لای پاش یه تکون خورد وخودش روکشید جلو من هم یواش کمرش رو گرفتم وکشیدم سمت خودم ودوباره گذاشتم لای پاش یه خورده همون جا عقب جلو کردم وچون جایی برا تمیز کاری نبود بلند شدم رفت دستشویی و حسابی جق زدم تا اینکه صبح رفتم سر کار و دم غروب برگشم خونه دیدم همه هستن الا عمم پرسید کجاست مامانم گفت رفته به عمه بزرگم سر بزنه خونشون نزدیک بود رفتم اونجا تا از دلش در بیارم رسیدم خونه عمه بزرگم با یه نگاه سنگینی به من نگاه می کرد تا این که شب شد زنگ زدم به مادرم گفتم شب اینجا میمونم عمه بزرگه جای خودش با بچه هاشو (راستی شوهر عمه بزرگم به خاطر هیچ الان زندانه )تو اتاق خواب انداخت جای من رو تو هال من هم تو گوشیم یه بازی بود عمم داشت با گوشیم بازی میکرد که یه فکری به سرم زد بهش گفت اون فیلم تجاوز یه اون دختررو دیدی گفت نه گوشی گرفتم وفیلم رو آورد دادم دستش ببینه وخودم آروم سرم رو گذاشتم رو شونش و یواش دستم رو گذاشتم رو سینش چیزی نگفت من هم ادامه دادم ودستمو بردم سمت کسش چیزی نمی گفت وفقط می گفت اگه خیلی هشری هستی با مامانت صحبت کنم برات زن بگیره من گفتم از تو خوشم اومده وسینه هاشو کامل انداخته بودم بیرون وداشتم حسابی میمالیدم که هی میگفت من مشکلی ندارم هر چقدر می خوای با ممه هام بازی کن ولی به کسم کاری نداشته باش یه وقت به خودمون اومدیم دیدیم صبح شده بلند شدم رفتم سر کار غروب که برگشتم دیدم برگشه خونه خودمون اون روز هیچ فکری درموردش نداشتم و فقط به کارای خودم فکر میکردم حتی شب هم خوابم نمی برد تو حال خودم بودم که دیدم یه نفر رفت دستشویی یه چند دقیقه بعد برگشت ودقیقا اومد جلوی من خوابید وپاهاشو کرد لای پای من به خودم اومدم دیدم عممه من هم که سریع شهوتی میشم کیرم راست شد دست انداختم به ممه هاش مالیدم یواش دستم رو گرفت وگذاشت لای پاش من هم شلوار با شورت دوباره تازانو دادم پایین ویه کم تف کف دستم گذاشتم وشروع کردم به مالیدن کس عمه با انگشت وسطی رفتم سراغ چوچولش یواش مالیدم ماساژدادم تا خانم شروع کرد به کش قوس اومدن تازه سر حال اومده بود که یهو مادر بزرگم بیدار شد که تمام حس از سر جفتمون پرید وهر چی فش بود تو دلم داشتم به ننه میدادم عمم خودش جمع جور کرد خودش رو از جلوم کشید کنار من هم که داشتم دیوانه می شدم پاشدم رفتم دستشویی ودست به دامن جق زدن شدم
اگه جالب بود یا مشکلی داشت نظر بدین

نوشته:‌ ساسان


👍 1
👎 0
130084 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

406909
2013-12-09 04:36:07 +0330 +0330
NA

سلام این داستان واقعی برای خودم اتفاق افتاده این جمله مشکل داره

0 ❤️

406910
2013-12-09 05:37:25 +0330 +0330
NA

تو داستانای قبلی حسابی فحش دادم الان حالشو ندارم ولی الان مستر تیچر و علیرضا و مکس میان حسابی از شرمندگیت درمیان … بچه پر رو اومده داستان جق زدنشو تعریف میکنه :)

0 ❤️

406920
2013-12-09 06:25:42 +0330 +0330
NA

چقد جذاب بود!!!

0 ❤️

406911
2013-12-09 06:26:25 +0330 +0330
NA

چقدر ادم باید توی کف باشه که توی تاریکی مطلق، نصف شب… با دیدن پای عمه اش تحریک بشه
خو نکبت ادم ساپورت بپوشه شماها تحریک میشین. شلوار گشاد بپوشه تحریک میشین. دامن بپوشه تحریک میشین چه خبره خووووو؟؟؟؟؟؟
/ حالا شلوار اون به قول خودت پاچه گشاد بوده. دست تو چقدر دراز بوده که از اون پایین دستت رو دراز کردی و تا شورتش رسیده؟
اگه همه با هم توی یه اتاق بودین چجوری با تمام قدرت شلوارش رو کشیدی پایین؟؟؟؟ کسی نبود؟ ندید؟
بقیه اش رو نخوندم… اعصاب ندارم :|

0 ❤️

406913
2013-12-09 10:52:00 +0330 +0330
NA

تا اونجا خوندم که گفتی دستم بردم رو کمرش
:|
اونجا بود که فهمیدم با یکی مثل اون زنه تو برنامه کودک شگفت انگیزان طرفم
همون که کش میومد
دیگه هم نخوندم

:/

0 ❤️

406914
2013-12-09 13:01:51 +0330 +0330
NA

كس كش اخه چرا كسشعر مينويسي كيرم دهنت كونده برو كونت رو بده كوني اخه تورو چه به داستان نوشتن داستانت خيلي تخمي بود

0 ❤️

406915
2013-12-09 13:26:59 +0330 +0330

تخمی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
جناب اردشیر درازدست، دیگه ننویس. فعلا قرار نیست فحش بدم، دیگه ننویس ولی خداییش به جای اینکه این داستان رو بنویسی، میرفتی جلق میزدی بهتر نبود؟ ننویس پسر خوب، ننویس.

0 ❤️

406916
2013-12-10 00:46:40 +0330 +0330

كونى، جقى، ولدزناو… خيلى يالانچي اى.

0 ❤️

406917
2013-12-10 01:52:49 +0330 +0330
NA

تحریم محارم

لطفا دوستانی که مخالف سکس محارم هستند به جای فحش نوشتن پای همه داستانهای محارم این متن رو کپی کنن و به این روش و به صورت هماهنگ اعلام برائت کنن.

0 ❤️

406919
2013-12-10 04:40:43 +0330 +0330

خجالت داره که آدم با فیلم تجاوز بخواد شانسشو امتحان کنه، طرف چی بوده که با اون فیلم مالانده شده

بعضیا میان فانتزیاشونو میگن، بعضیا میان اشتباهاتشو گوشزد میکنن، بعد اون بعضیای اول میرن جامه عمل میپوشونن به فانتزی اصلاح شدشون

اینی که من گفتم خیلی بیشتر اتفاق افتاده :?

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها