سامان و سبحان

1396/01/19

سلام من اسمم سامانه و بیست سالمه و البته اینم بگم که اسما مستعار هستش چون آشناهام زیاد اینجا میان و ماجرا برای 4 سال پیشه
من یه پسر سفید با قد 1.87 و وزن 79 در ضمن ورزشکار هم بوده و کیرم 18 سانت بود.
اما سبحان یه پسر خوشگل سفید با کون قلمبه و برجسته که دو سال از من کوچیکتره و از 15 سالگی تو کفش بودم که تو حدودا 16 سالگی به آرزوم رسیدم.
من به سبب داشتن فامیلای کصکش خیلی زود تر از زمانش با سکس و فیلم سوپر آشنا شدم و چند باری هم منو کرده بودن.
سبحان دوست داداشمه که از دوران ابتدایی رفیق بودن خونه ما خیلی میومد.با هم خودمونی بودیمو فیلم سوپر هم خیلی میدیم تا اینکه خونشونو عوض کردنو یه کمی از ما دور شدن.من تا قبل از این که به بلوغ برسم به فکر کردنش نبودم.و به وجود اومدن این فکر تو ذهنم همزمان شد با دور شدنش از ما و من کاری جز جق زدن به یادش نمی کردم خجالت میکشیدم که بهش پیشنهادو بدم ولی رفته رفته که ماهی یبار خونه ما میومد من همزمان دستم رو پاهاش بود و با رونای گندش بازی میکردم که بیشتر از این راه نمیداد ولی کم کم با سوراخش بازی میکردم و همزمان جق میزدم.
یروز تو تلگرام باهاش شروع به صحبت کردن کردم و حرفای دلمو زدم و فهمیدم اونم از دادن بدش نمیاد به چند نفری داده.خلاصه بعد دو هفته خونشون خالی شد و با هم قرار بیرون هم گذاشتیم.
من اول دم داروخونه رفتمو بهش گفتم که دم در واسته رفتم یه کاندوم با تاخیری گرفتمو بعدش رفتیم معجون خوردیمو اومدیم خونه که حدودا ساعت 7 بود و بهم گفت بیا بریم حموم.اول اون رفت تو حمومو لخت شد بعدشم من تو اتاق لخت شدمو رفتم تو حموم.وای چی میدیدم.اون کونی که همش به یادش جق میزدم حالا درست رویروم بود ولی خودم رو کنترل کردم با شامپو و صابون بدن نرمشو شستم بعد خودم هم دوش گرفتمو باهام افتادیم رو تختش و شروع به خوردن لباش کردمو کیرم شق شق شده بود.بعد چند دیقه لب گرفتن گردنشو خوردمو خواستم که واسم ساک بزنه.اونم کیرمو تو دستش گرفتو یه تف سرش انداخت و شروع به خوردن کرد و گرمای دهنش تموم حونمو گرفنه بود منم اولین باری بود که کیرم خورده میشد واسه همین حس خوشایندی داشتم و بعد چند دیقه بهش گفتم روی شکم دراز بکشه و منم واسه این که سوراخشو وا کنم اول با یک انگشت بعدم دو انگشتی انگشتش کردمو کون تمیزی هم داشت خلاصه سولاخش که وا شد کاندومو رو کیرم کشیدم و کل کیرمو با یه فشار توی کونش جا کردم و گفتم که لبه تخت حالت داگی استایل بگیره اونم به گفته خودش اینطوری راحت تر بود.منم شروع به تلنبه زدن کردم که سبحانم ناله هاش شروع کرد و عین جنده ها ناله میکرد و منم بعد نیم ساعت داشتم ارضا میشدم که کاندومو از رو کیرم برداشتمو گفتم کجا
بریزم اونم گفتم بریز تو دهنم.آبمو با فشار تو دهنش ریختمو همشو با ولع خورد.بعد بیحال شدمو روش دراز کشیدمو ازش لب گرفتم و دوباره حموم رفتیمو بعد بیرون شامم زدیمو ازش تشکر کردمو رفتیم.
بعد از اون ماجرا هر وقت مکان گیر بیاد میکنمشو اونم هی تو دادن حرفه ای تر که بعدن حتی واسم زنانه پوشی و آرایشم میکرد.
با تشکر که این خاطره من و سبحان رو خوندید
نوشته: آرمان


👍 2
👎 5
7302 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

588404
2017-04-08 18:36:44 +0430 +0430

اصحاب جق بدینوسیله فرمان فحش صادر میشود

0 ❤️

588425
2017-04-08 19:02:51 +0430 +0430

hehe he

اسم واقعیت لو رفت ارمان

1 ❤️

588458
2017-04-08 20:06:22 +0430 +0430
NA

ﺧﻮﺏ ﺍﻻﻥ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺯﻭﺭ ﺯﺩﻱ ﭼﻴﻮ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﻲ ﻛﻴﻮﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻧﻪ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺷﻤﺎ ﻓﻌﻼ ﺑﺎ ﺍﮔﺰﻭﺯﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﻭﺭ ﺑﺮﻭ ﺑﻜﻮﻥ ﺗﻮ ﺳﻮﺭﺍﺧﺖ ﺩﺭﺵ ﺑﻴﺎﺭ ﺑﺪ ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﺼﻨﻮﺷﺘﺘﻮ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺩﻳﺪ ﻋﻤﻮﻡ ﺑﺰﺍﺭ
ﻛﻠﻪ ﻓﺎﻣﻴﻼﺗﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺍﻭﻧﺎﻡ ﻛﻴﻮﻧﻴﻦ ﺍﻳﺎ؟

0 ❤️

588465
2017-04-08 20:20:43 +0430 +0430

خوبه ولی توضیح بیشتر میدادی بهتر بود منم داستان دارم نوشتنش سخته ی پسر و از پنجم ابتدایی تا دانشگاه کردمش بیچاره تصادف کرد .

0 ❤️

588488
2017-04-08 21:11:28 +0430 +0430

سامان یا آرمان؟ اسم مستعار چی بود پس (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

588497
2017-04-08 21:45:45 +0430 +0430

خخخ…
سامی باب الهواکش نه ابول… ?
با این‌ مهمونی بازیا وقت ندارم بیام سایت فقط کامنتارو میخونم…

0 ❤️

588532
2017-04-09 02:33:54 +0430 +0430

عزیزم تو خودت هنوز شکاری، نه شکارچی…

0 ❤️

588560
2017-04-09 06:31:43 +0430 +0430
NA

یعنی شما دیگه همه ی جنس های مذکر این ملتو گاییدید رفته اینجور که من میبینم تعدا گی ها بیشتر از ناهمجنسگرا هاست

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها