ساک زدن تو ماشین

1389/11/14

سلام
من سروشم.يك بار ديگم داستان نوشتم كه فقط بد وبيراه برام نوشتيد .مهم نيست چون اين داستانها واقعا برا اتفاق افتاده.
يه شب از خونه يكي از دوستام داشتم بر ميگشتم سوار تاكسي شدم اومدم نزديك خونه.خونه ما تقريبا نزديكهاي پارك دانشجو هستش.تصميم گرفتم دمه پارك پياده شم و تا خونه كه تقريبا 5 دقيقه راه بودو پياده برم و سيگار بكشم.ساعت 3 شب بود .هيچ كسي تو خيابون نبود .سيگارمو روشن كردم راه افتادم به سمت خونه.احساس كردم كه يه ماشين سمند تو خيابون اروم اروم داره با من مياد اولش ترسيدم گفتم نكنه دزد يا خفتكن باشه …به راهم ادامه دادم و قدم هامو تند تر كردم.ديدم مرد داره يه چيزي ميگه .وايسادم گفتم كاري داشتيد؟ گفت كجا ميري من ميرسونمت.گفتم ميرم خونه خونم هم نزديكه مرسي…اونم گفت بيا من ميرسونمت
شبه خطرناكه…منم بدم نميومد باهاش برم چون خيلي وقت بود كه سكس با مرد نداشتم.قلقلكم اومد .خنديدم و بعد سوار ماشينش شدم.
باهام دست داد گفت كجا ميرفتي جيگر اين موقع شب؟گفتم از خونه يكي از دوستام ميام دارم ميرم خونه.
كم كم كيرم سيخ شده بود .ميدونستم نيتش چيه…گفت مياي يه چرخ باهم بزنيم …؟ منم گفتم اگه زياد طول نكشه اره…اونم اروم شروع كرد تو خيابونا گشتن… كمكم سر صحبتو باز كرد …گفت چند سالته گفتم 19 …يادم رفت بگم چه شكلي بود…يه مرد تقريبا 50 ساله سيبيلو و كچل كه همش دستش رو كيرش بود .معلوم بود كير بزرگي داره…بگذريم…گفت اهل حال هستي؟منم گفتم چه حالي .؟.گفت حال ديگه… خودمو زدم به خنگي گفتم نميدونم منظورت چيه …يه دفعه دستشو گذاشت رو كيرم …دستشو گرفتم گفتم چيكار ميكني؟خنديد گفت از كيرت معلومه كه اهل حالي …كوچولوت كه بيداره بيداره…جا داري؟گفتم نه …گفت از اصفهان اومدم جا ندارم بيا بريم يه جاي خلوت.منم كه ديگه رام رام شده بودم گفتم برو طرف خونه ما يه كوچه هست كه كسي معمولا نميره اونجا …اونم گازشو گرفت .رسيديم دمه كوچيه بين 2 تا ماشين پارك كرديم …ماشينم خاموش كرد يه دفعه سرمو محكم گرفت طرف خودش شروع كرد لب گرفتن…خيلي بهم مزه داد واقعا حال خوبي داشتم…
بعد از اينكه كلي لب گرفت زيپ شلوارشو باز كرد چي ميديدم خداي من يه كير شق شده گنده كه مثل سنگ سفت سفت بود …گفت بخورش .منم مثل اين كير نديدهها با دستم گرفتمش …خيلي گنده بود …يه ذره مزه كردم بعد شروع كردم به خوردنش …تا اون موقع كير به اين خوش تراشي و خوش مزه گي نخورده بودم…تند تند ميخوردمش…ديگه بيخيال بيرون شده بودم .احساس كردم كيرش گنذه تر شده اونم هيچي بهم نگفت يه دفعه دهنم پر اب شد …خيلي اب داد مرده… ابش كه تموم شد درو باز كردم همشو ريختم بيرون …برگشتم ديدم اون بيحال نشسته رو صندليش…منم بدون اينكه باهاش خداحافظي كنم پياده شدمو تا خونه دويدم…
وقتي رسيدم خونه هنوز دهنم بو مني ميداد …رفتم تو اتاقم افتادم رو تختم و با اون بو مني تا صبح خوابيدم…
بچه ها اگه از اين داستانم خوشتون نيومد انصافا فحش نديد …

نوشته: سروش


👍 0
👎 1
77656 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

272352
2011-02-03 11:58:48 +0330 +0330
NA

halam beham khord

0 ❤️

272353
2011-02-03 12:51:53 +0330 +0330
NA

انتظار داري چي بگيم عزيزم؟
بگيم خيلي داستان زيبايي بود. بگيم آفرين به نوشتن ادامه بده. بگم دمت گرم حال دادي.
مادرتو گاييدن عوضي با اين داستان كيريت.
كسكش اون كيرو گذاشتن لاي پات تا كس بكني نه اينكه خودت بري ساك بزني.
كوني هستي ديگه.الان چه فحشي ميتونم بت بدم؟ بگم كوني كه هستي. بگم كيرم تو كونت كه خودت از خداته. بگم مادرتو گاييدم كه خود كسكشت راضي هستي.
آخه چه فحشي ميتونم بهت بدم.

0 ❤️

272354
2011-02-03 13:19:34 +0330 +0330
NA

نه خوب بود اي ول.حرف اينارو گوش نكن بازم از اين داستانا بزار.

0 ❤️

272355
2011-02-03 14:04:55 +0330 +0330
NA

shervin nakone u ham koni hasti=))

0 ❤️

272356
2011-02-03 14:25:46 +0330 +0330
NA

ayyyyyyyyiiiiiii on nazanin madareto gaidam
khob khar kosde in koso shera chie mineviisii
melat hagh dare bet fosh mide dg
madar jende besh maze ham dade bache koniii

0 ❤️

272357
2011-02-03 14:49:43 +0330 +0330
NA

شروين همون حرفايي كه به اون كسكش زدم شامل تو هم ميشه

0 ❤️

272358
2011-02-04 01:43:47 +0330 +0330
NA

خواهر تو براش معرفی میکردی کسکش تو غم خود میخوری غم خواهرت را بخور که من چند بار کسش کردم عوضی جنده.

0 ❤️

272361
2011-02-04 04:43:59 +0330 +0330
NA

بیا کیر منم بخور خیلی هوس کردم یکی برام بخوره

0 ❤️

272362
2011-02-04 05:51:20 +0330 +0330
NA

اين تذهبون؟
واقعا متاسفم که عده اي منحرف حقير که ارزششان به اندازه پهن گوسفند است با نوشتن چنين مطالب مزخرف وشيطاني قصد دارند جوانان غيور وشريف شيعه را از راه بدر کرده و ايمان سوزي کنند.
متعجبم از شما که از سرگذشت پيشينيانتان چون سعيد ملک پور کثيف درس عبرت نگرفته ايد.
لعنت خدا بر شما باد که به جنگ خدا و ارزشها رفته ايد.منتظر ضربه مهلک تيم سايبري سپاه و سربازان گمنام امام زمان (عج) باشيد.
به کاربران عزيز هم سفارش مي کنم فريب اين خوکهاي کثيف بي اصالت را نخورند.
لعنت خدا بر مفسدين ودروغگويان

0 ❤️

272363
2011-02-04 06:57:56 +0330 +0330
NA

با سلام لطفا روش آسان دانلود را به ایمیلم بفرستید با تشکر

0 ❤️

272364
2011-02-04 07:26:53 +0330 +0330
NA

عجب!
کس کمه که کیر میلیسی؟

0 ❤️

272365
2011-02-04 08:37:45 +0330 +0330
NA

Yozarsif دمت گرم حال كردم.
جانم فداي رهبر.
.
Admin مادرتو گاييدم.
لعنت خدا بر سازندگان اين سايت.

0 ❤️

272366
2011-02-04 10:56:04 +0330 +0330
NA

نحن نذهبون فی فرج ننه ات. =))

0 ❤️

272367
2011-02-04 12:17:25 +0330 +0330
NA

خوب خوبه كسايي كه تا ديروز كون ميدادن اومدن.مارو نصيحت ميكنن.بيزحمت شمابريد بادولتون بازي كنين.بزرگ تر كه شدين بياين تو اين سايت.

0 ❤️

272368
2011-02-04 13:22:50 +0330 +0330
NA

شروين شما بورو كونتو بده.

خدمت اون داداش كه گفت ما وطن فروشيم بگم: دادا اگه ما همه چيو نكوبونده بوديم الان مادر و خواهرت زير هركسي دوست داشتن ميخوابيدن شما و پدرتم هيج گهي نميتونستين بخورين.
يه مشت جلقي اومدن كسشر ميگن.
اگه شما كس بكن بودين نميومدين اينجا بگين چه داستان توپي.

يه مشت عقده اي.
Admin كيرم لاي پاي خواهرت

0 ❤️

272369
2011-02-04 14:14:16 +0330 +0330
NA

متاسفم…
برای این داستان…
حداقل برو کس بکن بیا اینجا بگو…
نه ساک زدنت رو کونی…
البته با این کس شر هایی که نوشتی هم معلومه سگ هم به تو پا نمیده… .
نچ نچ نچ… .
آبروی هر چی مرده بردی… تو و کونی هایی امثال تو… .
من دو بار بیشتر مجبور به نظر دادن نشدم یکی این که واسه تو کونی نوشتم یه بار دیگه هم قبلاً واسه یه کونی دیگه نوشته بودم… .
و در آخر کیر تمام مردهای شهوانی ( به جز شما کونی ها) تو کون ننت و خودت خواهرت و بابات… .
بر بمیر. دیگه لیاقت بیشتر فحش دادن رو نداری… .

0 ❤️

272370
2011-02-04 16:33:39 +0330 +0330
NA

salam baw dastanet gohe amo, man parva18 sineham 75 heikale sexi daram bf mikham

0 ❤️

272371
2011-02-04 17:12:58 +0330 +0330
NA

[( ملت چقدر بی ادب شدن!!

0 ❤️

272372
2011-02-05 16:48:54 +0330 +0330
NA

parva chejorii mishe peydat kard??

0 ❤️

272373
2011-04-04 05:11:50 +0430 +0430
NA

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه چی بهت بگم؟
ما اگه نخوایم تو داستان بنویسی کی رو باید ببینیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

272375
2011-05-01 02:19:35 +0430 +0430
NA

اولاً کیرم تو شیعه…
دوماً کیرم تو کونت…با این خورزو خان که قراره بیاد… اگه اومد یه خبریم به ما بده…

0 ❤️

272376
2011-06-23 09:58:01 +0430 +0430
NA

رفته واسه یه پیرمرد 50 ساله ساک زده خاک تو اون سرت من گفتم لا اقل کردیش … برو کونت بده کونی

0 ❤️

272377
2011-07-20 08:24:37 +0430 +0430
NA

داستان تخمی بود کونی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها