سرایدار حشری و کون سامان

1392/04/31

سلام به همگی،من اولين باره که دارم داستان مينويسم پس لطف کند فحش ندين، هرکی هم بده برگرده به خودش
خوب ميريم سراغ خاطرمون،بزار اول خودم معرفی کنم، من اسمم سمانه الان 18 سلامه تو تهران زندگی ميکنم،من نا خواسته زياد کون دادم يعنی خودم نميخاستم ولی کردنم اولين باری که يادم مياد فکر کنم 6 سالم بود که اون موقع تپل بودم بدنم هم خيلی سفيد بود،اصلاً نميدونستم کس چيه،کير چيه که بخوام کون بدم
ما تو يه ساختمون زندگی ميکردم ک دمه درش نگاهبانی داشت، يه مرده تقريباً 40 سله بود ک اونجا کار ميکرد من هروقت ميرفتم بيرون ک با دوستم بازی کنم ميومد دمه در و منو نگاه ميکرد منم تابستونا بيشتر با شلورک ميرفتم تو کچه ک بدن فهميدم خيلی هارو حشری ميکردم،يه روز داشتم مثله هميشه ميرفتم تو کوچه ک بازی کنم دیدم داره صدام ميکنه، رفتم پيشش گفت بيا تو کارت دارم،منم ترسيدم ولی خجالت ميکشيدم بگم نميام،هرجوری شده بود رفتم تو يه کم بهم نگاه کرد بعد امد جلو بسم کرد يه شکلات بهم دادا گفت برو عمو جون،منم گفتم مرسی و رفتم تو کچه،وقتی داشتم بر ميگشتم برم تو خونه دمه آسانسور وايستاده بودم يهو يه چيزی رو کونم احساس کردم برگشتم ديدم همون مرده است،گفت داری ميری بالا گفتم بله گفت پس با هم ميريم،سواره اسانسور شديم اون پشته من بود 1 طبقه که رفتيم بالا دستشو گذشت رو کونم منم اومدم جلو ولی دوباره دستشو گذشت رو کونم،برگشتم نگاهش کردم بهم يه لبخند زد که خيلي خجالت کشيدم،بالاخاره رسيديم طبقه 5 که من رفتم تو خونه اونم رفت بالا،وقتی رفتم تو خونه يه حس عجيبی داشتم.

رفتم تو اطاق مامانم گير داد برو هموم تو خيابونا بودی کثيفی منم بی حوصله رفتم تو هموم،رفتم زيره دوش يه کم خودمو شستم بعد رفتم جلويه آينه قدی خودمو نگاه کردم بعد گفتم بزار ببينم کونم چجوريه ک انقد ميماليدش؟ برگشتم يکم به کونم نگاه کردم ولی هيچ حسي نداشتم،خودمو خشک کردم رفتم بيرون.

صبح که از خواب بيدار شدم مثله هميشه رفتم تو کوچه،وقتی برگشتم منو صدا کرد گفت بيا تو بهت شکلات بدم منم چون خيلی شکلات دوست داشتم رفتم تو،گفت برو ته اطاق رو زمينه بردار،منم رفتم همين که دولا شدم چسبيد به کونم منم سری بلند شدم ولی به زور منو نگر داشت گفت اگ حرف بزنی ميزنمت منم خيلی ترسيده بودم واسه همين چيزی نگفتم،اونم هی خودشو ميمليد به کونه من،بغله گوشم ميگفت من اون کونه نازتو جر ميدم بچه خوشگل چند دقيقه که ماليد به من رفت درو بست پردها رو هم کشيد،اتاق تاريک شده بود من خيلی ترسيده بودم،

امد جلوم گفت دربيار شلورتو منم زدم زيره گريه،اونم جلوي دهنمو گرفت و شلوار و شرتمو در آورد گفت وايی چه کنه نازی داری،بعد يه کم تف زد به کيرش گذشت لاي پام عقب و جلو ميکرد،چند دقيقه بيشتر طول نکشيد که يه چيزی ريخت لايه رونام اونم پاهامو تميز کرد و گفت پاشو برو منم سری شرت و شلورکمو پوشيدم وقتی داشتم ميرفتم بيرون گفت اگ به کسی چيزی بگی ميکشمت. منا خيلی ترسيدم،رفتم تو خونه تا فردا تو خودم بودم و به کارش داشتم فک ميکردم،

يه چند روز گذشت دوباره منو کشوند تو اتاقش مثله قبل شلورمو دراورد،منم چيزی نميگيفتم دوست داشتم ببينم چی ميشه،،منو خوابند رو زمين شروع کرد به خوردنه کونم،وقتی ديدش من چيزی نميگم کيرشو گزاشت لايه کونم،خيلی داق بود نميدونم چرا ازش خوشم اومده بود،اونم کلی توف زد به کيرش و گزاشت دم سوراخم يه فشاره کوچيک داد،،،،،واااااااااااااااای نميدونيد چه دردی داشت،،زياد توضيح نميدم چون اينا ديگه تکراری شده،نزديک نيم ساعت همون جوری خوابيده بود روم بعد شروع کرد به بالا و پايين کردن دوباره دردم شروع شد اونم سری کشيد بيرون و دوباره اون ابشو ريخت رو کونم
اين بود اولين کون دادن من،اگه طولانی بود ببخشيد ديگه،اگه خواستين ادامشو بنويسم تو نظراتتون بگيد ممنون ميشم
فعلاً بای

نوشته: سامان


👍 0
👎 0
92393 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

393195
2013-07-22 09:41:43 +0430 +0430

خوب یه بارم به ما بده

0 ❤️

393196
2013-07-22 09:43:45 +0430 +0430
NA

ناخواسته زیاد کون داده :|

0 ❤️

393197
2013-07-22 09:53:07 +0430 +0430

پس شکلات دوست داری؟
من چندتا سوال برام پیش اومد
به شهوانی قسم نفهمیدم تو پسری یا دختر؟
اسمت سمانه هستش یا سامان؟
بعد 18 سلامه یعنی چی؟
بعد منظورت از کن همون کون هستش؟
آخه چرا نمیزاری بهت فوش بدم؟؟
دارم میترکم بزار فوش بدم
کیرم بره تو شکلات
حال کردی چه فوشی دادم

0 ❤️

393198
2013-07-22 10:01:32 +0430 +0430
NA

این جمله ات منو کشت از خنده:
‏)‏)اصلا نمیدونستم کس چیه کیر چیه که بخوام کون بدم((
هموم یا حموم؟بی سواد
تو رو به داغی کیر سرایدارتون قسم دیگه ننویس
اما بچه ها نظرتونو در این مورد بدید:
کون یه بچه ی 6 ساله چه طوری میتونه کیر یه مرد 40ساله رو تحمل کنه و پاره نشه؟

0 ❤️

393200
2013-07-22 10:55:34 +0430 +0430

عموجون بیا شکلات بدم بهت

0 ❤️

393201
2013-07-22 10:57:01 +0430 +0430

عمو جون بیا شکلات بدم بهت

0 ❤️

393203
2013-07-22 12:58:16 +0430 +0430
NA

نیم ساعت خوابید روت؟
الان سالمی؟…یعنی منظورم اینه قطع نخاع نیستی؟!!!

0 ❤️

393204
2013-07-22 13:39:35 +0430 +0430
NA

:P :P در یک کلا
اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییش

اوقققققققققققققققققققققق

0 ❤️

393205
2013-07-22 17:25:29 +0430 +0430
NA

مامان! مامان! من ميخوام وقتي بزرگ شدم سرايدار بشم.

0 ❤️

393206
2013-07-22 18:13:54 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت با داستانت

0 ❤️

393207
2013-07-22 18:55:37 +0430 +0430
NA

با هات احسان هات امیری هم نظرم
ننویس دیگه . . . :W

0 ❤️

393208
2013-07-22 19:07:14 +0430 +0430
NA

خوب به قول معروف درسته اشتباه زیاد داشتی ولی چون حقیقت رو گفتی بهت میگم اورین عمو

0 ❤️

393209
2013-07-22 19:36:42 +0430 +0430
NA

پر از غلط. نکبت بی سواد.

0 ❤️

393210
2013-07-23 03:09:15 +0430 +0430

یه روز از یه بنده خدایی میپرسن تا حالا ماشین هول دادی؟! جواب میده ماشین که نه، ولی یه بار هول شدم توی ماشین دادم!!
حالا حکایت توئه که میگی بدون اینکه خودت بخوای خیلی دادی. میگم نکنه این بنده خدا خودت بودی؟!!

0 ❤️

393211
2013-07-23 03:59:34 +0430 +0430
NA

ماشاا… الان استادی شدی براخودت چه پشتکاری!کاشکی منم پشتت کار میکردم!!

0 ❤️

393212
2013-07-23 04:04:05 +0430 +0430
NA

سامان.سمانه 18سلامه که کن دادی کیر فیل تو کونت حالم بد شد اهههههههههه

0 ❤️

393213
2013-07-23 06:26:29 +0430 +0430
NA

آخه تو الان18سالته چطو 6سالگیتو این قد قشنگ با همه ی جزئیات یادته؟؟؟؟؟؟؟؟باشه فحش نمیدم ولی بدون اینجا چن تا فحشه آبدار حقت بود!!!

0 ❤️

393215
2013-07-25 17:00:19 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت با این نوشتنت و داستانت راستی شکلات آبدار میخوای

0 ❤️

528558
2016-01-16 05:31:49 +0330 +0330

چه میشه کرد…به هر حال مرسی.

0 ❤️

537935
2016-04-19 23:10:57 +0430 +0430

اگه ناخاسته دادی یعنی باحالی وخوشگل مشگل,به منم بده

0 ❤️