سرباز و دختر چادری

1393/03/27

سرباز بودم اونم تقريبا كارش وابسته بود چادری قيافه اش زيبا نبود بدم نبود
باهام گرم ميكرفت وقتي هم كلام ميشديم خيلي جراغ سبز بود ولي اوايل خب برا سرباز يكم سخته بخواد ريسك كنه
يه روز اتفاقي وقتي مرخصي شهر كرفته بودم دم در ديدمش كارش تموم شده بود همراه شديم و خلاصه با شيطونياي خاص خودش كه بهم حسابي حال ميداد حرف زدنش كفت منو ميرسونه و من بهش كفتم كه جاي خاصي نميرم و ميرم يكم بكردم اونم كفت منم كاري ندارم اكه مزاحم نيستم ميتوني به كافي شاب دعوتم كني
خيلي زود باهم دوست شديم و شماره و اس و جك سكسي كذشت تا يه روز بهم اس داد امروز ميتوني مرخصي بكيري و اكه بخوام همشو بكم كتاب بايد بنويسم فقط دوستيمونو كفتم سكس اوايل هم عادي بود خيلي به سختي شكل كرفت
ولي اين داستان برا اين خواستم بكم كه از دختر چادری انتظار اين حالتا رو نداشتم
سكساي اولمون عين همه دوستيا و با ناز دختر و كرفتاري ولي بازم خيلي زود راه داد
اما لذت سكس و وقتي باهاش تجربه كردم كه ديكه كارمون فقط برا سكس بود يعني فقط زنك ميزد مرخصي بكير بيا خودشم ميومد دنبالم حالا يكشو براتون مينويسم
وقتي در آپارتمانو باز ميكرد ميدوييدم تو راه بله دست همو داشتيم نگام ميكرد ميخنديد اين خنده اشو دوس داشتم درو باز ميكرد ميخواستم برم تو ميومد خودشو میچسبوند يعني با عجله بريم تو تو چارچوب در خنده شروع ميشد از در كه اومديم تو اويزونم ميشد لب داغ هنوز با جادر و روپوش كش جادر دور گردن لب تو لب جشاش درشت شده اوووم اووووم لب رو لباش بود لبشو بر نميداشت درو با دس نشون ميداد كه نبستيم همينطور قدم به عقب بر ميداشتيم با باش درو مي بست همينطور به هم جسبيده بوديم لبش رو لبم بود و تو صورتش خنده شيطنت
هولم داد جسبيدم به ديوار شروع ميكرد به باز كردن دكمه ها همينطور لب رو لب با خنده اينكاراشم با حرص و عجله انجام ميداد جادر مغنه روبوش اينا رو با عجله در مياورد برت ميكرد هر وقت فقط لازم بود لبمون جدا ميشد اينكارمون جوري بود اكه انكار بايد لبمون به هم جسبيده باشه لباسمونو در بياريم بعضي وقتا كركر خنده بود لباسارو كه برت ميكرديم ميخورد به جيزي ميشكست يا ميريخت همين دم در لباسمون درمياورديم همه رو لخت مادرزاد ميبريد بغلم ميبردمش سمت كانابه يه بار تو مسير كه بله داشت جلوم متوجه نبودم با هم افتاديم بجاي اخ و اوخ خنده همنجور اومد روم لب داغ كوسشو ميماليد بهم و نميدونم ججوري صداي اه كشيدنشو بنويسم جون دندونشو ميزاشت رو هم نفسشو ميكشيد داخل خودتون صداشو بنويسين
:d
انقد قشنك و حرفه اي سكس ميكرد كه فراموشم نميشه هر لحظه اش مخصوصا خنده هاش هميشه تو كوشمه
وقتي كه ساك ميزد با اشتياق تمام با ساك زدن خودش حال ميكرد ازش برسيدم اخه جقد سكس باهال ميكني ميكفت عاشق فيلم سكسي
البته اين حرفامون تو تلفنامون بودا تو سكس فقط سكس بود
اون روز كه افتاديم اول اومد روم لب داغ خودشم ميماليد بهم لخت لخت بوديم منم به بشتش دس ميكشيدم از روم بلند شد شروع كرد ساك زدن جه ساكي ميزد انصافا ساك خيس همه جا رو حسابي با حوصله بعد دسمو كرفت باشم ساك ميزد بعد دهنشو باز كرد كونمو با انكشتاش فشار ميداد كه فشار بدم تو حلقش وقتي فشار ميدادم اوووف سر خورد رفت تو كلوش با عوق كشيد بيرون دوباره جشاش ميخواد بياد بيرون وقتي ميرفت تو حلقش ولي عجيب حشري بود
رو زانو بود بايه دستش به كونم علامت ميداد كه فشار بدم كمر بزنم با اون دستش كوسشو ميماليد كوسش به شالاب شلوب ميوفتاد و انقده اينكارو ميكرد تا همونجا خودش دراز ميكشيد رو زمين هميشه كوسش تميز تميز بود وقتي خسته رو زمين ميوفتاد نوبت من بود يه حال اساسي بهش بدم ميرفتم روش از رو موهاش ميبوسيدم بيشوني جشماش لب داغ زير كردنشو خيس ميخوردم ميرفتم زير كوشش بهش ميكفتم حرف نداري سرمو به خودش فشار ميداد كوششو خيس ميخوردم زبونمو تو كوشش ميجرخوندم كاهي وقتا نرميه كوششو كاز ميكرفتم
اه و اوف ميكرد كه بدجوري دوس داشتم اون هم همش با كوسش بازي ميكرد هي دستشو كنار ميزدم اما تا مشغول ميشدم دسش رو كوسش بود با يه دستم موهامو بدنمو دس ميكشيد و اه و اوف ميكرد بيشتر اون حالتي كه بالا كفتم لذتشو نشون ميداد
تمام تنشو ميخوردم دستشو بالا ميدادم زير بغلشو ميليسيدم هميشه تميز بودا هيجوقت نشد موقع سكس بغير عطر خوش تنش يخورده بوي عرق داشته باشه بدنش هميشه تميز بود فك كنم قبلش حموم و دسشويي ميرفت ازش برسيدم جطور هميشه كونش تميزه تميزه كفت با اب كرم خوب ميشوره نرم كه شد شيلنكو ميكيره توشم تميز شه از داستان خارج شدم
سينه هاشو شكمشو دور نافشو ميبوسيدم و جاهاي رو كه زبون خيس و تمركز لازم بود روش زوم ميكردم .
كوسش توبول بود فكرشو نميكردي دختر به اين ظريفي اين جيز توبولو لاباش داشته باشه
كوسشو ميبوسيدم سرمو فشار ميداد ولي رونشو ميبوسيدم با بوساي ريز ميومدم سمت انكشتاش وقتي زبونمو لاي انكشتاش ميجرخوندم اون باشو تو هوا بدجور تكون ميداد انكار ارضا بشه داد ميزد باشو يكم ميكشيد جوري كه من ادامه بدم ولش نكنم بعد اون با اينجا نميزاشتم به كوسش دس بزنه ميترسيدم ارضا بشه همش دسشو دور ميكردم كه ميكفت بجسب بهم كيرمو ميزاشتم رو كوسش كيرمو به خودش ميماليد زياد ميرفت تو حس ولش ميكردم
شروع ميكردم به خوردن كوسش ولي زياد طول نميكشيد كه ارضا ميشد و داد داد داد با يه هيجان وحشتناك و تكونهاي شديد ارضا ميشد وقتي ميخواست ارضا شه سرمو فشار ميداد كمرشو از زمين راست ميكرد كمراي ريز ميزد و داد ميزد وقتي ارضا ميشد ديكه جون تو تنش نبود صورتش سرخ سرخ ميشد جشاشو ميبست و بيحال كف اتاق دراز ميكشيد منم ميرفتم دسشوي صورت و دهنمو ميشستم تا حالش جا بياد و سانس دو شروع بشه
قبل سربازي با يكي دوست بودم اون زنه طلاق كرفته بود باهاش سكس از جلو داشتم و با همونم جوري شده بودم كه بتونم تو سكس زود ارضا نشم اوايل زود ارضا ميشدم وقتي بازنه دوست بودم ولي نه خيلي زود ولي با زنه اونقد خوب شدم كه تا نميخواستم ارضا نميشدم ياد كرفته بودم تند و كند كمر بزنم تا وقتي طرفم ارضا شه بعد من ارضا شم
بكذريم وقتي از دسشويي ميومدم هم دوباره بخور بخور و يه سكس توب از عقب كه فوق العاده بود فوق العاده اخ و اوخ جيه اروم واي مردم از اين حرفا نبود فقط حال ميكرد انصافا يكم اولشو ميكفت فقط با حوصله اكرم يكم دردش ميكرفت ميكفت بخواب خودش مينشست روش خسته كه ميش از بالا بايين كردن ميخوابيد من شروع ميكردم كمر زدن انصافا ديكه هيشكي اون نشد
سينه هاي مخروطيش هيكل فوق العاده ظريف سكس وحشتناك واقعا زيبا سكس ميكرد يادش بخير
ببخشيد با عجله تمومش كردم با كوشي نوشتم دهنم اسفالت شد دوس نداشتم قسمتي باشه خواستم تمومش كنم حروفمم عربيه
راستي داستان بودا داستان داستان
نويسنده هم نيستم لطفا غلط املايي ويرايش اينا رو هم ناديده بكيريد بيكار بودم خواستم امتحان كنم ولي انكشتام سر شد
رو هم رفته ببخشيد و مرسي كه وقت كذاشتيد
اولين بار بود

نوشته: سجاد


👍 0
👎 0
57514 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

422746
2014-06-17 03:44:21 +0430 +0430
NA

ای تخمی.ریدم تو نوشتنت کس کش.وقتی داشتی مینوشتی لااقل اون دستت رو از رو کیرت برمیداشتی

0 ❤️

422748
2014-06-17 04:18:43 +0430 +0430
NA

احسان هات با چهره ای دقیقاً این گونه “:|” میفرماید:

نظر خاصی ندارم. . روزنامه وار اومدم پایین. بد نبود. چیز خاصیم نبود. … نمیدونم…بین واقعیت و استجلاق بود…

ظاهراً با “گ” رابطه ی خوبی نداری :D

0 ❤️

422749
2014-06-17 06:16:28 +0430 +0430
NA

کیرم تو هفتا سوراخت با این نوشتنت…سربازمون این باشه خدا به داد بقیه برسه

0 ❤️

422750
2014-06-17 06:30:55 +0430 +0430
NA

تخمی تر از تخمدان …

0 ❤️

422751
2014-06-17 08:07:06 +0430 +0430
NA

احسان جان تو نظر ندی نمیمیریا …درضمن سجاد ریدی با این نوشتنت نه نه ببخشید ریدن خیلی از نوشته ی تو بهتره

0 ❤️

422752
2014-06-17 13:32:35 +0430 +0430
NA

حالم بهم خورد! فقط دو خط اول رو خوندم/// مسخره با اون نوشتنت…

0 ❤️

422753
2014-06-17 14:30:17 +0430 +0430
NA

faghar do khat khondam

0 ❤️

422754
2014-06-17 16:13:05 +0430 +0430
NA

انقدری که من از این احسان هات مجلوق بدم میاد ازین کونیای مستجلق پارک دانشجو بدم نمیاد… دیوس کامنت نذار … احسان هات با توام…

0 ❤️

422755
2014-06-17 18:07:00 +0430 +0430
NA

gayidi maro ba ehsanat aaaahhhhh

0 ❤️

422756
2014-06-17 18:29:28 +0430 +0430
NA

من که از اون جایی که وارد آپارتمان شدی به بعد نتونستم ادامه بدم…آخه این چه طرز نوشتنه؟

احسان جان کارت بیسته داداش ادامه بده…

دیوس=دیوث؟

0 ❤️

422757
2014-06-17 19:42:29 +0430 +0430
NA

Kheili bad bod.ridam to mokhet
kos dast.

0 ❤️

422758
2014-06-18 00:31:35 +0430 +0430
NA

بدنبود اولین بار دارم میام

0 ❤️

422759
2014-06-19 01:19:41 +0430 +0430
NA

منم کامنت احسان هات رو ميبينم عنم ميگيره

0 ❤️

422760
2014-06-19 05:55:15 +0430 +0430
NA

خط اولشو 20 بار خوندم ولی باز نگرفتم یعنی چی؟
فگر کنم ویرگول یا نقطه هم بنده های خدا هستن. اگه بندازیشون وسط جمله هات بد نیست.
همینجوری پرت کن

0 ❤️

422762
2014-07-11 16:41:28 +0430 +0430

اصلا با نگارشت حال نکردم فقط یه پاراگراف خوندم

0 ❤️