سـکـس فـامـیـلـی یـک مـجـلـوق

1393/10/14

با عرض سلام ، خسته نباشید و خدا قوت به همه ی فحاشانِ گل که توی همه ی داستانها ، همیشه با نظراتتون خواهر نویسنده مجـلـوق و داستانشون رو میگایین . گفتم مجـلـوق ، جا داره از همین جا سلامی طول کنم حواله ی تمام مَجـلـوقـانِ جـالـقِ جَـلَـقُ الجَـلاقـینی که همیشه ترشحات مغز پریودیشون رو که بطور 7/24 سوژه جـلـقشونه ، به اسم داستان و خاطره میگن و هی با افتخار آمار بازدید رو نگاه میکنن و هی میجـلـقـن . من جَـلاقِ جَـلاق زاده 15 ساله (برخلاف بقیه اسمم واقـعـیـه) که همیشه جـلـق میزنم . خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم واسه همین امروزه و مربوط میشه به سکس با زنها و دخترای فامیلمون (برخلاف بقیه داستانم واقعیه). راستش پدر بزرگام باهم داداش بودن که با دوتا خواهر ازدواج کردن در نتیجه کل فامیل پدری و مادری با همدیگه نسبت دارن . همه ی زنها و دخترای فامیل ، فِیسا ؟ هَیفا وَهبی و سِلِنا گومِز و اَدِلِ و کلاً هرچی خوشگله جلوشون لُنگ میندازن و هیکلاشون همه کس خوار جنیفر لوپز و الکسیس تگزاس . اوف ساک میزنن در حد قبض روح ، توی ساک زدن رکورد گینس دارن . قیافه ی خودم که تام کروز و براد پیت و دی کاپریو رو میکنه تو کونش . هیکلم آ آ (آرنولد گه بخوره) شیکم سیکس پک ، بازوها قله دماوند ، خوش تیپ ، خوش صحبت ، جذاب ، سکسی و بکن خطرناک و خفنناکی هستم . اوف از کیرم نپرس که همه کسا داغونشن ، با لبات بازی میکنه و باهات حرف میزنه . خوشرنگ ، خوشمزه و دراز و کلفت . امروز فامیلی رفتیم باغمون که کاخ سفید ؟ یک چهارم این باغ هم نمیشد . همه چیز مهیا . بعد از ناهار که بره بریون ، مرغ شکم پر ، خاویار ، بوقلمون و … بود ، بلند شدم حولمو برداشتم و مایو هم پوشیدم و مثه کُـره الاغ کدخدا ، یورتمه میرفتم سمت استخر . از جلوشون که رد شدم زیر چشمی نگاهشون کردم و دیدم همه لباشون رو دارن گاز میگیرن ، با یه دست سینه و دست دیگه کساشون رو میمالن و نگام میکنن . یه استخر المپیکی داریم . رفتم رو دایو 7 متری و چنان شیرجه ای زدم که تموم دلفینا سه بار ارضاء شدن و زیرآبی ، دوازده – سیزده بار طول استخر رو شنا کردم . اومدم رو آب دیدم یا اصحاب جَـلَـق ، همه ماده ها لخت دور استخر واستادن . اومدم بیرون و رفتم جلوی مامی جونم واستادم و شروع کرد به ساک زدن یه دستم رو سینه های عمم و یه دستم تو کس خالم . مامی پاشد و آبجی نشست جاش و یکم که ساک زد گفتم بسه و رو به همشون گفتم همگی کنارِ همدیگه قنبلا رو بدین بالا و سگی بشینین . جوووووووون چی میدیدم ، بیست و هفتا کس و کون نامبر وان ، از همون سر خط شروع کردم عین یه ســگِ مستِ تشنه ، (ببین ، قشنگ توجه کن ، ســگِ مــســتِ تــشــنه) سر زبون رو میذاشتم زیر شکمشون و به همراه موها ، پیشونی ، بینی ، لب ، چونه و گردن یه لـیـس آبدار از کسشون تا پشت کمرشون میزدم که هنوز زبونم رو برنداشته بودم با یه جیغ شروع میکردن لرزیدن و ارضاء میشدن . با بیست و دو لیس ، بیست و هفتاشون رو ارضاء کردم (5 نفرشون وقتی داشتم واسه نفر کناریشون میلیسیدم ، از لذت دیدن صحنه ی لیسیدنم ارضاء شدن) . بعد از 10 دقیقه که سرحال شدن توی همون حالت از همون سر خط شروع کردم به کردن ، اول سه چهار بار کیرم رو میمالیدم لای کسش و میزدم رو چوچولش که کیرم لیزِ لیزِ لیز میشد . کلاهک هسته ای رو (اِ ببخشین) کلاهک کیرم رو میذاشتم در کسشون ، خم میشدم رو کمرشون و دستا رو میرسوندم به سینه ها و (عین یه گربه که پس کله بچش رو میگیره) پشت گردن رو گرفتم و یکدفعه نان استاپ 70 تا تلمبه یِ وحشیِ کسِ خریِ دارکوبی زدم تو کسشون که با یه جیغ 400 دسی بلی بیهوش میشدن (بعداً که ازشون پرسیدم ، گفتن از شدت لذت اورگاسم بیهوش شدن) اولی که بیهوش شد پریدم بعدی ، بعدی ، بعدی ، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی و بعدی (راستی اینم بگم که من تا وقتی خودم نخوام آبم نمیاد ، شیرِ تخلیش دست خودمه) 27تاشون که ارضا شدن برگشتم از اول و در همون حالت گذاشتم تو کونشون ، از همون سر خط شروع کردم نان استاپ 70 تا تلمبه یِ وحشیِ کسِ خریِ دارکوبی زدم تو کونشون که با یه جیغ 400 دسی بلی بیهوش میشدن (بعداً که ازشون پرسیدم ، گفتن از شدت لذت اورگاسم بیهوش شدن) اولی که بیهوش شد پریدم بعدی ، بعدی ، بعدی ، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی، بعدی ، بعدی و آخرین نفر. بعدش کیرم رو کشیدم بیرون و عین کُـره الاغ کدخدا ، یورتمه رفتم رو دایو 7 متری و رو به استخر (که الان شبیه یه ظرف آب بود که 27 تا هلو توش بودن) آبم رو (مثِ این تانکرهای آبرسانی شهرداری که به گلکاری وسط خیابون آب میدن) پاشیدم روشون . داشتم بارش آبم رو روی صورتها و سینه های با دست جفت شده نگاه میکردم که یدفعه با یه سوزش کیریِ عجیب درِ سولاخیِ کونم از خواب پاشدم و دیدم یا اصحابِ جَـلَـق تمام 27 پسر و مردای فامیل ، لخت ، همه کیرا هم شـَـــــــــــــق ! تو صفِ کردن من وایسادن ! . نگو که همه ی این کسشرایی رو که داشتم میگفتم ، توی خواب بلند بلند تعریف میکردم . خلاصه کونتون رو درد نیارم ، اونروز 27 نفر ، هر نفر7 بار از هر سه سولاخ ، هر سولاخی نان استاپ 70 تا تلمبه یِ وحشیِ کسِ خریِ دارکوبی ما رو گاییدن . هوی مجلوق ، داستان رو خوندین ؟ دیدین چقدر تابلوئه که دروغه ؟ خب جـاکـشِ دیـوثِ جَـغـی ، وقتی مینویسی و میذاری واسه چاپ ؟ ما اینجوری میبینیم . دَیــــــــــــــــــوثـــــــــــــــِ جَـــــــغـــــــی نـَـــنـِـــویــــــس . راستی جناب آقای جـاکـشِ دیـوثِ جَـغـی وقتی تایپ میکنی جَـغ نزن تا غلطای املاییت ، به اعصاب خواننده تجاوز نکنه . و در آخر اینکه کاش بابات اونشب خواب میفتاد تا کائنات ، با تویِ جـاکـشِ دیـوثِ جَـغـی آشنا نمیشد .

نوشته: Naseria


👍 0
👎 0
72765 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

449471
2015-01-04 15:50:33 +0330 +0330

:)))) عالی بود

0 ❤️

449472
2015-01-04 16:14:10 +0330 +0330
NA

عالی =))

0 ❤️

449473
2015-01-04 16:17:54 +0330 +0330
NA

طنزت در نوع خودش عالی بود به‌خصوص که دردِ مخِ خیلی از ما بود! فقط چون دیدم برای رسوندن معانیِ درستِ جملات از علائمِ نگارشی هم استفاده می‌کنی ی سری یادآوری خدمتت عرض می‌کنم:
_ در زبان نگاره‌ی جدید “ها” منفصل نوشته میشه.
_ بهتر مابین قیدها و حروف ربط و اسم یا فعل متصل به اون از نیم‌فاصله(ctrl+shift+2) استفاده بشه.
باقیشم حوصله ندارم بگم (میرم که به کارِ مقدسِ خودارضائیم برسم) که مطمئنا خودت بهشون اشراف داری…
راستی منتظر بعدیش هستم!

1 ❤️

449474
2015-01-04 19:59:08 +0330 +0330
NA

باوجودیکه ازسطراولش فهمیدم کس وشعری بیش نیس،ولی تاآخرخوندم وخیلی خندیدم.دمت گرم.طنز باحالی بود.آی کسکشای جقی باشماهابود که اینقد وقت گرانبهای دوستان شهوان رو بادروغاتون تلف نکنید…آ

0 ❤️

449475
2015-01-04 20:13:13 +0330 +0330
NA

جالب بود خندیدم

0 ❤️

449476
2015-01-05 00:46:20 +0330 +0330

خوب بود… برای رفع تنوع!! ولی برای اینکه قسر در نری کیرم تو دماغ جفت پدربزرگات :)

2 ❤️

449477
2015-01-05 01:24:05 +0330 +0330
NA

عالی بود کلی خندیدممممممم :)))

1 ❤️

449479
2015-01-05 01:40:34 +0330 +0330
NA

توی این مدتی که میام شهوانی این اولین داستانیه که میخونم و واقعا باهاش حال کردم دمت گرم واقعا دمت گرم بازم بنویس

0 ❤️

449482
2015-01-05 05:00:07 +0330 +0330
NA

افرین

لت وپار

0 ❤️

449483
2015-01-05 05:59:36 +0330 +0330

عالی بود…
حال کردیم ســگِ مستِ تشنه عزیز…
بازم بنویس.

1 ❤️

449484
2015-01-05 06:30:48 +0330 +0330
NA

کیرم تو کونت با این داستان نوشتن کس کش

0 ❤️

449485
2015-01-05 06:55:13 +0330 +0330
NA

Damet garm kheyli khob bod khkjkjkh

1 ❤️

449486
2015-01-05 07:45:34 +0330 +0330
NA

دمت گرم
ولی واسه خالی نبودن عریضه کیر تو کل فامیلتون

0 ❤️

449487
2015-01-05 10:36:07 +0330 +0330

خوب بووووووووووووووووود

0 ❤️

449488
2015-01-05 14:04:02 +0330 +0330

ایول به کسی که تورا زائیده ایول به زیبا بود ارواح کس مادر بزرگ گرامتان

0 ❤️

449489
2015-01-22 02:52:58 +0330 +0330
NA

خواهش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها