سفر به ترکیه با زنم

1391/12/18

تابستون سال 90 بود . این اولین سفرمون به یک کشور خارجی بود . بعد از تحقیق در مورد کشور ترکیه و پرسو جو از دوستان و آشنایان قرار شد که با هواپیما بریم استانبول . خیلی دلشوره داشتم . سارا هم از اینکه میخواست تجربه ای تازه داشته باشه خوشحال بود . بالاخره لحظه موعود فرا رسید و ما ساعت 12 شب رفتیم فرودگاه امام بعد از انجام مراحل گمرکی و گرفتن ارز دولتی ساعت 5 صبح سوار هواپیما شدیم. بعد از خوشامد گویی و غیره هواپیما از زمین بلند شد .کنار سارا 1 زن و مرد هم سن خودمون نشسته بودن و باهم شوخی میکردن میشد از حرفاشون فهمید که اولین بارشون نیست که میرن ترکیه . سارا به من گفت : علی فکر کنم اینا خیلی واردن بذار باهاشون سر حرفو باز کنم. گفتم باشه ولی بازم نمیشه به حرفاشون اطمینان کرد .بعد از پذیرایی مهماندار کم کم سارا شروع کرد صحبت کردن با اونا . دختره خیلی با ناز و ادا حرف میزد و خیلی وارد بود . سارا در مورد هتل و مراکز خرید و رستورانو غیره سوال کرد و پسره هم یواش یواش وارد صحبت شد و راهنمایی میکرد . اونا میخواستن برن هتل بلک برد و تمام راهنمایی ها رو گفتن.که تاکسی گرونه و غیره. با توجه به اینکه 3 ساعت و نیم با هواپیما از تهران تا استانبول زمان میبره و ترکیه 1ساعت و نیم از کشور ما عقب تره ما ساعت هشت و نیم به وقت خودمان و هفت صبح به وقت ترکیه وارد فرودگاه آتاترک شدیم .بعد از ورود به سالن ترانزیت دیدم اون زن و مرد که کنار سارا نشسته بودن دارن میرن سمت فری شاپ منم به سارا گفتم بیا بریم ببینیم چی میشه . چشمتون روز بد نبینه و دلتون نخواد از درو دیوار اونجا مشروب بود که میریخت .من اهل مشروب هستم و لی خیلی بخاطره اینکه تو ایران تقلبی زیاده نمیخورم ولی اونجا دل و زدم به دریا و رفتم سمت ویسکی ها دیدم پسره فهمیده که ما ناشی هستیم اومدو خودشو معرفی کرد .سلام مجید هستم میتونم کمکتون کنم منم از خداخواسته قبول کردم و گفتم منم علی هستم.مجید همسرشو صدا کرد سمیرا بیا اینجا .سمیرا اومدو سارا خودشو معرفی کردواز اینجا تازه داستان شروع میشه.
نفری 1 شیشه مشروب(باهرپاسپورت1شیشه) از همه نوعش ویسکی گرفته تا ودکا وبرای خانوما شامپاین خرید کردیمو تازه یاد ساکامون اوفتادیم رفتیم اونارو هم برداشتیمو بعد از کلی عطر و ادکلن زدن تو قسمت آرایشی از فرودگاه اومدیم بیرون. تا اومدم از مجید سوال کنم اون زودتر اومد جلو گفت ما میریم هتل بلک برد شما جای خاصی در نظر دارین که سارا گفت نه اگه مزاحم نیستیم ماهم بیایم .سمیرا خندیدو با عشوه گفت اوکی فقط از الان همه چیز دنگی دونگی .خدا خیرش بده ماکه رومون نمیشد مجید تاکسی گرفتو سوار شدیم . مجید جلو نشست و سارا کنار شیشه و منم وسط سمیراهم خیلی راحت کنار من از تو شهر که میرفتیم مجید معرفی میکرد که حتما اینجا هم میایم و غیره…
بالاخره به هتل رسیدیم .رزروشن مجیدو میشناخت . مجید گفت 2 اتاق خوب برامون در نظر بگیره که رزروشن به ترکی به مجید گفت 1 سوئت 2 خوابه دارم کمی گرون تره ولی بزرگه در ضمن اتاق ها هر کدام درب جدا با کلید دارن وهرکدام با سرویس بهداشتی مجزا . مجید اینو به ما گفت تا من و سارا خواستیم باهم مشورت کنیم سمیرا اومد وسط حرفمونو گفت خیلی باحاله .من و سارا به هم نگاه کردیمو گفتیم باشه . درب سویت که باز شد وارد کفش کن شدیمو بعد حال بزرگ تمام مبله و 1 ال سی دی بزرگ که 2 تا اتاق مجزا درونش بود. کمی استراحت کردیمو بعد از 1 دوش که خیلی حال داد اومدم بیرون . در حال لباس پوشیدن بودم که سارا اومد 1 لب خیلی باحا دادو داشتیم میرفتیم تو حالو حول که سمیرا در زد .بچه ها زود باشین تا نیم ساعت دیگه باید بریم صبحونه بخوریم .تا تموم نشده .من و سارا هم زود حاضر شدیم تا درو باز کردم دیدم سمیرا 180 درجه عوض شده . 1 تاپ تنگ که حتی سوتین هم نپوشیده بود وقتی راه میرفت سینه هاش تکون میخورد و 1 شلوارک صورتی و آرایش غلیظ .کمی آب دهنمو قورت دادمو تو دلم گفتم خدا بخیر کنه . از سمیرا سراغ مجید و گرفتم که گفت اون رفته پایین تو رستورانه . سوار آسانسور که شدیم عکسای استخر هتل و زده بودن که سمیرا گفت حتما باید استخرو سونای هتل و امتحان کنید جوری ماساژتون میدن که حالشو میبرین من گفتم ماساژورش مرده یا زن با تمسخر گفت چی دوست داری اینجا که ایران نیست . بعد از خوردن صبحانه اومدیم تو لابی نشستیم که برنامه ریزی کنیم کجا بریم .قرار شد بریم آکواریوم . حدودای ساعت 7 عصر بود که برگشتیم هتل و مجید گفت موافقین بریم خود سازی . سارا چپ چپ به من نگاه کردو مجید هم متوجه شد سمیرا با خنده و ناز گفت بریم 1 پیک بزنیم شنگول شیم
رفتیم بالا هر کدوم رفتیم سمت اتاق لباس راحتی پوشیدم سارا هم 1 بلوز آستین دارو 1 شلوار راحتی پوشید و اومد گفت علی این تیپم خوبه 1 نگاهی کردمو با لبخند گفتم مثل داهاتیا شدیم نه .سارا با لحن ناراحت گفت وا علی نکنه میخوای با شورت و سوتین بیام باهاتون مشروب بخورم .منمن کردم و گفتم نه عزیزم ولی 1 ذره لباساتو باز تر کن آخه سمیرا رو نگاه کن بابا ما که همیشه نمیتونیم بیایم خارج حالا که اومدیم بیا حالشو ببریم. اینو گفتمو رفتم بیرون تو حال نشستم . دیدم مجید داره کانالای ماهواره رو بالا پایین میکنه تا منو دید جابجا شدو گفت خوش میگذره .منم سری تکون دادمو گفتم ای تا الآن که خوب بوده . مجید رو به من کردو گفت علی راحت نیستی فکرکنم موذبی . گفتم نه بابا مجید جون این چه حرفیه .مجید گفت هرچی دلتنگت میخواد به خودم بگو .منم خندیدمو گفتم چشم .مجید گفت حالا ناقلا چی دلت میخواد .گفتم نمیدونم تو واردی زیاد میای فرنگ.
تواین حرفا بودیم که سمیرا اومد بیرونو با همون تیپ اروپایی و روژلب قرمز تند لپ مجیدو گرفت و گفت پس چیشد میکده هنوز باز نشده مجیدم با شوخی به سمیرا گفت نکنه از الان میخوای مست کنی و شنگول شی . سمیرا گفت وا مجید مگه من مست میشم .مجید گفت نه زیاد .کمکم داشت حرفشون میشد سمیرا گفت مجید؟ کی تاحالا دیدی من مست کنم ؟ مجید گفت 1 ماه پیش یادته خونه ی فهیمه و آرش کم مونده بود تموم لباساتو در بیاری. سمیرا با خنده گفت خوب مشروبش خوب بود خونشونم گرم بود منم فقط بلوزمو در آوردم با سوتین بودم این کجاش اشکال داره چرا خودتو نمیگی شلوارک پات بود تازه فاقش پاره بود اون دمودستگاهتم معلوم بود فهیمه هم مسخرت میکرد
اینا داشتن یواش یواش تمام پته هاشونو بیرون میریختن منم شانس آوردم که سارا هنوز تو اتاق بود تو این فکرا بودم که در باز شدو سارا اومد بیرون . تا اونو دیدم خشکم زد با تته پته گفتم سارا… اون با شلوارک و 1 بلوز آستین حلقه ای اومد وقتی دستاشو بالا پایین میکرد میشد ممه هاشو دید اگه میخواست دولا بشه ی چیزی از رو میز برداره همه دمو دستگاهش میریخت بیرون
سلام کردو اومد کنارم نشست . سمیرا با متلک گفت به به آب و هوای استانبول ساخته نه البته من وقتی میام اینج دوست دارم روی این ترکا رو کم کنم . مجید گفت چجوری مثلا ؟ سمیرا هم که لباسش از لباس سارا باز تر بود گفت میخوای ببینی؟
مجید هم که میدونست زنش چی میخواد بگه داشت حرفو عوض میکرد که سمیرا دست بردار نبود . گفت زنگ بزن 1 چیزی بیارن بالا .مجید گفت که چی بشه ؟سمیرا گفت تو که میدونی از من برمیاد .ایندفعه مجید لجبازی کرد وگفت نکنه میخوای لخت بشی جلو خدمت کاره .من و سارا به هم نگاه کردیمو تو دلم گفتم اینا نخورده مستن. سارا میخواست بلند بشه که سمیرا دست اونو گرفت و گفت کج؟ نباید جلو این آقایون کم بیاری بشین عزیزم . سارا که میخواست بلند بشه کمی دولا میشه و دیدم مجید بد جوری زول زده به سارا چون روبروی سارا بود احتمالا داشت سینه هاشو نگاه میکرد ولی سمیرا نذاشت بره گفت نه عزیزم لخت نمیشم شوخیه .
سمیرا جوراب شلواری نازک مشکی تنش کرده بود که روی اون 1 دامن کوتاه بود وقتی نشسته بود 1 بار اتفاقی چشمم خورد به لای پاش که فکر کنم شورتم نپوشیده بود . ولی زود تابلو نشه دیگه سعی کردم نگاه نکنم.
مجید بلند شد و به من گفت چجوری میخوری منم گفتم فرقی نداره هرجوری که راحتی منم همون جور به سارا نگاه کردو گفت سارا خانوم ؟ سارا حواسش نبود فکر کنم فکرش درگیر اینا بود که چجور آدمایین . دوباره بلندترتکرارکرد سارا خانوم؟ سارا یک دفعه من من کردو من گفتم ساراهم مثل من میخوره . سارا نگاه کرد به منو منم لبخندی زدمو 1 چشمک نصارش کردم . اومد یواش در گوشم گفت که من زیاد نمیخورم . منم گفتم هر چقدر میتونی بخور اصراری نیست . سمیرا بلند بلند گفت درگوشی نداریما اینجا هر کاری داری باید بلند بگی البته با شوخی اینو گفت . سارا هم کمی کم رو و خجالتی صورتش گل انداخت .من مونده بودم که این دختر اینقدر خجالتی چجوری این تیپ و زده بماند.سمیرا که خیلی پرو و راحت بود به مجید گفت عزیزم بعد از اینکه خوردیم بریم استخر و ماساژ ؟ مجید گفت من که میدونم تو مست کنی جرثقیل هم نمیتونه تورو برداره . سمیرا با نازو عشوه گفت نه والا سارا اینا هم میان . تفلکی سارا رنگش پرید تا اومدم بگم نه ممنون مجید چشمک زدو گفت بیخیال .
پیک اول و زدیم و با تنقلاتی که از سوپر خریده بودیم خوردیمو مجید 1 آهنگ ترکی از کانالا پیداکردو شروع کرد به قر دادن . پیک دوم و سوم و که خوردیم دیگه همه گرم شدیم رفتیم وسط رقصیدیم من حواسم به سارا بود ولی به اونم داشت خوش میگذشت آهنگ تموم شدو نشستیم پیک چهارم و زدیم بالا سارا به من گفت که این برای من دیگه آخریشه . سمیرا با لحن مسخره آمیز به سارا گفت یعنی همین قدر میخوری این که چیزی نیست .سارا مونده بود چی بگه گفت 1 دونه دیگه جادارم . مجید گفت راحت باشین فوقش حالت بد میشه اینجا هم که همه آزادن . من گفتم نه بذار هر چقدر میتونه راحت باشه
پیک آخرو برای سارا پر تر ریخت تو حال خودمون بودیمو شیطنت های سمیرا شروع شد کم کم داشت با انگشت مجیدو قلقلک میداد شوخی سکسی میکرد .
همه مست مست بودیم که دیدم سمیرا و مجید دارن لب بازی میکنن . سارا هم معلوم بود مسته با خنده اون دوتارو نشون میداد سمیرا به سارا گفت مگه چیه شما هم حالشو ببرین تازه اگه حال نکنی با شوهرت یکی دیگه میاد حال میکنه باهاش (منظورش خودش بود)
سارا هم داشت یواش یواش از دیدن عشق بازی اون دوتا تحت تاثیر قرار میگرفت .وقتی که فیلم سوپر نگاه میکنیم باهم سارا زود تر شروع میکنه اول خودشو میخارونه بعد دستشو میبره تو شرتش حالا اینا داشتن جلوی ما فیلم سوپر بازی میکردن البته دست خودشونم نبود بد جوری رفته بودن تو کف هم
دیدم سارا ینمه حالش عوض شده و تنش و میخارونه فهمیدم که بدش نیومده . خود منم خیلی دوست داشتم فیلم سوپر بصورت زنده نگاه کنم
منو سارا هم لب تو لب شدیم داشتیم حال میکردیم که دیدم سمیرا داره برای مجید ساک میزنه . مجید هم ولو شده روی مبل شلوارشم تا نصفه اومده پایین و سمیرا خانوم داره قورت میده کیر آقا رو . فکر کتم کیر مجید هم خیلی بزرگتر از کیر من بود من که دیدم خوشم اومد سارا حواسش نبود منم دستم و بردم تو سینه های سارا و اونارو میمالوندم .سارا تا کیر مجید و دید تنش لرزیدو هومی کردو چشاش داشت از حدقه میزد بیرون. منم تا دیدم سارا خوشش اومده دستشو بردم تو شرتم اونم انگار دوست داشت به کیر مجید دست بزنه کیر منو فشار میدادو اوه اوه میکرد . یواش یواش شلوار راحتی منم اومد پاین تر و کیر من تودستای سارا بود . سمیرا ینظر به کیر من کردو گفت اونارو کیرش چقدر کلفته . کیرمن کلفت بود ولی کیر مجید بلند تر بود. سمیرا خنده خنده دستشو دراز کرد و با ی آهی کیر منو لمس کردو اوف اوف کنان دست شو کشید پشتشو کرد به ما و مجیدم دامنو جوراب شلواریشو تو یک چشم به هم زدن کشید پاینو سمیراهم نشست رو کیر مجید . روبروی من و سارا . سارا داشت دیونه میشد این همه فیلم نگاه کرده ولی نه با این کیفیت
مجید داشت تلمبه میزدو صدای همه در اومده بود یکدفعه فکری زد به سرم به سارا گفتم بیا بریم رو کاناپه اونا . ساراهم بدش نیومد رفتیم سارا نشست کنار مجید منم شروع کردم شلوارک سارا رو در آوردم مجید تا دید 1 خوشکل مامانی کنارشه دستشو گذاشت روی رون سارا
من تا اینو دیدم ممه های سمیرا رو از زیر تاپ در آوردمو میمالوندم .سمیرا شروع کرده بود الفاظ بیا منو بکن . کیر کلفتا جرم بدین و این حرفا که یکدفعه سمیرا از روی کیر مجید بلند شدو اومد سراغ من . سارا هم از فرصت استفاده کردو شروع کرد ور رفتن با کیر دراز مجید
سمیرا به من گفت بیا بریم تو اتاق رو تخت جرم بده که تلو تلو باهم رفتیم تو اتاق اونا. همین که درو بست منو هل داد رو تخت و افتاد روم شروع کرد به مک زدن لبم . منم دست انداختم لای کونش و اونم فحش میداد به منو میگف کونی بکن دیگه . جرم بده گایدمت و این حرفا
نوک کیرمو گذاشتم روی کسش و نفسی تازه کردمو فرستادم تو تنها چیزی که یادم میاد چون زیاد خورده بودیم در اثر زیاد تلمبه زدن فردا صبحش کیرم سرخ شده بود . اینقدر به من حال داد که تا حالا اینجوری به ارگاسم نرسیده بودم . وقتی من با سارا سکس دارم اول اون باید ارضاء بشه بعد من بکنمش فکر کنم با مجید هم همین کارو کرده یعنی من باید بخوابم کیرم هم رو به آسمون بعد سارا انگار که کیر داره خودشو میندازه رو من و نوک کیر منو گیر میده رو چوچولش و انقدر بالا پاین میره که آبش میاد تازه وقتی داره آبش میاد انگار داره کیر منو مک میزنه با چوچولش . همینکه حال کرد میذاره من بکونمش احتمالا با مجید همین کارو کرده .
سمیرا چنان آخ و اوخ میکرد که فکر کنم از کیرم لذت تمام برده
همین که چشمام و از خواب باز کردم دیدم سمیرا لخت مادرزاد منم همینطور روی تخت تا صبح خوابیدیم
رفتم بیرون دیدم تو حال کسی نیست فهمیدم که سارا و مجید هم رفتن تو اتاق خواب درو باز کردم دیدم اوناهم بهشون خوش گذشته
بعد از 5 روزی که تو ترکیه هر شب کارمون سکس با زنامون شده بود و انواع و اقسام حالتا رو باهم تست کردیم برگشتیم ایران و هنوز که هنوزه دوست داریم بریم با 1 زن و شوهر دیگه امتحان کنیم .احتمالا سمیرا و مجید هم بار چندمشون بوده .
ممنون به امید آزادی

نوشته: علی


👍 6
👎 1
250506 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

366399
2013-03-09 00:37:14 +0330 +0330
NA

ا و ل شدم :D
زنده باد خودمان =D>

0 ❤️

366400
2013-03-09 00:45:03 +0330 +0330
NA

ajab

0 ❤️

366403
2013-03-09 02:27:53 +0330 +0330
NA

واقعا که براتون متاسفام اگه معنی آزادی بی غیرتیه همون بهتر که آزاد نیستین ایرانی جماعت بی جنبه ترین جماعته واسه خودم متاسفام که ایرانیم با همچین مردایی که زناشونو میدن یکی دیگه بعد اسمشو میزارن آزادی

0 ❤️

366405
2013-03-09 03:52:27 +0330 +0330
NA

تف به غیرتتون.کیرم تو دهنت زنتو بردی استانبول جنده اش کنی بیاری.

0 ❤️

366407
2013-03-09 06:37:53 +0330 +0330
NA

Khoob bud,
khosham umad

0 ❤️

366408
2013-03-09 08:31:26 +0330 +0330
NA

من خوشگلم البته به گفته ی دوستان اما اگه زشت ترین فردم بودم و کسی باهام سکس نمیکرد حاضر نبودم زن یکی دیگه رو بکنم… خاک بر سر بی غیرتت

سعیــ سام ــد

0 ❤️

366409
2013-03-09 09:37:37 +0330 +0330
NA

من اگہ ازدواج کنم سرمو ببرن نمیذارم دست نامحرم بھم بخورہ و اگہ دست شوھرم بہ زن دیگہ ای بخورہ سرشو میذارم رو سینش
این کسکش بازیا چہ اینا در میارن
ازدواج یعنی تعھد
تخم وفاداری ندارین گہ میخورین ازدواج میکنین.

0 ❤️

366412
2013-03-09 09:42:51 +0330 +0330
NA

من اگہ ازدواج کنم سرمو ببرن نمیذارم دست نامحرم بھم بخورہ و اگہ دست شوھرم بہ زن دیگہ ای بخورہ سرشو میذارم رو سینش
این کسکش بازیا چہ اینا در میارن
ازدواج یعنی تعھد
تخم وفاداری ندارین گہ میخورین ازدواج میکنین.

0 ❤️

366413
2013-03-09 10:24:07 +0330 +0330
NA

بابا صد دفعه گفتم نذارید من دهنم رو باز کنم !
دیوس عوضی چی فکر کردی با خودت ؟
ریدم تو هیکلت . ارزش داره بشینی انقدر وقت بذاری یه مشت دروغ بنویسی ؟ آدم علاف ضایع !!

0 ❤️

366414
2013-03-09 12:36:20 +0330 +0330
NA

بچه ها لطفا بهم احترام بذارین نظرات مخالف یا موافق رو با کلمات رکیک بهم نگین این خیلی بده

0 ❤️

366415
2013-03-09 12:49:59 +0330 +0330
NA

با لزبین عزیز کاملا موافقم
و ریدی آقا خیلی کم محترم با ایت غیرتت و شخصیتت توف به این داستان تخمیت

0 ❤️

366416
2013-03-09 13:44:15 +0330 +0330
NA

خاک تو سرت رفتی زن تو دادی 1 نفر دیگه بکنه آبروی هر چی مرد بردی. اگه این همه با حالی آدرس بده ما هم بییام سارا جونو جر بدیم

0 ❤️

366417
2013-03-09 13:56:11 +0330 +0330
NA

غیرتتو عشقه… هه

0 ❤️

366418
2013-03-09 13:58:48 +0330 +0330
NA

با تشکر از بیشتر بچه ها
باید بگم من صبح این داستانو خوندم و کلی از خجالت نویسنده در اومدم ولی ثبت نشد
الان دوباره مینویسم
با خوندن این داستان و کلا داستانای سکس ضربدر واقعا میشه فهمید که ادم چقدر میتونه پَست بشه
احمق خاک برسر پیداس با این شرایط ننتم با رفیقای بابات سکس ضربدری داشته و بی شک تو هم تخم بابات نیستی
صددرصد الانم داری با فوشای منو بچه های شهوانی فقط لذت میبری
احمق خارج نرفته اخه واسه یه ترکیه زنتو به باد دادی رفت ؟
خدایی خیلی کس کشی
هرچی از کس کشیت بگیم کمه
ولی خب زنه جندتم میخاریده
راستی سمیرا جونت نسبتی با مجید دست درازه نداشت ؟
اخه موندم چطور دستش از رو کاناپه به کیرت رسیده،تو که تا اونوقت زنتو نبرده بودی رو کاناپه که به گا بدی بره
شرمنده بچه ها

0 ❤️

366419
2013-03-09 14:08:34 +0330 +0330
NA

من تشویقت میکنم فحش هم بهت نمیدم!
به هر حال همه نمیشه رو زنشون غیرت داشته باشن!
اینطوری سیب زمینی و افراد زن جنده جایگاهی نخواهند داشت!
در کل اجمعین سر کاریم!

0 ❤️

366421
2013-03-09 14:15:18 +0330 +0330
NA

احسنت خوشم اومد از جوابت

0 ❤️

366422
2013-03-09 14:20:49 +0330 +0330
NA

به خدا نگم میسوزم ای کیرم تو اون کون خوت و زن خیالیت ای کیرم تو کوس زن خیالیت و آینده ت ای کیرم تو حلقت با ان داستان تخمیت میخوای جوونای مردمو منحرف کنیییییییییییییییییییییی کونییییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️

366423
2013-03-09 16:23:08 +0330 +0330
NA

این داستانای چرت چیه اخه؟اینجاهمه عرق خورن توداستانا.واقعاکوسشره.این اقااول ترسیده بودبعدازنشوبه حراج میزاره.واقعا خجالت بکشید

0 ❤️

366424
2013-03-09 16:45:32 +0330 +0330
NA

kheili bahal booooooooooooood

0 ❤️

366426
2013-03-10 04:37:23 +0330 +0330
NA

سلام بچه ها
ببینم صبح شده یا نه؟
من خوابم برد چه داستانی بود

0 ❤️

366427
2013-03-10 04:41:20 +0330 +0330
NA

سلام بچه ها صبح شد یا نه؟

0 ❤️

366428
2013-03-10 05:41:28 +0330 +0330
NA

خاک توسرت بیغیرتتون روی حیوونا را سفید کردین

0 ❤️

366430
2013-03-10 15:00:51 +0330 +0330
NA

خاک تو سر بی غیرتت کنم زن تو کردن هچی نگفتی والا مردم مردای قدیم.آدرس بده ما هم بیام زن تو جر بدیم میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

366431
2013-03-10 18:55:46 +0330 +0330

واقعا قهوه ی بسیار داغ ترکی بریزه اصل سر وسط نوک دول اونکسی که این ضربدری کیری رو روال کرد… بهمراه خاندان غیر اطهرش… آخه کونی یه خورده ارزش واسه زنت قائل باش… دادیش دست یارو دول دراز که چی؟… نمیدونم ما ایرانیا چرا هیچ شعور و روش عرق خوری رو بلد نیستیم!!!.. من کس وکون اروپارو جر دادم یارو آلمانی میاد تو کافه یه لیوان کاغذی آبجو میگیره 3 ساعت باش بازی میکنه آخر سرم که میره نصفش میمونه اونوقت یارو ایرانی 50 تا لیوان خرکی خالی جلوشه بازم از رو نمیره تازه پامیشه سراغ گارسن یا زن یارو اونام میگیرن چنان میکننش که هلی کوپتر میا میبرش!!!.. یه چیزی رو بدون بی درو پیکر تر ازون ترکیه خودش… یه شب مجددا مست کنی تو ترک زنتو که نمیبینی دیگه هیچ خودتم میبرن محله ی عربا نی دزفولی میندازن بت مث کیرت که عرضش بیشتر از طولشه… فقط برو شکر کن که سالم برگشتید!!!.. گردن کلفتاش تو ترک شول دادن رفتن بگا…

0 ❤️

366432
2013-03-10 21:30:37 +0330 +0330
NA

کاملا مشخصه که توهم و تخیلات ذهن یک آدم بیماره.آقای محترم معلومه که مجردی و این اراجیفو نوشتی.خواهش میکنم برو خودتو مداوا کن پس فردا ازدواج کردی با این ذهن بیمارت ممکن خودتو بذاری جای شخصیت داستانت و شرفتو بفروشی و زندگی و نجابت زنتو تباه کنی.کمی فکر کن به حال خودت

1 ❤️

366433
2013-03-11 05:08:37 +0330 +0330

داستانت خیلی خوب بود
اگه بازم از این داستانها داشتی بنویس .

0 ❤️

366434
2013-03-11 06:40:10 +0330 +0330
NA

عاشقه این جور سکسام.
ضربدری حال مخصوصا با رفیق فابریکت همسرارو عوض کنی

0 ❤️

366435
2013-03-11 11:29:08 +0330 +0330
NA

خب بیار مام بکنبمش ثواب داره

0 ❤️

366437
2013-03-11 13:34:25 +0330 +0330
NA

میرین شما بی غیرتا که اینقد نفهمید عوضیا این همه فیلم ضبدری که میبینید همه فیلمه احمقا واسه اینکه غیرتو بین ما از بین ببرن بنیان خانواده هامونو سست کنن خدا لعنت کنه هرکسی که محارمو ضبدریو از این بی غیرتیا مینویسه

0 ❤️

366438
2013-03-11 15:35:34 +0330 +0330
NA

خاک توسرت داهاتی ندید بدیدخوبه ترکیه رفتی این کثافت کاریارو کردی اگه آمریکامیرفتی خودتم کون میدادی.آزادی یعنی بی ناموسی؟

0 ❤️

366439
2013-03-11 16:12:22 +0330 +0330

آره والا بدید بکنیم تا او بیخخخخخخ حالا که اینقد حال میفرمایید قول میدیم چنان جرواجرش کنیم که معلوم نشه چه موجودی جر داده!!! مثل توپ پلاستیکی که پشت و رو میکردیم… خیلی ثواب داره…

0 ❤️

366440
2013-03-11 16:51:48 +0330 +0330

داستانت خیلی خوب و حشری کننده بود
بازم از این داستانا بنویس

0 ❤️

366441
2013-03-12 18:44:39 +0330 +0330
NA

بدبخت خارج نرفته آبرویه هرچی آدمه بردین زنتو بیار بچه های اینجا یه حالی بش بدن.ازدواج یعنی اینکه نباید مال یکی دیگه باشی.اگه این اسمش آزادیه کیر خوردی ازدواج کردی کیرخر سوار کونی

0 ❤️

366442
2013-03-13 18:12:13 +0330 +0330
NA

خوبه مینویسی ولی سعی کن ضربدری و محارم ننویسی

0 ❤️

366443
2013-03-14 21:37:50 +0330 +0330

واقعا تاسف برانگیزه , ناموس ادم تو هر دین و مذهب و تمدنی مقدسترین بخش زندگیشه و به نوعی خط قرمز هر شخصی حتک حرمت به ناموسشه , اونوقت یه الدنگ مثل این پیدا میشه که همچین موضوعی رو طوری با اب و تاب تعریف میکنه که به خواننده القا میشه که افتخارامیز ترین کار نویسنده تو زندگیش همین بوده .
واما مورد دیگه که واقعا قلب ادم رو ب درد میاره نگاه سطحی و برداشت احمقانه نویسنده از واژه مقدس ازادیه , بدون اینکه به یاد بیاره چه شیرزنان و دلیرمردانی جون عزیزشون رو در راه رسیدن به ازادی فدا کردن صرفا ازادی رو در چنج کردن زنش با یه بیناموستر از خودش میدونه , لعنت خدا بر اون کسانی که با اعمال و رفتار و نوع حکومتشون باعث شدن که اکثر ایرانیها به واسطه محدودیت در روابط اجتماعی اینقدر عقده ای بشن و دیدشون نسبت به همه چیز سطحی و توام با انحراف باشه

0 ❤️

366444
2013-03-26 00:47:46 +0430 +0430
NA

آزادی از نظر ما چیزدیگه ایه و نتایج دیگه ای هم داره.
آزادی و مستی فقط ممکنه چیزایی رو که در آدم وجود داره علنی تر کنه. مثلأ یه زن جنده: دیگه در خفا کارشو نکنه و جلوی شوهرش مشغول بشه…
خوش باشین!!!

0 ❤️

366445
2013-03-26 08:58:04 +0430 +0430
NA

salam dastanet jaleb bodesh

0 ❤️

366446
2013-04-03 17:16:48 +0430 +0430
NA

آخی سارا جون چقد خجالتی بوده که تا کیر مجیدو دیده پریده روش.
بی غیرتی که دیگه ازادی و ترکیه نمیخواد اصلا تو بگو وسط مقر طالبان بازم بی غیرتی و زنت جنده

0 ❤️

366447
2014-11-28 03:32:25 +0330 +0330
NA

نخوندم حتي يه كلمه اما از كامنت دوستان فهميدم جه كره خر عوضي هستي…كير خرس قطبي تو كونت boredom

0 ❤️

366448
2015-03-26 14:59:21 +0430 +0430
NA

خاک بر سر شما که دارین توهین میکنید.آخه آشغالا خودتون مثل سگ دارین له له میزنین برا همچین سکسی.هر کسی یجور گرایشی داره.لطفا بیشعور نباشین چون دارین به خودتون ظلم میکنید.هر انسانی آزاده هر طوری که دوست داشت زندگی کنه.به شما هم ربطی نداره من شخصا به همچین گرایش جنسی احترام قائلم و به سارا خانم و علی آقا و همینطور آقا مجید و سمیرا خانم نوش جان میگویم.به شما ها هم ربطی نداره.هر انسانی آزاده هر طوری که دوست داشت زندگی کنه.

0 ❤️

366450
2015-10-04 05:38:15 +0330 +0330

واقعا اگر راست نوشتی خصوصی پیام بزار

0 ❤️