سفر سکسی به شیراز

1390/06/24

اسم من شکوفه است . شاید فکر کنین دیر رفتم سراغ سکس اما همیشه درگیر درس و و بعدشم کار بودم و اصلا به این چیزا فکر نمیکردم. تا حدود 3 سال پیش یعنی 24 سالگی. تا اون موقع همیشه فقط ایمیل کاری میزدم و اصلا سراغ چت نرفته بودم. اما توی فیس بوک کلی دوست داشتم ولی اصلا سراغ حرفای سکسی هم نرفته بودیم و همیشه خیلی مودب و گل و بلبل بود همه چی، تا اینکه یه روز یه آقایی اد کرد منو. منم پروفابلشو دیدم و دیدم دکتره و استاد دانشگاه و…کانفرم کردم.
هنوز 30 ثانیه نگذشته بود که اومد روی والم نوشت:“چطوری جیگر طلا!” شوکه شدم خیلی! فوری ریموش کردم. خیلی ترسیده بودم. مسیج داد چی شد؟ منم گفتم این چه کاری بود و اینجا جای این کارا نیست و از این حرفا…اونم شروع کرد با من حرف زدن و که خوب ببخشید و بیا اصلا همینجا حرف بزنیم و برو توی مسنجر تا بچتیم و…خلاصه یه دوره فشرده آموزش چت! و یواش یواش منو با قابلیتهای چت آشنا کرد. اما تهش اونقدر از حرکت اولش بدم اومده بود که دیگه باهاش حرف نزدم و خلاص.
این گذشت و من وارد فضای چت شدم و هر روز بیشتر از دیروز وقت میذاشتم…تا اینجوری با یه پسری آشنا شدم که توی شیراز مدیر داخلی یه شرکتی بود و… خیلی با هم حرف میزدیم و او خیلی راحت بود تو حرف زدن برعکس من. بخصوص تو مسایل سکسی. یکبار یهو گفت وب کم تو روشن کن ببینم هیکلتو! منم روشن کردم. با هم راحت شده بودیم دیگه. بهم گفت در بیارم لباسمو و با لباس زیر بچرخم جلوش. گوش دادم. من پستونها و کونم بزرگه و کمرم به نسبت باریک. خوشش اومده بود. همونجا ازم خواست برم شیراز پیشش. تنها زندگی میکرد و گفت باید بیایی تا ببینم دیگه چی داری اون زیر دختر جان! منم به مامانم گفتم یه سفر کاری برام پیش اومده (خیلی بهم اعتماد داره)
از فرودگاه اومد دنبالم. با اینکه این همه با هم راحت بودیم وقتی دیدمش مردم از خجالت. نمیدونم چرا ولی شاید چون تجربه نداشتم هرچی میگفت گوش میکردم. از قبل با هم قرار گذاشته بودیم که تا رسیدیم خونه اش براش بخورم و او فشار بده تو حلقم. برام یه سری عکس و فیلم ایمیل کرده بود که یاد بگیرم چجوری ساک بزنم. منم عین بچه مثبتای مدرسه همه شونو نگاه کردم و تو ذهنم مرور میکردم تا برسیم خونه اش. خلاصه رفتیم بالا و تا درو بست تو تاریکی منو کشید سمت خودشو یه لب ازم گفت. من هنوز نفسم بالا نیومده بود که شونه هامو فشار داد و گفت زانو بزن! بعد فوری زیپشو باز کرد و سر کیرشو گذاشت تو دست من و گرفت جلوی صورتم. منم عین اونچه تمرین کرده بودم شروع کردم به لیس زدن و میک زدن… فکر کنم خیلی بهش حال داد چون مدام ازم تعریف میکرد و آخ و اوخ میکرد. منم خوشم میامد که کیرش توی دهنم هی بزرگتر و سفت تر میشد. اینقدر تند تند ساک میزدم که به نفس نفس افتادم. یهو گفت بسه! بلند شو ببینم چی دارم حالا!
تازه چراغ رو روشن کرد و من بیشتر خجالت کشیدم که داره تو نور منو میبینه. کلا نمیفهمیدم چه احساسی باید داشته باشم. همه چی برام عجیب بود. اما هرچی میگفت هم گوش میدادم. گفت دربیار مانتو روسریتو! بدون حرف در آوردم. من خیلی سفیدم و یه تاپ نازک مشکی تنم بود با سوتین و شورت مشکی توری. با تاپ و شلوار ایستادم جلوش و سرم رو انداختم پایین. دستشو آورد سمت گردنم و از پشت گردنم لمس کرد تا وسط پستونام. بعد دستش رو سر داد توی سوتینم و هی جوووون جوووون و به به میکرد. موهامو باز کرد و ریخت دورم و بهم گفت شلوارمو دربیارم. بعد رفت نشست روی کاناپه و گفت بیا اینجا ببینم! عین یه بره حرف گوش کن رفتن نشستم کنارش و دستش رو دوباره کرد توی سوتینم. یواش یواش خوابوندم روی پاش و تاپ رو زد کنار و پستونامو کشید بیرون. وقتی میمالیدشون دلم ضعف میرفت. نذاشت دربیارم سوتین و تاپمو. همونجور که نوکشو میمالید میگفت من عاشق کونتم پستون گنده! از خجالت کشیدن و سرخ شدن من کیف میکرد. اونقدر پستونامو مالوند تا حسابی نوکشون سفت شد. بعد یهو بلندم کرد و کشوندم تو اتاق و لب تخت خوابوندم و شورتم رو کشید پایین! غافلگیر شده بودم و فکر کردم الان پرده مو میزنه (من هنوز دخترم و بهم گفته بود کاری با پرده ات ندارم خیالت راحت) خودشم لخت شد و کیرشو کشید روی رونام و هی اومد بالا تا نزدیک کسم که حالا دیگه خیس خیس بود…از ترس داشتم میمردم…ناله کردم تورو خدا نه…گفت نترس پستون گنده! اوپنت نمیکنم تا کون به این خوشگلی داری! و یهو برم گردوند.
من همه چیز رو از خودش پرسیده بودم. بهم نگفته بود از کون کردن خیلی درد داره. اما بهم گفته بود دوست داره موقعی که منو میکنه اشکمو دربیاره. من هم توی تصوراتم خوشم میامد مرد خیلی قوی و غالب باشه بر زن و بهش زور بگه توی سکس. وقتی برم گردوند پاهامو بهم چسبوند و لای کونم رو باز کرد : وای چه سوراخی داری…یهو کونم یخ کرد. دیدم داره کرم میزنه بهش. فکر کردم حالا تا بمالدش و کیر خودشم لیز کنه طول میکشه. سرم رو برگردوندم که یهو موهامو چنگ زد و کشید عقب و کیرشو محکم کرد توی کونم! نفسم بند اومد و اگه دهنم رو نگرفته بود جیغم رو تموم ساختمون میشنیدن! گردنم رو کشید عقب و تو گوشم گفت : صبر کن! هنوز نرفته توش همه اش! حتی فرصت گریه نداشتم! با فشار کرد توش و شروع کرد عقب جلو کردن…دهنم رو ول نمیکرد که جیغم درنیاد و هی میگفت الان کونتو گشاد میکنم دردت کم میشه…الان خوب میشه… یواش یواش دردش کم شد و اونم دهنمو ول کرد… دیگه نای ناله هم نداشتم…موهامو شل کرد و افتادم روی تخت. دستاشو از زیر آورد و نوک پستونام رو گرفت و فشار میداد و میپیچوند…از دیدن اینکه من زیر دستش نفسم در نمیاد کیف میکرد…منم آب کسم راه افتاده بود و میریخت روی رونام…خلاصه اونقدر کرد تا آبش اومد که ریخت توی کونم (قبلا بهم گفته بود دوست داره بریزه توش) منم بی حال افتادم پای تخت روی زمین. رفت توی حمام و کیرشو شست و برگشت تو اتاق دید من روی زمین خوابیدم و بیحالم دوباره اومد سراغ پستونام و شروع کرد نوکشونو کشیدن… من نا نداشتم بهش بگم نکن و اون هم از همین کیف میکرد و میکشید نوک پستونام و بلندم میکرد…تا دو سه روز بعد چند بار دیگه ام منو از کون کرد که بعدا براتون میگم.

نوشته: شکوفه


👍 0
👎 1
60380 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

298913
2011-09-15 00:35:42 +0430 +0430
NA

اینقدر سریع وادادی و خودتو در اختیارش قرار دادی که بدتر از یه جنده باهات رفتار کرد ارزش خودتو حفظ کن

0 ❤️

298914
2011-09-15 00:50:32 +0430 +0430
NA

:)) :)) <:P <:P اینقدر آدم خودشو از حیوان پست تر می کنه که فقط دنبال کارای شکمی و زیر شکمی باشه ؟ من بنظرم این جور دخترا قطار هم بره تو کسشون کمشونه آخه از بس نطفه اونا قاطی داره معلوم نیست کدوم حرومزاده ای مامانشونو کرده که این توله سگ بعمل اومد ؟

0 ❤️

298915
2011-09-15 01:20:36 +0430 +0430
NA

یارو بهت گفت جیگر طلا کونشو پاره کردی اونوقت اینقد راحت به این یکی دادی؟

0 ❤️

298916
2011-09-15 02:47:59 +0430 +0430
NA

فقط چند خط اولو خوندم افتضاح بود.همین…

0 ❤️

298917
2011-09-15 03:09:19 +0430 +0430
NA

با نظر ساینا موافقم.ادم اینقدم دیگه چیز نمی باشه!!!
*** خلاصه و مفید بود ***

0 ❤️

298918
2011-09-15 03:13:33 +0430 +0430
NA

جنده جون همینجوری سرویس بده به همه!!! =))

0 ❤️

298919
2011-09-15 04:36:59 +0430 +0430
NA

ازین که مثل یه جنده بودی احساست چیه؟

0 ❤️

298920
2011-09-15 06:31:08 +0430 +0430
NA

مرسی نمیخواد دیگه تعریف کنی جنده پروازی راستی چند فی می خوری

0 ❤️

298921
2011-09-15 06:52:44 +0430 +0430
NA

خدالعنت کنه کسیو که چتو اختراع کرد که توازراه به در بری

0 ❤️

298922
2011-09-15 06:55:14 +0430 +0430
NA

میشه بیای شیراز به منم بدی؟منم اونقدر قشنگ میکنمت که 1هفته آب از کو…ت سرازیر باشه

0 ❤️

298923
2011-09-15 07:39:23 +0430 +0430
NA

داستانت جالب بود !
جنده خوبی میشی…

0 ❤️

298925
2011-09-15 09:28:51 +0430 +0430
NA

ببین میخای بعدا برامون هیچی از دادنت نگو چون بهت فحش میدم جنده تو که 24 سال ندادی 2 3 سال دیگه هم صبر میکردی شوهر کنی به شوهرت میدادی آخه کسی کخ اولین پارش باشه از کون یه دفعه بکننش کونش خون میاد کس مغز اکه یه دفعه کرده بود توت که از درد یه جا بند نمیشدی

0 ❤️

298926
2011-09-15 09:54:03 +0430 +0430

اوخیییییییییییییییییی!!! مادر فدا!!!

0 ❤️

298927
2011-09-15 11:43:45 +0430 +0430

دوست داری یه سفر کاری به اصفهان داشته باشی . حق ماموریت هم داره . =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

298928
2011-09-15 12:52:03 +0430 +0430
NA

عین این وحشی های دور از تمدن که عاشق سکس وحشیانه هستن! بی پدر چقدر هم عقده برده بودن داره! نمی دونستم فیسبوک جنده صادراتی هم داره! به هرحال هیچ کسی یا کسی از تهران نمیره شیراز بده! سیانو کجایی؟

0 ❤️

298929
2011-09-15 14:13:19 +0430 +0430
NA

خوب قرار می ذاشتین تو همون فرودگاه بکنین سریع برگردی. 2 روز کون دادن با اعمال شاقه+ 2 تا بلیط60 70 تومانی (اگه مبدأت کلمبیا نبوده باشه)+ حداقل 20 تا 5 دقیقه مطالعه ملت … چه شود!

0 ❤️

298930
2011-09-15 14:25:34 +0430 +0430

خاک بر سرت که ابروی هر چی دختر بود بردی بدبخت بیچاره حالم از خودتو داستانت مزخرفت بهم خورد

0 ❤️

298931
2011-09-15 14:44:21 +0430 +0430
NA

بمير

0 ❤️

298932
2011-09-15 15:46:08 +0430 +0430
NA

بی احساس
بی مفهوم
مسخره

سکسش که حتی کیرمو تکونم نداد!!

0 ❤️

298933
2011-09-15 17:35:30 +0430 +0430
NA

بابا خيلي جنده اي ي ي ي ي ي
شاشيدم تو داستانت

0 ❤️

298934
2011-09-15 18:39:44 +0430 +0430

دوستان عزیز یکمی جنبه داشته باشین اینجا سایت سکسی نه اجتماعی خوب دلش خواست رفت داد به شما چه آخه چرا تا یکی میاد داستان می نویسه بهش میگین جنده؟
در ضمن منم با داستانایی مثل سکس فامیلی و خیانت و یکمی هم از اونایی که دروغ و راست جلوه میدن بدم میاد ولی دیگه نامردی نکنید خوب این نه شوهر داشت نه به داداش و باباش داد رفت به دوستش داد اگه از این کارا بدتون میاد نیاین تو سایت

0 ❤️

298935
2011-09-15 18:45:24 +0430 +0430
NA

Akhe z0di dade.na?

0 ❤️

298936
2011-09-16 08:14:38 +0430 +0430
NA

ببینم مجبوری این داستانارو بنویسی که بت بگن جنده
ولی واقعا جنده ی خوبی هستیا

0 ❤️

298937
2011-09-16 18:24:29 +0430 +0430
NA

کونی خانم منم مدیر یه شرکتم تو تهران. اگه کونت میخاره خبر بده…

0 ❤️

298938
2011-09-16 20:07:00 +0430 +0430
NA

برو بچ لطف کردن گفتنی هارو گفتن ،این همه خرج کردی رفتی کونتو گشاد کردی و اومدی اونم به غریبه دادی به همشهریت می دادی بهتر نبود؟دعات هم می کرد=)) کلا همیشه در سفر باشی!!!

0 ❤️

298939
2011-09-23 19:21:23 +0330 +0330
NA

خطاب به نویسنده داستان :

عذر میخوام شما اخیرا از مرکز درمانی ای جائی فرار نکردید ؟؟؟!!!

0 ❤️

298940
2015-05-07 08:25:16 +0430 +0430

salam mehdi hsatm gaile dag hsari atsin kanmi babt dost

0 ❤️

595744
2017-05-14 16:40:14 +0430 +0430

همه دخترا همینن پیش یکی میشن مریم مقدس بعدش با چندتا دیگه میشن الکسیس

0 ❤️