سلام به دوستان شهواني.
اين داستان واقعي واقعي.دوستان م تمدن ٢٠٠٠ساله داريم نبايد فوش بديم فرهنگ ما مياد پايين
ببخشيد،داستان از اونجايي شروع ميشه كه يه روز بعد امتحان هندسه
مارفتيم بيرون كسچرخ (بچه هاي شاهي ميدونن كجا روميگم)
ك يه دختره قشنگ با تيپ خوب اومد پرسيد بستني نعمت كجاس؟
گفتم همين جلو تر بعد يدفعه گفتم اونجا قرار داري گفت فوضولي نكن
گفتم بكنم چي گفت بي ادب
هيچي دوباره اومد گفت من نميتونم پيدا كنم مسير ما هم همون وري بود رفتيم دم ي سيگار فروشي وايساد گفتم سيگار ميكشي ميگه ن
رفت دوتا بسته دوسيب گرفت
تو راه بهش گفتم كي ترو قشنگت كرده گفت ايش ميمون هر چي زشت تره بازيش بيشتره
گفتم بله دختر هرچي قشنگ تر باشه ادا اتفارشم بيشتر رومون تو هم باز شد تا رسيديم بستني گفت دستت درد نكنه گفت بستني ميخوري گفتم خودم ميخرم
آخر دلو زدم به دريا گفتم ميتونم شمارمو بهتون بدم گفت پررو نشو
ولي خوشش اومده بود گفتم حالا بگير استفاده نكن يا اينكه بازم اگه يه جايي بلد نبودي بهم بگو يه اوف گفت بعد گرفت خيلي تو كفش بودم اصلأ از فكرم بيرون نميرفت
تا اينكه پسفرداش امتحان زيست ك داديم يه شماره ناشناش زنگ زد
بعد خودشو شيدا معرفي كرد بعدن فهميدم يلدا بود اسمش ما رفتيم سر قرار وسط ميدان سلام كرد احوال پرسي اينا گفت چند سالته گفتم
چهارم دبيرستانم 20 سالمه اونم گفت 17سالشه
همون روز شبش دوباره زنگ زد يه آدرس داد گفت بيا پيشم ترسيدم
گفتم انقد زود؟
هيچي رفتم خيابون ساري تو يه كوچه رفتم تو يه خونه آپارتماني بعد صداي جيغ دادم زياد ميومد در زدم يه دختره كس اصلأ باورتون نميشه
من من كردم شيدا خانوم اينجان شيدا كيه يدفعه از اون دور يكي داد زد زيد منه اومدم تو حالش خيلي خراب بود عرق ماست پفك قليون پيك نيك بساتي بود!
تا اومدم بعد ١٠ مين رفيقش گفت خوب يلدا جون من بايد برم
كجا بري؟ميمونديا ن بايد برم دير شد داشت ميرفت بهم گفت مواظبش باش حالش بده باشه
رفتم كنارش نشستم گفتم عزيزم چرا انقد خوردي؟هيچي نگفت فقط
لبشو گذاشت رو لبام خيلي دوست دارم امشبو مال من باش گفتم باشه
رفت زيپ شلوارمو باز كنه دكمرو كند!با كمكم كير نره قولمو در آوردم دادم دهنش بلد بود بي شرف
خيلي حال داد من كامل لخت شدم اونم شرت ك پاش نبود فقط سوتين داشت بعد دو دقيقه گفتم بسه بابا خوابيدم اومد روم مس خر بادلا پايين ميكرد كيرم نبود تو هيچ سوراخش هيچي بزور كردم تو كونش دردش اومده بود فقط ميگفت آروم آروم
٥ دقيقه اي آبم اومد گفت بريز رو كمرم همش با فشار ريخت رو كمرش
بعد شل شدم يه دست قليون(تمام فرش سوزوند) درست كرد كشيديم بعد رفتم خونه سه روزه گوشيش خاموش اعصابم خورد
ببخشيد طولاني شد
فوش ندين بابا نوه هاي داريوشيم.
الان سه روز گوشيش خاموش
نوشته: SOHR@B
مث سگ دروغ میدی. چهارتا هسته ایکسپریا زد با شرکت کوالکام تو کون خودت و مادرجندت و خواهرت
اولا:کس ننه ادم دروغگو
دوما:چهارم دبیرستان همون پیش دانشگاهیه که نهایتا طرف 18 یا 19 میشه نه 20 سال
آقا چیکار مردم دارین بعد میرین میگین چرا نمیزارن خودمونو خالی کنیم از انرژی خو اینجام محل خالی کردن اراجیف مغذ جقیاست دیگه
عاقا همه اش زیر سر این تگزازه جوونای ما رو متوهم کرد میان این جا چرت می گن :|
مكه ميشه تويه تمدنه دو هزار ساله فحش نباشه؟خودت بكو؟ بس اولين فحشي رو كه داخل تمدنمون به ادمايي مثل تو ميدادن رو بهت ميكم. قدمت اين فحش به اندازه قدمت تاريخ ويل دورانته!!! جقي
من یک ماه بیشتر نیست تو این سایتم سنمم 16 بااین سن کم مغزم دوبرابرتو هست فهش نمیدم ولی تواین یه ماه 2تاداستان واقعی دیدم بقیه زاییده ذهن بوده باتشکر ازتوسکا مشرقی که عضو باهال سایته
یعنی ریدم تو داستانت
اون هم اسهالی
1000درصد تخیلی بود
کیرم تو کون تو و امثال تو .کونی مجبور نیستی بنویسی.ای کیر اون کوروش بره تو کونت…
جناب آقای سهراب اوبی نوه ی داریوش یه بار دیگه بیای کس و شر بنویسی ب جای داستان اینجا تف بدی اون روی سگ داریوش رو که فقط به منتقدین این سایت به ارث رسیده رو نشونت میدم.گمشو چاقاله کس ندیده
آدم کس مغز هم باشه این خزعبلات را نمی نویسه .مرتیکه جقو !!!
حرومزاده کس میخ جلقوز…ای ریدم به هیکلت…خب برو بتمرگ جلقت رو بزن…مگه کونت رو میزارن که بیای داستان بنویسی تخم حروم…
بقیه رو میزارم به عهده دوستان که یه حالی بهت بدن…