دختری که سالیان ساله از بهم زدنش با من میگذره ، ولی هنوز هم که بهش فکر میکنم ، توی خوابم میبینمش و هر روز اسمش رو به زبون میارم

سال 86 توی سایت کلوپ باهاش آشنا شدم ، اولش اصلا پا نمیداد و خیلی قد و مغرور بود ، خیلی تو یاهو مسنجر رو مخش رفتم که شماره اش رو بهم بده ولی همیشه میگفت نه من اهل دوستی بیرون از نت نیستم ، عکس چشماش روی پروفایل کلوپ و عکس کاملش روی پروفایل یاهو مسنجرش بود ، همشیه تو خیالم میدیم که باهاش بیرون قرار گذاشتم و دیدمش خیلی دوست داشتم ببینمش .

گذشت و یه روز بهش کلید کردم که باید بهم اس ام اس بدی اونقدر بهش گیر دادم و گفتم تا آخر از شماره خودش بهم اس ام اس زد و طی چند بار صحبت های تلفنی حاضر شد باهام قرار ملاقات بزاره ، تو میدون ونک برای اولین بار حدود 5 دقیقه دیدمش دم در آموزشگاه بازیگری که میرفتم ( داستان از کلاس بازیگری تا تخت دو نفره من رو بخونید ) و باهاش صحبت کردم چون من معتقد بودم وقتی از اینترنت با کسی آشنا میشی باید اول یه قرار کوتاه بزاری شاید اون طرف از تو خوشش نیاد و مجبور نباشه که چند ساعت تحملت کنه یا برعکس
قرار اول عالی بود و همونطور که فکرشو میکردم یه دختر خوشگل با چشمای درشت و لبای قلوه ای ، مو های صاف و مشکی با یه مانتو سفید و آرایش جذاب ، سمر هم از من خوشش اومد و قرار شد بعدا دوباره هم دیگه رو ببینم ، چند روز بعد تو تهران پارس باهام قرار گذاشت و تا ونک همراهیش کردم و چند ساعت با هم بودیم ، چندین بار این قرار ها ادامه داشت و یواش یواش دست هم رو میگرفتیم و قدم زدنی به هم مچسبیدیم ، یواش یواش با شوخی ها و اس ام اس های سکسی حرف سکس رو باز کردیم فهمیدم داستان سکسی میخونه و برای همدیگه داستان میفرستادیم ، و یواش یواش با هم سکس تل رو شروع کردیم با هم سناریو اجرا میکردیم مثلا من دکتر میشدم و اون بیمار و شروع میکردیم نقش بازی کردن و من دکتر مخش رو برای سکس میزدم ، یا من معلم زبان میشدم و اون شاگرد و اون به خاطر یه نمره به من میداد ، یا من اونو میدزدیدم و بهش تجاوز میکردم ، توی این زمینه واقعا عالی بود و خیال پردازی عالی داشت ، با صدای نازنینش منو دیوونه میکرد التماسش میکردم که بیا خونه مون ولی قبول نمیکرد و میگفت همینقدر بسه و بهتره از خیال هم لذت ببریم و میگفت همینقدر کافیه بهش میگفتم سمر به فلان دوستم حسودیم میشه چون هر هفته با دوست دخترش سکس داره ولی منو تو باید همیشه سکس تل کنیم و میگفت حد من اینه
یه روز که با هم تو خیابون گاندی قدم میزدیم کنارم بود و تو کوچه های خلوت شروع میکرد به کرم ریختن قبلا هم تو سالن سینما انگشتم رو میک میزد و شهوتیم میکرد ، دیگه نتونستم تحمل کنم کمرش رو گرفتم و لباشو کردم تو دهنم ، مقاومتی نکرد و اونم کمر منو گرفت مثل وحشی ها لباشو رو میخوردم بهش گفتم سمر تو دیوونم کردی چرا خودت رو ازم دریغ میکنی؟ یه لبخند زد و گفت دلم میخواد تو کف بمونی تا ذره ذره مزه ام کنی ، گفتم اینجا دید داره بیا بریم یه جای بهتر ، رفتیم لای بوته هایی که بالای یکی از پله های خیابون گاندی بود ، تا میتونستم لباش رو خوردم و بهش گفتم سمر ازت خواهشی دارم فقط نه نگو ، گفت جانم ، گفتم برام ساک بزن ، نه میتونست بگه باشه و نه میتونست بگه نه ، شهوت از چشماش میبارید داشت دیوونه میشد دکمه های شلوار جینم رو باز کردم بهش گفتم چشماتو ببند همین که داشتم لباشو میخوردم کیرمو در آوردم ، چشماشو باز نکرد و سرشو بردم پایین و کیرمو کرد تو دهنش ، وای چه لبایی حس میکردم تو عمق بهشت خوشگل ترین حوری بهشتی داره کیرمو ساک میزنه ، چشمامو بسته بودم و آروم ناله میکردم و دستم رو سرش بود ، واای یه حاله گرم و لطیف داشت رو کیرم بالا و پایین میشد ، من سکس رو قبل از این هم تجربه کرده بودم ولی چرا اینقدر ساک زدن سمر برام شیرین بود متوجه نمیشیدم ، دستش رو حلقه کرد دور کیرم ، سر کیرمو میک میزد با دستش جق میزدم و سرشو بالا و پایین میبرد انگار سالها بود که این کارو میکرد خیلی حرفه ای بود گفتم داره میاد سمر بلند شدم و با دستش جق زد تا آبم پاشید بیرون ، سریع از لای بوته ها در اومدیم و رفتیم بیرون بهم با کنایه گفت خب حالا دیگه به کسی حسودی نمیکنی؟؟ ، خندم گرفت پاهام شل شده بود و نمیتونستم راه برم تو خیابون مثل معتاد ها شده بودم
هر بار که سمر رو میدیدم سکس دهنی وجود داشت و همیشه آبم رو میاورد ، تو پارک ساعی ، تو پارک طالقانی ، تو کوچه های خلوت خیابون توانیر شاید خنده تون بگیره ولی هیچ وقت قبول نمیکرد که خونه بیاد و این خیلی برام مسخره بود

چند بار با جمع دوستاش رفتیم کوه و تو کوه هم این بساط بود ولی همیشه هول هولکی بود و یه بار قرار شد که تک و تنها فقط من و اون با هم بریم کوه ، یه روز وسط هفته رفتیم دربند ، فقط من و سمر ، حسابی رفتیم بالا و به یه جای خلوط رسیدیم تو مسیر های فرعی ، خودش رو برای سکس آماده کرده بود منم با خودم روغن بچه آورده بودم چون میدونستم برای دادن اومده ، نشست روی یه صخره کیرمو در آوردم بیرون و گذاشت تو دهنش دوباره حرفه ای و با اون لبای خوشگل برام ساک زد ، اونقدر حرفه ای ساک میزد که داشت آبم میومد و کشیدم بیرون گفتم نه ، اینجوری نمیخوام ، زیر انداز رو انداختم و دکمه های مانتوش رو باز کرد ، دراز کشیدم رو زیر انداز سوتینشو داد بالا از تو کوله پشتیم روغن بچه رو در آوردم و مالیدم به کیرم و سینه هاش ، دراز کشید روم و کیرمو گذاشت لای سینه های بزرگ و سفتش و خودشو بالا پایین میکرد داشتم دیوونه میشدم چند دقیقه ای این کارو کرد بلند شدم و دمر خوابوندمش زمین و شلوارشو کشیدم پایین ، روغن زدم لای رون های پاش و کیرمو گذاشتم لای پا هاش و شروع کردم به تمبه زدن چون سمر دختر بود و دوست نداشتم بکارتش رو از دست بده باز داشت آبم میومد که کشیدم بیرون ، برش گردوندم و شروع کردم به خوردن کصش ، کاملا تمیز بود و شیو کرده ، زبونم رو میکردم توش و ناله میکرد ادامه دادم تا صدام کرد و گفت بزار توش ، گفتم نمیشه سمر بکارتت از بین میره ، گفت بکن توش من حلقوی ام ، گفتم از کجا میدونی؟ گفت بکن بعدا برات توضیح میدم الان فقط بکن توش!!! پیش خودم گفتم دروغ میگه حلقویه صد در صد قبلا پردشو کس دیگه زده ولی به جهنم حالا که اوپنه میکنم ، شلوارشو کامل در آوردم کیرمو گذاشتم روی کصش و آروم کردم توش افتادم روش و گردنشو لیس میزدم در گوشم میگفتم مواظب باش نریزی توش ، تلمبه زدم و زدم حس کردم داره آبم میاد کشیدم بیرون و برش گردوندم دوباره گذاشتم لای پا هاش و تمبه زدم و آبمو لای پا هاش خالی کردم ، یک ربع همونطوری افتادم روش ، بلند شدم و با دستمال کاغذی خودمونو تمیز کردیم و دهن هامون رو شستیم و ناهار خوردیم و دوباره بعد از نهار باز با هنر ساک زدنش منو ارضا کرد بهم گفت که وقتی بچه بودم از جایی افتادم و پرده ام پاره شده منم گفتم باشه برام مهم نیست چی شده عزیزم .

چند وقت بعد سمر بهم خیانت کرد و فهمیدم چند ماه آخر رابطه مون رو با کس دیگه هم بود ، یه دفعه گذاشت رفت و تمام راه های ارتباطی شو باهام قطع کرد

سمر اگه اینو خوندی یادت نره ، من بعد یازده سال هنوز به یادتم عشقم

نوشته: بازیگر فانتزی