سلام اسمم حسامه همونطور ک تو داستان قبلی گفتم شروع کون دادنم تو مدرسه بود جایی ک خیلیا توش کونی شدنو تجربه کردن این داستان ادامه ماجراهای داستان قبله یه مقدار طولانیه بخاطر اینکه تمام جزئیات نوشته شده

داستان اونجایی تموم شد ک مبصر کلاسمون منو کرد منم خوشم اومد ازون قضیه چندماهی گذشت خردادماه بود برای امتحانا میرفتیم مدرسه بعد تموم شدن امتحان میرفتیم خونه
سرصف منتظر بودیم ک بفرستمون تو کلاسا ک رفیق مبصر همونی ک چنباری باهم به من میگفتن بچه کونی اسمش حسین بود سروکلش پیدا شد
دست انداخت گردنم گفت بعد امتحان وایستا باهم بریم خونه
منم ب خیال خودم فک کردم کلن قضیه یادش رفته بعد امتحان شد جلوی درمدرسه منتظر بودم ک بیادو باهم بریم بعد نیم ساعت تازه دیدم داره میاد اومد شروع کرد گفتن از سخت بودن امتحان و فوش دادن ب معلم همینجوری ک میرفتیم اونم فقط ب معلم فوش میداد وسطای راه شروع کرد ک کیرمو میکنم تو کون معلم اونم آه میکشه و اینجور حرفا چنتا امتحانای باقی مونده هم همینجوری گذروندیم وقتی آخرین امتحانو دادیم همه جلو مدرسه جمع شدیم برای خدافظی بعد منو حسین راه افتادیم سمت خونه یه مقدار صحبت کردیم درباره برنامه هامون برای تابستون ک یهو گفت تابستون میخام هرروز بکنمت
یهو چشمام باز شد زل زدم تو چشماش بعد با خودم گفتم ک واکنش جدی نشون بدم تابلو میشه هی خاستم شوخی شوخی از سر بگذرونم دیدم گیر داده ب قضیه وقتی دید خیلی انکار میکنم گفت فیلم انگشت شدنتو دیدم
ترسیدم برق از سرم پرید شروع کردم قسم خوردن ک من این کارو نکردم اونم خیلی ریلکس گفت کصشر نگو میگم فیلمو دیدم بعد دست انداخت گردنم گف نترس به کسی نمیگم یکم خیالم راحت شد بعد ادامه داد به شرطی که واسم ساک بزنی دوباره نگاش کردم هیچی‌ نگفتم همینجوری ک راه میرفتیم یهو رسیدیم جلو در خونشون اصلا متوجه نشده بودم ک منو برده سمت خونشون کلید دراورد درو باز کرد گفت بیا تو
گفتم چی داری میگی تو
گفت بیا بالا نترس کسی خونمون نیست
گفتم ولم کن بابا دستمو گرفت گفت میخای به همه بگم انگشتت کردن؟ بیا تو
دستمو کشید برد داخل دکمه آسانسور زد منم همینطور هاجوواج نگا میکردم سوار آسانسور شدیم دکمه طبقه چهارم زد در باز شد از اسانسور پیاده شدیم کیلد انداخت در خونه رو باز کرد گفت برو تو ترسیدم فکر میکردم کسی خونس و میخان باهم بکنن منو جلوی در وایسادم ک هول داد گفت برو تو دیگه با کفش رفتم توی خونه گرفت از گوشه لباسم کشید عقب گفت کفشاتو درار دراوردم بعد رفتیم داخل پشت سرمون صدای بسته شدن درو شنیدم
قلبم داشت میومد تو دهنم
منتظر بودم یکی از اتاق بیاد دهنم گاییده شه
چشمم به اتاقا بود بعد گفت بشین یچیزی بیارم بخوریم
با ترسو لرز نشستم رو مبل
با یه لیوان شربت از آشپزخونه دراومد
داد دستم منم گلوم خشک خشک بود یه نفس همشو سرکشیدم گوشیشو زیر کمربندش قایم کرده بود دراورد نشست کنارم زد فیلم پورن همه فیلماش فیلمای ساک زنی بود دخترایی که کیر تو دهنشون بود و آبکیر از لبو لوچشون میریخت
گفت میخام اینجوری برام ساک بزنی منم فقط گوش میدادم
پاشد روبروم وایساد کمربندشو باز کرد گفت بخورش
نگاش کردم گفتم چی میگی گفت تا اینجا اومدی حداقل برام ساک بزن بعدش برو
بعد سرمو گرفت چسبوند به کیرش هرچقد خاستم ازش جدا شدم نشد بلخره با زحمت یه مقدار سرمو جدا کردم اونم نامردی نکرد کیرشو انداخت تو دهنم
دوباره همون مزه کیر
کیرشو تو دهنم بود هنوز کامل شق نکرده بود زبونم میخورد به کیرش نرم بودن کلاهک کیرش کم کم تو دهنم سفت شد
یکم ک تو دهنم جلو عقب کرد سرمو ول کرد باورم نمیشد دوباره با میل خودم دارم ساک میزنم
تازه داشتم تلاش میکردم دندونم نزنم هرچی تو چنته داشتم گزاشتم وسط
دوباره زبونمو گزاشتم زیرکیرش دندونامو جم کردم لبامو چفت کیرش کردم و جلو عقب میکردم کیرشو از دهنم دراورد گفت رو مبل نمیشه زانو بزن منم مثل جنده ها جلوش زانو زدم دوباره قبل اینکه اون بگه کیرشو کردم تو دهنم یزره ک براش ساک زدم دست انداخت تو موهام سرمو نگه داشت و تند تند کیرشو تو دهنم عقب جلو کرد داشتم لذت میبردم خوشم اومده بود ک باهام مثل جنده ها رفتار میشه خایه هاش میخورد توی چونم رو ابرا بودم ک گرمای آبکیرشو تو دهنم حس کردم یجورایی آبکیرش رفته بود تو گلوم واس همین نتونستم کنترلش کنم و مقدارشو قورت دادم خاستم کیرشو از دهنم در بیارم ک نگه داشته بود منم با دماغ نفس میکشیدم یجورایی ازینکه تو دهنم کیره خوشم میومد دوباره شروع کرد آروم آروم تو دهنم تلمبه زدن فک نمیکردم بعد اینکه ابش اومد دوباره جون داشته باشه
ادامه داد منم مثل قبل زبون گرفتم زیرکیرش یه ذره که براش ساک زدم کیرشو از دهنم دراورد گرفت بلندم کرد دست انداخت کمربندمو باز کرد دکمه شلوارمو باز کرد شلوارم از تنم افتاد برم گردوند دست گرفت رو شکمم از گردنم هول داد خم شدم سمت مبل یهو انگشتشو کرد تو کونم مثل دفعه قبل دردم نمیگرفت فهمیدم گشاد شدم همینجور ک انگشتشو تو کونم عقب جلو کرد منم کم کم خودمو انداختم رو مبل فقط پاهام رو زمین بود وزنم کامل رو مبل بود
بعد انگشتشو دراورد دوتا انگشت کرد تو کونم مثل دفعه قبل یه مقدار ادامه داد دوباره دراورد تف کرد رو سوراخم فک میکردم سه تا انگشت میکنه ولی اینبار کیرشو کرد تو کونم دردم گرفت ولی زیاد نبود
دستشو گرفت به پهلوهام آروم توی کونم تلمبه میزد یه مقدار درد داشتم آروم آروم سرعتشو برد بالا تا جایی ک با کل زورش کیرشو میکوبید به سوراخم خایه هاش میخورد زیر سوراخم
آروم آروم شروع کردم آه کشیدن هربار که میکرد تو کونم یه آه میگفتم از پایین نگاه کردم پاهاشو میدیدم با کیره خودم ک خاب بود و تخمام ک جلو عقب میپریدن
کیرشو دراورد از تو کونم دوباره برم گردوند روی مبل به پشت خابیدم فقط کمرم روی مبل بود یه مقدار خودمو کج کردم که جا واس گردنم باشه دست انداخت دکمه های پیرهنمو باز کرد پاهامو گرفت گزاشت رو شونه های دوباره کیرشو کرد تو کونم
محکم تلمبه میزد منم مثل جنده ها فقط آه میکشیدم و به صورت کسی ک داره کونم میزاره نگاه میکردم
خیلی خوشم اومده بود کم کم حس کردم آبم میاد کیرمو نگاه کردم دیدم آبکیرم ریخت رو شکم خودم حسینو نگاه کردم ک محکم کیرشو کرد تو کونمو نگه داشت پاهامو از شونه هاش برداشتم دور کمرش حلقه کردمو کشیدم سمت خودم اونم دستاشو گزاشت دوطرفمو خم شد روم و زل زد تو چشمام گرمای آبکیرش توی کونم خیلی لذتبخش بود یه مدت همونجوری نگه داشت و کیرشو از توی کونم دراورد چن قطره آبکیرش از سوراخم دراومد از روی چاک کونم لیز خورد و افتاد رو شلوارم ک روی زمین بود
حسینم نشست بغل دستم
تو چشماش نگا کردم مثل زنی که به شوهرش نگا میکنه
بیحال بودیم یه چند مین همونجوری نشستیم داشتم به لحظه لحظه گاییده شدنم فکر میکردم اصلنم ناراحت نبودم برعکس خوشحال بودم با صدای حسین به خودم اومدم ک گفت برو خودتو تمیز کن پاشدم وایسادم دوباره چن قطره آبکیر از کونم افتاد رو شلوارم همونجوری رفتم دستشویی یکم زور زدم آبکیرشو خالی کردم هنوز مزه آبکیرش زیرزبونم بود با دستمال دستشویی شکممو تمیز کردم ک از آبکیر خودم بود توی دستشویی فک میکردم ک چی میشد اگه دختر بودم
میخاستم به همه بدم
با همین خیالا از دستشویی دراومد دیدم حسین جلوی سینک شلوارمو داره تمیز میکنه رفتم نگاه کردم
شلوارم تمیز شده بود فقط یه کم نمدار بود
گف برو بشین شلوارو بزارم جلو پنکه باد بزنه خشک شه
رفتم نشستم رو مبلی ک حسین روش کونم گزاشت دوباره یه شربت ریخت آورد داد بهم خوردیم بعد شلوارمو پوشیدمو رفتم خونه
تو راه مدام دلم میخاست زن حسین باشم هرشب بکنتم
بعد از اون دو سه بار دیگ گاییده شدم ک سروقت داستانشو میگم

مرسی از وقتی که گزاشتید

ادامه...

نوشته: سوراخ طلا