سکس عاشقانه با نامزد مهربوونم

1393/11/27

سلام به همه شهوانی های عزیز .
من اسمم رمینا 25 سالمه . 5ماهه نامزد کردم . با تنهاترین عشقم رضا. خواهش میکنم از همه اونایی که این داستانو میخونن کامنت های بد نزارن یا فحش ندن . خب بریم سر اصل مطلب . رضا نامزد بنده خیلی هم مهربونه و از وقتی که باهاش ازدواج کردم همیشه تو فکر یه سکس عاشقانه باهاش بودم واز اون جایی که تا حالا هم سکس نکرده بودم همیشه کنجکاو بودم ببینم چجوریه . ولی من فوق العاده دختر حشری بودم از اون جایی که من نامزد بودم پدرم نمیزاشت شب هارو تو خونه مادر شوهرم بمونم چون میگفتن زشته و از این جور حرفا . ولی خود رضا خیلی دوس داشت شبارو بمونم پیشش. اخرش یه موقعیتی گیر اوردمو شبو موندم . واقعا شب خوبی بود . رضا قدش حدود185 و فوق العاده مهربوون. شب تو اتاقش خوابیده بودم که دیدم یهو از پشت دستاشو گره زده به کمرمو محکم فشاار میده و میگه دوست دارم . منم باورم نمیشد ک بالاخره رضا بدنشو بهم چسبونده… منم برگشتم عقب و اروم اروم لباشو اورد جلو و از هم لب گرفتیم خیلی اروم . منم یهو یه اههههیی کشیدمو گفت جااااانم . عشقم . منم عاشق این حرفاش بودمو هی خودمو واسش لوس میکردم . لباشو برد پایینو گردنمو لیس میزدو میبوسید منم که اه و اوه میکردم و اونم حشری تر میشد بعدش اومد بازم سمت لبام و به هم میگفتیم عشقم دوست دارم . مهربوونم عاشقتم اهههههههههههییییییی. اونم که دیگه کیرش شق شق شده بود از پایین میخورد به کسم حس میکردم . و بعدش منو اروم لخت کردو افتاد به جونم و سوتینمو باز کرد و ممه هامو ارووم کرد تو دهنش . و لیس میزد و منم اهههم رفت هوا و یهو رضا دستشو گذاشت رو لبمو گف هیییس عزیزم یهوو میشنون بد میشه . منم واقعا حشری شده بودم نمیتونستم صدامو تو خودم نگه دارم بالاخره ممه هامو خوردو یه اهو اههههیی خفیفی میکردمو راحت میشدم تا این که اونم خودشو لخت کرد . واییییی عضله های خیلی مردونه ای داشت. من عاشق عضله مردام. خلاصههه اومد پایین ترو اروم شرتمو کشید پاایین و گفت این عروسک ماله کیه . ؟ منم با ناز و عشوه گفتم مل عشقمه مال رضای خودم اونم سرشو اورد پایینو زبونشو چسبوند رو کسمو ارووم لیس میزد منم یجووری بوودم انگاری یکی داشت قلقلکم میداد و حشری شدم و اروم دستامو گذاشتم روسرشو فشار دادم سمت کسم دیگه واقعا نمیفهمیدم چیکار دارم میکنم. رضا هم با حرکات من بیش تر حشری میشد و یهو از جاش بلند شدو کیرشو بیرون اورد و گفت اجازه هس عشقم ؟ منم با کمی ترس واسترس گفتم باشه همسر مهربونم اونم افتاد روم و اروم کیرشو کرد تو کسم خیلی درد داشتم …ولی به خاطر عشقم تحمل کردم تا به اون خوش بگزره . چشامو بستمو اونم لباشو اورد جلو گذاشت رو لبام و از پایین پردمو زد . یه سوزش بدی رو حس کردم واقعا خیلی درد داشت . و از شدت درد ا. ز چشام اشکام بیرون اومد و رضا جونم و من از ته دل یه اهییییی بلندی کشیدیم اون ابشو رو شکمم خالی کرد و واقعا داغ بود . بعدش چشامو بوسید و گفت عشقم ببخشید اگه درد داشت و منم یه نیم ساعتی بغلش بودمو قربون صدقم میرفت واقعا تو بغلش احساس ارامش میکردم.♡ .

ببخشید اگه بد نوشتم شهوانی های عزیز . بار اولم بود . و خواهشا فحش ندید اگه از داستان خوشتون نیومده حرفای رکیک نزنین ممنون میشم. ♡♥♡♥♡ دوووستوون دارم

نوشته: رمینا


👍 4
👎 0
64644 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

453454
2015-02-16 16:26:02 +0330 +0330
NA

خوب بود give_rose

0 ❤️

453455
2015-02-16 16:30:17 +0330 +0330
NA

داستانت زیاد هیجان نداشت ولی خوب بود دلم برا یه سکس توپ تنگ شده sorry2

0 ❤️

453456
2015-02-16 19:17:14 +0330 +0330

میدونستی میخوای چی بنویسی، ولی سعی کن یک مقدار توی جملاتت بیشتر مانور بدی، میتونست نوع لباسی که پوشیده بودی رو بنویسی یا طرز درآوردنش، ولی درجا رفتی سر اصل مطلب، اینگار که با شورت و سوتین رفتی سراغش!!! خیلی خلاصه وار ننویس، رنگ و لعاب هر چی بیشتر باشه داستان جذاب تر میشه، البته اگر تماما از روی حقیقت باشه نه تخیل… خوب بود، بیشتر تلاش کن

0 ❤️

453458
2015-02-17 03:11:36 +0330 +0330
NA

آرزوی یه زندگی خوب شاد و پر از سکس give_rose

1 ❤️

453459
2015-02-17 06:23:13 +0330 +0330
NA

مطمئني اولين بارت بود.اصلا مطمئني قبلا پاره نشده بودي؟من كه بعيد ميدونم چون از ريخت داستانت مشخص بود كه قبلا جنده تشريف داشتي

0 ❤️

453460
2015-02-17 06:59:08 +0330 +0330
NA

خیلی تابلوئه که قبلا هم میدادی

0 ❤️

453461
2015-02-17 08:58:24 +0330 +0330
NA

عالی بود گلم

0 ❤️