سکس 3 نفری با یه زوج محشر

1392/06/02

شهرام و شروین یه زوج خوشبخت و جوونی بودن که شهرام با من تو یه شرکت همکار بود.ما
تو یه شرکت خصوصی کار میکردیم و روابط صمیمی با هم داشتیم .معمولأ عصرها به اتفاق
هم بیرون میرفتیم.من و خانومم و شهرام و همسرش.
شروین 8ماهه باردار بود و شهرام خیلی لز این موضوع راضی بود.اونها چند سال بود که
میخواستن که بچه داربشن و تازه موفق به این کار شده بودن.یه روز تو شرکت که منو
شهرام تنها بودیم یه مرتبه شهرام گفت یه چیزی بگم مسخرم نمیکنی/گفتم بگو.سعی خودمو
میکنم.اونم گفت خیلی هوای کوس کردم.کیرم حسابی باد کرده.
منم خندیدم و گفتم بایدم باد کنه وقتی شکم خانومتو باد میکردی بایدم به فکر اینجاش
بودی.اونم خندید و گفت: ازت راهنمایی خواستم نگفتم که بازخواست کن.
منم گفتم که یا یه جنده /یدا کن.یا یه صیغه.یه راه کم هزینه هم هست.گفت چی؟گفتم
ناراحت نمیشی ؟گفت : نه بگو.منم گفتم برو از کون با شروین حال کن.آهی کشید و گفت
اصلأ دل و دماغ سکس نداره شروین.برخلاف چیزی شده که قبلأ بود.بعد خودش شروع کرد از
ماجرای سکسهاشون تعریف کردن.هرچی بیشتر میگفت داغتر میشد.راستش منم بدم نمیومد که
بیشتر توضیح بده.چون شروین یه زن خیلی خوشگل و خوش تیپ بود.
منم تحریکش میکردم تا بیشتر توضیح بده.اونروز حدود 2ساعتی از سکس خودش و شروین برام
تعریف کرد و ازم قول گرفت که پیش خودمون بمونه.
یه چند مدتی هرروز کارمون شده بود از سکس برای هم گفتن.هرکاری که تو سکس دوست
داشتیم به هم میگفتیم.واقعأ احساس جالبی بود.شروین فارغ شد و یه دختر خوشگل بمونا
آورد که اسمش رو گذاشتن مونا.
بعد یه مدت که گذشت شهرام اومد و گفت که دیشب بعد از یه وقفه طولانی بالاخره شروین
رو کردم.منم بهش تبریک گفتم و پرسیدم چکار کردی.
تعریف کرد که شروین رو تو چه حالاتی کرده و یه مرتبه گفت: جات خالی.منم سریع
گفتم.دوستان به جای ما…خندید و گفت:خیلی حال کردی نه.؟گفتم :اگه ناراحت نمیشی
باید بگم آره خیلی.اونم مثل اینکه بیشتر حشری شده باشه گفت یه عکس نشونت میدم تو
نظر بده.
بعد تو موبایلش یه عکس از یه کوس و یه کون نشون داد منم شروع کردم به تعریف و
تمجچید.گفت:میدونی از کیه؟گفتم نه.گفت از شروین.کیرم حسابی بلند شد طوریکه شهرام هم
فهمید.پرسید الان نظرت چیه.کمی خجالت کشیدم ولی گفتم پسر معرکست.نوش جون کیرت.
اونم خندید و گفت دیشب به شروین تعریف میکردم که تو دوران تعطیلی سکس با تو چه
حرفایی زدیم.شروین هم کنجکاو شده بود و هی میپرسید که چه حرفایی زدیم.شهران مثل
اینکه آتشش خیلی تند تر شده بود.گفت:دیشب فهمیدم شروین ازت خوشش میاد.منم گفتم خب.ما
دوست خانوادگی هستیم و با همدیگه راحتیم.گفت:نه شروین دوست داره با تو لذت سکس رو
تجربه کنه.همینطور خشکم زده بود.گفتم:میدونی چی میگی؟گفت: آره.نظرت چیه/گفتم حتمأ
تو هم رو خانوم من نظر داری دیگه؟گفت: حالا تو بیا یه شب دوتایی شروین رو سرحال
بیاریم تا بعد.
خلاصه 10-12 رو ز گذشت تا اینکه شهرام تو اداره بهم گفت که بعد از ظهر باید با هم
بریم خونشون.منم که یادم نبود گفتم چه عجب؟گفت :شروین میخواد.یادم اومد و کیرم
دوباره هوس کرد.شهرامم فهمید و گفت:دیدی تو هم هوس کردی/
قبول کردم و بعد از ظهر با هم قرار گذاشتیم و رفتیم خونشون.وارد خونشون که شدیم
حسابی خجالت میکشیدم ولی دیدم که شروین با یه لباس باز و سکس اومد به استقبالمون و
پذیرایی کرد کمی راحت تر شدم.
خلاصه وقت مقرر رسید و ما رفتیم تو اتاق خوابشون.شهرام لخت شد و منو هم لخت
کرد.شروین هم با کمک ما لخت شد.لخت لخت بودیم.داشتم کوس و کون و پستونای ناز و شهوت
آور شروین رو دید میزدم که شهرام گفت:بفرما.نوش جون.مشغول شدیم و هرکدوممون از یه
جایی با شروین ور میرفتیم.من حسابی پستونای قشنگشو خوردم و شهرام داشت با کوسش ور
میرفت شروین حسابی حشری شده بود و داشت داد میزد و از من کیر میخواست.کیرمو دادم
دستش تا ساک بزنه.ولی گفت که دوست نداره.منم که دیگه طاقت نداشتم.درازش کردم و کیرم
رو گذاشتم تو سوراخ کوسش واقعأ نمیدونم چقدر طول کشید ولی زود تموم شد آبمو ریختم
رو شکمش و بی حال دراز کشیدم و دیدم که شهرام داره نگاه میکنه منم بی حال گفتم حالا
نوبت تو شد.خندیدیم با هم.شهرام هم کوس شروین رو آب داد و اونروز تموم شد.الان بعد
از یکسال از اون ماجرا هر 3-4 ماه یه بار بازم شروین من رو مورد لطف قرار میده و با
شهرام حسابی سر حال میاریمش.ولی الان دیگه با حوصله میکنمش خیلی با حوصله
__

نوشته: امیر


👍 4
👎 1
187563 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

396407
2013-08-24 11:14:59 +0430 +0430
NA

زنت را بيار 3 نفره
با حوصله مي كنيم

0 ❤️

396408
2013-08-24 11:15:25 +0430 +0430
NA

نه نه نه قرار بود با شهرام برین سراغ زنت. اونو تعریف کن

0 ❤️

396412
2013-08-24 13:56:56 +0430 +0430
NA

چرت تر از نخونده بودم :’’(

0 ❤️

396414
2013-08-24 13:59:44 +0430 +0430
NA

چرت تر از نخونده بودم

0 ❤️

396415
2013-08-24 14:05:54 +0430 +0430
NA

بله بله . چی بگم والله . از این موجود دو پا هر چی بگی بر میاد.

0 ❤️

396416
2013-08-24 17:38:21 +0430 +0430
NA

ها دیگه :? … :? :? :?

0 ❤️

396418
2013-08-25 02:01:18 +0430 +0430
NA

خاركسه مگه شروين اسم پسر نيست؟
كيرم تو كس خواهر و مادر و اول و آخرت.
نصيبت بشه يه آفريقايي فيل كير زنتو چنان با حوصله بكنه كه خاهرش گايييييييده بشه_
كس كش بار آخرت باشه اراجيف مينويسيا_

0 ❤️

396419
2013-08-25 04:05:12 +0430 +0430

كس نكو قناري…مكه نكفتي كه تازه بجچه كرده اونوقت زنه تازه زاييده وتوحسابي سينه شو خوردي
آخه چرا يه كمي فكر نميكني

0 ❤️

396421
2013-08-25 12:03:56 +0430 +0430

خر حالم به هم خورد! :|

0 ❤️

396422
2013-08-25 14:28:45 +0430 +0430
NA

kezbe mahz :)

0 ❤️

396423
2013-08-25 15:48:23 +0430 +0430

غیرت مردای ایرانی تو باسن هر کی هست لطفا در بیاره! هر چیزیو اونجا نمیزارن که! از یابنده تقاضا میشود به صندوق پستی0098 ارسال نماید!

0 ❤️

396424
2013-08-26 18:12:36 +0430 +0430
NA

سىکدىر بابا چرا کوس شعر مىگى

0 ❤️

396425
2013-09-01 19:10:04 +0430 +0430
NA

واقعا به نكته خوبي اشاره كردي
حداقل سعي نميكنن داستان رو براي خودشون يه بار بخونن اااااه
حالمم از اين مرداي جاكش بد ميشه بعدا چجوري ميتونن نگاش كنن

0 ❤️

396426
2014-07-13 19:55:50 +0430 +0430
NA

:)))))))))))))))))))))))

0 ❤️