سکس آرتین با حدیثه

1395/12/25

اسمم آرتین و 19 سالمه ، حوصله مشخصات نوشتن ندارمو صاف میرم سره اصل مطلب …

تو پارک نشسته بودم ، داشتم سیگار میکشیدم ، تقریبا این کاره هر روزم بود …
تقریبا تکراری شده بود این کارم ، هیچ اتفاقی نمیفتاد تو زندگیم ، هر روز بد تر از دیروز ، تا اینکه یه روز نشسته بودم رو صندلی ، چشام افتاد به دختری که داشت با ناز و کرشمه وارد پارک میشد …

اومد رو صندلی رو به روییم نشست ، بعد از چند دقیقه دیدم پاکت سیگارو در آورد و داره سیگار میکشه ، (البته چس دود میکرد) … منم ذول زده بودم و بهش نگاه میکردم ، اندامش واقعا ردیف بود ، چیزی که مدت ها بود انتظارش رو میکشیدم داشت اتفاق میفتاد ، سریع از جام بلند شدم و رفتم سمت سوپر مارکت نزدیک پارک ، یه کاغذ خودکار از فروشنده گرفتم و توش شمارمو نوشتم و اومدم سمت پارک …

دختره همونجا نشسته بود ، سیگار کشیدنش تموم شده بود رفته بود تو گوشی ، رفتم سمتش گفتم ببخشید میشه یه نخ سیگار بدید ، (میخواستم ببینم دختره پایه ای یا نه) ، گفت بله چرا نشه ، پاکت سیگارو گرفت سمتم گرفت هر چقدر میخواید بردارید !! از حرکتش خوشم اومد پاکت سیگارو نگاه کردم دیدم ماربورو قرمزه ، تو دلم گفتم خاک بر سرت که وینستون میکشی …
دو نخ از توش سیگار برداشتم و کاغذی که توش شمارمو نوشته بودم و گرفتم سمتش …

اولش هنگ کرده بود ولی بعد یه لبخند زد و شماره رو از دستم گرفت …

منم رفتم سمت بیرون پارک و دو نخ سیگارو انداختمو رفتم … ، بر خلاف اون چیزی که انتظار داشتم دختره پیام نداد بهم ، بعد از دوروز دیدم یه شماره ناشناس پیام داده … نوشته بود : سلام خوبی ؟ جواب : مرسی شما ؟ گفت : دیدم دو نخ ماربورو رو انداختی و نکشیدی ! ، ازین حرفش فهمیدم خودشه ، تو کونم عروسی بود … این پیام بازی ها رد و بدل شد و قرار گذاشتیم همو ببینیم همون پارک قبلی …

فردا اون روز ساعت 5:30 بعداز ظهر بود دیدم پیام اومده دارم حرکت میکنم به سمت پارک
منم راه افتادم ، رسیدم و دیدم همون جای قبلی نشسته رفتم کنارش و بهش دست دادم و احوالپرسی گرمی کردم باهاش اونم فقط تو چشام نگاه میکرد ، فکر کنم بخاطر رنگی بودن چشام اونجوری ذول زده بود …

سره صحبتو باهاش باز کردم گفتم اسمت چیه ؟ گفت حدیثه ، چند سالته ؟ 18 و …

همه این مقدمه هارو گفتم تا به این قسمت ماجراش برسیم …

بعد از یک ماه دیگه کاملا باهم راحت شده بودیم

من با مادرم زندگی میکنم و از پدرم طلاق گرفته ، قرار بود مادرم از طرف مدرسشون برن اردو همراه دانش آموزان مادرمم بخاطر اینکه دبیر مدرسشون بود گفتن شما هم بیاید مادرمم قبول کرد و باهاشون رفت …
من از قبل با حدیثه هماهنگ کرده بودم که خونمون خالی میشه و اونم اوکی داده بود و گفته بود که میاد خونمون ، با ماشین مادرم رفتم دنبالش سوار شد و یه تیپ شیک و خفن زده بود واقعا خوشگل شده بود اون روز …
رسیدیم خونه و پیاده شد رفتیم داخل … بعداز یه پذیرایی مختصر کنارش نشستمو دستمو گذاشتم روی پاهاش ، با لبخند بهم نگاه کرد و منم نگاهش میکردم واقعا چهره دلربایی داشت آآدم دلش میخواست فقط نگاش کنه …
بعد از چند دقیقه فیس تو فیس شدن لبامون بهم نزدیک شد ، خیلی عالی بودن لباش واقعا لب گرفتنو بلد بود ، با عشوه های خاصی لب میگرفت …
همزمان با لب گرفتن بلندش کردمو دستمو بردم تو شلوارش و از روی شرت لپای کونشو میمالیدم واقعا نرم و خوش استیل بودن …
رفتیم سمت اتاق خواب من ، سریع لخت شدیمو دوباره شروع کردیم به لب گرفتن ، همزمان با لب گرفتن سینه هاشو میمالیدم معرکه بودن سینه هاش … از لباش جدا شدم و رفتم سمت کصش ، خیلی حرفه ای میخوردم براش چون فیلم سوپر زیاد نگاه میکردم قبلا … صدای اااه اااهش کل خونه رو ورداشته بود … منم با این صداها بیشتر حشری میشدم و با ولع میخوردم کصشو … کصش خیس خیس شده بود … اومد دم تخت نشست منم ایستادمو کیرمو گذاشت تو دهنش و خیلی ناز و حرفه ای ساک میزد برااام وااای اولین بار بود که یه دختر برام ساک میگرفت …
نزدیک 10 مین داشت واسم ساک میزد منم قبلش تاخیری یکم زده بودم خیالم راحت بود حالا حالا ها آبم نمیاد به پشت خوابوندمش و پاهاشو دادم بالا سره کیرمو گذاشتم دم کصش و محکم فشار دادم داخل و یه جیغ بلند کشید محکم تلمبه میزدم و اونم اااه اااه میکرد همزمان با تلمبه زدن سینه هاشو محکم فشار میدادم خیلی حشری شده بود حدیثه … حدود 7 دقیقه از کص کردمش و گفتم میخوام از کون بکنمت اولش گفت نه ولی بعد با اکراه قبول کرد … رو شکم خوابید منم کیرمو تنظیم کردم رو سوراخ کونش ، خیلی تنگ بود آروم آروم فشار میدادم داخل ولی انگار نمیخواست بره ، دوباره کارمو تکرار کردم ولی اینبار محکم تر یدفه رفت تو کونش یه داد از ته دلش کشید منم مست شدم با این صداش شروع کردم به تلمبه زدن خیلی داغ شده بودم ، نزدیکه 5 دقیقه تلمبه زدم و دیدم آبم داره میاد و با فششار خالی کردم تو کونش ، حدیثه با یه آآآی بلند گفت آرتین سوختم منم حاال نداشتم کیرمو در آوردم و کنارش دراز کشیدم بعد از چند دقیقه بلند شدم رفتم حموم بعد منم حدیثه رفت حموم … اون روز بهترین روز من بود …

امیدوارم خوشتون اومده باشه … ببخشید اگه خوب ننوشتم ، اولین بارم بود …
نوشته: آرتین


👍 2
👎 4
20004 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

584001
2017-03-15 21:14:54 +0330 +0330

دمای آبت چند درجه است که اون بدبختو سوزونده؟؟ خخخ

1 ❤️

584009
2017-03-15 21:51:04 +0330 +0330

ذول؟؟؟ ماربورو؟؟؟ عجب !!
نو کونت عروسی بود ؟ خو مشتی نباید کیر ما رو دعوت میکردی؟ ?
بعد یه ماه کاملا با هم راحت بودین ؟ حالا چه عجله ای بود چرا هول هولکی؟؟

قبلا"فیلم سوپر زیاد میدیدی یعنی الان نمیبینی نه؟
حتما میخای بگی جقم نمیزنی نه؟؟ جالق الجلاقین حتما میخوای بگی شهوانی هم نمیای؟؟ تو فقط تو جق میتونی حرفه ای باشی جقیست !!
میگرفففتتت؟؟
ساک میگرفت ؟؟؟ عجب اونوقت این پوزیشن جدید ساکه؟ عجب ! نشنیده بودم!
10 مین 7 دقیقه 5 دقیقه حوصله مشخصات نوشتن نداری ولی حوصله کرونومتر گرفتن در حین گایش و نوشتنشو داری اره؟
اره خب …منم باور کردم که دلیل مشخصات ننوشتنت همونه که میگی… تو که راست میگی …
ننویس پسرم دستتم از تو شلوارت در ار وقتی تایپ میکنی . واگذارت میکنم به بقبه بچه ها

1 ❤️

584021
2017-03-15 22:12:29 +0330 +0330

۲۰۰ درجه بوده دمای ابت

0 ❤️

584088
2017-03-16 06:18:03 +0330 +0330

خاک تو سرت با این تخیل کیریت! اون از بچه های مردم اینم از

بچه ی ما!!! یکم برو از اونا یاد بگیر خیال پردازی رو. اِندول

0 ❤️

584099
2017-03-16 09:32:56 +0330 +0330

Az Avlsh Malom Bod Kos Shere Fqt Dlt Mikhase Ye Kosi Gofte Bashi

0 ❤️

584109
2017-03-16 10:17:42 +0330 +0330
NA

oni ke esmsho gozashti hadise moshtte moshtto va kon bkon to poshtt

0 ❤️

584285
2017-03-17 09:20:40 +0330 +0330

کیرم دهنت آخه با فیلم پورن دیدن کسی حرفه ای نمیشه فقط مدل یاد میگییره و…
دیگه نمیشه که همون بار اول حرفه ای لب بخوری و بدون اکراه کص حرفه ای بخوری.

1 ❤️