سکس اتفاقی عالی

1391/10/05

سلام به همه دوستان عزیزم،مرجان هستم
این خاطره که می خوام براتون تعریف کنم،حدود دو ماه پیش واسم اتفاق افتاد،اولش بذارید کمی از خودم بگم،من یه دختر 27 ساله ام،هیکلم هم خوبه چهره ام خوبه.تنها مشکلم اینه که خیلی شهوتی ام
چند تا دوست پسر داشتم که همیشه منو ارضا میکردن اما همیشه دنباله تنوع بودم.تا اینکه بالاخره چیزی که همیشه تو ذهنم بود واسم اتفاق افتاد.
شب تولد دوستم سارا بود،که تو خونه دوست پسرش گرفته بود،کمی مشروب زیاد خورده بودم،حالم کمی بد شد،تا اومدم بشینم حس کردم رو پای کسی نشستم.سرمو چرخوندم خوب نمی تونستم ببینمش همه جا را تارمیدیدم.تنها چیزی که فهمیدم این بود که داشت منو میبرد سمته اتاق خواب.
چشمامو که باز کردم،اولین چیزی که حس کردم خستگی بود.به دورو برم نگاه کردم دیدم رو تختم ،تازه یادم اومد که دیشب تولد سارا بود
تا از جام بلند شدم.حس کردم لختم بله لخت بودم حتی شرتم نداشتم،دست زدم به کسم.وای من دیشب سکس داشتم.به کونمم دست زدم بله مثله اینکه با هر کی که سکس کرده بودم حسابی حال کرده بود.یهو در باز شد و یه مرد تقریبا 40 تا 45 ساله جلوم بود من سریع ملحفه را برداشتم کشیدم روم،تا خواستم چیزی بگم،گفت:ببخشید که در نزدم فکر کردم خوابی هنوز،با حالتی که کمی بهت و شک توش بود گفتم:من نمیشناسمتون،مرجان کجاست،گفت:مرجان هنوز خوابه،صبحانه را اماده کردم پاشید لباس بپوشید بیایید صبحانه،بعد در بست رفت اما نمیدونم چرا حس خوبی نسبت بهش داشتم.پاشدم لباسامو پوشیدم،رفتم دوش گرفتم،یه ارایش ملایم کردم از اتاق رفتم بیرون.دیدم مرده داره با یه پسره که اونم نمی شناختم خونه را مرتب میکنه،تا منو دید اومد سمتم؛گفت:ببخشید خودمو ومعرفی نکردم من امیرهستم،از اشناییتون خیلی خوشحالم.گفتم منم همینطور اما میشه بگید من اینجا چیکار میکنم و شمها چرا اینجایید یهو پسره اومد سمتم و گفت:من شروینم و الان بهت میگم که اینجا چه خبره دیشب شما مشروب زیاد خورده بودید منم شما را بردم تو اتاق،شما چیزی یادتون نیست.گفتم:نه گفت:بزار اول صبحونه بخوریم که در یکی از اتاقا باز شد سارا با بردیا اومدن بیرون تا منو دیدن زدن زیره خنده گفتم:به چی می خندین مرجان گفت:هیچی فداتشم.همه نشستیم دور میز مرجانم پیشم نشت اروم گفت:وای سارا دیشب اینارو دیوونه کرده بودی.گیج شدم یعنی چیکار کردم،سارا گفت صبحونه بخور میگم حالا برات.کلی ذهنم درگیر شده بود چیزی یادم نمی اومد.بعد از صبحانه.با مرجان رفتیم تو اتاق،گفتم:سارا تو را خدا بگو چی شده،اینا چرا یجوری به من نگاه میکردن.
گفت:دیشب که شروین میاردت اتاق میخواد برگرده که تو بغلش میکنیاونم از خدا خواسته باهات سکس میکنه،یجوری شدم اما بدم نیومده بود از شروین.گفتم:خوبه من فکر کردم چیکار کردم،
گفت:این اولشه
گفتم:یعنی چی؟
گفت:بعدش شروین می یاد بیرون تو مهمونی،مهمونی که تموم شد.منو کشید کنار جریانو گفت:منم بهش گفتم که تو اکی هستی
گفتم:خب بعدش چی شد
گفت:هیچی بعد با امیر اومدن تو اتاق منم گفتم تو که همیشه دوست داشتی با چند نفر سکس کنی،حالا موقعیتش پیش اومده،هیچی نگفتم بهشون
با بردیا رفتیم تواتاق.از بقیه اش دیگه خبر ندارم
وای خدا چی میشنیدم نمیخواستم باور کنم،سارا گفت:اما مرجان نمیدونم چیکار کردی که وقتی اومده بودن بیرون کلی ازت تعریف می کردن گفتم خفه شو سارا گفت مگه چیه تو حال کردی به من میپری
راست میگفت بدبخت من همیشه از سکس با چند تفر خوشم می اومد اما فکر نمیکرد م یه روز عملی بشه که
بردیا در باز کرد گفت:پاشید بایید بیرون حوصلمون سر رفت
روم نمیشد برم بیرون.سارا گفت:پاشو دیگه لوس نشو
با هم رفتیم بیرون،اونا نشسته بودن رو مبل،ما هم رفتیم نشستم پیششون شروین پاشد رفت اب میوه اورد،بردیا لیوانشو بر داشت به سارا گفت:پاشو بریم اتاق.مرجان یه چشمک به من زد پا شد رفت شروین پاشد اومد کنارم نشت
گفت:سارا جون دیشب کاری کرای که منو امیر تا صبح خوابمون نبرد.خجالت کشیدم سرمو اوردم پایین دستشو اورد زسر چونم گرفت اورد بالا گفت:خجالت نداره که سارا جون تو کاری را کردی که دوست داشتی،حالا هم اگه دوست نداری در موردش صحبت نمیکنیم،گفتم:اخه از این ناراحتم که هیچی یادم نیست،امیر با لبخند گفت:عیبی نداره دوباره انجام میدیم تا خوب یادت بمونه.گفتم:منظورم این نیست،من اصلا شما را تا الان نمی شناختم حالا فهمیدم که دیشب با جفتتون سکس کردم.نمی تونم هضم کنم.شروین خودشو بهم نزدیک کرد و گفت:عزیزم تو دیشب کاری کردی که بردیا هم دوست داره باهات سکس کنه.گفتم یعنی چی مرجان پس چی،امیر گفت:الان بردیا داره در مورد همین باهاش میحرفه که پنج تایی با هم سکس کنیم.انگار فکر همه چی را کرده بودن و از کارایی که دیشب کرده بود میدونستن که قبول می کنم.
بردیا با مرجان اومدن بیرون.
امیر بهش گفت:شیری یا روباه
بردیا گفت:شیره شیرم،شما چی؟
امیر گفت:سارا جون هنوز قبول نکرده
مرجان رو کرد به من گفت:سارا جون قبول کن،خیلی حال میده،تو که همیشه خودت دوست داشتی
گفتم:اخه،که بردیا گفت:سارا جان بیخیال اگه دوست نداشتی هر وقت که بگی ادامه نمیدیم،منم هیچی نگفتم
که هر چهارتاشون خندیدن.
بردیا گفت تا مرجان و سارا اماده میشن،ما بریم بساط عیش و نوش اماده کنیم،بعد هرسه با هم رفتن،من و سارا هم با رفتیم حموم دیگه اینقدر رومون به هم باز شده بود که با هم لخت شدیم،سارا هم مثله خودم هیکل قشنگی داشت اما من سینه هام بزرگتر بودن.
بعد از این که اومدیم بیرون،رفتیم ارایش کردیم.
سارا گفت:بیا فقط شورت و سوتین بپوشیم
گفتم :اول گفتم نه اما اصرار کرد گفت اینجوری سکسی تره،منم قبول کردم
سارا گفت:مرجان،من چند باری فقط تو فیلم دیدم که دو تا زن با چند تا مرد سکس میکنن
گفتم:اما من زیاد دیدم از این فیلما،یه کاری میکنم که کلی حال کنیم،هر کاری که من کردم تو هم بکن.
بعد دو تایی اومدیم بیرون، تا ما را دیدن دهنشون باز موند،شهوتو از چشماشون میشد خوند.شروین اومد پیشم بغلم کرد لبشو گذاشت رو لبام شروع به خوردنشون کرد،اونطرفم مرجان تو بغل بردیا بود.دیدم مشروب دارن میخورن امیر یه پیک ریخت اومد سمته من داد دستم.بردیا هم یه پیک داد به سارا،شروین و بردیا از ما جدا شدن،بعد نفری یه پیک برداشتن،همه پیکهارو بردن بالا شروین گفت بخوریم به سلامتی مرجان و سارا که امشب میخوان مارو به اسمونا ببرن ،زدیم به همو خوردیم بعد نشستیم رو مبل منو سارا پیشه هم نشتیم،اونا هم سه تایی پیشه هم نشستن،چند پیک دیگه خوردیم،من تو ذهنم فیلمایی که دیده بودمو مرور می کردم.کمی که مشروب روم اثر گذاشت.از جام پاشدم و رفتم سمته اونا،شروین اومد پاشه که هلش دادم رو مبل و شروع به خوردن لباش کردم،بعد سارا بلند شد رفت سمته بردیا و شروع به خوردن لباش کرد،امیرم با یه دست سینه های منو میمالید،با دسته دیگش سینه های سارا را میمالید،من کم کم لبمو از شروین جدا کردم و رفتم پایین با زبونم از لباش کشیدم تا سینه هاش بعد همینطور رفتم پایین سارا هم داشت همین کارو با بردیا میکرد،از رو شلوارک کیرشو گرفتم دستم،شروع به مالیدنش کردم جون چه کیری داشت،هنوز راست نشده بود اما کلفتیشو حس میکردم،شوارکشو از تنش در اوردم وووووووااااااییییییییی چه کیری زبونمو از سرش کشیدم تا تخماش بعد اومدم بالا کیرشو کردم دهنم و شروع به خوردنش کردم.جوری میخوردم که انگار خوشمزه ترین چیزه دنیا را میخورم.یه نگاه به سارا کردم دیدم کیر بردیا را داره میخوره.امیرم شلوارکشو در اورد وای با دیدنه کیره امیر کیر شروین و از تو دهنم در اوردم و رفتم سمته کیر امیر با دست گرفتمش وای خدا یعنی این دیشب رفته بود تو کسه من،خیلی دراز نبود اما خیلی کلفت بود،سرشو کردم دهنم با دستمم کیره شروین و میمالیدم امیر یهو سرمو گرفت و فشارش داد به سمته کیرش حس کردم الانه که خفه بشم سرمو به زور اوردم بالا امیر گفت:دیشب تا ته میخوردیش باز سرمو برد رو کیرش باز فشار داد کیرشو به زور کرد دهنم بعد در اورد و کیرشو گرفت دستشش کوبید به صورتم من دیگه کیر شروین ول کردم و کیر امیرو گرفتم دستم بعد کیرشو تا جایی که میشد کردم دهنم،شروع به عقب جلو کردن کیرش تو دهنم کردم،سارا هم کیره بردیا را ول کرد رفت سمته کیر شروین و گرفت کرد دهنش،بردیا هم اومد پشته من شورتمو در اورد و شروع به مالیدن کونم کرد که حس کردم چیزی ریخت رو کونم اومدم سرمو برگردونم امیر سرمو گرفت باز فشار داد رو کیرش،بردیا شروع کرد به مالیدن کونم و انگشتشو کرد تو کونم کمی سوختم کونمو جم کردم انگشتشو در اورد باز یه چیزی ریخت رو سوراخم باز انگشتشو کرد تو ایندفه بهتر بود،امیرم سرمو گرفته بود و کیرشو تم دهنم عقب جلو میکرد،شروینم سارا را بلند کرد حلش داد رو مبل دستشو انداخت زیره شکمش و کونشو اورد بالا ،حس کردم که بردیا یه انگشته دیگشم کرد توکونم داشت خوشم می اومد بدنم لرزید و ارضا شدم،دیدم شروین یه چیزی از بردیا گرفت یه چیزی مثل کرم یا ژل بود که ریخت رو کون سارا و شروع به مالیدنش به کونه سارا کرد و انگشتشو کرد تو کونه سارا،بردیا هم که داشت کونمو باز میکرد باز ژل زد به کونم و مالید بعد حس کردم داره کیرشو میماله به کونم که کرد تو کیره امیروازدهنم در اوردم و یه اااااااااااااااخ گفتم اومدم برم جلو که امیر باز کیرشو کرد دهنم بردیا وحشیانه تر کیرشو تو کونم عقب جلو میکرد.امیر باز کیرشو تا ته کرد دهنم بعد در اورد رفت سمته سارا،کرد دهنه سارا،شروینم همچنان داشت کونه سارا را باز میکرد که کیرشو گذاشت دمه سوراخش و کرد تو،امیرم کیرشو سعی میکرد تا ته بکنه دهنه سارا که سارا نمیتونست همشو بکنه دهنش، باز اومد سمته من و کیرشو کرد دهنم،تا ته که کرد اق زدم کشید بیرون باز کرد گلوم درد گرفت کشید بیرون به بردیا گفت:جاتو بده من بردیا کیرشو کشید بیرون رفت سمته سارا وکیرسو کرد دهنه سارا،امیر رفت جاش،کیرشو داشت میمالید به سوراخ کونم که گفتم نه امیر کیرت کلفته،امیر گفت دیشب که کیرمو تو کونت جا کردی حالا نمیتونی،تازه فهمیدم چرا کیره بردیا خیلی اذیتم نکرد دیشب حسابی جرم داده بودن امیر کیرشو گذاشت دمه سوراخم و یه کم که فشار داد رفت تو درده کمی گرفت اما لذتش بیشتر بود امیر همینطور که میکرد تو کونم دستشو برد زیرم و شروع به مالیدنه کسم کرد.وای الان که دارم مینویسم کسم خیش شد.
بعدش شروین با امیر جاشو عوض کرد.و امیر کیره کلفتشو از کونم کشید بیرون،شروین زود کیرشو کرد تو کونم و من واسه بار دوم ارضا شدم،امیر تا خواست کیرشو بکنه تو کونه سارا بردیا گفت امیر بکن تو کسش اگه بکنی تو کونش که دیگه به ما حال نمیده ،امیرم کیرشو گذاشت دمه سوراخه کسه سارا و اروم کرد تو کسش کم کم کیرشو تا ته کرد تو و شروع کرد به عقب جلو کردن یه کم که کردن شروین به امیر گفت بذا مثله دیشب بکنیم بعد کیرشو کشید بیرون،امیرم کیرشو کشید بیرون به ما گفتن بریم رو مبل و قنبل کنیم،منو سارا هم همین کارو کردیم یه لحظه از ذهنم گذشت که من دیشب چه حالی کردم اما یادم نمونده،بعد امیر اومد سمته من تو دلم میگفتم بکن تو کسم،اونم اروم کیرشو کرد توکسم اخ الانم کیرشو حس میکنم،بردیا هم کیرشو کرد تو کونه سارا
جوووووووووووووون چه حالی میکردیم،تخیلاتم به واقعیت تبدیل شده بود،یه مدت که کردن امیر کیرشو کشید بیرون جاشو داد بردیا،بردیا هم جاشو داد به شروین و کرد تو کونه من، شروینم کرد تو کونه سارا،شروین درسته کیرش به کلفتی امیر نبود اما کیرش درازتر بود و تو سکس بهتر از اونا بود.
امیر رفت اونور مبل و کیرشو گرفت جلوی من و سارا و نوبتی میکرد دهنمون،بردیا و شروین جاشونو با هم عوض میکردن و حسابی کس و کونه من و سارا را گاییدن.بعد امیر نشت رو مبل و به من گفت برم بشینم رو کیرش بردیا کیرشو از کونم کشید بیرون منم بلند شدم رفتم سمته امیر و کیرشو گرفتم تو دستم و گذاشتمس دمه سوراخه کسم و نشستم روش ااااااااااووووووف تا ته رفت تو بعد بالا پاین میکردم،داد میزدم امروز باید جرم بدید جووووووووووون،بعد بردیا رفت جای شروین و کرد تو کونه سارا شروین اومد سمته من و کیرشو کرد دهنم و شروع کرد به عقبو جلو کردن،گفتش:حالا میخوام کسو کونتو یکی کنم کیرشو از دهنم کشید بیرون رفت پشت سرم که گفتم:نه اینطوری جر میخورم که شروین گفت:مگه دیشب جر خوردی،دیشب کلی هینطوری کردیمت،بعد منو خوابود رو امیر همینطوری که کیر امیر تو کسم بود کیرشو گذاشت دمه سوراخ کونم با خودم گفتم که الانه جر بخوری مرجان اما کیره شروین راحت رفت تو و دو تایی شروع به کردنه کسو کونم کردن،واقعا داشتم حال میکردم،داد میزدم جرم بدید کسو کونمو جر بدید،اونطرفم سارا داشت رو کیره بردیا بالا پاین میکرد.من واسه بار سوم ارضا شدم.بعد از چند دقیقه که کردن،شروین کیرشو کشید بیرون امیرم منو از روش بلند کرد و برمگردوندن رو مبل و امیر کرد تو کونم شروینم کرد تو دهنم،که یهو امیر سرعت کردنش بیشتر شد و یه اخ گفت و تا ته کیرشو کرد تو کونم،گرمای ابشو تو کونم حس کردم بعد کیرشو کشید بیرون حس کردم سوراخ کونم باز مونده شروین رفت پشت سرم و کرد تو کونم اونم ابشو ریخت تو کونم بردیا ام کیرشو از کونه سارا کشید بیرون و کرد تو کونه من وابشو ریخت تو کونم وااااااااای چقد اب تو کونم بود با اینکه کمیش ریخته بود بیرون اما حس میکردم کونم پر ابه،سه تایی ولو شدن رو مبل و کلی قربون صدقه من و سارا رفتن که این بهترین سکسشون بوده،من پاشدم رفتم حموم سارا هم اومد دوش گرفتیم در حینه دوش گرفتن ابشون بود که از کونم می اومد بیرون،بعد که اومدیم بیرون من ولو شدم رو تخت و سارا هم پیشم بردیا اومد تو اتاق گفت:بیائید پیشمون، خودمونو خشک کردیم رفتیم پیششون وبعدش چند پیک مشروب خوردیم،کلی گفتیم خندیدیم،من واقعا لذت برده بودم
رابطه من با امیر و شروین ادامه پیدا کرد،و سکسهایی که دوست داشتیمو انجام دادیم.
امیدوارم که دوست داسته باشید خاطره منو.این داستان نبود خاطره بود با کمی تغیر.اگه دوست داشتید باز مینویسم

نوشته: مرجان


👍 0
👎 0
87217 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

349602
2012-12-25 06:57:26 +0330 +0330

یه وقت فکرنکنیدکه مرجان جندهست …نه بابابنده خدافقط تنوع طلبه… <):)

0 ❤️

349603
2012-12-25 07:04:24 +0330 +0330
NA

بعيد ميدونم كسي بتونه اين داستانو بخونه!!!

0 ❤️

349604
2012-12-25 07:12:42 +0330 +0330

نویسنده گرامی خسته نباشی منو یاد فیلم HANGOVER انداختی …

0 ❤️

349605
2012-12-25 12:22:10 +0330 +0330
NA

بهتر بود اسم داستان رو می گذاشتی جنده فراموش کار. راستش حالم بهم خورد این دیگه با عرض معذرت اخر جندگیه

0 ❤️

349606
2012-12-25 13:50:12 +0330 +0330

کلبه 98 دیکشنری جیرفتی کجا میفروشن؟

0 ❤️

349607
2012-12-25 16:01:03 +0330 +0330
NA

ازسکس گروهی خوشم میاد…اماشماصاب نداشتین که زنگ بزنه کجایین این 2روز.خداکنه دروغت راس باشه

0 ❤️

349608
2012-12-25 19:41:58 +0330 +0330
NA

داستان قبلی باعث شد نعشگیم بپره رفتم یه نخ بنگ کشیدم اما این داستان باعث شد نعشگیم دوبرابر بشه. بس که دروغ گفت و توهم زد سرم گیج رفت خودت فهمیدی کی هستی سارایی دوست سارایی مرجانی یا بی بی مرجانی. ولی من میدونم کی هستی تو یک پسر جلقی توهمی با افکاری عقده ای که کارت فقط دیدن فیلم سکسی و زدن جلق در حد مرگه درضمن معلومه تورو یه وقتی به زور گاییدن چون بچه کونی هم هستی.
خودت خوب میدونی هرچی گفتم راسته.
برو دنبال سکس تا دیگه کف نباشی کسشعر بنویسی.نترس برو دختر زیاده مردباش پیدا میکنی دلم واسه اینجور آدما میسوزه خیلی توکفن معلومه

0 ❤️

349610
2012-12-26 07:06:10 +0330 +0330
NA

ترا به هر که فبول دارید همه چیز را به شوخی نگیرید .فقط کافی است یک نفر بین شما ایدز داشته باشه کلک همه شما کنده است.بخاطر یک شهوت طلبی یک تا آخر عمر ات باید افسوس بخوری.

0 ❤️

349611
2012-12-26 11:22:43 +0330 +0330
NA

خودت فهمیدی تو یه روز سه بار رفتی حموم آنقدر گفتی. این رفت جای اون اون اومد جای. این مخم گوزید تو که یادت نیست دیشب سرت چی اومده چه جوری این همه صحنه های سکسی رو حفظ کردی. مجسمه آزادی تو کونت از پهلو به خاطر تنوعش میگم

0 ❤️

349613
2012-12-26 13:25:35 +0330 +0330
NA

خیلی خوبه که آدم به خواسته دلش برسه و عشق و حال وصف نشدنی و تجربه کنه

حتما که خیلی خوب بوده …
چون کلفتی کیره 19 سانتیه منم دقیقا همین گفته ها رو تایید میکنه و همه تعریف میکنن ازش …

0 ❤️

349614
2012-12-26 14:50:50 +0330 +0330

بر خلاف کامنت های بچه ها که که بیشضتر متلک بار نویسنده کرده بودن من نظرم این که داستان سکسی خوبی بود چون سکس رو خیلی قشنگ به قلم کشیده بود بر خلاف اکثر داستان هایی که این اواخر تو سایت چاپ میشه(کوس و شعر) این داستان خیلی قشنگ تونست تصویر یه فیلم پورنو رو تو ذهن من زنده کنه
از نویسنده داستان تشکر میکنم
اگه دوست داشتی بازم بنویس حتما من داستانت رو میخونم
هر چند که فقط یه مقدار شیر تو شیر بود :D
اما باور کن خوب بود :X

0 ❤️

349616
2012-12-26 20:25:28 +0330 +0330
NA

کوس شعر به این میگن قابل توجه بعضیا که بلد نیستن کوس شعر بکن اما شما مرجان،سارا،مریم،بردیا یاهرکسی که هستی بهتربودبه جای کوس شعر نوشتن عکس کوس کونت میذاشتی تا ملت شهوانی حالش وببرن هرچند بااین کوس شعری که گفتی بعیدمیدونم کوس وکونت تعریفی داشته باشه

0 ❤️

349617
2012-12-30 19:19:52 +0330 +0330
NA

توساراي مرجاني خرجاني كي هستي من نفهميدم!قابل توجه دوستان يه وقت فكرنكنيدايناجنده هستن نه اينافقط به سكس اعتياددارن!

0 ❤️