سکس از کون با دوست زنم

1390/01/15

سلام دوستان. من رضا 32 ساله هستم. این خاطره مربوط به 3 سال پیشه. زنم کارمند دولت بود و همیشه در ماموریت. من هم هر وقت میرفت ماموریت با دوستام می رفتیم مشروبخوری و عشق و حال. ولی یک روز که زنم نبود، یکی از دوستاش به نام نسرین که من همیشه تو کفش بودم ولی میترسیدم بهش ابراز علاقه کنم زنگ زد و گفت میخواد بره واسه دوست پسرش هدیه تولد بخره و اگه وقت دارم برم کمکش. من هم قبول کردم.

خلاصه با بی حوصلگی رفتیم پس از کلی گشتن کادو رو واسه اون یارو خریدیم. من که همیشه تو کفش بودم و الان بهترین فرصت برام مهیا شده بود گفتم اگه دوست داری بریم با هم یک مشروبی بخوریم. اون هم با کمی من و من قبول کرد. رفتیم خونه و بعد از چند دقیقه صحبت رسمی و… دوتا لیوان ویسکی با یخ آوردم تا بخوریم. همونطور که مشغول خوردن ویسکی بودیم به حرفای جدی و رسمی مسخره مون ادامه میدادیم. بعد از یکی دو ساعت که تقریبا هر دو مون ردیف شده بودیم، بی اختیار نزدیکش شدم و گفتم میخوام ببوسمت. البته من در اون موقع فقط میخواستم ببوسمش (لااقل واسه شروع) ولی اون یه دفعه لباشو بهم نزدیک کرد و من هم نا مردی نکرم لبامو چسبوندم به لبش. نمی دونم چی شد که دیدم داریم از هم لب میگیریم. بعد از چند دقیه لب گرفتن، شروع کردم به خوردن گوشاش و گردنش و از روی لباس سینه های کوچولوش رو می مالیدم. کم کم صداش بلند شد و من فهمیدم که طلبه است. یواش یواش دستامو بردم زیر تی شرتش و از روی سوتین سینه هاشو مالیدم. صداش بیشتر شد و من هم دستمو بردم توی سوتینش و سینه های ناز و کوچولوشو مالیدم. همچنان داشت حال میکرد. خوابوندمش روی مبل و روش دراز کشیدم. کیرم شق شق بود. داشت میتکرید. بعد از اینکه تی شرتش رو دادم بالا و شروع به خوردن سینه هاش کردم، تا خواستم شلوارش رو در بیارم، گفت که من نسبت به شیوا (زنم) عذاب وجدان دارم و این کارو خیانت به دوستم میدونم. گفتم بابا بیخیال این حرفا. خودمونو عشقه. اون تو همون حالت مستی سعی داشت مانع از سکس بشه ولی من که دیگه طاقت نداشتم سعی کردم هم با کارم بیشتر حشریش کنم وهم با زبونم مخشو بزنم. خلاصه با کلی ناز و عشوه راضی شد ولی همچنان نمیدونم عذاب وجدان داشت یا خجالت میکشید ویا اینکه ناز میکرد؟!

بعد از اینکه لختش کردم، شروع کردم خوردن کس خوشکل و نازش که فقط یک کم مو داشت. معلوم بود یکی دو روز پیش پشماشو زده. موهامو محکم می کشید و جیغ ظریف میزد. بعد از اینکه کلی کسش رو خوردم، ازش خواستم واسم ساک بزنه. اون هم کیرمو گرفت تو دستش و بعد از کلی بازی بازی، شروع کرد به خوردنشو وای که چه حالی می داد. باورم نمیشد نسرین جون داره واسم ساک میزنه. همون کسی که خیلی وقت بود دوست داستم لا اقل یک لب ازش بگیرم. بعد پاهاشو باز کردم بذارم تو کسش که گفت من پرده دارم و واسه شوهرم نگهش داشتم. من که کلی تو پرم خورده بود، گفتم اشکال نداره برگرد. آخه مردی که زن داره و کس رو تجربه کرده، دیگه به لاپا راضی نمیشه. اولش گفت دردم میاد ولی دوباره مخشو زدم و مشروط به در نیومدن راضی شد تا از کون بهم بده. یک خورده از کرم های زنم مالیدم در سوراخ کونش. بعد سعی کردم با انگشت یک کم راهشو بازکنم. یواش یواش با یک انگشت و دو انگشت زمینه رو برای یک هجوم انقلابی فراهم کردم. کیرم از کنترلم خارج شده بود. داشت می ترکید. آروم آروم سرشو گذاشتم تو سوراخ کونش و اون هم یک جیغ بلند کشید ولی بعد از مدت کوتاهای احساس کردم داره در کنار درد، حال هم میکنه. شروع کردم به تلمبه زدن. وای که چه حالی میداد! این کون نسرین جون بود که کیرم توش داشت جولون میداد. اون هم که داشت کلی حال می کرد و با یک دست کسشو میمیالید، هی منو تحریک میکرد که بکن عزیزم. جرم بده.

بعد از چند دقیقه که تلمبه زدم، احساس کردم آبم داره میاد. گفتم میخوام خودمو خالی کنم تو کونت. اونم گفت: میخوام. بریزی توش. و من هم نامردی نکردم و آبمو تا قطه آخرش ریخیتم تو کونش. این اولین باری بود که آبم رو توی کون خالی میکردم. وای که چه حالی داد. آبم که تا قطره آخر کشیده شد، خیلی احساس سبکی و کرخی کردم. کنارش دراز کشیدم و یک لب چاق ازش گرفتم. بعد بلند شد رفت حموم و من تا از حموم بیاد، تو همون حالت مستی داشتم فکر میکردم واقعا این نسرین خوشکله بود که من کردمش؟!
از اون به بعد هر بار که زنم میرفت ماموریت، نسرین جون خانم خونه من میشد و میومد پیشم و یه حالی به هر دومون میداد. تا اینکه دیگه شوهر کرد و من کیر خوردم.

نوشته: رضا


👍 3
👎 0
333551 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

275892
2011-04-04 21:46:16 +0430 +0430
NA

kir manam bokhor kos nane

0 ❤️

275893
2011-04-05 00:54:54 +0430 +0430
NA

حرکت انقلابی رو خوب اومدی…
قشنگ بود

0 ❤️

275894
2011-04-05 01:47:26 +0430 +0430
NA

جالب.
بود زنتم بده من بكنم تا همه چيز عادلانه باشه

0 ❤️

275895
2011-04-05 02:44:10 +0430 +0430
NA

shohar karde ke behtare, haalaa mitooni raahat az kos too khoonash waghti shoharesh nist bokonish, aslan boro hamsaayeshoon sho divooneh!

0 ❤️

275896
2011-04-05 06:13:24 +0430 +0430
NA

اون کیری که خوردی نوش جونت. مال منم بخور دیگه

0 ❤️

275897
2011-04-05 10:10:51 +0430 +0430
NA

ميگما مگه آدم اشنا نيست كه يك غريبه با اون بره خريد حالا برا هر بچه كوني
بعدشم مطمئني مست بود گفت بخاطر كس اولت عذاب وجدان ميگيره همش كش شعر بود .

0 ❤️

275898
2011-04-05 15:56:00 +0430 +0430
NA

che jaleb, bar khalafe dastanaye dige ke marda miraftan mamooriat zanet raft!!!
khob to ham to in moddat midadi ta mesle baghie dastana doros she!
taze kiram nemikhordi

0 ❤️

275899
2011-04-06 07:14:18 +0430 +0430
NA

mardake lao bali zanet dare kar mikone u alafo vel gardi bi gheirat. ajab harfe mofti zadam gheirat :D hehe. be har hal man ye soali baram pish umad in hame kardimo khordimo in harfa nemidunam chera hich kas b ma nagoft jeram bede ajibe baram ke hame dokhtaraie inja ya zana migan jeram bede. ehtemalan in az ye oghde daruni sar cheshme migire va un ham meili be shenidane in jomlast ke in zana va dokhtara be zurmigan. ajaaaaaaaaaaaaaab

0 ❤️

275900
2011-04-06 18:45:17 +0430 +0430
NA

اقا رضا پاشو صبح شده بسه هر چی خواب دیدی:*

0 ❤️

275901
2011-04-07 01:05:03 +0430 +0430
NA

amooooooooooooooo bachero chera mizani bezarin baghiy khabesho bebine

0 ❤️

275902
2011-04-07 04:49:32 +0430 +0430
NA

انقلاب ما انفجار نور بود ، مال تو چی؟

0 ❤️

275903
2011-04-07 07:39:06 +0430 +0430
NA

کس گفتی عین یه مرد کس لیس!!!دیگه از این خالیا نبند.مرد حسابی زن مست و چه به عذاب وجدان!!!

0 ❤️

275904
2011-04-07 12:14:15 +0430 +0430
NA

زنتو بیار تا من با چندتا از رفقا از کس و کون بکنیمش okkkkkkkkkk

0 ❤️

275906
2011-04-17 16:51:52 +0430 +0430
NA

Hamishe Goftan age mikhay kasio beshnasi az doostash beshnas

age dooste zanet jendast pas bedoon zane khodetam jendast va mamooriat narafte rafte khoone modir amel kos bede

0 ❤️

275909
2011-09-11 06:08:50 +0430 +0430
NA

داستانت هم تخیلی بود هم کیری -یک داستان هم از ماموریت زنت بنویس باید جالب باشه تو ماموریتهاش چیکار میکرده !!!

0 ❤️

275910
2011-09-11 07:08:12 +0430 +0430
NA

کبوتر با کبوتر باز با باز زنتم جندس که با این کونی میپره شرط میبندم .

0 ❤️

275911
2011-10-13 15:41:30 +0330 +0330
NA
802Gallery_Free.jpg كس شعر هم...كس شعر هاي قديم
0 ❤️

275912
2012-07-01 10:56:35 +0430 +0430
NA

:p خب بود

0 ❤️

275913
2013-01-15 10:17:57 +0330 +0330
NA

کجایی بودین بابا . بیا بغل عمو ببینم راست میگی کونتو گاییدم با اون زنه اینم داستان بود کله کیری

0 ❤️

275915
2014-01-28 03:23:01 +0330 +0330
NA

چرند و پرند =D>

کـــــــــــــــــــــــــــــــــس شـــــــــــــــــــــــــــعــــــــــــــــــــر

0 ❤️

275916
2014-02-15 13:10:29 +0330 +0330

کس مگو .از کس بگو هرچند که کس نالان بود
کس بکن از کون مکن هرچند که کون لرزان بود

0 ❤️

275917
2014-07-19 04:13:17 +0430 +0430

diablo گل پسر کم بزن همیشه بزن

0 ❤️

275918
2014-10-02 00:01:21 +0330 +0330

یه عده جقی کس ندیده تو این سایت هستن که به هرکی که خاطره شو مینویسه فحش میدن
دست خودشونم نیست عقده ای شدن بس که کس نکردن و جق زدن و وقتی میبینن یکی دیگه داره میکنه حسابی کونشون میسوزه و با فحش سعی میکنن خودشونو سبک کنن

0 ❤️

275919
2015-03-22 13:50:30 +0430 +0430
NA

ﺑﻪ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﻳﻦ . ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻧﻢ ﺯﻧﺖ ﺭﻭ ﻛﺎﻫﻴﻴﺪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺸﻮ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﺑﻬﺖ بخنديم

0 ❤️

275920
2015-04-06 21:04:10 +0430 +0430
NA

من تعجب میکنم هرکی میاد باراول از کون میکنه طرف هم فقط بار اول جیغ میکشه بعدش عادی میشه براش من بعد 7 یا 8 بار سکس تا تونستم نصف کیرم بزار تو کون زیدم

0 ❤️

275921
2015-04-25 18:14:52 +0430 +0430
NA

کس شعر محض بود کونی جقی…
وقتی زنت نیست جق میزنی تو خیال خودت داری با دوستاش سکس میکنی کس مغز کونی جقی بیحیا…!

0 ❤️

275922
2015-04-28 05:09:11 +0430 +0430

کیر بچه ها تو کونت

“گفتم اگه دوست داری بریم با هم یک مشروبی بخوریم. اون هم با کمی من و من قبول کرد”

اینجور که راحت بدن فکر کنم مامانتم کلن جنده چون هرکی تعارف کنه میده راستی زنتو بگو که به شهرستانیا هم میده

کسمشنگ

0 ❤️

733991
2018-12-05 20:46:24 +0330 +0330

زن ماموريت ميره خوبه كه اونجا حتما هواش و دارن

0 ❤️