سلام من امیرحسینم داستانی ک مینویسم واقعیه و مال۱۵شهریور ۹۳هسته اول خودمو معرفی کنم،من امیرحسین ۱۸ساله اهل کرمانم البته در اصل بچه بندرعباسم ،من از یکی از دوستام ی شماره گرفتم بعده ی مدت دختره از من خوشش اومد گفت بیا ببینمت رفتم تو محله شون(من بچه خیابون شفام ک بالا شهره مریم پایین شهر بود) رفتم ی لحظه درو باز کرد تا منو دید هول شد درو بست دگ هم باز نکرد… دو روز بعد گفت من پارک جنگلیم… منم ساعتای ۹شب رفتم (مریم ی دختر ۱۶ساله با قد ۱۶۵و وزنه ۵۰ کیلو و خیلی نازه هم ناز هم پررو باباشم طلاق گرفته با مامانشو مادر بزرگش زندگی میکنه) من ی موتور میگلی ۲۵۰ccدارم با موتور رفتم سوارش کردم بعد هرچی می گفتم بغلم کن نمیکرد منم هی ترمز جلو میگرفتم با سینه میخورد بهم… رفتم ی جای تاریک وایستادم… بهش گفتم بوسم کن نکرد دوباره گفتم لپمو بوس کرد… بغلش کردم بردمش رو یه صندلی ‌‌‌از ش لب گرفتم بعد بردم همون جایی ک سوار شد پیادش کردم رفتم خونه…

ی مدت بود ک میگفتم میخوام ببینمت میگف نه… خلاصه ی روز گف بیا تو کوچه اونجا از دور ببین گفتم باش ساعت ۱۱صبح اونجا بودم رفتم اومد جلو در همینجور با تلفن حرف میزدیم که گف من گشنمه من رفتم دوتا پلاستیک بزرگ براش خوردنی گرفتم بهش دادم… بعد گفتم بزار بیام داخل گفت نه گفتم نذاری از رو در میام،گفت اگه تو نستی بیا همین که اینو گفت ۱۰ثانیه نشد من تو حیاط بودم… ی تی شرت آبی داشت با یه شرت که بالای زانوش بود… رفتیم تو خونه یکم حرف زدیم که یهو لبشو گذاشت رو لبم حدود ۱ساعت لب میدادیم بعد سینه هاشو مالیدم… آخ که چ سینه ای بود… سایز حدود ۷۰سفید نوک صورتی… سینه هاشو خوردم تا حال ب حال شد… گفت میخوام کیرتو ببینم گفتم با هم لخت میشیم قبول نکرد منم نشون ندادم… اون روزم اتفاق خاصی نیفتاد تا اینکه چند روز بعد بهش گفتم سه روز وقت داری بگی بیام پیشت نگی واسه همیشه میرم… روز دوم زنگ زد در حیاط قفل بود باز از رو در رفتم بعد رو کاناپه خوابوندمش شروع کردیم ب لب دادن از شانس تخمیم پریود بود کیرمو در اورد شروع کرد ب ساک زدن همشم میگف خیلی بدی میگفتم چرا ج نمیداد تا اینکه فهمیدم چون میخواد بکنمش ولی پریود نمیشه… خلاصه گف بیا بکن تو کونم منم چرخوندمش کیرمو خودش تنظیم کرد بعد گف یهو نکنم داخل و هر موقع گف بیارم بیرون کیرمو خشک گذاشتم محکم فشار دادم خیلی تنگ بود خلاصه رف داخل ۱۰دقیقه تلنبه زدم دیدم آبم داره میاد گفتم چکار کنم گف بریز داخل منم ریختم تو کونش … بعد ی چندتا بوس و ناز کردن و از هم جداش چدیم بعد ب این فک میکردم که چقد بی جنبه شدم تازگیا زود آبم اومده از این حرفا چند روز بعد مریم دوباره زنگ زد طبق معمول از در رفتم داخل ساپورت داشت با ی لباس مجلسی بدون آستین یکم حرف زدیم یکم لب یکم سینه که گفتم من میخوام از کس بکنمت(دوس پسر قبلیش تو ماشین ب زور پردشو زده بود)میگف نه گفتم من لخت میشم خودت شهوتی میشی… تی شرتمو در آوردم چون خط بندی ماهیچه هام کامل بود و ۶تا از ماهیچه های شکمم واضح و برجسته بودن شروع کرد ب دست زدن ب شکمم کم کم داشت راضی میشد بغلش کردم بردمش رو تخت مامانش بهش گفتم میخوام پیراهنتو در بیارم در آوردم عجب سینه ای بود… اولین بار گرمای بدنشو حس کردم بعد لبو … شروع شد…دستم تو شلوارش بود عجب کسی داشت هنوز ندیده بودمش ولی دستم روش بود چاق و نرم بود… بعد گف شلوارتو تا زانو بکش پایین خودشم همینکارو کرد گف بیا روم لا پایی رفتم روش بعد چند دقیقه لا پایی گف سره کیرتو بکن داخل منم کردم تو کسش آخ اینقد گرم بود و خیلی خیس ک کیرم با یه فشار تا ته رفت داخل گفت آخخخخخخ بعد همراه با تلنبه زدنم خودشو جلو عقب میکرد اخ اخ اخ که چ حالی داد بعد تو چند حالت دگ هم کردمش تا اینکه ابم اومد منم ریختم رو سینش… از ساعت ۱۲تا ۲ اقا من یکم بچه پولدارم و این مریمه هم از این قضیه سو استفاده میکرد البته کسخول نبودم چون پدر نداشت دلم براش میسوخت برامم مهم نبود از جیبه بابا بود… بعد از اینکه کردمش ولش کردم… چون داشت پر رو میشد.

نوشته: امیرحسین