سلام میکنم به دوستای گلم.این خاطره ای که میخوام برای شما بگم ماله دو ماهه پیشه و بر خلاف داستان های کس شعر دیگه کاملا راسته.اسم من پرهام (مستعار)و 18سالمه.قدم185و وزنم70.بدن ورزشی و خوبی هم دارم

داستان از این قراره که ما بخاطر اینکه خونمونو کوبیدیم تا یکی دیگه بسازیم ناچار موندیم تو طرفای خودمون مستاجر بشیم.بالاخره بعد از کلی گشتن تونستیم یه خونه پیدا کنیم که دربست باشه.بعد از اسباب کشی و جا افتادن.متوجه شدم همسایه بغلیمون سه تا دختر دارن که یکیش16سالش بود و دوتای دیگه کوچیک بودن.دختره اسمش مریم بود یه دختر قد بلند و خیلی سفید و خوشگل اندامشم عالی بود چند باری وقتی منو میدید بهم زل میزد نگام میکرد چند باری هم از پنجره اتاقش دیدم میزد که من متوجه شدم.فهمیدم که ازم خوشش اومده… مدتی گذشت من تو کف مریم خانوم موندم تصمیم گرفتم یه نقشه براش بریزم چون دیوار به دیوار همسایه بودیم راحت میتونستم بهش نزدیک شم بابا مامان اونم شاغل بودن هر دو تا عصر خونه نبودن.خلاصه یه چند مدت گذشت ندیدمش تا مخشو بزنم.یه بار رفتم چتروم دوستم که پسر دخترای شهر خودمون اونجا جمع میشن حوصلم پوکیده بود رفتم خصوصی یه دختر که اسمش سمانه بود یکم حرف زدیم بعد اون منو شناخت یه اشاره هایی هم کرد نگووووووو این همون مریمه.ینی خداییش کپ کردم. الان دارم با دختر رویاهای سکسیم که همسایه دیوار به دیوارمونه چت میکنم.همینجور که حرف میزدیم ازش پرسیدم منو دوس داری؟گف آره .بعد از این منم باهاش یه مدت صمیمی شدم بعد دوس شدیم.یکم گذشت تو چتروم ازش پرسیدم تا حالا لب گرفتی؟گف نه.منم پرسیدم دوس داری با من بگیری ؟گف آره دوس دارم.منم بهش گفتم تنهایی گف آره.بهش گفتم پس در پشت بامو باز کن بیام خونتون با کلی اسرار راضیش کردم بیاد باز کنه بعد اومد باز کرد رفتم تو اولین بارم بود اونم همینطور بخاطر همین مث ندید بدیدا پریدم بغلش لبامو گذاشتم رو لباش چند دقیقه همینجور لب گرفتیم بعد محکم بغلش کردم و درازش کردم رو زمین همینجور که داشتیم لبای همو میخوردیم دستامو بردم رو سینه هاش از روی لباسش میمالوندم اونم معلوم بود که حال میکرد بعد یواش یواش لباسشو در اوردم.وقتی خواستم سوتینشم در بیارم نذاشت با کلی اصرار زورکی سوتینشو در اوردم واااااااااااای دو تا ممه خوشگل سفیده سفیددددد زیاد بزرگ نبودن برای یه دختر16ساله اما خیلی خوشمزه به نظر میومدن.یکی رو لیس میزدم اون یکی رو هم با انگشتام بازیش میدادم.چند دیقه ممه هاشو لیس زدم بعدش رفتم سراغ شلوارش شلوارشو در بیارم اما نذاشت منم گفتم پس قهر میکنم برم دیدم صدام میزنه برگشتم دیدم خودش شلوارشو داره درمیاره با کلی خجالت.برگشتم روش لبامو گذاشتم رو لباش یکم لب گرفتیم رفتم سراغ کسش دهنمو نزدیک تر کردم کسش یدونه هم مو نداشت لبامو گذاشتم روش و لیس زدم یکم که لیس زدم حالم بد شد دیگه نتونستم…بعد شلوار خودمو در آوردم کیرمو که دید یه جوری شد خیلی خجالت میکشید بهش گفتم میتونی بخوریش؟هیچی نگفت بعد فهمیدم که ساک زدن بلد نیس بیخیال شدم.برگردوندمش کیرمو یکم مالیدم روی کونش.اونم یواشکی از زیر نگاه میکرد بیچاره.همینطور که میمالوندم کونشو باز کردم کیرمو با یه تف گذاشتم لا با لای سوراخش که دیدم بعلههه خانوم حرف زد گف توروخدا یواش بکن .یه فشار مختصر دادم اونقد تنگ بود نمیرف توش.بعد سرش که رفت داخل یکمم فشار دادم صداش در اومد جیغ کشید.تا نصف تو بود منم یواش یواش تلمبه میزدم بعد که دیدم جا باز کرده حالت سگی شدیم هی تلمبه میزدم اونم آه و نالش بلند شده بود عجب حالی میداد حالا کون تنگ مریم گشاد شده بود راحت میشد تلمبه زد ده دقیقه همینجور ادامه داشت که آبم اومد در اوردم ریختم روی باسنش یه گاز کوچولو هم از باسنش زدم و لباسامونو پوشیدیم بهم گفت خیلی نامردی دردم میومد بعد اومد یه بوس از رو گونم برداشت دوباره یکم لب گرفتیم همینجور که آیفن خونشون به صدا در اومد اونم گفت زود برو خدافسی کردیم منم به ناچار از در پشت بوم رفتم خونمون حدود یه ماه باهاش دوس بودم چندبازی رفتم خونشون اما بعد رفت با یه پسر پولدار دوس شد منم ولش کردم قیافه پسره رو ببینین قی میکنین اههههه.اونقد زشته