سکس با آیدا

1390/04/31

هشت ماهی میشد با آیدا دوست شده بودم که 27 سالش بود و دو سال ازم کوچیک تر. دختر جالبی بود، از اونایی که سریع باهات صمیمی نمیشن، اما وقتی خوب شناختنت، جوری بهت محبت می کنن که انگار سالهاست می شناسنت. بعد چند ماه، دوبار اومده بود خونمون که بار اول فقط فیلم دیدیم و بار دوم هم بغلش کردم و چند بار بوسیدمش. این بار سوم بود که میومد و من هم میخواستم بیشتر پیش برم.

اول یه فیلم رمانتیک دیدیم، بعدش گردن بند خوشگلی که واسش گرفته بودم رو بهش هدیه دادم. خیلی خوشش اومد. انداختم گردنش، رفت کنار آینه و خودشو تو آینه برانداز کرد. منم رو تخت نشسته بودم و نگاش می کردم. بعد اومد سمتم و نشست رو تخت، چند بار منو بوسید و تشکر کرد. منم تو همون حالتی که بغلم بود، موهاشو ناز می کردم. حس کردم دوست نداره از بغلم بیاد بیرون. یکم ازش فاصله گرفتم و تو چشاش نگاه کردم و آروم گفتم: خیلی دوست دارم آیدا. اونم گفت منو دوست داره. صورتمو نزدیک تر کردم و لباشو آروم بوسیدم. دو سه بار آروم و بعد شروع کردم به مکیدن لب بالایی و پایینیش. اولش فقط من بودم که می بوسیدم اما بعد چند ثانیه، اونم شروع کرد به جواب دادن.لباش خوشمزه بودن، منم از خوردنشون سیر نمیشدم. با دستم آروم پشتشو نوازش می کردم، یکم که گذشت، رفتم سراغ گردنش، با بوسه های ریز به سمت لاله گوشش رفتم. فهمیدم این نقطه خیلی حساسه، چون ریتم نفساش عوض شد. دستم از رو شونش به سمت سینه اش حرکت دادم و شروع کردم به مالوندن اون. حفظ این وضعیت خیلی سخت بود، واسه همین آروم آیدا رو به عقب هل دادم و پشتشو گذاشتم روی تخت. حالا دو تا دستام روی سینه هاش بود و با لبام بخش بالای تاپشو می بوسیدم. بندهای تاپشو از روی شونش انداختم پایین، بدن سفید و سوتین آبیش مشخص شد. نوک سینشو از روی سوتین میمالوندم. صدای نفسای آیدا بهم نشون میداد داره لذت میبره. ایندفعه بند سوتینش رو از روی شونه هاش کنار زدم و دستم رو بردم زیرش و آروم سینه هاشو لمس کردم. نه خیلی بزرگ بود و نه خیلی کوچیک. بعدا فهمیدم سایزش 75B هستش. نوکش قهوه ای روشن بود. شروع کردم به بوسیدن و بعد مکیدنشون. معلوم بود که سینه راستش حساس تره، اینو از واکنشش به مکیدنم فهمیدم. بعد چند دقیقه رفتم به سمت پایین، بدنشو می بوسیدم و لیس میزدم. خواستم دگمه شلوارشو باز کنم، دستشو گذاشت رو دستم، عجله نکردم و به کارم ادامه دادم. بعد چند ثانیه آروم دستمو بردم تو شلوارش و از روی شورتش کسشو نوازش کردم. دیگه نفسای آیدا به آه کشیدن تبدیل شده بود. تو همین فرصت دگمه شلوارو باز کردم و شلوارشو تا بالای زانوش دادم پایین. شروع کدم به بوسیدن و مکیدن داخل روناش، آیدا هم آروم ناله میکرد. شلوارشو در آوردم و به سمت بالا زبونمو حرکت می دادم. اول دو طرف کسشو می لیسیدم. بعد شرتشو زدم کنار. یه بخش صورتی تو اون بدن سفید. واقعا زیبا بود. بوسیدمش و بعد زبونمو برای تحریک کلیتوریس به کار انداختم. حس میکردم داره متورم میشه و به مکیدنش آسون تر. شرتشو هم در آوردم تا بیشتر مسلط باشم. دو دقیقه ای از مکیدنم نگذشته بود که آیدا بعد چند بار آه کشیدن و حین گفتن اسمم، ارضا شد. بعدش پاهاشو بست. منم رفتم بال و بغلش کردم و پشتشو نوازش می کردم. چشماشو باز کرد و منو بوسید. اونوقت آروم پرسید پس تو جی؟ گفتم مهم نیست. گفت: نه. اینجوری دوست ندارم. تی شرتمو در آورد و شروع کرد به بوسیدنم. اول لبام و بعد بدنم. شلوارکمو در آورد و بعد دوباره اومد بالا. گفت:حالا باید چکار کنم؟ گفتم: اگه دوست داری همون کاری که من واست کردم. شرتمو در آورد، شروع کرد به لیس زدن کیرم و تخمام. تو ابرا بودم. ولی کیرمو تو دهنش نمیکرد. بهش گفتم میشه سرشو مک بزنی؟ سرشو کرد تو دهنش، نمیدونین گرمای دهن و لباش چه حالی بهم داد. یه دقیقه اینکارو کرد. حس کردم ممکنه آبم بیاد. ازش خواستم ادامه نده. موقع لیسیدن کسش دیده بودم دختره و نمیخواستم درخواست سکس مقعدی کنم. واسه همین ازش خواستم دراز بکشه و پاهاشو بهم بچسبونه. کیرمو آروم تو شکاف بین پاهاش فشار دادم. با اینکه مثل کس نبود، اما واقعا لذت داشت. پاهامو دو طرف پاهاش گذاشتم و وزنمو روی دستام انداختم و شروع کردم به بیرون کشیدن و فروبردن کیرم. بعضی وقتا کیرم به لبه های کسش میخورد. حس کردم اونم داده لذت میبره. دو سه دقیقه بعد حس کردم آبم داره میاد. کیرمو از لای پاهاش بیرون کشیدم و روی شکمش گذاشتم. تو همون حالتی که دراز کشیده بودم، آبم اومد و فضای بین شکمامونو خیس کرد. وقی آروم شدم، بوسیدمش و بدنشو تمیز کردم. اون روز یه بار دیگه هم سکس کردیم و این بار لاپایی از پشت. با اینکه آبم یه بار اومده بود، اما نتونستم زیاد تحمل کنم. نمیدونم به خاطر حرکات موجی شکل باسن سفید و نرمی بود که زیر شکمم قرار داشت یا به خاطر صدا ی تحریک کننده حرکت کیرم تو اون فضای خیس. اون روز واقعا لذت بردم. امیدوارم شما هم ازین خاطره لذت برده باشین.

نوشته: فرزاد


👍 0
👎 0
49643 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

291045
2011-07-22 19:14:22 +0430 +0430
NA

یعنی دوباره اول شدم ،
ادمین تو خواب نداری این موقع میای داستان میذاری؟!!!

0 ❤️

291046
2011-07-22 19:16:28 +0430 +0430
NA

:p yaser :p

0 ❤️

291047
2011-07-22 20:10:47 +0430 +0430

این که داستان نیست همش سکس تخیلیته. کسخول.

0 ❤️

291048
2011-07-22 21:15:15 +0430 +0430
NA

خوب بودترسيمت حس عشق نهفته لطافت عتوفتت وفضاى رمانست

0 ❤️

291049
2011-07-22 21:16:00 +0430 +0430
NA

اخه کونی توضیح می دهی که وسه چه این کار کردی بد واسه اون کارا کرد(اموزش می دهی)
اهمق صحنه سکسی را توضبح بده
کاملا مشخص بود یه فیلم پورن دیدی نشستی داستان نوشتی
برو جقت را بزن ننویس

0 ❤️

291050
2011-07-23 00:07:55 +0430 +0430
NA

خیلی خوب بود مرسیییییییی

0 ❤️

291051
2011-07-23 01:05:35 +0430 +0430
NA

همین که خیانت نبود و یک کمی هم احساس درگیر بود خوب بود

0 ❤️

291052
2011-07-23 23:33:08 +0430 +0430

چه عجب یه داستان درست و حسابی پیدا شد!

0 ❤️

291053
2011-07-24 07:41:05 +0430 +0430
NA

بد نبود
ممنون
حداقل خیانت نبود :D

0 ❤️

291054
2011-07-25 09:59:02 +0430 +0430
NA

داستان خوب بود ولی ساختگی بود. خیلی هم تابلو بود.
به جای این کار یه سر به این وبلاگ بزنید و دقیق پست اول اونو بخونید.
خط به خط بخونید.
http://daramadsms.blogfa.com

0 ❤️

291056
2011-08-09 16:14:51 +0430 +0430
NA

good…again

0 ❤️

291057
2012-01-14 18:16:22 +0330 +0330
NA

: اگر پرده اونهم میزدی هیچی نمیشدD

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها