سلام من سارا دانشجوی سال آخرم. دارم برا پایان نامه کار میکنم. یکی از استادام که خیلی عاشقشم ولی اون نمیدونه رو برا استاد راهنمام انتخاب کردم . البته اونم خیلی دوسم داره اینو از طرز نگاهاش که خیره بهم میمونه با لبخند ملیحش میشه فهمید. خلاصه یه بار که رفتم اتاقش همین که وارد شدم یه لبخندی بهم زد که تمام بدنم گرم شد و تا دو دقیقه بدون اینکه حرف بزنیم به چشای هم خیره شدیم و لبخند میزدیم دیدم بلند شد و اومد روی مبل دونفره که تو اتاقش بود نشست و منو راهنمایی کرد که کنارش بشینم منم رفتم نشستم وقتی داشت برام توضیح میداد شونه هاشو به شونه هام میزد. یه روز دیگه وقتی رفتم اتاقش اومد کنارم ایستاد که کامل تو بغلش بودم منم گفتم بهترین فرصت بهش بفهمونم دوسش دارم خودمو چسبوندم تو بغلش برگشتم تو چشاش ذل زدم اونم یه لبخند بهم زد بعد گفت بیا بشین رفتم نشستم کنارش که کامل از شونه تا پاهام بهم چسبیده بودم خیلی خوشش اومد همین طور که داشت توضیح می داد یه دفعه دسشو گذاشت روی رونم و تو چشام نگاه میرد دیدم دسشو میکشید روی رونم صدای نفسم بالا اومد اونم همین طور که داشت بلند نفش میکشید دسشو برد سمت کسم و کامل دسشو رو کسم کشید همین طور که برگشتم نگاش کردم دیدم چشاش حالت مست قشنگی داره منم با یه خنده سکسی صورتمو به صورتش نز دیک کردم و با حالت مستی گفت اولین بوس بهم میدی منم چشامو بستم اونم لبشو گذاشت رو لبم و بوس گرفت بعد بلند شد و گفت برا دفعه بعد گفت ساعت 2 فلان روز بیا آخر هفته بود زیاد کسی تو دانشگاه نبود برا رسیدن اون روز ثانیه شماری کردم تا بالاخره اون روز رسید. تا رسیدم تو اتاقش برا اولین بار گفت سلام عزیم بیا تو رفتم تو بلند شد درو بست و قفلش کرد وقتی بلند شد نگام کرد براش ناز کردم این حالت منو که دید اومد وسایل تو دستمو گرفت گذاشت پایین و محکم منو چسبوند توی بغلش و یه دسشو حلقه کرد دور کمرم با اون دسش چونمو اورد بالا با اون چشای مستش نگام کرد و آروم لبشو گذاشت روی لبم و ازم لب گرف صدای نفس جفتمون اتاق پر کرده بود یهو دسشو گذاشت روی باسنم یه چنگ زد بعد محکم منو به خودش چسبود کیرش بلند شده بود خورد بهم از رو شلوار هم گرمای اونجاش حس میشد رفتیم سمت مبل و افتاد روم تو بغل هم حال میکردیم دیگه آب کسم اومده بود دیدم زیپ شلوارمو باز کرد با دسش کسمو مالید تمام دسش خیس شده بود همین طور که تند تند نفس میکشیدیم گفت اوووووفففففف چه کسی داری وای وقتی این کلمه رو گفت دسمو حلقه کردم به خودم چسبوندمش دیدم بلند شد زیپشو باز کرد کیرشو در آورد گذاشت رو کسم گفتم مواظب باش گفت نه کاریت نمیکنم فقط کیرشو میمالید رو کسم بعد دکمه مانتومو باز کرد سینمو در آورد گذاشت تو دهنش واااای هوووم چه حالی میداد. ادامه دادیم تا ارضا شد… اگه خوشتون اومد بگید سری بعدشو بنویسم
نوشته: سارا
جنده ای دیگه
اگه اون کس و کون رو نداشتی بدرد چاه فاضلاب هم نمی خوردی
این چیه ؟!
مگه ما دانشجو نیستیم ؟!
معمولاً اتاق جدا ندارن استادا مگه اینکه رئیس دانشگاه باشه که حتماً منشی داره و منشی هم که ندیده تو رد شدی
یکی از دلایل عمدهای که داستان نمیخونم اینه که از توهمات میاد که درست هم نمیاد ، حاسیه درست میکنن که برن به آخرش برسن که آره دادیم یا کردیم ، 80% اینایی که داستان مینویسن فقط فیلم دیدن تجربه هیچی رو نداشتن
آخه تا کی می خواین تو اون تاریکی ها بمونین بدو دنبال نور و روشنایی آفرین صد باریکلا!
سلام.خسته نباشي. ممنون ميشم بگي رشته دانشگاهيت چيه؟(استاد شاهين)
ابروی هر چی دانشجو و دختره رو بردی دیگه هیچی حتی یه کلمه هم ننویس
سارا دخترا رو یاد دادنشون انداختی پسرا رو یاد نکردنشون:)))
به یه دانشجو کس بدی خیلی بهتره که به استاد دیوس کس بدی
استادای ما که خیلی بیشعورن اصلا انگار عمه هاشون رو دوست ندارن
خب یدفه بیا بگو جندم میخوام بدم دیگه این کسشرا چیه تفت میدی
یارو تو آمریکاشم که پرده داشتن افته برا بار اول میخواد بده کلی استرس داره بعد تو رفتی تو اتاق اونم کستو دستمالی کرد توام خوشت اومد جلسه بعد دادی بهش!!!
کیرم تو مغز متوهمت ننویس بابا.
دست میکنن از تو کس بوگندوشون داستان در میارن.
حالا من نمیگم داستان راست بوده یا دروغ، اما شما هم بدون که دانشگاه های دولتی استادا همه اتاق جداگانه دارن، و بعضی وقتا مبل هم داره…
مرسی نظرات…
بازم گول خوردین ها !این یه پسره که نوشته…
فایده نداره نظر بدین
يك ساعت نوشتي كير و كس و كون ولي وقتي چسبيد بهت گرماي اونجاشو حس كردي(عجيباغريبا)
[quote=مرجع تقلید]نه دانشگاه آزاد بوده که طرف این قدر لاشه[/quote]
حضرت مرجع تقلید,
الهی اون مقّلدینت قربونت برن! شما دیگه چرا با این حال خرابتون؟!!
تصادفن تصوّر نمی کنید با این فرمایشات گهر بارتون! ممکنه به یه تعداد زیادی از آدما توهین فرموده باشید؟؟؟
عزیز دل برادر , شما در مورد لاشی بودن طلّاب حوزه علمیه دُر فشانی کنید و اجازه بدید قضاوت در مورد تفاوت دانشگاه ها را اهلش انجام بدن!
باشد که رستگار شوید ! آمین! :D
داستان که ارزش خوندن نداشت!
جندهگانه بود، ننویس . . . . . . . . . . .
واقعا به خاطر نمره باید کُس بدی؟ خاک تو سرت. ننویس.
عجب استاد نازی داری، سارا
چو میبینیش ز هم وا میری، سارا
برای نمرهی درسی دریدت
کنون خاک توی سر داری تو، سارا