سکس با استاد جونم

1392/06/23

سلام من سارا دانشجوی سال آخرم. دارم برا پایان نامه کار میکنم. یکی از استادام که خیلی عاشقشم ولی اون نمیدونه رو برا استاد راهنمام انتخاب کردم . البته اونم خیلی دوسم داره اینو از طرز نگاهاش که خیره بهم میمونه با لبخند ملیحش میشه فهمید. خلاصه یه بار که رفتم اتاقش همین که وارد شدم یه لبخندی بهم زد که تمام بدنم گرم شد و تا دو دقیقه بدون اینکه حرف بزنیم به چشای هم خیره شدیم و لبخند میزدیم دیدم بلند شد و اومد روی مبل دونفره که تو اتاقش بود نشست و منو راهنمایی کرد که کنارش بشینم منم رفتم نشستم وقتی داشت برام توضیح میداد شونه هاشو به شونه هام میزد. یه روز دیگه وقتی رفتم اتاقش اومد کنارم ایستاد که کامل تو بغلش بودم منم گفتم بهترین فرصت بهش بفهمونم دوسش دارم خودمو چسبوندم تو بغلش برگشتم تو چشاش ذل زدم اونم یه لبخند بهم زد بعد گفت بیا بشین رفتم نشستم کنارش که کامل از شونه تا پاهام بهم چسبیده بودم خیلی خوشش اومد همین طور که داشت توضیح می داد یه دفعه دسشو گذاشت روی رونم و تو چشام نگاه میرد دیدم دسشو میکشید روی رونم صدای نفسم بالا اومد اونم همین طور که داشت بلند نفش میکشید دسشو برد سمت کسم و کامل دسشو رو کسم کشید همین طور که برگشتم نگاش کردم دیدم چشاش حالت مست قشنگی داره منم با یه خنده سکسی صورتمو به صورتش نز دیک کردم و با حالت مستی گفت اولین بوس بهم میدی منم چشامو بستم اونم لبشو گذاشت رو لبم و بوس گرفت بعد بلند شد و گفت برا دفعه بعد گفت ساعت 2 فلان روز بیا آخر هفته بود زیاد کسی تو دانشگاه نبود برا رسیدن اون روز ثانیه شماری کردم تا بالاخره اون روز رسید. تا رسیدم تو اتاقش برا اولین بار گفت سلام عزیم بیا تو رفتم تو بلند شد درو بست و قفلش کرد وقتی بلند شد نگام کرد براش ناز کردم این حالت منو که دید اومد وسایل تو دستمو گرفت گذاشت پایین و محکم منو چسبوند توی بغلش و یه دسشو حلقه کرد دور کمرم با اون دسش چونمو اورد بالا با اون چشای مستش نگام کرد و آروم لبشو گذاشت روی لبم و ازم لب گرف صدای نفس جفتمون اتاق پر کرده بود یهو دسشو گذاشت روی باسنم یه چنگ زد بعد محکم منو به خودش چسبود کیرش بلند شده بود خورد بهم از رو شلوار هم گرمای اونجاش حس میشد رفتیم سمت مبل و افتاد روم تو بغل هم حال میکردیم دیگه آب کسم اومده بود دیدم زیپ شلوارمو باز کرد با دسش کسمو مالید تمام دسش خیس شده بود همین طور که تند تند نفس میکشیدیم گفت اوووووفففففف چه کسی داری وای وقتی این کلمه رو گفت دسمو حلقه کردم به خودم چسبوندمش دیدم بلند شد زیپشو باز کرد کیرشو در آورد گذاشت رو کسم گفتم مواظب باش گفت نه کاریت نمیکنم فقط کیرشو میمالید رو کسم بعد دکمه مانتومو باز کرد سینمو در آورد گذاشت تو دهنش واااای هوووم چه حالی میداد. ادامه دادیم تا ارضا شد… اگه خوشتون اومد بگید سری بعدشو بنویسم

نوشته:‌ سارا


👍 1
👎 1
159689 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

398806
2013-09-14 03:14:46 +0430 +0430

جنده‌گانه بود، ننویس . . . . . . . . . . .
واقعا به خاطر نمره باید کُس بدی؟ خاک تو سرت. ننویس.

عجب استاد نازی داری، سارا
چو میبینیش ز هم وا میری، سارا
برای نمره‌ی درسی دریدت
کنون خاک توی سر داری تو، سارا

0 ❤️

398807
2013-09-14 04:09:33 +0430 +0430
NA

جنده ای دیگه
اگه اون کس و کون رو نداشتی بدرد چاه فاضلاب هم نمی خوردی

0 ❤️

398808
2013-09-14 04:24:41 +0430 +0430
NA

این چیه ؟!
مگه ما دانشجو نیستیم ؟!
معمولاً اتاق جدا ندارن استادا مگه اینکه رئیس دانشگاه باشه که حتماً منشی داره و منشی هم که ندیده تو رد شدی

یکی از دلایل عمده‌ای که داستان نمیخونم اینه که از توهمات میاد که درست هم نمیاد ، حاسیه درست میکنن که برن به آخرش برسن که آره دادیم یا کردیم ، 80% اینایی که داستان مینویسن فقط فیلم دیدن تجربه هیچی رو نداشتن

0 ❤️

398809
2013-09-14 04:37:10 +0430 +0430
NA

آخه تا کی می خواین تو اون تاریکی ها بمونین بدو دنبال نور و روشنایی آفرین صد باریکلا!

0 ❤️

398810
2013-09-14 06:44:22 +0430 +0430
NA

سلام.خسته نباشي. ممنون ميشم بگي رشته دانشگاهيت چيه؟(استاد شاهين)

0 ❤️

398811
2013-09-14 06:54:15 +0430 +0430
NA

ابروی هر چی دانشجو و دختره رو بردی دیگه هیچی حتی یه کلمه هم ننویس

0 ❤️

398813
2013-09-14 09:26:33 +0430 +0430
NA

سارا دخترا رو یاد دادنشون انداختی پسرا رو یاد نکردنشون:)))

0 ❤️

398815
2013-09-14 11:23:07 +0430 +0430
NA

به یه دانشجو کس بدی خیلی بهتره که به استاد دیوس کس بدی
استادای ما که خیلی بیشعورن اصلا انگار عمه هاشون رو دوست ندارن

0 ❤️

398816
2013-09-14 11:56:59 +0430 +0430
NA

خب یدفه بیا بگو جندم میخوام بدم دیگه این کسشرا چیه تفت میدی

یارو تو آمریکاشم که پرده داشتن افته برا بار اول میخواد بده کلی استرس داره بعد تو رفتی تو اتاق اونم کستو دستمالی کرد توام خوشت اومد جلسه بعد دادی بهش!!!

کیرم تو مغز متوهمت ننویس بابا.
دست میکنن از تو کس بوگندوشون داستان در میارن.

0 ❤️

398817
2013-09-14 13:11:18 +0430 +0430
NA

:-? baz ye kosshere dg

0 ❤️

398820
2013-09-14 15:32:56 +0430 +0430

حالا من نمیگم داستان راست بوده یا دروغ، اما شما هم بدون که دانشگاه های دولتی استادا همه اتاق جداگانه دارن، و بعضی وقتا مبل هم داره…

0 ❤️

398821
2013-09-14 16:23:58 +0430 +0430

تو هم دیگه شعر نگو لطفاً، ممنون!

0 ❤️

398822
2013-09-14 17:39:42 +0430 +0430
NA

مرسی نظرات…
بازم گول خوردین ها !این یه پسره که نوشته…
فایده نداره نظر بدین

0 ❤️

398828
2013-09-14 19:39:42 +0430 +0430
NA

يك ساعت نوشتي كير و كس و كون ولي وقتي چسبيد بهت گرماي اونجاشو حس كردي(عجيباغريبا)

0 ❤️

398829
2013-09-14 22:57:46 +0430 +0430
NA

[quote=مرجع تقلید]نه دانشگاه آزاد بوده که طرف این قدر لاشه[/quote]
حضرت مرجع تقلید,
الهی اون مقّلدینت قربونت برن! شما دیگه چرا با این حال خرابتون؟!!
تصادفن تصوّر نمی کنید با این فرمایشات گهر بارتون! ممکنه به یه تعداد زیادی از آدما توهین فرموده باشید؟؟؟
عزیز دل برادر , شما در مورد لاشی بودن طلّاب حوزه علمیه دُر فشانی کنید و اجازه بدید قضاوت در مورد تفاوت دانشگاه ها را اهلش انجام بدن!
باشد که رستگار شوید ! آمین!
:D
داستان که ارزش خوندن نداشت!

0 ❤️

398830
2013-09-15 05:46:45 +0430 +0430
NA

سارا جونم دمت گرم جالب بود
Very Very Hot

0 ❤️