سکس با الهه

1393/08/18

سلام به همه دوستان شهوانی خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به دو سال قبل هستش اول بگم من قدم 179 وزنم 76 و از نظر سکسی شدیدا خرابم یعنی مست مست و به طرفم خیلی حال میدم. من توی یک شرکت کار می کردم که تقریبا میشه گفت سرم خیلی خلوت بود و اکثر روز رو بیکار بودم یک روز با نامزدم بحثم شد و منم چون خودم رو سرگرم کنم به چندتا شماره زنگ زدم یکی از شماره ها جواب داد منم قطع کردم بعد پیام داد شما؟ منم زنگ زدم گفتم ببخشید اشتباه گرفته بودم. صحبت تموم شد بهش اس دادم راستی خانوم چقدر صدای شما زیباست. دیدم زنگ زد گفت منظورت چیه منم زدم به پر رویی گفتم صدا خیلی زیباست شیفته شما شدم اگر افتخار بدی باهم باشیم و … گفت نه آخرش با اس ام اس بازی سعی کردم مخش رو بزنم. یک دفعه دیدم یک شماره از مشهد از تلفن ثابت زنگ زد ترسیدم بعدش جواب دادم با ترس گفتم بله گفت چه خبره اس میدی منم دیدم بدش نمیاد مخش رو زدم. صحبت کردیم و اس دادیم 4 روز بعدش گفتم من آخر هفته میام مشهد میشه ببینمت؟ گفت اگر بتونم آره منم بگم همیشه توی اس دادن از جملات سکسی و بوس و … استفاده می کنم. بعد گفتم وقتی بیام بوس بهم میدی؟ گفت آره گفتم جدی گفت اگر تونستی بگیر. من رفتم مشهد دیدمش یک دختر زیبا چادری بود رفتیم یک خیابون گفتم حالا بوسه رو میدی یا به زور بگیرم آخرش گرفتم قدم زدیم و برگشتم. خواستم برگردم بهش اس دادم عجب لبی دادی و … گفتم دلم میخواست بکنمت حرف سکسی شروع شد مجدد و اونم دیدم بدش نمیاد. چند روز بعدش گفتم جون الهه اسم واقعیت چیه؟ گفت به جون بچه ام الهه من جا خوردم چون بهم گفته بود مجرده گفتم بچه؟ گفت راستش رو بخوای من متاهلم و دارم از شوهرم طلاق می گیرم دادگاه آخرمه منم خوشحال شدم گفتم زدم به هدف دوباره قرار گذاشتم اما گفتم بیاد خونه عموم اونم قبول کرد خونه عموم خالی بود رفتیم اونجا اولش باهم ور رفتیم بعدش بهم گفت من 9 ماه هستش سکس نکردم و با کسی نبودم خیلی تنها بوده بخاطر همینم با من دوست شده. منم گفتم خب الان خاطرات گذشته رو با من برای همیشه فراموش کن اولش روش نمیشد اما من لباساش رو در آوردم و شروع کردیم به یک سکس ناز… جالب بود اولش من راضی می کردمش بیایم بریم خونه و … واسه حال از اون سکس به بعد زنگ میزد بیا آخر هفته مشهد منم دو سال باهاش سکس داشتم هر هفته تا اینکه خطم و گوشیم گم شد و شمارش رو هیچ جایی نداشتم. نه من تونستم دنبالش باشم و نه اون ببخشید سرتون رو درد آوردم.

نوشته: محسن


👍 0
👎 1
46305 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

443431
2014-11-09 15:25:21 +0330 +0330
NA

میگماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
بگم؟
وای چی بگم
آخه لاشی اول داستانتو که خوندم گفتم احسنت یکی پیدا شد کمی واقعی تر بنویسه تا اینکه رسیدم به آخرش
میگم آی کیو دو سال با یکی باشی و شمارش یادت نباشه نوبره والا
میگم احتمالا زیاد جلق میزنی واسه همین کند ذهن شدی
برو تو گوگل اثرات بد جلق زدن رو سرچ کن تا ببینی راست میگم
آخی عزیزم از بس جلق زدی مخ نداشتت گندیده

1 ❤️

443432
2014-11-10 02:51:07 +0330 +0330
NA

مشکل از صابونته
عوض,کن خوب میشی
والا acute

0 ❤️

443433
2014-11-10 05:25:06 +0330 +0330
NA

اخی بازم برو تو اون شرکته بیکار بشو شاید این جمعه بشی .منم شمارمو گم کردم

1 ❤️

443434
2014-11-10 15:18:24 +0330 +0330
NA

برو باو کیری،با اون داستانت mosking

0 ❤️

443435
2014-11-11 03:11:23 +0330 +0330
NA

جغیه گرامی دیگه داستان ننویس با تشکر کیرم ب همرات اینم بدون اگه ی بار دیگه بیای اینجا جغ نامتو طفت بدی با شاش دنبالت میکنم

0 ❤️