سلام اسمه من مهدیه است هیجده سالمه این داستانی رو که میگم واقعا اتفاق افتاده من رزمی کارم و یه بی اف دارم که خیلی همدیگه رو دوست داریم اسمش امیره و نوزده سالشه و خیلی خوشگله. چند ماهی بود که با هم دوست بودیم من بدجوری تویه کف بودم که باهاش سکس کنم ولی موقعیتش جور نمیشد چون جایی رو نداشتیم که سکس کنیم بالاخره زد و یکی از بستگانمون مرد و بابا و مامانم واسه چند ساعت باید میرفتن مراسم من هم گل از گلم شکفت به امیر زنگ زدم و گفتم که بیاد خونمون اون هم قبول کرد و اومد. وقتی که رسید ساعت دو بود و کسی نبود تویه کوچه از همسایه ها که ببینه سریع درو وا کردم و وقتی اومد تو درو بستم و سلام کردیم و من همونجا لپشو بوس کردم و گاز گرفتم که خیلی دردش اومد و داد زد که من رویه دهنشو گرفتم و گفتم ساکت کسی نباید بفهمه گفت بذار بیام تو بعد شروع کن من هم خندیدم و لبشو بوس کردم و گفتم خیلی دوستت دارم نمیتونم خلاصه از دمه در اومدیم کنار و نزدیکه حال شدیم امیر دست انداخت و گردنمو گرفت منم کمرشو گرفتم و محکم لب میگرفتیم از هم چون اولین سکسمون بود دو تامون خیلی هیجان داشتیم بعد رفتیم رویه تخت و من خوابوندمش رویه تخت و خوابیدم روش و ازش لب میگرفتم و لباسشو در آوردم سینه هایه قلنبه ای داشت و صفت که من خیلی خوشم اومد خیلی خوشگل بودن نوکه سینش رو بوس کردم و زبون میزدم اون هم ناله ی از سره لذت میکرد حسابی نوکه سینه هاش رو میک زدم و زبون زدم بعدش با انگشتم از نوکشون یه چنگول گرفتم که دادش رفت هوا و من سریع دوباره نوکشونو لیسیدم و اینبار با دندونم نوکه سینش رو گرفتم و به سمته بالا آوردم اون هم باهام بلند شد و سینش رو ول کردم و افتاد زمین دوباره ازش لب محکم لب گرفتم و اینبار لبشو محکم گاز گرفتم که دادش رفت هوا و التماس میکرد که لبشو ول کنم من هم گفتم باشه عسلم نمیخواستم اذیت شی و لبشو ول کردم و به بوس کردنش ادامه دادم و کسمو از رویه شلوار میمالیدم به کیره خوشگلش خیلی حشری شده بود گفت بلند شو من هم بلند شدم و گفت حالا نوبته منه و لباسم رو در آورد و سوتینمو باز کرد و سینه هامو چند دقیقه نگاه کرد فقط و بهش دست زد خیلی خوشم اومد بعد خوابید روم و نوکه سینه هامو کرد تویه دهنش و میک میزد محکم من هم ناله میکردم بعد گازه کوچولو گرفت نوکه سینه هامو که من جیغه کوتاهی زدم و دوباره شروع کرد به مکیدنه سینه هام و دندونش ور گذاشت رویه سینه هام که من فهمیدم میخواد بازم گاز بگیره و غلط خوردم و اینبار من خوابیدم روش و سینها هامو تویه دهنش فشار دادم و گفتم تا جایی که میتونی بکن تویه دهنت و سرشو با دستم گرفتم و سینه هامو تویه دهنش محکم فشار میدادم که با دستپاچگی به دستم زد و با صدایه بریده بهم فهموند که دیگه بیشتر از این جا نمیشه من هم سینه هامو در آوردم و دوباره ازش لب گرفتم و نشستیم و پشتشو گرفتم با دستم و سینه هامو به سینش محکم فشار میدادم خیلی حسه خوبی داشت بعد دوباره خوابودنمش شلوارشو در آوردم و فقط شرت پاش بود کیرش از زیره شرت حسابی برجسته شده بود داشتم از شدت حشریت دیوونه میشدم پاهاشو باز کردم و رفتم بینه پاهاش و بوس کردم کیرشو از رویه شرت و مالوندم کیرشو و محکم فشار دادم که دادش رفت هوا گفت آروممم گفتم نه و محکمتر فشار دادم که هر جوری بود خودشو کشید عقب و نذاشت بیشتر ادامه بدم بعد گفت حالا نوبته منه و شلوارمو کشید پایین و خوابوندم رویه تخت و اومد بینه پاهام و کسمو بوس کرد از رویه شرت و حسابی مالوند و فشار داد که من آبم راه افتاده بود و خیلی حشری بودم و چشمهام داشتن بسته میشدن از شدت حشریت اون هم ادامه میداد و کسمو میمالوند با دست از رویه شرت و شرتمو در آورد و به کسم خیره شد و گفت تا حالا از نزدکی ندیده بودم گفتم حالا نوبته منه و شرتشو در آوردم واییییی چی میدیدم کیرش خیلی خوشگل بود خیلی بزرگ نبود ازش پرسیدم چند سانته گفت سیزده سانت ولی واقعا خیلی خوشگل بود من دیگه تحمل نداشتم خوابودنمش رویه تخت و دستمالی کردم کیرشو که خیلی حشری شده بود گفت بخور من هم گفتم چشمممم و کیرشو با دستم گرفتم و سرشو کردم تویه دهنم خیلی خوشم اومد مزش خیلی خوب بود بعدش نوکه زبونمو کردم تویه سوراخه ریزش که که یه جیغه بلند از درد کشید گفت بسه دیگه نکن من قبول نکردم و تند تند زبونمو میکردم تویه سوراخه ریزه کیرش و اون هم دست و پا میزد و حسابی ناله میکرد با ناله هاش بیشتر حشری میشدم که گفت تو رو خدا بسه دیگه نمیتونم من هم قبول کردم و همه ی کیرشو کردم تویه دهنم و براش ساک زدم و محکم میمکیدم که گفت من هم میخوام کستو بخورم بیا 69 بشیم ولی من باید رو باشم من هم قبول کردم و 69 شدیم و من از زیر همه ی کیرشو کردم تویه دهنم تخمهاش رو میمالیدم اون هم حسابی کسمو داشت لیس میزد خیلی حشری شده بودیم ته دلم ضعف میرفت با هر لیسش و محکمتر کیرشو میمکیدم منم آه و ناله هایه دو تامون بیشتر شده بود و من انگشتمو خیس کردم و سوراخه کونشو مالیدم و از سوراخش تا تخمهاش انگشتمو کشیدم و پاهامو حلقه کردم دوره شونش جوری که از شونه قفل شده بود و داشت حسابی کسمو میخورد من هم سوراخه کونش رو مالیدم و نوکه انگشتم رو کردم تو که اه بلندی کشید و گفت چیکار میکنی؟؟ گفتم میخوام بدونم کردن چجوریه که شما مردها اینقدر دوست دارید گفت نکن من پسرم گفتم چه فرقی داره؟؟ گفت من نمیذارم که یه دختر منو بکنه و خواست برگرده که من محکم گرفته بودمش و نتونست و سریع انگشتمو کردم تویه سوراخه کونش و گفتم بهتره لذت ببری چون قفل شدی و نیمتونی کاری کنی اون هم تقلا میکرد که در بیاد ولی نمیتونست انگشته اشارم رو تا نصفه کردم تویه کونش که با صدایه بلند ناله کشید که و گفت نکن خیلی درد داره گفتم نه و انگشتمو تا ته کردم تو که اه بلندی کشید و من هم همونجا انگشتم رو نگه داشتم و بعد زا چند مین انگشتم رو تا نصفه در آوردم و تند تند عقب و جلو کردم فکر کنم بهش حال داده بود چون دیگه تقلا نمیکرد که در بیاد و همونجوری وایساده بود من هم تندترش کردم منظره ی کیرش از پشت داشت دیوونم میکرد گفت بخور کسمو و شروع کرد بازم کسمو خوردن از یه طرف داشت کسمو میخورد و از یه طرفم داشتم کونشو میکردم و و کیرشو نگاه میکردم بعد انگشاهامو کردم دو تا که ناله ی بلندی کرد ولی چیزی نگفت و تند تند داشتم کونشو میکردم و کسمو میخورد اون هم که زنگه دره خونه رو زدن و هول شیدم دو تامون گفتم وایییی بابام اینا برگشتن و اون هم که حسابی ترسیده بود شلوارش رو پاش کرد و تی شرتشو سریع تنش کرد و از دره پشتی فرار کرد من هم سریع لباس هامو پوشیدم و دیدم که شرتش جا مونده سریع قایمش کردم و درو وا کردم واسه بابام اینا. و خدا رو شکر کسی چیزی نفهمید اگه بازم باهم سکس کردیم اگه خواستین میذارم.

نوشته: مهدیه