سکس با خاله آرزوی سال هام بود

1393/08/18

سلام اسم من رضا است ۲۱ ساله از تهران نمی خوام دو ساعت بشینم داستان دروغ بنویسم هرکی باور می کنه بخونه هر کی باورنمی کنه نخونه داستانی که می خوام تعریف کنم مال 6 ماه بپشه خونه ی خالم اینا از خونه ی ما بیاده 10 دقیقه راهه من زیاد می رم خونشون شوهر خالم تریلی داره و هفته ای دوشب خونه میاد یه دختر خاله دارم که شوهر کرده و از اونا جدا است مادر بزرگمم با اونا زندگی می کنه راستی خواهرم 39 سال سن داره با 175و اندام عالی و کون های خیلی خیلی بزرگ و سینه های سفت وبزرگ من هم تعریف از خود نباشه کیر بزرگی دارم با اندام ورزیده بریم سر داستان دو روز قبل ماجرای من و خاله مادر بزرگم به علت سنگ کلیه عمل شد و روز بستری خالم اونجا بود و شب عمل مامانم گفت اونجا می مونم و قرار شد که با ماشین خاله مو برسونم رفتیم تو راه گفتم خاله بیا می ریم خونه ی ما می خوابیم گفت نه رضا جون می رم خونه اگه تو هم کارنداری بیا اونجا بخواب منم تنهام منم از خدا خواسته قبول کردم ورفتم اونجا من از بچگی عاشق اندام خاله بو دم وهمیشه دوست داشتم باهاش سکس داشته باشم یادمه بچه که بودم یه بار باهاش رفتم حموم ومنو می شوست و موقع کیسه زدن به کیرم دست می زد و می گفت دودولت رو بخورم عزیزم من که هیچی سرم نمی شید بچه بودم دیگه

شب رفتیم خونه خاله شام خوردیمو اوایل بهار بو هوای خنک خاله گفت بیا رو تخت بخوابیم این همه جا نندازیم فردا زود بلند شیم بریم منم قبول کردم ورفت یه دو ش گرفت منم با یه شلوارک رفتم تو تختخواب و یه 20 دقیقه بعد خاله با یه تاب ویه دامن تانزدیک زانوش اومد معلوم بود زیر دامن هیچی نبوشیده اومد تو تخت و گفت شب بخیر ریوشو برگردوند وخوابید یه کم گذشت دیدم دامنش تا بالای زانوش اومده بالا منم این صحنه رو دیدم کف کردم چون کونش خیلی بزرگه فشارم اومده بود باین کم کم دستم می لرزید کم کم خودمو بهش نزدیک کریم و یه دستی بهش کشیدم بی حرکت مونده بود می خواستم دامنشو بدم بالا که دید بزنم یه تکون کوچکی خورد یه کم گذ شت به کارم ادامه دادم کم کم دامنو دادم بالا بوی فوق العادهی کسش مستم کرده بو د کمی باهاش ور رفتم بعد کیرمو در اوردم نزدیک بود باره بشه یه کم تف بهش مالیدم و خیلی اروم به کونش مالیدم که بی دارشد ولی بی حرکت بو وهنوز برنگشته بود منم که فهمیده بودم بی داره و بی حرکته گفتم اونم بدش نمی یادو کم کم ادامه دادم که یک دفعه برگشت وگفت چه خبرته منم بی حرکت مونده بودم وهیچی نمی گفتم دو سه دقیقه نگام کرد و چشش که به کیرم افتاد یک دفعه حشری شد و اومد جلو دراز کشید ودامنشو در اورد فقط تاب قرمزش مونده بو که با بوست سفپدش ادمو دپونه مپ کرد منم کف کردم و بی حرکت مونده بودم یه دفعه زدم به سیم اخرو لبامو رو لباش گذاشتم تا حال تو زندگیم هیچ وقت اینقد بهم خوش نگذشته بود یه کم گذشت و خیلی حشری شده بود تابشو گرفتم ودر اوردم چشام که به سینش افتاد نزدیک بود سکته کنم دهنمو بردم جلو و نوک سینه هاشو گرفتم خیلی حال می داد کم کم اومدم بایین و به کسش رسیدم کس اندازی برف سفید و بدونه مو خیلی خوش طعم وخوش بو بود بعد گفتم یه کمی برام ساک بزن بلند شود و روم خوابید کم کم داشت ساک می زد منم از بشت کونشو می خوردم وا قعا لذت بخش بود داشتم ارضا میشودم که گفتم باشو خاله جون دارم ارضا می شم زود بلند شود و رو تخت دراز کشید گفتم اگه اجازه بدی ایل بزارم عقب یه کم ناز کرد که من از عقب نمی تونمو این چیزا ولی راضیش کردم برگشت منم با انگشت یه کم مشغول شدم که یه راهی بیدا کنم بعد یه زره تف زدمو کم کم سر کیرموبردم تو صداش تموم اتاق رو بر داشته بود اه اه می کرد یه فشار دادمو همشو بردم تو اوووووووف چه حالی می داد جیغ می کشید و می گفت رضا تو رو خدا اروم منم شروع کرده بودم به تلمبه زدن خیلی حشری شد بود منم از اون بد ترشده بودم ده دفعه احسا س کردم داره ابم میاد زود در اوردم و گفتم می خوام یه کم کس تو بکنم با هاشو باز کردو منم گفشار دادم کس درست اندازه د کیرم بود انگار خودم بارش کردم یه کم تلمبه زدم هی می گفتاه اه اه اه اه اه اه اه اه اه اه منم خیلی حشری تر شدم گفت دارم ارضا می شه اینو که گفت دیونه شدم دو تا تلمبه دیگه زدم گه با تمام قدرت جیغ زد وافتاد منم بشت سرش ارضا شدمو افتاد روش هنوز کیرمو در نیاورده بودم ابمو ریختمو 20 دقیقه روش دراز کشیده بودم داخل کسش داغ بود یه دفعه خوابمون برد وقتی با شدم 1:30گذشته بود و کیرم هنوز تو کسش بود کفتم خاله باشو اونم یه بوس بزرگ از لبام کرد و گفت ممنون از اینکه بامن بودی منم گفتم اختیار داری بعد گفتم دو تا قرص بخورخراب کاری نکنیم رفت دو تا قرص خوردو اومد گفت بریم حموم منم یه لحظه دست و بامو گم کردم گفتم باشه رفتیم جاتون خالی اونجا هم یه حال حسابی کردیم بعد اومدیم بیرون وتوبغل هم خوابیدیم صبح که بلند شم دیدم لخت تو بغلم خوابیده یه کم بدنشو بوسیدم که بیدار شد و گفت عزیزم الان وقتش نیست باید بریم منم پر رویی نکردم گفتم باشه بلند شدیم یه دوش گرفتیم و رفتیم بیمارستان از اون موقع تا حالا 4 بار دیگه باهاش سکس داشتم و عاشق هم دیگه ایمممم.

نوشته:‌ رضا


👍 0
👎 0
178137 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

443498
2014-11-09 14:19:42 +0330 +0330
NA

چرا ما همچین خاله هایی نداریم!!
من بدبخت که اصلا خاله ندارم
جدیدا همه خاله ها جنده شدن aggressive

1 ❤️

443499
2014-11-09 14:40:42 +0330 +0330
NA

کس شعر محض بود والا جنده اینجوری راضی نمیشه

3 ❤️

443500
2014-11-09 14:47:47 +0330 +0330

خیلی کسکشی لاشیه خالیبند

3 ❤️

443501
2014-11-09 14:59:52 +0330 +0330
NA

این جنده بود یا خاله ادرسش و به ماهم بده

2 ❤️

443502
2014-11-09 15:15:36 +0330 +0330
NA

و در یک شب هنگامی که داری آخرین جقت رو میزنی خودم یه موز میکنم تو کونت تا کمتر کس بگی بچه لاشی

5 ❤️

443503
2014-11-09 15:26:10 +0330 +0330
NA

راستی خواهرم 39 سال سن داره با 175و اندام عالی و کون های خیلی خیلی بزرگ و سینه های سفت وبزرگ من هم تعریف از خود نباشه کیر بزرگی دارم

کس مغز تو خالتو کردی از کس و کونه خواهرت تعریف میکنی مرتیکه یه جغی صابونتو عوض,کن توهم زدی

4 ❤️

443504
2014-11-09 15:49:34 +0330 +0330
NA

تف به روی دروغگوت بیاد توهم زدی

1 ❤️

443506
2014-11-09 16:37:10 +0330 +0330

دهن سرویس دروغگوووووو
خرخوتی کونییییییی…

0 ❤️

443507
2014-11-09 17:05:15 +0330 +0330

از بچگی جغی بود دیوس جلقوک:|

0 ❤️

443508
2014-11-09 18:04:59 +0330 +0330
NA

خر گاو دروغگو جقی…

0 ❤️

443509
2014-11-09 18:05:48 +0330 +0330
NA

چاقال مگه خواهر تو که خاله ۳۹ سالته چندتا کون داره که نوشتی کونهای بزرگ؟
وقتی داری کس شعر تایپ میکنی دستتو از تو شرتت دربیار که اینقدر غلط تایپی نداشته باشه. من موندم شهر شما یه کس پولی نداره بکنیش که کس ندیده اینجا جفنگیات ننویسی؟
دنده تریلی شوهر خاله ات تو کونت

0 ❤️

443510
2014-11-09 18:06:17 +0330 +0330
NA

biggrin good همه شو بچه ها گفتن بذا بینم من چطور ننتو بگام که بی دار نشه:)د اخه خار کوسته این کسشعرا رو تحویل مادر جندت بده کیرم تو کتاب تاریخ پدرت:)

1 ❤️

443512
2014-11-09 18:26:16 +0330 +0330
NA

میمیرن بالا داستاناتون بزنین تخیلی.

0 ❤️

443513
2014-11-09 19:40:54 +0330 +0330
NA

(به کسش رسیدم کس اندازی برف سفید و بدونه مو خیلی خوش طعم وخوش بو بود)

اونوقت میشه بگی برف چه اندازه ای داره کسکش؟؟؟؟؟

نکنه منظورت مثل برف سفیده. لاشی مگه …
دهنتو گاییدم

0 ❤️

443514
2014-11-09 20:43:13 +0330 +0330
NA

یه سکس کردی ۴ دفعه رفتین دوش گرفتین.کمتر کس بگو ملجوق

0 ❤️

443515
2014-11-10 03:28:17 +0330 +0330
NA

خوب بود ولی …
غلط تایپی زیاد داشتی زیاد هم توضیح ندادی
سریع جمعش کردی
من نمیدونم چرا فحش میدن کاربرا

0 ❤️

443516
2014-11-10 03:32:11 +0330 +0330
NA

محارم ننویس برو جقتو بزن

0 ❤️

443517
2014-11-10 06:15:37 +0330 +0330

دیر رسیدم
چرا همه خاله ها شوهرشون راننده تریلیه ؟

0 ❤️

443518
2014-11-10 07:45:28 +0330 +0330

من داستان رو نخوندم اما طیق این چیزی که گفتین (اندام عالی و کون های خیلی بزرگ) سوالی دارم … عایا خواهر ایشان بیشتر از یک کون دارا هستن؟؟!!! … یا للعجب …

0 ❤️

443519
2014-11-10 08:52:51 +0330 +0330
NA

Asan rast bashe
Akhe sex ba maharem ch lezzati be pesara mide ??
zeshte bkhoda

0 ❤️

443520
2014-11-10 09:04:40 +0330 +0330
NA

خوبه كه خاه جندت به تو ميده ن كس ديگه
مراقبش باش
مراقب مامانتم باش

0 ❤️

443521
2014-11-10 09:08:20 +0330 +0330
NA

داستانو ولش کنید چرته .به داد این میلاد برسید داره خودشو میکشه .نمیبینید چقدر کمبود داره .

0 ❤️

443522
2014-11-10 13:22:16 +0330 +0330
NA

من فکر میکنم این از بس جق زده دستاش فلج شده،واسه همین بجای جق زدن اومده داستان جقیشو اینجا تعریف کرده واسه ما…
اننننننتر جقی

0 ❤️

443523
2014-11-10 14:57:33 +0330 +0330
NA

کس کش خودت خری یا مارو خر فرض کردی؟
کیرممم دهنت با این تایپ کردنت
اول برو تایپ یاد بگیر کیر کوچولوء جاکش :)

0 ❤️

443524
2014-11-11 02:29:26 +0330 +0330
NA

جلقو…

0 ❤️

443525
2014-11-11 06:42:14 +0330 +0330

کس مغز جلقوز جلق زاده تو چند کلاس درس خوندی که نمیفهمی پشت درسته نه بشت کس لیس

0 ❤️

443526
2014-11-11 08:05:06 +0330 +0330
NA

اصل داستان اينجوريه (اين داستان مال 6 ماه پيشه خونه ی خالم اینا از خونه ی ما پیاده 10 دقيقه راهه من زیاد می رم خونشون آخه شوهر خالم تریلی داره و هفته ای دوشب مياد خونه منم ميرم پيشش كه بهش كون بدم بعد با هم ميريم حموم) مجللللللللوق

0 ❤️

443527
2014-11-11 09:24:52 +0330 +0330
NA

اخه خوار کسه بی ناموس مادر کیر قاپ دیگه حرفی واسه گفتن ندارم

0 ❤️

443528
2014-11-29 20:10:07 +0330 +0330
NA

کم جق بزن مخت امفلنگتوس زده کونده خالي بند

0 ❤️

443530
2015-02-20 02:33:41 +0330 +0330
NA

مغزتو من گاییدم ملجوق کونی مونی

0 ❤️

695131
2018-06-17 12:21:57 +0430 +0430

ازشانس من خاله هام روستان ودوسه تابچه های بزرگ وهم سنم دارن وشوهرهاشم هرروز خونه اند???

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها