سکس با خانم مهندس

1393/11/10

سلام اسم من سعید بیست سالمه بچه مشهدم داستانی ک میگم ماله هفته پیشه. من تو یه شرکت خصوصی ک کارش انجام کارهای ساختمونی هست کار میکنم.حرفه من برقکاریه.عرضم ب خدمدتون ک ما تویه ی پرژه دولتی تو خیابون سجاد هس کار می کنیم.کار مارو ب اتمامه یعنی کله ساختمون پروژهش رو ب اتمامه ب همین مناسبت کارمندهای اون شرکت دارن مستقر میشن یکی از این افرادی ک دارن مستقر میشن ی خانوم خشگل مانتویی بود ک سنش حدودأ ۳۰تا۳۵میخورد اومده بود بعد من ی چند باری جلوش بابچه ها شوخی میکردم اونم میخندید یک روز باید میرفتم تو اتاقشون و یک چراغ نصب می کردم رفتم در زدم یالا گفتم اونم گفت بفرمایید بعد رفتم موضوع کارو بهش گفتم ک اجازه ورود ب اتاقشونو بگیرم.ک اونم ok شو داد.منم ابزار رو بردم تو اتاقش مشغول کار کردن شدم ک ازم سوال پرسید درس میخونین گفتم بله گفت رشتتون چیه گفتم برق صنعتی.بعد گفت من خونمون یکی از لوسترامون برقش قطع شده میشه بیاین درستش کنین ک منم با چندتا عشوه اومدن قبول کردم.خلاصه شمارشو گرفتم ک واسه رفتن باهاش هماهنگ کنم. خلاصه شمارشو توگوشیم زدم دیدم لاین داره بعد خودمو بهش معرفی کردم اونم اددم کرد اسمش شهلا بود پستاشو لایک کردم اون لایک میکرد اینقدر ارتباطمون خوب شده بود ک اون باهام درد دل میکرد سرکارسلام میکرد میخندید.بعد باهاش قرار گذاشتم ک برم خونشون لوسترشون درست کنم.اون بمن گفت ک ی ساعت برم ک همسرش نباشه یعنی تا قبل شیش منم گفتم باشه ادرسو گرفتم ساعت۴اونجا بودم زنگ خونشونو زدم رفتم بالا بعد از سلام کردن دعوت ب چایی کرد بعد لوسترو ب من نشون داد هیچکی تو خونشون نبود بچه نداشت بعد رفتم رو چهارپایه پاترومشو بازکردم دیدم سیمش دراومده منم دیگه از چهارپایه نرفتم پایین ازش خواهش کردم ک فازمترو ب من بده اونم بمن داد وقتی میخواست فازمترو بده باید دستشو بلند میکرد وقتی دستشو بلند کرد سینهاش از بالای یقه مانتوش دیده میشد کیرم راست کرد اون دید خندید منم از خجالت ابشدم ولی ب رو خودم نیاوردم خلاصه سیمو جازدم از اون موقع ب بعد فکر سینهاش بودم کارم ک تموم شد برام چایی اورد جلوم خم کرد باز سینهاش دیده شد بهم نگاه کرد خندید گفت اهلشی خندیدم بعد کنارم نشست گفت با شوهرم حال نمیکنم یعنی اون اهل سکس نیست منو تو این چند سال ارضا نکرده منم شوکه شده بودم کیرم راست کرد بود اب عشقم اومده بود شلوارم خیس شده بود بعد بهش گفتم بهت قول نمیدم اونم دستشو گذاشت رو کیرم تسممو در اورد دکمه باز کرد زیپو کشید پایین کیرمو از زیر شرت کشید بیرون تعجب کرد ۱۹سانت طولش بود صفتم ک شده بود ک بعد از بدتر کیرم کرد تو دهنش شروع کرد ب ساک زدن وسط ساک زدن بود ک ابم اومد دهنشو در اورد تف کرد بیرون بعد گفت نوبت توی منم اول لباسمو در اوردم بعد لباسشو سوتینشو باز کردم چ سینه های سفیدی شلوارش زیپ داشت زیپشو کشیدم پایین شرتش خیس شده بود بعد منم شروع کردم ب لیسیدن حالش خراب شده بود بعد چند دقیقه گفت سعید بکن توش منم از رو ترس[ن کاندمی ن ترامادولی]که حامله نشه کردم توش کوس تنگ نرم گرم وای چ حالی میداد مست مست شدم ده دقیقه کردم توش اب دومم داشت میومد بیرون کیروم رو کشیدم بیرون گفت چرا کشیدی بیرون گفتم ابم داره میاد بعد بلند شد کیرمو دستش گرفت تف کرد روش بالا پایین کرد ابم اومد ریخ رو دستمال کاغذی یکم ساک زد گفت بکن گفتم بسته گفت ن تازه دارم حال می کنم ضد حال نزن منم دیدم گناه داره سکس نداشته باز کردم توش پنج دقیقه ای توش بود گفت بکش بیرون یکش بیرون گفتم چی شده گفت انگشتتو بکن توش ابم اومد منم دوتا از انگشتامو خیس کردم بردم توش بالا پایین کردم یک دقیقه نشد ابش اومد بعد بلندشد لباشو چسبوند چندتا لب داد بعد چشش ب ساعت افتاد گفت سریع پاشو برو الان شوهرم میاد منم سریع لوازمو جمع کردم اومدم بیرون وسط راه بودم ک اس داد ممنون از حال دادنت انشاالله دفع بعد.منم نوشتم چشم عشقم.فرداش سرکار برام ی بوس ابدارفرستاد حالا باز قراره این هفته برم اگه خوشتون اومد نظراتون بنویسید ک اون خاطره رو هم بنویسم باتشکر از خوندنتون

نوشته:‌ سعید


👍 1
👎 2
171102 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

452034
2015-01-30 15:53:16 +0330 +0330
NA

کس و شعر نوشتی

0 ❤️

452035
2015-01-30 16:50:15 +0330 +0330
NA

خوب بچه کونی جقی تو که هنوز نرفتی دوباره که نوشتی بگید تا اون خاطره رو هم بنویسم.
کیری خان ساعت 4رفتی لوستر درست کردی چای خوردی 3بار آبت اومد و کردی هنوز ساعت 6نشده
ای کس کش جقی

0 ❤️

452036
2015-01-30 17:32:36 +0330 +0330
NA

عرضم ب خدمدتون ک ما تویه ی پرژه دولتی تو خیابون سجاد هس کار می کنیم

خره خوشگلم اول برو نوشتن یاد بگیر بعد بیا خاطرات بقال سرکوچتون با ننتو بنویس biggrin

0 ❤️

452037
2015-01-30 17:34:51 +0330 +0330
NA

بعدشم اصلا نخوندمش

0 ❤️

452038
2015-01-30 18:15:13 +0330 +0330
NA

تابلوئه که یک 4-5 دفعه ای کارگرا بعد از ناهار انداختنت وسط کونت گذاشتن داشتی از عقده خفه می شدی اومدی اینجا این مزخرفاتو نوشتی رفتی اتاقش لامپ عوض کنی گفت بیا خونمون بعدشم زرتی بهت داد 1)تا وقتی درست تموم نشده سر پروژه دولتی نمیتونی بری 2) زن شوهر دار اونم مهندس بخواد خیانت کنه با کسی در حد خودش میکنه توی عمله ابنه ای رو میخواد چیکار ملت چه رویی دارن به کارگر کون میدن میان میگن مهندس کردیم!!!

1 ❤️

452039
2015-01-30 22:52:24 +0330 +0330
NA

خیلی کوتاه بود و دور از باور بعید میدونم واقعی باشه اصلا هم آب و تاب نداشت خوب نتونستی حس شهوت رو توی وجوده خواننده زنده کنی…بیشتر رو خودت کار کن پسر جان

1 ❤️

452040
2015-01-31 03:27:49 +0330 +0330
NA

عجبا … پس زرنگ که میگن تویی
کلا به سندرم التهاب پرده مننژ مبتلایی … همون مخ گوزی که میگن

0 ❤️

452041
2015-01-31 08:29:04 +0330 +0330
NA

اگه بخوای خودم حشرت رو میخوابونم اساسی

0 ❤️

452042
2015-01-31 08:29:53 +0330 +0330
NA

اگه بخوای خودم حشرت رو میخوابونم اساسی

0 ❤️

452043
2015-01-31 09:38:47 +0330 +0330
NA

آبم اومد

0 ❤️

452044
2015-01-31 09:39:20 +0330 +0330
NA

آبم اومد

1 ❤️

452046
2015-01-31 11:23:16 +0330 +0330
NA

از دوستان یه خواهش دارم اونم اینه که اگر عزیزی داستان مینویسه در بیشتر موارد نویسنده نیست و اینگونه نوشته ها پر از تقصه و باید تشویق بشه همینکه جرات کرده مطلب و ذهنش رو انتقال داده و از قوه تخیلات خودش استفاده کرده جای امیدواری داره و در ضمن بعضی وقتا استثنا هم وجود داره . ممنون
اما دوست نویسنده خودم:

نمیدونم خالی بستی یا نه ولی امکانش هست که این اتفاق بیافته اما کمی غلو کردی و یه خانوم اونم مهندس اینقد زود راه نمیده و کلنگی حال نمیکنه ولی در کل بدک نبود تخیلاتت ناقصه.
boredom

1 ❤️

452048
2015-01-31 15:26:44 +0330 +0330

فاصله چیز خوبی است

0 ❤️

452049
2015-01-31 15:32:09 +0330 +0330
NA

یک لیوان اب ممه لطفا

0 ❤️

452050
2015-01-31 15:33:52 +0330 +0330
NA

من کس میخوام از خرمشهر یا آبادان

0 ❤️

452051
2015-01-31 15:36:32 +0330 +0330
NA

ridiiiiiiii

0 ❤️

452052
2015-02-01 05:07:07 +0330 +0330

میشه بپرسم چجور دوست پسری می خواهین ؟ از چه نوع خاص باشه ؟ چون منم تقریبا مثل شما هستم و دنبال یه دوست دختر خاص هستم

0 ❤️

452053
2015-02-01 09:09:30 +0330 +0330
NA

میگم سعید جان خر گاییدی یا آدم ؟؟؟؟
آخه نه لبی نه لوبی هیچی خانوم مهندس کیرت رو خورد ؟؟؟؟
خر گاییدی پسر داغی حالیت نیست

0 ❤️

452054
2015-02-01 20:28:10 +0330 +0330
NA

(بهم نگاه کرد خندید گفت اهلشی خندیدم) ناز چه خنده ملیحی حالا خدایی اهلشی؟ ببین پسر خوب کس گفتن حق مسلم شماست ولی
فک کردی بگی بچه مشهدی و آدرس بدی باورمون میشه؟!
شرط میبندم اگه یه جراح سرت را بشکافه, توی جمجمه ات بجای مغر یک کس میبنه؟ راسی کیر اون جراحه تو مغزت

0 ❤️

452055
2015-02-02 10:43:38 +0330 +0330
NA

اصولأ همین که بچه مشهدی، دمت گرم .
بنویس خودم میخونم، در ضمن لایک هم داری، حداقل ۱۰۰۰ تا
تا درآد چشم اونایی که داستان نمینویسن و فقط بلدن فحش بدن.

0 ❤️

452056
2015-02-15 14:15:33 +0330 +0330
NA

من فحش نمیدم
دوستان زحمتشو قبلن کشیدن biggrin

0 ❤️

452057
2015-03-14 23:09:37 +0330 +0330
NA

کسکش…کیرم تو کون جنده این چه جورداستانیه

0 ❤️

559064
2016-10-04 15:54:52 +0330 +0330

کسشعر نگو بابا. .ده دقیقه خونه طرفه جفتشون خیس خیس شده بودن. .کمتر جق بزن…مغزت میپوکه

0 ❤️

590032
2017-04-17 14:32:35 +0430 +0430

شما سعی کن دیگه تسمتو واسه زن شوهردار باز نکنی…این تسمه باز کردنا یهو کار دستت میده،یهو شوهر زنه میرسه با همون تسمت میبندت خودتو مورد عنایت قرار میده!آره آقاجون حواست به تسمت باشه

0 ❤️