من دو تا خواهر زن دارم یکی بزرگتر از زنم و یکی کوچکتر بزرگه اسمش مهنازه و کوچیکه سارا
مهناز رو بیشتر دوست دارم و خیلی هم سکس تره و هر دو تاشون شوهر دارن
طی برنامه هایی که ریخته بودیم برای سفر با خانواده خواهر زن بزرگم دبی رو انتخاب کرده بودیم .ضمنا خانواده زنم خیلی مقید به حجاب هستند و توی شهرشون حتما چادر می پوشن ولی وقتی میریم سفر و مادرشون باهاشون نیست اغلب با مانتو میگردن و توی خونه و یا هر جایی که اجاره می کنیم آزاد میگردن ولی با ز هم حجابشون رو تا حدود زیادی رعایت میکنن.
من کلا تو کف خواهر زن اولی بودم و توی سفر دبی هم خیلی سعی میکردم دیدش بزنم و البته باجناغم هم همین حس رو نسبت به زنم داشت و کاملا تابلو بود.
توی سفر به هر بهانه ایی بهش برخورد میکردم و حسابی حال میکردم .
بچه های ما کلاس 2 و 5 ابتدایی بودن و ما یه دخر کوچولو داریم و بخاطر حفظ یه سری کس شعرایی مجبور بودیم استخر هتل نریم ولی بعد از دو روز طاقت نیاوردیم و قرار شد من با خواهر زنم و زنم با باحناقم جداکونه بریم استخر هتل تا بچه ما به در هر مرتبه با مامان یا باباش باشه (چون با کس دیگه ایی واینمیسته)
خلاصه توی استخر هم خانوم لباس شنای اسلامی پوشیده بود و متاسفانه چیزی نسیب ما نمیشد .البته یه کم یخامون آب شده بود و هر از گاهی به صورت کاملا عمدی به هم میخوردیم .
تا این که روز موعود فرار سید و قرار شد با همین حالت هر کدوم توی دو روز متفاوت بریم پارک آبی .
رفتیم پارک ( من و مهناز)
توی پارک به هر بهانه ایی دستمو به بازوهاش میچسبوندم و چون میدونستم کسی هم در نزدیکیمون نیست(زنم و با جناقم) فقط با یه شرت مایو پسبون اومدم توی پارک.
توی اغلب بازیهای دونفره مهال بود بهش نخورم و دستم رو نگیره تا اینکه توی یکی از صفها که بودیم اون جلو من بود و یک دفعه یه هول به عقب دادن و اون خیلیی ملایم با باسنش خوررد به کیرم و من هم بی جنبه سریع کیرم بلند شد.
با ردم که هول داده شد قشنگ کیرم رفت لای کون نرمش ولی با این تفاوت که دیگه مهناز جلو نرفت و همونجا واستاد من هم داشتم شاخ در میاوردم ولی خیلی حال کردم چند دقیقه توی صف بودیم و بعد هم رفتیم بازی بعدی توی صف بعدی مهناز دیگه از همون اول چسبوند به کیرم و خودش رو ول کرده بود توی بغلم من هم توی سف دوم سوم دیگه روم باز شده بود و اونو بغل کرده بودم و هر از گاهی دستم رو میگذاشتم رو کسش .
طرفهای 2 بعد از ظهر بود که دیگه هیچکدوممون طاقت نداشتیم و رفیم لباس پوشیدیم و زدیم بیرون .
توی تاکسی کلا توی بغل هم بودیم و هیچکدوممون حرف نمیزدییم و فقز همدیگه رو میمالیدیم
وقتی رسیدیم هتل مهناز گفت بیا تا بریم توی باشگاه هتل کار دارم .
رفتیم توی باشگاه دیدیم کسی نیست ولی مهناز یه راست رفت توی دستشویی کنار باشگاه و من هم دوزاریم افتاد و سرع رفتم پیشش و اونجا بود که مهناز رو لخت دیدم و کوس خوشکلش رو تا میتونستم کردم .
وقتی اومدیم از دستشویی بیرو یه خانم خوشکلی توی باشگاه بود که تا ما رو باه دید که داری از دستشویی میاییم و اوضاع ظاهریمون هم بهم ریخته بود سریع فهمید چه خبر بوده و خنده های شیطانی می کرد .
فردای اونروز زنم با باناغم رفتن پارک و ما هم با یه سری دز و کلک خواهرزاده های خانومم رو گذاشتیم پیش دخر کوچیک من و رفتیم ایتاق اونا و تا میتونستیم کردیم وقتی زنم اومد کاملا مشخص بود که داستان ما براشون پیش اومده و با مهناز قرار گذاشتیم که سری بعد سکس چهارنفره داشته باشیم که قرار شد نقشه رو بکشه .
اگه از داستانم خوشتون نیومد به کیرم.
نوشته: حالا
ماشالله چه رویی هم داری!!!
زن و بچه و این کثیف بازی ها؟؟؟
بی غیرت و بی ناموس ,توووووف
همون بند اول کصتانتو که خوندم فهمیدم که خانواده زنت قاحبا تشریف دارن التبه اینو بهت بگم که بااین تصورات جق نزن مغزتو بگا می ده
کل داستان به کنار
فقط اون آخرش که گفتی اگه از داستانم خوشتون نیومد به کیرم
یعنی از خنده نصف فرشو خوردم
شومبولم دهنت ?
تو پارک آبی راست کرده بودید و همو میمالیدید؟!
هیچ کی هم نبود که ببینه؟!
تاحالا پارک آبی رفتی؟!
جارکش انگشت به کیون .چون کلا داستان های فامیلی رو نمیخونم میخواستم فقط بیام بگم کتاب رکورد های کتاب گینس تو کیونت ولی طبق نظر دوست عزیز جمله آخر داستانتو خوندم الان میخوام یسری فهش جدید وارد فرهنگ لغات کنم میدونی چرا چون از قدیم گفتن مرغی که انجیر میخوره و نوکش کجه با همون درخت انجیر تو کیون پدرت که اگه 2 دقیقه رو تربیتت وقت میزاشت اینجوری نمیشدی .
میدونی بیشترین تعداد سکس چند نفر بودن؟193 نفر روی یه زن حالا کل اون 193 نفر با اون زنه تو کیونت .
دفعه بعدم اینجا داستان بزاری میدم جوری تمام برج های 27 طبقه درحال اشتعالو بکنن تو کیونت که داعشم مسئولیتش رو گردن نگیره
اگه از نظرم ناراحت شدی به کیر پدر زن سولماز تو سه تا داستان بالاتر
ولی پارک آبی رفتین تو اون قسمت که شبیه رودخونس تیوپ داره کسی نیست راحت میتونین یکیو بکنین یا خفه کنین ما 5 تایی یکی رو تو آب خفه کردیم قشنگ مطمعن شدیم مرده فرداش دیدیم اومده تو گروه داره فهش میده (dash) این بشر نمیمیره:-\ یبارم با پتو پرتش کردیم هوا خورد به سقف برگشتشم نگرفتیمش خورد زمین خون بالا آورد ولی نمرد :|
همون کیرت تو روح اجدادت کصخل جقی کم بزن همیشه بزن ک به مغزت فشار نیاد
تو پارک ابی سکیوریتیارو دیدی؟همه هیکلی سیاه قد بلند.احتمالا نبردن ارشادتون کنن؟
زااااااررررررررت
به راست و دروغ بودن داستانت كاري ندارم عزيزم دبي دقيقا كجاست؟
موش بخورت توی سف دستت روی کسش بود الان جلق رو بزنی که خفه نشی جنده
درمورد اخرین خط داستانت خیلی خندم گرفت،،، به کیرم،،،خخخخخخخ
داستانو نخوندم…ولی حالا آخه؟:-|…