سلام .امروز تصميم دارم اين وقت ازادى كه دارم رو براتون اين داستان رو بنويسم.
فقط يك نكته اينكه من P ,Zh,Ch,G ندارم برا همين ببخشيد.
اين داستان رو به 2اسم مستعار على و مينا مينويسم .
سال 88 بود كه وارد داشنكاه شدم همراه با يكى از دوستام هر 2نفريمون يك جا قبول شده بوديم و با هم ميرفتيم دانشكاه با هم برميكشتيم.
خيلى با هم دوست بوديم تو كلاس ولى به دخترا ميخنديديم و مسخرشون ميكرديم.همشون از دم افتضاح بودن!زشت…
تا يك روز سر كلاس برنامه نويسى يك سانشجوى جديد اومد ما تا حالا نديده بوديمش.استاد ازش سوال كرد كه اين مدت كجا بودى اونم جواب داد كه كلاسم رو جا به جا كردم.
از اون به بعد ما همش تو نخ اين دختر تازه وارد بوديم,خداييش خيلى خيلى محشر بود.تو كلاس فقط همين مينا بود بين بقيه كه قيافش خوب بود و همه دنبالش بودن.يه روز استاد كفت كه ميخوام ازتون امتحان بكيرم,كسى نخونده بود اما مجبور شديم امتحان بديم.منكه خودم بلد نبودم اما دوستم با كلك يه جيزايى نوشت .جند دقيقه بيشتر نمونده بود دوستم ديد مينا منتظر تقلب نشتسه دوستم بدون مكث يك بركه ى تقلب كه جك نويس خودش بود رو داد به مينا,اونم تند تند همرو نوشت اومد بيرون.تو راهرو جلوى دوستم رو كرفت و كلى تشكر كرد ازش.همين تقلب باعث ايجاد رابطه بين ما شد.
من خوشم ميومد ازش اما جرأت نداشتم برم جلو دوستمم همينطور.اينقدر ديكه نرفتيم جلو تا يك روز من مريض بودم نرفتم دانشكاه دوستم تنهايى رفت سر كلاس.اخر شب بود ديدم دوستم زنك زد كفت كه مخ دختررو زدم برات رديفش كردم.منم همينجورى موندم كفتم اخه ججورى!كفت تو راه بركشت(ما ترم اول با مترو برميكشتيم خونه)تو مترو ديدمش اونم منو ديد وقتى رسيديم اخر خط ديدم اونم با من اومد.هرجور بود بالاخره رفتم جلو و باهاش صحبت كردم و شمارمو دادم بهش.
من دهنم باز موند كفتم ايول بابا.بعد كفت تازه اينو بكم كه همسايه هم همستيم!من تو كنم عروسى بود اينو كه شنيدم.يه كم با هم صحبت كرديم و بعد قطع كرديم تا ببينيم جيكارش ميشه كرد.2روز بعدش دوباره تو دانشكاه مينا رو ديديم.ايندفعه جون شماره رو داده بود بهش دوستم اخلاقش و رفتارش عوض شده بود.خودش ميومد جلو سلام ميكرد و ميرفت.منم يه بار رفتمكه داشت رد ميشد بهش يه تيكه انداختم مينا هم از خدا خواسته وايساد به خنده و حرف زدن.اونروز اينقدر تو راهرو با هم بوديم و خنديديم كه كلى با ما حال كرده بود.
من وقتى دوستم نبود يواشكى شماره ى خودم رو دادم بهش.اما دوستم ميدونست و از اول كلا برنامه ريزى كرده بوديم.
بعد از يك هفته حرف زدن بحث كس و كون رو باز كردم ديدم خانم از من بدتره!به دوستم كفتم اين كردنش كارى نداره بدجور خودش ميخواد و شرط بستيم كه من سر هفته ى دوم دوستى اينو كرده باشم.
يه جند روز ميرفتيم با مينا دانشكاه و اينقدر حشرى بود كه تو كلاس وقتى غروب ما كلاس داشتيم و كسى نبود شروع ميكرد به خوردن لبام.شبا هم صحبت ميكرديم اخر شبا زنك ميزم بهش حرفاى سكسى ميزم ميكفتم عزيزم كستو بخورم اينقدر از اين حرفا ميزدم تا ميكفت على ابم ريخت تو شرتم عوضى!منم خر كيف ميشدم بيشتر ميكفتم و حشريش ميكردم.
يه روز ديكه صبرم تموم شد.تو داشنكاه همون ساعت اول به دوستم كفتم امروز اينو نكنم .زنك زدم خونه به مامانم كفتم قرار بود برى مهمونى كنسل شد يا نه!مامانم كفت داريم اماده ميشيم بريم منم از خدا خواستم .هى تو كلاس بهش اس ام اس ميدادم كه امروز حسش نيست بيا بريم خونه تورو ميزارم خونه ى خودتون منم ميرم دنبال كارام.اونم هى ناز ميكرد.ايقدر كفتم و كفتم تا راضى شد.زود رفتيم يه دربست كرفتيم با دوستم و راه افتاديم به سمت خونه.دوستم جلو نشت منو مينا هم عقب.تو ماشين ديدم ضايع ميشم اكا كارى نكنم بايد اماده سازى كنمش ,همونجا دستمو كردم از عقب تو شرتش اونم هى ميكفت اروم على زشته ميبنن منم عين خيالم نبود.
راننده يه جيزايى فهميده بود دوستممم كه حواسش بود و ميدونست دارم جيكار ميكنم.
تا دم خونه دستمو تو كس و كون و همه جاش كردم.
وقتى رسيديم دوستم از همونجا رفت خونشون منم مينا رو با التماس به صرف يه نوشيدنى بردم خونه.
اولش ناز ميكرد اما بعد قبول كرد بيا اما فقط به شرط اينكه زود بره!منم كفتم باشه.رسيديم تو اسانسور كرفتم تو بغلم لباشو خوردم اونم معلوم بود دلش ميخواست و از اول هم ميدونست كه برا جى داره مياد خونه ى ما!رفتيم تو خونه كردمش تو حمام كفتم كستو بشو كارت دارم.بعد از جند دقيقه اومد بيرون.اول بردم اتاق مامان بابام و خواهرم رو بهش نشون دادم اخر سر بردمش تو اتاق خودم.تا رسيديم كيرمو در اوردم كفتم بخور.هى ناز كرد كفت زشته كفتم زشت يه جيز ديكست!
مجبورش كردم بخوره كيرمو منم تا ته ميكردم تو دهنش.
بهش كفتم بسه بلند شو ميخوام بكنمت كفت على خيلى بى شعورى زشته!منم توجه نكردم بهش كفتم يالا ميخوام بكنمت بدجور حشرى شدم.مينا هم كفت حداقل بريم يه جاى تاريك من اينجا خجالت ميكشم.
با 1000 التماس قبول كرد همونجا بكنمش.
هرجى لباس تنش بود رو در اوردم كفتم بكنم تو كست كفت نه بابا ميخواى بدبخت شم.منم كرم زدم و از عقب كيرمو كردم تو كونش.واقعا فوق العاده بود كلى داشتم حال ميكردم.صداى جيغش بلندتر ميشد هى منم تند تر عقب جلو ميكردم.ابم نميومد ميكفت قرص خوردى كثافت!ميكفتم نه به جون مينا!
اينقدر عقب جلو كردم تو كونش خسته شدم رفتم سراغ بدنش.كل بدنش رو خوردم .از نوك انكشتاش تا لباش.دوباره رفتم كيرمو كردم تو كونش هى ميكفت على يواش درد داره منم اصلا حاليم نبود.
احساس كردم ابم داره مياد سريع در اوردم كيرمو كل ابمو ريختم رو كمرش.
خودش اينهمه ابمو ديد دهنش باز مونده بود.
كارمون كه تموم شد بعد از يه كم عشق بازى لباساشو كم كم تنش كرد و رفت خونه.
منم زود همونموقع زنك زدم به دوستم و كفتم عاشقتم , هر تلمبه اى كه ميزدم به يادت بودم و اين كس رو مديون تو هستم…
از اون وقت تا حالا هر وقت كس دم دست نيست زنك ميزنم مينا زود مياد خونمون ميده و ميره.
خداوكيليش به خدا كل اين داستان حقيقت داشت .
ایشالا بازم وقت كنم براتون مينويسم داستاناى سكس خودم رو.
نوشته: علی
صد در صد واقعيه شك نكنيد ولي خداييش چقدر خوبه آدم براي لحظات تنهاييش يه كس شخصي داشته باشه نه.
آره حقیقت داشت ماهم خر! نمی بینی ملت گوشاشون درازه؟ گفتم واسه داستان چرتا نظر ندم ساینا گفت نظر ندیم فکر میکنن حقیقته
دختره هرزه بود تو ماشین اونم دربست دستت تو شلوارش بود؟
دوستت ردیفش کرد تو کردیش؟ عجب عجب
با گوشی اومدی برو جلقتو بزن کوچولو هههههه
ضمنأ غلط املایی هات رو بده معلم کلاس دومت تصحیح کنه بچه جون
یه سوال فنی برام پیش اومد وقتی آبتو رو کمرش ریختی چطوری دیده؟؟؟؟
می دونی یه نفر یه داستانی برات تعریف کرده ولی اینطور نبوده تو هم چون عقده داری فکر کردی این تو بودی که این کار را کردی یعنی یه دختر به همین زودی برا بار اول بردی خونه اونم اومد و هر کاری خواستی کردی ؟ خودتی بچه جون
می دونی فکر می کنم تو رویا زندگی می کنی و گرنه تو فیلم ها هم به این آسونی نیست .
ملت اول بدن طرفو ميخورن بعد ميکنن، اين يارو برعکسه!
شايد شايد شايد واقعي باشه چون تو دوران دانشجويي هرچيزي امکان داره!
ولي بد نوشتي حاجي.
يعني ريدي
اونورترش
شايد يكم بزرگش كرده باشي اما اصل داستان مثله واقعيت ميمونه،واس منم تقريبا يه همچين اتفاقي تو دانشگاه افتاد اما نا دقيقا اين جور.
آخه پسره ی چیز … دهن منو باز نکن از سگ هم بدتر میکنی بی شرف آخه این چه طرز مخ زدنه ؟ آخه این دخترهست که انقدر خودشو جلو تو تحقیر میکنه ؟ کیره دوست پسرم دهنت با این رفتار مزخرفت و فکرت که همش حول کردن می چرخه.
اره / اروا كونت شماره رو به دختره دادي و بعدم باهاش حرف كس كون ميزدي" نمي دونم ! شايد دانشجو هاي حالا اينجوري شدن ما نمي دونيم
تو كه گفتي راسته يكيم تاييد كرد ! ولي من مي گم باتون تو كس ننه ادم دروغگو!
دوستان اذیتش نکنید دوستش دووول نداشته بچمون داشته خواسته دولش رو هوا نمونه . بعدشم اینا اول میکنن بعد میخورن :))
من اومدم، دير رسيدم!
عمو سوتي اولت:
اين جه دانشكاهيه كه تا شب بازه؟؟ تا اونجايي كه يادم مياد دانشكاها تا غروب بازن!!!
بعدم جه خوب، دختره انقدر حيا داشتو خجالتي ولي تو يه هفته باهاش بحث كس كون كردي!
بعدم تو و رفيقت تو كفش بودين ولي اون مخشو زد بعد فداكاري كرد دادش به تو؟؟ انقد كس خل بودن؟؟
بعدم ميكي اين حقيقت داره او اينا!
يه جيز جالب، تو داستانايي كه اسانسور هست، بسره از دختره تو اسانسور لب كرفته!
خوب الان من به كدوم ا فاميلات فحش بدم؟
خوب بوده دختره خوشگل بوده اینجوری باهاش رفتار کردی اگر زشت بود احتمالا چهارتا فحشم بهش میدادی بعد می کردیش ها؟
گفتی وقتی بردیش توخونه ردش کردی حموم کس شو بشوره!!!
تو داستانت حرفی از کس خوردن نبود؟؟؟؟؟؟؟؟
به دوستت زنگ زدی گفتی این کس کردن رو مدیون اون هستی
در صورتی که شما گذاشتی تو کون دختر مردم
دوست عزیز درست نیست خواب هاتو داستان کنی بدی به خورد مردم
به اون دوستت هم سلام برسون
اين چه اراجيفي بود كس نوشته كردي .تا پول تو جيبيتو جمع كني صابون بخري ميتوني از تف استفاده كني .دروغگو.ريغو (يا ريقو)
اول سلام. دوم داداش کوچولو خودتی. والا ماهم دانشجو هستیم چرا با این اراجیف انقدردانشگاه روکثیف نشون میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعدشم چیزخل تو خودت این داستانو بخون داد میزنه داستان دروغه.صدتاغلط توشه.تو تاکسی اون مانتو تنش بوده تو دست کردی تو کونش!!! عجب عجب عجب.
بچه جون اگه ما اهل مخ زدن و کس کردن نبودیم شاید کس شرا رو باور میکردیم ولی این داستانت مث این میمونه که جلو یه مشت راننده تعریف کنی که بدون دست زدن به فرمون فقط با کیرت 1000 کیلومتر رانندگی کردی و بجای اینکه اعتراف کنی کس گفتی قصم بخوری عین حقیقته میدونی اونوقت راننده ها باهات چکار میکردن؟ شانس اوردی دست ما این کاره ها بهت نمیرسه! حیف!
دختره تا اونجا ک هنوز نداده بود چقد شبی من بود:|
فک کردم یکی از دوس پسرای سابقم نوشته:////
ولی خب ن من تاحالا تا این حد تجربه ی تخماتیک و ک س شری نداشتم
ریدین با این سکستون:|
اي دوران دانشجويي كجايي؟؟؟؟؟؟