سکس با دخترخاله در فصل برداشت برنج

1392/11/17

با سلام خدمت تموم شهوتیای گل امید وارم که کیرتون چاق و کستون با حال .
من اسی هستم و21 سال دارم و در یکی از شهرهای مازندران زندگی میکنم این خاطره رو که واسه سال 86 هست واستون مینویسم که امیدوارم حال کنید.
اول داستان یه مقدمه کوتاه که من در اون زمان تو فامیل که هم سن خودم باشن فقط یه دختر خاله رو داشتم و که 2 سال از من کوچیکتر بود وبقیه 2یا3 ساله بودن.
القصه من در اون زمون 15 سال داشتم که تا بحال با کسی سکس نکرده بودم وهمین طور دختر خاله بنده قصه از اینجا شروع شد که موقع برداشت محصول برنج بود و همه اقوام دوست اشنا به روستا اومده بودن که برنجاشونو درو کنن .
درو کنندها رفتن سر مزرعه و منو خاله خواهرمو با مرضیه(دختر خاله) موندیم خونه تا ناهار واسه درو کنندها درست کنیم ببریم سرزمین موقع ناهار که شد بردیمو ناهارو سر زمین خوردیم کلی هم حال داد یکمی تو رود خونه که نزدیکی زمین بود تنی به آب زدیم اومدیم خونه تا رسیدم خونه ساعت شد 2:30 بعد قرار شد من ساعت 4 کلمن آب ببرم سر زمین که هوا بی نهایت گرم ونامرد بود بعد که ساعت نزدیک 4 شد من از آماده شدم آب ببرم سر زمین که دست بر قضا دختر خاله هم مثل بچه 2 ساله لج کرد که با من بیاد منم که از خدا خواسته ولی به سختی خاله رو راضی کردیم بالاخره راه افتادیم تو راه که میرفتیم من یکم کون تپل مرضیه رو دید میزدم که اون متوجه شد گفت هوی کجارو نگاه میکنی؟؟ که من بی اختیار بهش گفتم هیچی فقط نیگاه میکردم دختر خاله هم خندش گرفت گفت خیلی پررویی منم گفتم مگه من دل ندارم گفت بیشتر از دل دم داری واسه همین حرفش منم آبو گذاشتم زمین اینو تو خیابون دنبال کردم گوشه گیرش اوردم گفتم حالا من دم دارم بهت نشون میدم انگشت مبارکو از رو لباس کردم تو کونش اونم داد زد گفت نکن منم از ترس ریختن آبرو تو خیابون ولش کردم آبو گرفتم راه افتادیم واسش از چنتا فیلم سوپری که دیده بودم واسش تعریف کردم اون گفت تو هم میتونی انجام بدی؟ گفتم با تو چرا که نه! بعد گفتم حالا آبو ببریم برگشت یه کاری میکنیم .
آبو بردیم موقع برگشت دستم هی میزدم به کونش در میرفتم میخندیدیم گفتم واستا یکم فکر کردم که دیدم اینو ببرم تو باغ مرکبات پدر بزرگم بهش گفتم که بریم باغ بابازرگ اونم گفت با تردید گفت باشه ! تا رسیدن به باغ هم دلم شور میزد هم تو کونم عروسی بود تا رسیدیم به باغ رفتیم توش بعد رفتیم پشت یه درخت کته کلفت که دیده نشیم اول ممن تو فاز لب گرفتن اینا نبودم اول از رو لباس خودشو بهم میمالوند هم من شق درد شدم هم اون حالی به حولی شد گفتم ببینم این زیر چی داری دستم کردم تو شلوارش که یهو صورتمو گرفت لبشو محکم گرفت نمیدونم اینارو از کجا یاد گرفته بود خودم در تعجب بودم که شورت شلوارشو تا زانو کشیدم پایین وای تا حالا کس دختر 13 ساله از نزدیک ندیده بودم خیلی تمیز که حتی یه لک نداشت بعد کیرمو در اوردم اونم از دیدن کیرم یکم ترسید گفتم نترس لا پایی میزارم اول از جلو .کیرمو یه تف کوچولو زدم گذاشتم لاپاش بعد از تلمبه زدن با مه مه های تازه داشتن از تو پیله بیرون میومدن بازی کردم چه حالی میداد که بعد از 2یا 3 دقیقه دیدم ابم اومد واسه اولین بار بود که ابمو میدیدم اون هی ایش ایش میکرد من گفتم قربونت برم تو منمو مرد کردی جون هی ماچ مالی میکردم اون از بازی کردن انگشتم تو کسش ارضا شد بعد از اون چن بار دیگه هم سک داشتیم اگه دوست داشتین واستون تعریف کنم

نوشته: اسی


👍 0
👎 0
127240 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411866
2014-02-06 04:51:33 +0330 +0330
NA

ریدم تو داستانت جلقو

1 ❤️

411867
2014-02-06 04:54:08 +0330 +0330
NA

والا ما 13 سالمون بود آجر رو میذاشتیم تو گوشمون به جای موبایل حرف میزدیم!
کاربران محترم شهوانی این مژده رو بهتون میدم که به زودی داستان های سکس نونهالان هم آپ خواهد شد!!!

0 ❤️

411868
2014-02-06 07:07:02 +0330 +0330
NA

"با سلام خدمت تموم شهوتیای گل امیدوارم که کیرتون چاق و کستون باحال !
هااا چاغال چه خبره چه زود پسر خاله میشی و از را نرسیده میری سر یخچال !
نویسنده های که اولش سنگین رنگین میان و کلی خواهش تمنا میکنن بد و بیرا نگید ، آخرش با چشم گریون و گشاد گشاد را میافتن میرن تو که دیگه کارت تمومه… :دی

0 ❤️

411870
2014-02-06 08:27:44 +0330 +0330
NA

باز یه صابون حماسه آفرید
1701-524-large.jpg

0 ❤️

411871
2014-02-06 10:23:25 +0330 +0330
NA

گته موسسس

0 ❤️

411872
2014-02-06 11:52:06 +0330 +0330
NA

وقتی از یک اصفهونی که دانشجو دانشگاه پیام نور برلین بود پرسیدند این دانشگاه را چه کسی تأسیس کرده گفت: گوته [گته] موسسس !‏‎ Diyannaa ‎‏ خانم دکتر یه مترجمی ، دیلماجی یا یه ترنسلیت احتیاج داره :دی

0 ❤️

411873
2014-02-07 00:03:35 +0330 +0330

بوریم دله ا ته مازنی بگیم آغااا:
گته: گنده، بزرگ، گپ، گت، کلفت، huge، …
موس: ماتحت، خان دایی، پشتوانه، صندوق عقب، چون، کون، …
پس سرجمع “گته موس” بیه: چون کلفت
(PS:احتمالا منظور ایشان کون گشاد دلتنگ بوده است)

0 ❤️

411875
2014-02-07 02:40:35 +0330 +0330
NA

اقا در اصل كسشعر بود ننويس كيرم شق شد

0 ❤️

411874
2014-02-07 09:18:04 +0330 +0330
NA

ته كله دله ر وسه برينم ك از اين غلطا نكني ديگه به قول خانم دكتر گته موس

0 ❤️