سکس با دخترعمه ام در کودکی

1397/02/26

سلام من علیم و می‌خوام داستان سکس من و دختر عممو بهتون بگم و اول بگو اسم ها مستعارن بزار یکم از خودم بگم من علی و 16 سالمه و ساکن جنوبم و داستان از چند سال پیش شروع میشه وقتی که من کلاس هشتم بودم حالا سرتونو درد نیارم تابستون بود و یه روز که رفته بودم خونه دوستم و دیگه داشتم بر می‌گشتم مامانم بهم زنگ زد و گفت علی عمت با صدف اومده ( دختر عمم ) بعد خب گفتم به سلامت گفت داری میای برو نوشابه و تخمه و چیز میز بگیر بیار گفتم باشه ولی بعدم پولمو ازت میگیرم گفت باشه فقط زود بیا و قطع کرد و منم رفتم چیز میز خریدم و داشتم میرفتم خونه از پله ها بالا رفتم و جلو درب وایستادم و اولش یکم استرس داشتم بعدش یه نفس عمیق کشیدم و زنگو زدم و مامانم دربو باز کرد و سلام کردم و گفتم بفرمایید و وقتی رفتم داخل عممو با صدف دیدم رفتم جلو سلام کردم و دست دادم و از خجالتی رفتم داخل اتاق و قبلش بگم که من قبلاً با صدف شیطونی بازی کردیم یعنی انگشتی یا بمالی یا بوسی یا دکتر بازی یا قایم موشک و… خب داشتم میگفتم خب شب شد موقع خواب بود دیگه مامانم که با بابام جدا بودن و من بودم با اتاقم و صدف با مامانش داخل حال چند روز همین طوری گذشت و می‌رفتیم بیرون و میومدیم و می‌خوابیدم

یه شب که همه شامو خورده بودم و داشتیم فیلم نگاه میکردم یه نگاهی به صدف کردم و داشتم دید میزدم و به یاد قدیما یه حالی کنیم بعد دیدم اونم برگشت و منو نگاه کرد و منم یه لبخند بهش زدم??? و بعد خندید و بعدش یه چشمک بهش زدم??? بزارین یکم از صدف بگم اون دختری هم سن خودم موهای بلند و با چشمای سبز رنگ بود و زیبا و سفید وای شما ها نمیدونید چه نرمه ژلست خدایش و مخالف من یه پسر هم سن صدف و هم قدش و چشمامم قهوه ای روشنه همین خب داشتم میگفتم این صدف ما وقتی بهش چشمک زدم کاری نکرد و لبخند زد و منم خندیدم و سرمو انداختم پایین وقتی خب دیگه میخواستیم بخوابیم و از شانس خوبم کولر اتاقم نمی‌دونم چش شد و روشن نمیشد و من رفتم داخل حال کنار اونا بخوابم عمم کنار صدف بود و منم این بر صدف و من خوابم نمی‌برد و داشتم نگاه صدف میکردم دیدم عمم که خوابه و به خواب سنگینی هم داشت با خودم گفتم چیزی نمی‌فهمه و آروم آروم دستمو گذاشتم روی دست صدف دیدم چیزی نشد بعد خودمو بهش نزدیک کردم و یه بوس کوچیک روی کونش گذاشتم که یه دفعه ای دیدم بیدار شد و منم دستمو گذاشتم جلوی دهنش بعد که آروم شد و منو دید دستمو برداشتم و گفت چیکار می‌کنی گفتم هیچی به یاد قدیما یه بوس کوچیک کردم اشکالی داره گفت آره پس چی تازه اونم داخل خواب گفتم ببخشید و گفتم بیا بوسش کردم و گفتم اینم بیداری و خندید و گفت شیطون شدی ها گفتم آره دلم برای قبلاً تنگ شده گفت هه عمرن فکرشم نکن گفتم باوش حتما بعد یکم خودمو کشیدم جلو و نزدیکش شدم و گفتم صدف جونم گفت جونم گفتم چشمای قشنگی داری گفت ممنون گفتم لبات خیلی قشنگن گفت عه واقعاً گفتم آره و گفت ممنون و گفتم میشه ببینم مزشون چطوره گفت نه گفتم دیگه نشد و لبو گذاشتم روی لبش و دستمو انداختم دور کمرش دیدم داره همراهی می‌کنه داخل دلم گفتم ایول بعد کشیدمش سمت خودم و داخل بغلم و داشتیم لب می‌گرفتیم و آروم آروم دستمو می‌بردم پایین و پایین تر و تا رسید به کونش و میمالیدم یکم دیدم چی نگفت و بعدش شروع کردم به مالیدن بعد دیدم چیزی نمیگه خواستم دستمو بکنم داخل شلوارش که یه دفعه ای لبشو کند و داخل چشمام زل زد و گفت میشه نکنی لطفاً گفتم نه تاقدت ندارم عزیزم گفت نه من نمیتونم و میترسم و بدم میاد گفتم خودت قبلاً کیمو دیدی زیاد بزرگ نیست خندید و گفت یعنی فرقی نکرده و چشمک زدم و گفتم دیگه دیگه و گفتم اصلأ بیا ببینش گفت نه گفتم نه چیه دسشو گرفتم و گذاشتم روش و گفتم بمال یکم که مالید دیدم داره بیدار میشه یکم بلند شدم و شلوار و شرتمو کشیدم پایین و گفتم حالا بیا و دستشو گذاشت روی کیرم و مالید و بعدش بهش آروم گفتم میخوری یعنی ساک میزنی گفت نه گفتم به خاطر من لطفاً یه زبون گفت باش و رفتم بالای کلش و کیرمو کردم داخل دهنش و خدایش نامردی نکردم کیرمو تا ته کردم داخل دیدم میخواست بکشه بیرون که نداشتم بعد حولم داد و نفس نفس میزدم و گفت چته گفتم ببخشید گفتم بسه دیگه سیخه گفت چی خب گفتم بیا بکنمت دیگه گفت نه دیگه چی گفتم بسه دیگه گفتم بخواب و خوابید و رفتم پشتش و شلواشو با شرتشو آروم کشیدم پایین و وای کون شله ایشو یه بوس کوچیک کردم و گفتم بیا این بالشتو بکن زیر شکمت گفت باشه و بالشتو برداشت و گذاشت زیر شکمش و بعد بهش گفتم باز کن گفت چی گفتم بگیر کونتو بازش کن گفت باش و گرفت بازش کرد و منم یه تف به سوارخش و یکی هم به سر کیرم زدم و آروم گذاشتم روی سوراخش و یکم حل دادم دیدم خودشو کشید جلو و آوردمش عقب و بهش گفتم ببین سرتو بکن داخل بالشتت و چیزی نگو و محکم جلوی دهنتو بگیر و همین کارو کرد و خودم کوشنو باز کردم و اونم دهشنو چسپید و منم کیرمو یکم فشار دادم دیدم حله یکی از دستامو گرفتم دور شکمش تا جلو نره و اون یکی کیمو گرفتم و یه دفعه ای محکم کردم داخل و خواست بره که دستمو گذاشتم روی شونش و گرفتم و نزاشتم و بعد نگش داشتم داخل و قربون صدقش میرفتم و بوسش میکردم و دیدم داره اشکش میاد و دلم سوخت و درش آوردم و گفتم بسه و اونم داشت گریه میکرد و رفتم بغلش کردم و گفتم بسه دیگه بس کن صدف عشقم و آرومش کردم و گفتم بیخیال و گفتم بخواب چ شلواشو دادم بالا و رفتم کنار خوابیدم و دیدم ساکت شد و من دیگه نگاش نکردم یه دفعه ای دیدم یه چیزی اومدم کیرمو گرفت و گفت ببخشید و گفت درش بیار و سریع تمومش کن و خواب دارم منم گفتم چشم و سریع همه چیزو ردیف کردم و سریع کردم داخل و فقط یه جیغ کوچیک زد و آه اه آرومی هم میکرد بعد داشتم تلمبه میزدم که دیدم ابم داره میاد و سریع ریختم روی کمرش و بعدش افتادم کنارش و اونم رفت دستمال کاغذی اورد و خودمنو تمیز کردیم و دستمال ها رو کردم داخل شرتم تا شک نکن بعد کامل لباس پوشیدم و رفتم سمتش و یه بوس کوچیک کردم و گفتم ممنون عشقم و ببخشید ازیت شدی گفت اشکالی نداره و گفت ببخشید گریه کردم گفتم اشکاای نداره و بوسش کردم و خوابیدیم و فردا صبحش مثل روزای قبلاً بود و بعد چند بار دیگه هم سکس کردیم که اونارو بعدم میگم و بگم که این داستان واقعیه و اگه باور نمیکنی مشکل خودته و من اولین بارمه که داستان می‌نویسم و اگه بد شد ببخشید بزرگا و اگه نظر خوب بدین که ممنون میشم داستان های بعدی هم میگم البته بهتره بگم خاطرات سکسی قبلاً هم میگم بای ⁦❤️⁩

نوشته: علی


👍 3
👎 19
21092 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

687984
2018-05-16 21:10:24 +0430 +0430

کسخل با لحجه کیری نوشتی چرا … چرا 90 درصد مردم تو خواب کنار مادر یارو کردن ؟ بعد همون شب اول کردی تو سوراخ یارو حالم کرد گفت ادمه بده

0 ❤️

687985
2018-05-16 21:12:07 +0430 +0430

حالاست که باید بهت بگم بچه کوونی
گوه زیادی نخور تو اصن دختر عمه نداری کووونی

0 ❤️

687994
2018-05-16 21:29:42 +0430 +0430

1- وسط فیلم دیدن شما 2 تا بهم چشمک زدین و بقیه هم نفهمیدن!!!
2- یعنی کنار ع م ت نصف شب بلند شدی از دخترش لب گرفتی و ساک زد و دختره جیغ زد و آه آه میکرد و گریه میکرد، اونم نفهمید و بیدار نشد؟؟؟ هیشکی نفهمید؟؟ چه رمانتیک…
3- داخل خواب؟؟ داخل دلت؟؟ داخل بغلت؟؟ داخل چشمات؟؟ داخل شلوار؟؟ مگه میشه؟؟ مگه داریم؟؟ اینقد مودب… چه پسری!!! موش نخورتت
4- تاقدت؟؟ اینو مطمئنم نداریم…
5- یعنی لب گرفتی و دست به اندامش زدی هنوز چیزت خوابیدس؟؟ بابا کمر…بابا ک س کن…بابا قدرت
6- حولت داد؟؟ یا هلت داد؟؟
7- ک.و.ن شله ایش؟؟ یا خود خدا…
8- بعد اینکه گذاشت تو دهنش دیالوگا محشره…در حدی که خودشم نفهمید چی نوشته
9- بالشتو بکن زیر شکمت؟؟ شما بالشتو میکنین زیر سرتون؟؟
10- ببین ، سوارخت دیوونم کرد لعنتی
11- دستمالا رو کردی داخل شورتت؟؟ اونم ازیت (اذیت) نشد؟؟
12- ما بزرگا ناراحت نمیشیم علی جان…تو با قدرت ادامه بده


688007
2018-05-16 22:08:47 +0430 +0430

اولا 18-
دوما اون عمه شما نقش چغندرقند داشت
سوما برس به جقت که عقب افتادی

0 ❤️

688025
2018-05-16 23:10:13 +0430 +0430
NA

بي ناموس اگه كلمه (خب)(و)را از دستانت حذف كني داستانت نصفه ميشه حرومزاده كي ر ابوموسي اشعري توي كونت طايفتو از شير خور تا كي ر خور گاييدم بي ناموس لاشي داري مينويسي دست بي صاحبتو از شلوارت دربيار

0 ❤️

688032
2018-05-17 01:38:08 +0430 +0430

دوستان خوب گاییدن لازم به ذکر نیس

1 ❤️

688052
2018-05-17 05:44:13 +0430 +0430
NA

اون عمتون که کنارت بود خرس قطبی بود فکر کنم ???

0 ❤️

688055
2018-05-17 06:40:29 +0430 +0430

از چشم رنگی ها خوشم نمیاد…سردن.مخصوصا اگر بور باشن…

0 ❤️

688056
2018-05-17 06:52:24 +0430 +0430

همون اول گفتی 16 سالته نخوندم بقیشو

من 32 سالمه تو کف یه ماچم ،اینجا همه یا تو شونزده سالگی کص کردن یا الان شونزده سالشونه و کص میکنن

اخه دودولو تو الان جقم بزنی ابتم نمیاد که

0 ❤️

688083
2018-05-17 11:12:55 +0430 +0430

وقتی خوندم میخواستم بیام پاین بگم کس نگو دیدم دوستان رسیدگی کردن

0 ❤️

688105
2018-05-17 16:33:33 +0430 +0430

و باز هم مهدکودک شهوانی

0 ❤️

688106
2018-05-17 16:37:12 +0430 +0430

من تو شرایط مشابه با دختر دخترخاله بابام بودم ولی فقط لب و مالش بود و با اینکه هیچ صدایی نمیدادیم بازم یه بار خواهرم بیدار شد

0 ❤️

688109
2018-05-17 17:01:14 +0430 +0430

در واقعین سرصدای سکس (مخصوصا سکس اول) جوریه که ممکنه همسایه ها هم بفهمن. هنوز نفهمیدم شما چجوری میزارینش رو سایلنت

0 ❤️

688111
2018-05-17 17:14:47 +0430 +0430

دوستان همیشه حاظر در صحنه جرت دادن نیازی نیست دیگه من چیزی بگم. فقط کمتر بزن الانم بشین رو امتحانات فکر کن

0 ❤️

688178
2018-05-18 03:40:52 +0430 +0430

(preved) بیش بیم باووو

0 ❤️

688245
2018-05-18 14:23:48 +0430 +0430

ادمین ببین شهوانی ب چ روزی افتاده???

0 ❤️

688272
2018-05-18 20:08:05 +0430 +0430

موضوعِ سوپِراتو عوض کن

0 ❤️

688319
2018-05-18 22:08:50 +0430 +0430
NA

کس گفتی عای کس گفتی
مثل ی جلقی گفتی
کونی بودی شکوفتی
حالا ی جلقیه کس شعر گو گفتی

0 ❤️

688428
2018-05-19 12:19:19 +0430 +0430
NA

توصیه میکنم هنگام جق از مواد توهم زا استفاده نکنید

0 ❤️

688561
2018-05-20 07:40:16 +0430 +0430

این داستانی ک تو نوشتی خط ب خط سوژس بقیه همرو گفتن چیزی ب ما نرسید ک بگیم???

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها