سکس با دوس دختر خوشگلم

1397/08/26

من سامانم ۲۱ سالمه اهل کرج یه دوست دختر داشتم ک ۸ ماهی باهاش بودم اما باهاش سکس نداشتم و فقط در حد لبو ماچ بود و بیشتر باهم قرار میزاشتیم بیرونو دور میزدیم
بعد ۸ ماه باهم تموم کردیم و دیگ خبری از هم نگرفتیم تا اینکه ک ۴ ماه از جریان گذشت و بهم پیام میدادیم و با هم اشتی کردیم …
اسم دوست دخترم حدیث بود ۱۹ ساله.اون بهم اعتماد داشت ینی هر جا ک میگفتم میومد اگر میتونست حتی بعد چهار ماه قهری هم ک بهش گفتم بیا پارک میومد .
راستیتش خیلی دوس داشتم بکنمش چون لا مصب خیلی خوشگل بود … همیشه بهونه میاورد ک نمیخواد دستمالی بشه درحالی ک بوس و لب میداد!!!
بعد سه ماه ک اشتی کردیم گفتم بیا جمعه ک بیکاری بریم باغ دوستم… اولش گف نمیتونمو خانوادم اجازه نمیدن بعد به یه بهونی ای امد اونم فقط واسه ۲ ساعت … کلیدو از دوستم گرفتم سوار ماشین شدیم رفتیم …
توراه باهم صحبت میکردیم و میخندیدم خلاصه رفتارش خوب بود با من بعد ۴ ماه …
البته تو مسیر میگفت بهم برنامه ای نداشته باشیا ک من ینی حدیث ناراحت میشم. رسیدیم باغ درو باز کردیم رفتیم تو و شالشو داد پایین نشست رو مبل …
من رفتم یه شربتی درست کردم خردیم بعدش رفتیم تو اتاق رو تخت خوابیدیم(همیشه هم من هم اون دوست داشتیم برا یه ساعتم شده بغل هم بخوابیم)
در حین دراز کشیدن باهم شوخی میکردیم بوس میکردیم همو و لب هم میگرفتیم …
کیر من راست شد و از شلوارم خیلی ضایع بود اما حدیث ک میدید ب رو خودش نمیاورد…
یواش یواش دکمه های مانتوی چسبناک خوشگلشو در اوردم… حالا کرست و شرتش معلوم بود … بعدش من کیرمو در اوردم … همین ک در اوردم بهم گفت سامان نه ، فقط امدیم خوشبگذرونیمو من اینکارو نمیکنم…
گفتم باشه کاری ندارم دوس دارم در اوردم …کم کم رفت سمت سینهاش…سوتینشو باز کردم و ممه هاشو میخوردم ک حشرش زد بالا … در حین خوردن ممه کسشو هم میمالیدم… بهش کیرو دادم گفام حداقل برام جق بزن…
کیرمو گرفت باهاش بازی کرد گفتم بهش اینجوری حال نمیده یا باید کیرمو بخوری و ساک بزنی یا باید بزاری من بکنم…
اونم ن بدش میومد ن خوشش میومد و بهم اعتماد داشت، با لحن ناراحتی گفت بیا بکن چون از ساک زدن بدش میومد… برش گردوندم شلوارشو کشیدم پایین شرتشو هم کشیدم پایین و هی میگفت سامان بیخیال من بدم میاد نکن ، نمیخوام بدم ، ولم کن و از این حرفا…
دیگ راه برگشت نداشت منم راست کرده بودم باید میکردمش … اول تف زدم لای پاش گذاشتم شروع به کردن کردم … بد بلند شدم دوباره خیش کردم کیرمو یواششش فشار دادم تو کونش ک جیغش بلند شد… برگشت منو صورتی گریان منو نگاه کرد گفت داخل نزن دردم میاد،نمیخوام داخل بزنی …گفتم باشه ، گریشو دیدم با خودم گفتم بزار همین لاپا بزنم اذیت نشه …
حدود ۱۰ دقیقه روش خوابیده بودم داشتم لاپایی میزدم ،آبم امد ریختم رو کونش…
کونش اب کمری شده بود بد با دستمال پاکش کردم‌… بلند ک شد دیدم داره اشکاشو پاک میکنه … لباساشو تنش کرد جلو اینه ایستاد داشت موهاشو درست میکرد
منم کیرمو تمیز کردم لباسمو پوشیدم
رفتم جلو اینه از پشت بوسیدمش گفتم عزیزم چیزی نشد ، ب همین راحتیو فلان ک از دلش در بیارم …
ولی خیلی از دست من ناراحت شد
بد رفتیم تو باغ باهم عکس گرفتیمو حال کردیم خلاصه و از دلش درامد…

نوشته: سامان


👍 2
👎 12
19374 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

730957
2018-11-18 01:53:54 +0330 +0330

کدوم باغ بابا دوتا درخته، هی بگید باغ باغ تا یارانمون رو قطع کنن

0 ❤️

730971
2018-11-18 05:15:16 +0330 +0330

دکمه مانتو رو چطوری درمیارن؟؟ یعنی دکمه هاشو ازجاش کندی؟؟ خو چرا همونارو مث بچه آدم باز نکردی بلد نبودی؟؟

0 ❤️

730985
2018-11-18 07:15:35 +0330 +0330

مانتوشو درآوردی شرت وسوتینش معلوم شد؟؟؟؟ینی فقط مانتو تنش بود؟؟؟؟؟
چی میزنید انقدر فازتون خوبه؟؟؟از کدوم پارک میگیرید؟؟؟؟

1 ❤️

731005
2018-11-18 10:05:47 +0330 +0330

در واقعی بودنش شکی نیست،ولی در بیانش خیلی ضعیف بودی.

2 ❤️

731036
2018-11-18 14:33:01 +0330 +0330

چو فردوسی گفت به اهریمن پاک زاد
تو هم تو باغ خریتت خوش باش.

2 ❤️

731050
2018-11-18 18:02:44 +0330 +0330

کیرم تو همون داستانت فقط بند اولشو خوندم کسی ک ۸ ماه رفیق باشه و نتونسته باشه بکنه مرد نیست خودش باید دنبال دوست پسر بگرده.

0 ❤️

731203
2018-11-19 17:06:04 +0330 +0330

ویوااااا شربت،
یعنی طرف یه شربت میذاره اول داستانش بعد هرچی مزخرف بذهن جقیش میرسه می نویسه.

0 ❤️