سکس با دوست دانشگاهیم

1392/07/23

سلام اسم من سارا 22 سالمه این خاطرم مال ماهه پیشه من تو تهران زندگی میکنم تو یه اپارتمان با دوستم چون دارم درس می خونم واحد کناریمون هم اتفاقی سه تا پسر هم رشته ایم بودن یکیشون نوید بود نوید خیلی خوشگل و خوش اندامه با قد 193 من اولا به چشم یه دوست به نگاه می کردم همش اون می اومد پیشم و من میرفتم پیشش با هم درس کار می کردیم تا یه ماه پیش امتحان داشتیم اومد پیشم که با هم درس بخونیم دوستمم مریض شد و رفت شمال پیشه مامانش اینا من دیگه یه جوراییی عاشقه نوید شده بودم بعد از اینکه یه ذره باهم جزوه هارو برسی کردیم من شیرینی اوردم اون شیرنیهارو خودم پخته بودم ازم پرسید چجوری درستش کردی داشتم براش توضیح می دادم که متوجه شدم کیرش سیخ شده چند لحظه سکوت کردیم و به هم نزدیک شدیم که لب بدیم به هم در زدن من از جا پریدم و رفتم درو باز کردم دوستش بود اومده بود دنبالش که باهم جایی برن اونم ازم عذر خواهی کرد و رفت دیگه هم تا پایان امتحانات ندیدمش تا دو روز بعد امتحان همدیگرو تو دانشگاه دیدیم ازش که پرسیدم برای چی اومده بوده گفت که اومده با استاد صحبت کنه دیگه کلی ا هم حرف زدیم و بهش گفتم دارم میرم خونه گفت می برتم منم از خدا خواسته قبول کردم ماشینش ازرا بود خلاصه تو طول راه هواسش فقط به رونامو سینه هام بود چون هر دوتاشون خیلی بزرگن البته سینه هام اندازست ولی با مانتویی که پوشیده بودم افتاده بودن بیرون یکدفعه بی مقدمه گفت سکس رو دوست داری منم گفتم اگه شخص مناسب باشه چرا که نه تعجب کرده بود دستشو اروم کشید رو رونم و رسید به کسم که عکس العمل نشون دادم و دستشو برداشتو بعد از چند لحظه دستشو دوباره گذاشت اما این دفعه از کسم شروع کرد منم حشری شدم عکس العمل نشون ندادم که یک جا نگه داشت گفت می خوای باهم بریم جایی منم نگاه به ساعتم کردم فکر کردم چون وت ناهاره منظورش اونه گفتم تو زحمت می اوفتین هنوز حرفم تموم نشده بود که لباشو گذاشت رو لبام منم کشیدمش کنارو گفتم تو خیابونیم ها گفت بریم یه جایی راحت باشیم منم سرمو به نشونه یمثبت تکون دادم گازو گرفتو جلوی یه آپارتمان نگه داشت گفت تو بشین من الان بر میگردم بعد پنج دقیقه اومد گفت پیاده شو وتی پیاده شدم منو برد تو همون آپارتمان و اولین واحد در باز شد دوستش خداحافظی کرد و سریع رفت وارده خونه شدم یه میزو دیدم که روش غذا بود گفت بین ناهار که خوردیم رفت دستاشو بشوره منم رفتم ظرفارو بزارم که از پشت یکی گردنمو بوسید و بغلم کرد گفتم داری چیکار می کنی گفت می خوام بخورمت که یکدفعه بغلم کرد و برد رویه تخته دوستش انداختم تاپمو در اورد ششروع کرد به بوسیدن گرنو بدنم ومالوندنه سینه هام شلوارمو در اورد با نگاش یه وراندازی کرد و سریع سوتینمو در اورد سینه هامو خورد که اه واوه کردم اونم هی می گفت جان دیگه فرصت ندادم لباسشو در اورم و شروع کردم به ساک زدن ولی زیاد نزدم کیره23سانتی داشت دیوونم می گفتم بدو دیگه تحمل ندارم اونم برایه اینکه لذت ببره و منو بیشتر حشری کنه بازبونش هی چوچولمو میمکید منم اه میکشیدم اههههههههههههه اوههههههه دیگه طاقت نداشتم اونم همون موقع کیرشو کرد تو کسم که جیغ کشیدم اونم جلو دهنمو گرفت وقتی کیرشو اورد بیرون خونی بود فهمیدم پردم پاره شده بعد چند بار تکرار این کارش از هم لب گرفتیمو از حال رفتیم بعم منو رسوند و رفت تا 1 ماه پیش ندیدمش که اومد خواستگاریمو بابام قبولش کرد و بعد از نامزدی یه خونه کوچولو گرفتیم تا موقعی ک عروسیمونو بگریم و از بعد نامزدی با هم چند بار سکس داشتیم اگ خوشتون اومد جریان اون سکسی که همون شب نامزدی داشتیمو خیلی خوب رو براتون مگم.

نوشته: سارا


👍 0
👎 0
98022 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

401358
2013-10-15 03:10:52 +0330 +0330

تصمیم گرفتم مثبت باشم
پس
ممنون از داستانت خوب بود

0 ❤️

401359
2013-10-15 03:55:00 +0330 +0330
NA

با زبون چه جوری چیزی رو می مکن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

401360
2013-10-15 04:00:01 +0330 +0330

قد 193

سایز 23 سانتی

خوشگل

مکان ردیف !

0 ❤️

401361
2013-10-15 04:13:09 +0330 +0330

عزیزممممم
بخاطر ازار !!! باهاش نامزد کردی؟؟؟؟؟؟ یا کیر 23 سانتی!!!؟؟؟؟؟؟؟
اگر دختر باشی میدونی دفعه اول یه کیر معمولی هم میتونه کس رو جر بده چه برسه به 23 سانت

0 ❤️

401362
2013-10-15 05:24:38 +0330 +0330
NA

ي بارقبلا گفتم دخترايي كه بخاطر پول با پسر رفيق ميشن وسكس ميكنن بايد گاييد هر چند اين نفهم كه داستان نوشته پسره ومجلوق

0 ❤️

401363
2013-10-15 06:47:52 +0330 +0330
NA

قوه تخیلت خوبه ایشالا یکی که هیوندا آزرا داره با یه خونه کوچیک و یه کیر 23 سانتی نصیبت بشه

0 ❤️

401364
2013-10-15 06:48:11 +0330 +0330
NA

نظرم نمیاد، امروز ابروم نیست و نابود شد
توی اسانسور به محض بسته شدن در یه اهنگ عربی خفنی پخش میشه که اختیار کمرت از دستت خارج میشه :)
یه اینه ی تمام قد هم رو به روت…فکر کن توی اسانسور دارم عربی میرقصم. اونم با مانتو و مقنعه! یهو در اسانسور باز شد و یه مردی با یه من ریش اومد داخل :|
بی جنبه تا بخواد بره بیرون از شدت خنده شونه هاش میلرزید و سرشو میکوبید تو اینه

0 ❤️

401365
2013-10-15 07:37:04 +0330 +0330
NA

پول نباشه عشق به مرور کمرنگ ميشه
انتخابت معقول بود

0 ❤️

401366
2013-10-15 07:55:45 +0330 +0330
NA

وای نمیشه این ازدواج اخر کارو حذف کنین از تو داستاناتون؟ میرینه به کل داستان

0 ❤️

401378
2013-10-15 08:33:58 +0330 +0330

chi bgam?dostan goftan

0 ❤️

401367
2013-10-15 09:08:05 +0330 +0330

بچه كوني : پسره تو واحد كناري بوده! هم رشته! تو يه دانشكده! اونوقت تا دو روز بعد از امتحانات نديديش ديگه؟؟؟ نكنه دوباره شهرنو باز شده مشغول كاري؟؟

0 ❤️

401368
2013-10-15 10:20:22 +0330 +0330
NA

كوس وشعر خوبي بود

0 ❤️

401369
2013-10-15 11:17:17 +0330 +0330

تخمی بود، دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . .
شما امتحان داشتید ولی دوستت مریض شد و رفت شمال؟ از طرز نگارشت معلومه که پسر بچه هستی. اینجا برای تو مناسب نیست. بچه جون تو که نمیدونی کُس چه شکلیه مگه مجبوری در موردش کُس‌شعر بگی؟ شاش بچه لای انگشتات، دیگه ننویس.

0 ❤️

401371
2013-10-15 13:43:51 +0330 +0330
NA

كوس شعر بود!!!

0 ❤️

401373
2013-10-15 16:35:08 +0330 +0330
NA

داش لاأقلکن رو املات کار کن.

0 ❤️

401376
2013-10-16 02:53:27 +0330 +0330
NA

mozakhraf bod

0 ❤️

401377
2013-10-17 04:34:21 +0330 +0330
NA

dooroogh o mozakhraf

0 ❤️