سکس با دوست دخترم و خواهرش

1393/04/07

من سینا هستم.خاطره ای که میخوام تعریف کنم مربوط به 2 سال پیش هست که تو یکی از شهرهای شمالی دانشجو بودم.از همون موقع ها با دختری آشنا شدم به اسم میترا که 1 سالی از من کوچیک تر بود و اهل همون شهر بود و تو دانشگاه ما درس میخوند…از دوستیمون خیلی میگذشت و اون اغلب که من از تهران میرفتم اونجا میومد پیشم میموند و به مامانش اینا هم الکی میگفت که میره شب خابگاه پیش دوستاش درس بخونه و همونجام میخوابه.مثل زن وشوهرا شده بودیم.تقریبا هر شب سکس داشتیم.میترا یه خواهر داشت به اسم مژگان که 3 سال ازش بزرگتر بود و تازه نامزد کرده بود.تنها کسی که از رابطه من و میترا خبر داشت مژگان بود.مژگان قد بلندی داشت وسینه و کونش حسابی بزرگ بود.منم خیلی تو نخش بودم و دلم میخواست هر طور شده بکنمش…یه روز که میترا خونه من بود گوشیش زنگ خورد.مژگان بود.میگفت که رفته خونه ولی کسی خونشون نبوده و کلیدم نداره منم سریع به میترا گفتم که بهش بگه ناهار بیاد پیش ما تا مامانش برگرده.اونم قبول کرد .ساعت تقریبا 2 بود که رسید .ناهار خوردیم ومثل همیشه من و میترا جلو تلویزیون دراز کشیدیم که یکم بخوابیم…مژگان هم با فاصله از ما خوابید.دلم میخواست بپرم رو مژگان ومثل وحشیا بکنمش.کم کم کیرم راست شد و داشت از زیر شورتم میومد بیرون میترا هم که بغلم بود متوجه کیرم شد.جوری وانمود کردم که فکر کنه برای خودش شق کردم.آروم بهش گفتم میشه بریم تو اتاق؟؟ اونم از خدا خواسته بلند شد و رفتیم رو تخت و در رو نیمه باز گذاشتیم…تاپ میترا رو درآوردم و شروع کردم سینه هاشو خوردم که صدای آه و نالش دراومد. اونم شلوارک و شورتمو کشید پایینو به صورت 69 خوابیدیم .منم دامن و شورتشو درآوردم.من کسشو میخوردم و اونم تا ته کیرمو میکرد تو دهنشو ساک میزد برام… بعد از چند دقیقه گفت بسه بیا بکن تو.اومدم روش خوابیدم و کیرمو فرستادم تو کسش.دیگه صداش خیلی رفته بود بالا که یهو دیدم مژگان اومده جلو در وایساده و ما رو نگا میکنه…میترا تا خواهرشو دید بهش گفت برو بیرون درو ببند.ولی اونم از دیدن ما حشری شده بود .اومد تو کنار میترا نشست و دست میکشید رو سینه هاش.میترا هم داشت از این وضعیت حسابی حال میکرد و معلوم بود از گفتش پشیمون شده.منم که انگار دنیا رو بهم دادن.شروع کردم رونای مژگان رو مالوندن و از اون طرفم کس میترا رومیکردم.بعدخود مژگان بلند شد لباساشودرآورد وبا شرت و سوتین اومد کنارمون…من از رو میترا بلند شدم رفتم سوتینشو باز کردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش .عالییی بوود انگار پنبه توش کار گذاشته بودن .دیگه طاقت نیوردم شرتشو درآوردم و کیرمو گذاشتم جلو کسش.اول ترسیدم که پرده داشته باشه ولی خودش گفت که امیر (نامزدش) پردشو زده منم با خیال راحت کردم توش و محکم تلمبه میزدم…کمکم داشت آبم میومد .ولی دلم میخواست کون گندشم بکنم .بهش گفتم میخوام از پشت بکنمت .اول راضی نمیشد ولی با اصرار من قبول کرد که تا جایی که دردش نیاد بکنم تو…صورتشو گذاشت جلو کس میترا و کونشم داد بالا.منم از کرم هایی که رو میز بود زدم به کیرم و سوراخ کون مژگان رو هم با انکشت کرم مال کردم. شروع کردم آروم کیرمو میکردم تو کونش.به وسطاش که رسید یه دفعه با فشار همه کیرمو فرستادم تو .یه جیغ کشیدو هی التماس میکرد که درش بیارم ولی من توجهی نمیکردم و فقط توش عقب جلو میکردم و با دست میزدم به گوشتای کونش.کم کم دردش به لذت تبدیل شد .با ضربه هام به کونش سینه هاش مثل مشک تکون میخورد .صدای آخ و اوخه هر دوتاشون اتاقو پر کرد بود که بعد از چند دقیقه دیدم آبم داشت میومد و شروع کردم با همه قدرت تلمبه زدن اونم با همه وجودش کس میترا رو میخورد .دیدم ابم داره درمیاد که کیرمو کشیدم بیرون و رفتم کنار میترا و آبمو رو سینه وشکمش خالی کردم.بعد از چند دقیقه هم میترا ارضا شد.3تایی بی حال افتادیم رو تخت تا موقعی که گوشی مژگان زنگ خورد که باباش بود و اومده بودن خونه.مژگان بلند شد . با دستمال خودشو یکم پاک کرد ما رو بوسید رفت حموم و آماده شد که بره.شبش زنگ زد گلگی میکرد که چرا از پشت کردمش چون از تو زخم شده بوده خون میومد ازش.

نوشته: سینا


👍 8
👎 1
253962 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

424532
2014-06-28 16:34:55 +0430 +0430
NA

فقط میتونم بگم مادرتو کاییدم کسکش لاشی

0 ❤️

424533
2014-06-28 16:47:44 +0430 +0430

شما که راست می گی. کیر خر اسب آبی تو کون آدم دروغ گو.
راستی وقتی تو آبت اومد چطوری میترا بعد چند دقیقه ارضا شد؟

0 ❤️

424534
2014-06-28 16:53:03 +0430 +0430
NA

منم دوس دختر و خاهرشو 2 روز پیش کردم ولی من واقعی بود ها نه فیلم تخیلی هرچند درکت میکنم …

0 ❤️

424535
2014-06-28 16:55:05 +0430 +0430
NA

man taze varedam fosh nemidam khoob nabud

0 ❤️

424537
2014-06-28 18:37:31 +0430 +0430
NA

ای ننه کیز دزد …اب کیره خر افریقایی…کیر فیل بره تو کونه واموندت کسکش چرا هرچی تو فیلم دیدی می یای زر می زنی جقی.جقول.ریدم به وجودت

0 ❤️

424538
2014-06-28 18:40:17 +0430 +0430

لامصبا یه چیزایی می نویسن که واقغا آدم حرفی واسه گفتن نداره -_-
تخیلتو گاییدم…

0 ❤️

424539
2014-06-28 22:11:18 +0430 +0430
NA

عجب! میترا چه خواهر فداکاری بوده!

0 ❤️

424540
2014-06-29 01:47:59 +0430 +0430
NA

تو راست میگی

0 ❤️

424541
2014-06-29 06:58:13 +0430 +0430
NA

بازم قضیه کرمو تا نصفه و یدفعه بقیش و بعد التماس و عادی شدنو حالا جرم بده چوپان دروغ گو…

0 ❤️

424542
2014-06-29 07:55:04 +0430 +0430

جلقی

وقتی داستانو مینوشتی فک کنم در حال جلق زدن بودی!
دیگه ننویس

0 ❤️

424543
2014-06-29 09:21:26 +0430 +0430
NA

جالب بود میترا که شوهرنداشت باز بود کسش ولی اقا شک داشته که مژگان پرده داره یا نداره بااینکه نامزدداشته.کم کس شعر بنویس کون پاره

0 ❤️

424544
2014-06-29 10:13:20 +0430 +0430
NA

عجــــــــــــــب

0 ❤️

424545
2014-06-29 11:01:41 +0430 +0430
NA

کیرم تو افکارت گاییدمت با اون داستان نوشتنت لاشی حروم زاده ی مادر جنده

0 ❤️

424546
2014-06-29 14:26:44 +0430 +0430
NA

کسکش مجبورت کردن دروغ بگی بجه کونی خودت کونی باید بدی کیرت کلفت شه بکنی کس خواهر و مادرت

0 ❤️

424547
2014-06-29 15:18:27 +0430 +0430
NA

کیرم پس کلت با این داستان تخمیت آخه لاشیه جقی تو خودت کونی بده بکنیم

0 ❤️

424548
2014-06-29 19:52:06 +0430 +0430

همه داستانا تکراریه
کیر تو اون داستانای تخمیتون

0 ❤️

424549
2014-06-29 19:58:36 +0430 +0430
NA

قدرت تخىلت خيلى ضعيفه موقع جقيدن کمى ابتکار داشته باش از توهمات بهترى استفاده کن help

0 ❤️

424550
2014-06-29 20:06:59 +0430 +0430

من شنیدم کسایی که شیشه میکشن یا روانگردان میخورن میرن تو خواب سر افراد خانوادشون رو میبرند! پس نگو اینا دروغه و این افراد میان اینجا داستان مینویسند! مسیولین یه فکری بکنند!!

0 ❤️

424551
2014-06-29 22:24:34 +0430 +0430
NA

کس ننه ی دروغگو
چی بگم دیگه کاری می کنید آدم این حرفا رو بزنه

0 ❤️

424552
2014-06-30 03:36:01 +0430 +0430
NA

کیر توو کس خوارت

0 ❤️

424553
2014-06-30 12:42:26 +0430 +0430
NA

بروووووووووو کووووووووو… کیییییییییررررم تو …

0 ❤️

424554
2014-06-30 19:33:37 +0430 +0430

نه اینکاره نمیشی

0 ❤️

424557
2014-07-16 15:07:03 +0430 +0430

بابا همه داستان ها زاده ذهن معلول یک نفره… داستان نیستن رویان… وقت واس خوندنشون نزارین من دیگه
نمیخونمشوم

0 ❤️

424558
2014-07-24 04:48:47 +0430 +0430
NA

بابا مامانش هم می اوردی میکردی

0 ❤️

424559
2014-07-26 21:56:33 +0430 +0430
NA

اه…
میگن زیادی خود ارضایی کنی کم کم سلولا مغزت متلاشی میشه…
بروبچ انقد جلق نزنید مثه این ملجوق میشینا…از ما گفتن بود

0 ❤️

424560
2014-10-29 06:46:24 +0330 +0330
NA

پس تو با دو تاجنده رفيق شدي كس كش جقي

0 ❤️

424562
2015-06-13 13:06:39 +0430 +0430
NA

داداش نوش جونتاا
ولی فیلم سوپر زساد می بینی.
درست عین فیلمای برازر

0 ❤️

902459
2022-11-11 20:28:31 +0330 +0330

آقا من دیگه هرچی فحش جدید و قدیم بود را حواله قبلیها کردم
کسی فحش جدید نداره به این تخم بز بده ؟؟
البته الان بازار فحشهای س ی ا س ی داغه
خلاصه حوالت را میدم به کیر دوستان

0 ❤️