سکس با دوستم کیانوش

1395/05/26

سلام اسم من سعید هستش 19 سالمه و کیانوش 17 این داستان مال تقریبا دو ساله پیشه
یه مقدمه بگم که چجوری من با کیانوش اشنا شدم
من یه اموزشگاه میرفتم که یه بچه خوشگل مامانی داشت همه تو کفش بودن من گی بازی رو دوست نداشتم که یه روز دوسه تا ا بچه ها میگفتن خوش به حال اونی که کیانوش رو بکنه کار ده تا دخترو میکنه من همینجوری گفتم من میکنمش از اون روز کلید کردم روش باهاش طرح دوستی ریختم غروبشم برنامه ریختیم بریم پارک یه خورده باهاش گرم گرفتم گفتم پسر خونه ما خالیه میای بریم گفت نه…
تا سه روز غروبا میرفتیم پارک منم هی میگفتم خونه ما خالیه بیا بریم اونجا میگفتش نه روز سوم چیزی بهش نگفتم دیگه گفتم حتما دوست نداره بده ماهم هر روز پارک بودیم دیگه ا تو کلم انداخته بودمش بیرون و فاز رفاقتبرداتشه بودم که بعد4یا 5 روز دیدم گفت سعید خونتون خالیه الانم؟ منم گفتم عاره با اینکه خونه خالی نبود با خودم گفتم میبرمش تو اتاق کسی شک نمیکنه که… ما اومدیم خونه ما با کامپیوتر چند تا موزیک پلی کردم و گوش دادیم حرفیدیم یهو گفت حوصلم سر رفت بازی داری منم جی تی ای داشتم سریع نشست بازی کردن رفته بود تو بازی گفتم بزار منم بشینم رو صندلی یه دونه صندلی بیشتر نبود رو صندلی کنار هم نشستیم گفتم پاشو من بشینم تو هم بشین رو پای من به شوخی گفتم یهو دیدم گفت باشه نشست رو پام و بازی میکرد منم راست کرده بودم بدجور دیدم داره خودشو عقب جلو میکنه داشتم میترکیدم از شق درد دست کشیدم رو بدنش سینه هاشو محکم میگرفتم و اروم با انگشتام رو بدنش میکشیدم دیدم داره بیشتر عقب جلو میکنه دیوونه شده بودم منم گردنشو از پشت که داشتم گردنشو بوس میکردم لباسشو دراوردم عطر تنش حشرمو چند برابر کرد
از بازی دراوردم یه فیلم سوپر گذاشتم دیدم خیلی خوشش میاد همینجوری که صندلی رو پاهای من نشسته بود دستمو بردم تو شرتش با قلقلک رفتم پایین انگشتمو مالیدمش به کونش اروم اروم کردم داخل یه خورده انگشتش کردم دیدم فایده نداره کیر بیچاره داره میترکه شلوار و شرت اون با مال خودمو کشیدم پایین کیرمو رو به بالا گذاشتم رو کونش عقب جلو میکرد منم با هی بیشتر تحریکش میکردم پشتشو بوس میکردم گردنشو میخوردم با دست میکشیدم رو بدنش هی میخاستم بلندش کنم بریم دراز بکشیم نمیزاشت میگفت میخوام فیلم ببینم اگه میخوای همینجوری فقط منم این مدلی ابم نمیومد نمیزاشت بکنم تو کونشم بار اولش بود اومد خونمون ترسیدم دیگه نیاد منم نکردم تو کونش زیر تلفنی رو اوردم نشستم رو اون من گفم پ بیا جق بزن ابم بیاد کیرمو با دستش گرفت وای دستای صاف و انگشتای دراز اووف یه خورده زد گفتم داره ابم میاد تف زد رو کیرم سریع میزد دستمال کاغذی رو گرفته بود اماده بود بریزه تو دستمال ابمو خواستم خودم بزنم دستمو پس زد گفت خودم میخوام بزنم اینو که گفت گفتم بگیر اومد تا دو دقیقه بعدشم هی اروم اروم ور میرفت با کیرم من رفتم دراز کشیدم خیس عرق بودم اونم داشت جق میزد با سوپر
الان 2 ساله با هم دوستیم به مراحل بالاتر رفتیم تو داستانای دیگه واستون میگم امیدوارم لذت برده باشید
نوشته: سعید


👍 5
👎 3
24996 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

552827
2016-08-16 21:35:46 +0430 +0430

مرسی داستانت قشنگ بود کووونی. ?

0 ❤️

552858
2016-08-17 00:19:05 +0430 +0430

مادر جندت یادت داده جای اره بنویسی عاره؟؟ واقعا که خر میاین به این دنیا و گاو میرین .

0 ❤️

552913
2016-08-18 00:51:20 +0430 +0430

ایول گی خیلی دوس دارم حسی که تو کون دادن هس تو هیچی نیست

0 ❤️